هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
65312
نام: انسیه
شهر: تنهایی وانتظاروامیدو...یاالله
تاریخ: 4/15/2009 11:12:39 AM
کاربر مهمان
  سلام
من که حالم خیلی بده انشاالله که شماعزیزان خوب باشید.درپناه حق التماس دعا.

امیدوارگرامی لطفاهزارصلوات برای من حقیرفراموش شده ثبت کنیدواسمم رادرختم آیات هم بنویسید.درپناه حق انشاالله دراین دنیاوآن دنیاخیرببینید.


توکه آهسته می خوانی قنوت گریه هایت را
میان ربنای سبز دستانت دعایمان کن*یابن الحسن جان(عج)


*****اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم*****

65311
نام: نیاز
شهر: تبریز
تاریخ: 4/15/2009 10:32:05 AM
کاربر مهمان
  سلام به اهالی محترم حرف دل

سلام بر ایمان عزیز ، ازاینکه همیشه ازم یاد می کنید ممنونم و احساس خوبی دارم .راستی پدر و مادرم الان کربلا هستن ازشون خواستم برای همه گرفتارها دعا کنن مخصوصا جوانها،امیدوارم دست خالی برنگردن. قسمت نشد که برم اما دلم رو روانه کربلا کردم و منتظر یه نگاهشون هستم اگه لایق باشم و...

سلام بر امیدوار عزیز ، لطفابرای من ۵۰۰ صلوات محمدی و همچنین ختم آیات مبارکه را ثبت کنید. ممنون
65310
نام: ليلاي غريب
شهر: اصفهان
تاریخ: 4/15/2009 10:29:56 AM
کاربر مهمان
  سلام به همه دوستان حرف دلی
ایمان
از توکل به خدا
ملیحه
از شیراز
چه فرقی میکند
از هیچ جا
انسیه
از تنهایی و انتظار
هد هد غریب
از غربت

ممنونم از همتون و خدا رو شکر میکنم که دوستای خوبی مثل شما دارم
منم التماس دعا دارم از خدمتتون
ان شاء الله که لایق این همه محبت باشم
خدایا
مردم آنقدر به من محبت کرده اند
و آنقدر مرا از باران محبت خود لبریز کرده اند
که به راستی خجلم
و نمی توانم از عهده به د رآیم
خدایا
کمکم کن تا شایسته این همه محبت باشم
یا علی التماس دعا
65309
نام: نیلوفرانه
شهر: کویر
تاریخ: 4/15/2009 9:57:07 AM
کاربر مهمان
  امیدوار گرامی سلام
لطف کنید برا من هزار صلوات ثبت کنید
و البته در ختم آیه ها نیز شرکت می کنم
اجرتان با محمد و ال محمد
65308
نام: ناشناس
شهر: غریبستان
تاریخ: 4/15/2009 8:54:01 AM
کاربر مهمان
  سلام

سلام آقا سید....
سکوت کردم ..... خیلی زیاد و خیلی طولانی
بازم سکوت میکنم
برای به دست آوردن فرصت با خدا بودن باید اونو توی سکوت پیدا کرد.
تنها اونوقته که میتونی با خودش حرف بزنی و از خودش جواب بگیری
میدونم روزایی که پُره دلتنگی بودم ، دست دلمو گرفتی و کشوندیم حرف دلو گفتی بگو
اونوقتا میگفتم و میگفتم و میگفتم
با باور خیلی چیزا خیلی حرفا واسه گفتن بود
اما الانه .......... بگذریم
میدونی که اینو از خودت یادت گرفتم
بگذرم .........................................
از خیلی چیزا گذشتم ...
اما هنوز کسایی هستن که نمیتونم ازشون بگذرم.
آ آ آ شک نکن که تو معلم خوبی نبودی .... نه .... من شاگرد لایقی نبودم.
یادم دادی ... اما یادم رفت دنیا برهوتی بیشتر نیست. باید ندیدنیهاش رو سعی نکنم ببینم و دیدنیهاش رو هم ندید بگیرم.
یادم رفت بودنهاش رو باور نکنم و غصه نبودنهاش رو نخورم.
قلمم رو یادم رفت ..... دلنوشته هام رو یادته ؟؟؟
آره .... باور کن که یادم رفته حتی اونا رو.

میدونی سیدمرتضی .... خدا رو که شک ندارم از خودم ناامید کردم ، شما هم که ..... مردی با کرده هام هنوز توی گوشم نزدی ..... خودمم که ای وااااااااااااااااااااای بر من!!!
دیشب که از تنهاییت میگفتن ، حرفا پُره غصه بود اما من میخندیدم ... آخه من باور دارم تو توی تنهاییات پیدا کردی اون چیزایی که من با شلوغ کردن دورو برم از دست دادم. واسه همیشه ........
دلم تنگه سید جان خیلی زیاد
یه سرداری میگه به آسمون زیاد نگاه کنیم ...
اما سید جان من نمیخوام فقط به آسمون نگاه کنم
من میخوام آسمونی بشم......

این دل تنگ منو
این دعای آسمونی تو


یاعلی
65307
نام: سارای منتظر
شهر: مشهدالرضا
تاریخ: 4/15/2009 7:10:38 AM
کاربر مهمان
  کاش بوی شهید باشیم!

می خواهم بنویسم که درخت ها روزی پیر می شوند،از ریشه می خشکند و تبرها تنه شان را خواهند برید؛ دیوارها سرانجام فرو خواهند ریخت و از خاطره ها محو خواهند شد؛جاده ها تکه تکه خواهند شد و جوی ها و رودها خواهند خشکید.
می خواهم بنویسم ابرها در آسمان در گذرند. در بیابان، بادها در سفرند. باران که می آید خیلی زود از نفس خواهد افتاد. برف که می بارد، به زودی آب می شود. سرما چند ماهی که می گذرد، پر می گیرد و تابستان بالاخره تمام شدنی است.
می خواهم بنویسم من روزی فراموش می شوم،تو روزی از یاد می روی و از ما سرانجام خاطره های حتی کوتاه باقی نخواهند ماند. آدم ها می آیند و می روند؛قرن ها به دنبال هم متولد می شوند و می میرند؛دهه ها و سال ها به چاه تاریخ می افتند و ماه ها و روزها به سرعت قطار از جلو چشم های زندگی، با بار خالی یا پر، دور خواهند شد.
می خواهم بنویسم که بیایید بنشینیم و بنویسیم که از روز نخست تولد حضرت آدم(ع) چه قدر انسان آمده اند و رفته اند؛از انبوه مردها و زن های آمده و درگذشته چند تا اسم باقی است. راستی،چند خاطره از آنها مانده ؟ اگر مانده،از چه کسانی است؟
می خواهم باز هم بنویسم و بعد نتیجه بگیرم که"او فراموش ناشدنی است. اسم او ماندنی و ماندگار است. او از یاد نمی رود، که به یاد می آید و در یاد می ماند."
او چه کسی است؟
می خواهم بنویسم«شهید»هیچ وقت فراموش نمی شود هیچ وقت از نام نمی افتد و هیچ گاه از خاطره ها گم نمی شود.
شهید پرواز است، پرنده نیست. پرنده از یاد می رود،اما پرواز در ذهن می ماند؛پرواز در خاطره ها باقی است.
می خواهم بنویسم جویبار روزی می خشکد؛چشمه روزی تمام می شود؛آبشار روزی به انتها می رسد،اما شهید مثل یک زمزمه است،زمزمه ای که در قل قل چشمه است؛در شر شر آبشار و در جوشش جویبار.این زمزمه مثل خاطره ای است دل انگیز که در دفتر دل هستی ماندگار خواهد بود.می خواهم بنویسم تقویم ها می آیند و برگ برگ می شوند و می گذرند،اما اسم شهید مثل روز جمعه بر زبان ها هر هفته در تکرار است؛مثل روز عرفه هر سال زنده می ماند؛ مثل روز عاشورا هر بار بزرگ تر و پر بارتر می شود و مثل نماز اول وقت هر روز به یاد می آید و ما را به خدا پرواز می دهد. میخواهم بنویسم که شهید یاد است،یادمان است.اسم شهید را تنها بر دیوارها و تابلوهای خیابان ها و محله ها و کوچه ها یا در کتاب ها نمی نویسند. عکس شهید تنها زینت قاب ها نیست؛اسم شهید در آسمان نوشته شده،عکس شهید در چشم دریاهاست و در نگاه محرم پرنده ها و پروانه ها.
شهیدان پیامبران اند؛شهیدان امامان اند؛شهیدان عالمان اند و عاشقان و بیدلان.من و تو کاش مثل شهید تمام نشویم!کاش اگر شهید نیستیم،راه شهید باشیم بوی شهید باشیم و خاطره و خوی شهید!
65306
نام: sara
شهر: از ت
تاریخ: 4/15/2009 3:36:44 AM
کاربر مهمان
  سلام به همه و ايمان عزيز....اميدوارم كه ساير عزيزان هم خوب و سرحال باشن و سالي پر از بركت رو اغاز كرده باشن....يه بنده خوب خدا اينطوري دعا ميكرد گفتم بدنيست ما هم پشتش يه امين بگيم!!!!
خدایا: به من دلی بده که لیاقت عاشق شدن را داشته باشد...

خدایا: به من سینه ای بده که گنجایش عشق محبوبم را داشته باشد...

خدایا: به من چشمی بده که توانایی دیدن جمال یار را داشته باشد...

خدایا: مرا آن قدر زنده نگه دار که توان عاشق شدن را داشته باشم...

65305
نام: سبكبار
شهر: يه كوشه دنيا
تاریخ: 4/15/2009 2:06:34 AM
کاربر مهمان
  شيطون روازخودت نوميد كن باذكر صلواتي بر محمدص وآلش
65304
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 4/14/2009 10:56:10 PM
کاربر مهمان
 
.:: یَا سَتّارُ ، بِحقّ الحُجَّة اِشفِ قُلُوبَنَا ، بِظُهوُرِ الحُجَّة ::.


دل سرگشته كجا ، وصف رخ يار كجا


چشم آلوده کجا ، دیدن دلدار کجا


قصّه ی عشق من و زلف تو ديدن دارد


نرگس مست كجا ، همدمي خار كجا


سرِّ عاشق شدنم لطف طبيبانه ی توست


ورنه عشق تو كجا ، اين دل بيمار كجا


هر كه را تو بپسندي بشود خادم تو


خدمت عشق كجا ، نوكر سربار كجا


كاش در نافله ات نام مرا هم ببري


كه دعاي تو كجا ، عبد گنه كار كجا


( بنا بر رسم به جای ادای امانت ، تلاش کردم امّا متاسّفانه نام شاعر این شعر زیبا رو پیدا نکردم .)


65303
نام: راحیل
شهر: بهشت الزهرا
تاریخ: 4/14/2009 9:17:49 PM
کاربر مهمان
  دل تنگم فقط تو را می خواهد و بس
فقط تو را
<<ابتدا <قبلی 6537 6536 6535 6534 6533 6532 6531 6530 6529 6528 6527 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=6532&mode=print