اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
6052 |
نام:
مریم
شهر:
در ۱ جایی از این دنیا
تاریخ:
2/4/2005 2:24:35 PM
کاربر مهمان
|
سلام
خوب بابا ۱ نفر یعنی سایت آقای بهجت رو نداره؟
یا علی
|
|
6051 |
نام:
کمکم کنید..!
شهر:
تاریخ:
2/4/2005 2:10:14 PM
کاربر مهمان
|
سلام.تو رو خدا ایمیل آیت الله بهجت را بنویسید در سایت دارم میمیرم از شکیات و توهمات ... کمکم کنید ..
|
|
6050 |
نام:
مریم
شهر:
۱ جایی در این دنیا
تاریخ:
2/4/2005 1:16:28 PM
کاربر مهمان
|
سلام آقای دلسوخته از همدان
به پرسشتون در ایمیل شما جواب داده ام
یا علی
|
|
6049 |
نام:
ناصر
شهر:
آلمان
تاریخ:
2/4/2005 1:02:26 PM
کاربر مهمان
|
سلام
من مطاب مریم خانم رو خوندم منم این دعا رو خیلی دوست دارم
اتتماس دعا
|
|
6048 |
نام:
امیراكبری
شهر:
تهران جشنواره
تاریخ:
2/4/2005 12:26:10 PM
کاربر مهمان
|
حالم از درس بهم خورده و یك ملعم ها ی خری داریم
|
|
6047 |
نام:
حسين
شهر:
نا كجا آباد
تاریخ:
2/4/2005 12:15:43 PM
کاربر مهمان
|
خدايا من تو را دوست دارم. اگر چه گاهي فريب شيطان مرا از تو غافل ميكند،اما باز دلم تو را فرياد مي زند.
به من مهلت بده كه فضل تو نسبت به من بسيار زياد بوده است.
يا ارحم الراحمين
|
|
6046 |
نام:
حجت
شهر:
مشهد
تاریخ:
2/4/2005 9:50:43 AM
کاربر مهمان
|
به خدا دلم ازدست كارام خونه ديگه ازخودمم
بدم مياد آخه تاكي گناه
|
|
6045 |
نام:
دل سوخته ترین
شهر:
همدان
تاریخ:
2/4/2005 8:08:55 AM
کاربر مهمان
|
حدود دو سال است كه وارد دانشگاه شدم از همان ابتدا دلباخته دختری پاكدامن شدم یك بار از طریق شخص دیگری تقاضای دوستی كردم و او جواب منفی داد حدود یك سال گذشت و دید من نسبت به قضیه عوض شد و بیشتر به او علاقه مند شدم و احساس كردم كه همسر آیندهام را پیدا كردم از طریق یكی از دوستانم از او خواستگاری كردم البته مشكلی وجود داشت و این بود كه من از او ۳ سال كوچكتر بودم و به اودروغ گفتم و دیگر اینكه من میخواستم جواب مثبت را از او بگیرم و بعد از چند سال با هم ازدواج كنیم
البته مادرمن خبر داشت و وقتی پدرم از قضیه با خبر شد كم مانده بود كه خون راه بیفتد
آخه من تازه ۱۹ سالم بود كم كم همه چیز داشت درست میشد وكم مانده بود كه جواب را بگیرم كه او فهمید من از او كوچكتر هستم و یك سری مسائل جزئی دیگر پیش آمد كه همه چیز به هم خورد البته در این مدت اصلا با هم رابط نداشتیم و فقط دوست من كه مثل برادرم بود با او صحبت می كرد ولی با این احوال هر وقت او را میبینم نگاه شرم آلودی به من میكند
و داغ دل من تازه میشود
خواهشا افراد با تجربه لطف خواهرانه و برادرانه در حق بنده كرده و بنده را راهنمایی كنید كه چه كار كنم كه شاید دوباره به او برسم با تشكر
|
|
6044 |
نام:
دختری تنها
شهر:
قائم شهر
تاریخ:
2/4/2005 3:27:57 AM
کاربر مهمان
|
دوباره سلام
در سرای بی وفايان عشق جوييدن خطاست...بر در هر کس به جز حق بندگی کردن خطاست...... اين جهان ميدان جنگ عقل و نفس آدمی است...پس زمام دل به دست مرکبش دادن خطاست..... عمرمان سرمايه کسب و تجارت در جهان.... در گذرگاه زمان يک لحظه خوابيدن خطاست............... پاکی و صدق و صفا را همره کارت بدار.... در مسير زندگی بر مکر دل بستن خطاست................... پند مردان خدا را مشعل راهت بدار ...... در ره عشق و سعادت پند نشنيدن خطاست ................. هر شکستی توشه پيروزی و اميد هاست..... از شکست زندگی چون موش ترسيدن خطاست...... زندگی گه تلخ و گه شيرين چه بايد کرد ساخت..... چون به ياس و نا اميدی روی آوردن خطاست...
التماس دعا
|
|
6043 |
نام:
رضا
شهر:
زنجان
تاریخ:
2/4/2005 3:13:20 AM
کاربر مهمان
|
موفق باشيد
|
|