اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
5962 |
نام:
فاطمه
شهر:
مشهد
تاریخ:
2/1/2005 6:20:18 PM
کاربر مهمان
|
خيلي سخته اقاجون بيا من خيلي دلم تنهاست
|
|
5961 |
نام:
پرستو
شهر:
تهران
تاریخ:
2/1/2005 5:40:43 PM
کاربر مهمان
|
سلام دوست خوبم.
حالت خوبه؟ ماموریت چطور بود؟ زیاد که خسته نشدی؟ درهرصورت خوشحالم که برگشتی.
روزگارت خوش و خرم
علی یارت
|
|
5960 |
نام:
علی
شهر:
فعلا شیراز
تاریخ:
2/1/2005 3:51:44 PM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرحمن الرحیم
روز نگاشت یك سلوك
بخش یك:
وقتي از خوردن يه سيب اونقدر لذت مي بري كه از سيب بيچاره طلبكار ميشي، آخه اون سيب بايد دردشو به كي بگه. او كه همه هستيشُ داد تا من و تو رمقي بگيريم و برا اثبات بودنمون لذتي ببريم.......
اما حيف كه من و ما از اون همه عشقي كه در اين ارتباط ساده نهفته بود، چه بچه گانه گذر كرديم........
و من با حال عصيان زده اي كه مونس هجرم شده به تموم لذتهاي اين عالم حق ميدم كه دامن از كام دل ما بِكِشند و در بهترين وضعيت سهم ما از اين همه لذت اصيل اما نهفته اين عالم با سهم يه بُز از خوردن يه لقمه يُنجه بيشتر نباشه و تازه خوش به حال آقا بُزه . . . كه اون بالاخره به كمال بودنش مي رسه و يه روزي نذر شكم يكي از ماها ميشه.
آخه اين چه ظلميه كه به ما آدما روا شده؟ . . .
هي فشار گذاشتن كه آقا جون، خانم جون . . . . . قربون سر و شكلت . . . . . . بفرما تو بهشتِ عشق و محبت و يه جرعه از اين شربت بنوش، شايد به كامت خوش بياد و بخواي برا خودت يه ساقي تمام و كمال بشي و خلاصه از بودنت حذ و لذتي ببري. . .
اما نه . . . . . بعضي از ما قصد كرديم كه قبرسون شكممون را حسابي آباد كنيم و از انواع و اقسام پرندگان و درندگان و چرندگان و . . . يك سنگ قبر اساسي بسازيم .
من كه اگه جاي خدا بودم، منهاي يه تعداد محدود، يه پس گردني محكم به همه عالم و مافيها ميزدم . . . . . .و اصلا گور پدرشون كه نمي خوان بيان تو بهشت ........
و لعنت به همشون كه قدرمنو نمي دونن.
آخه آدم حرصش ميگيره كه تموم عالم به امر خدا دست به دست هم دادن و ملتمسانه دارن ما رو به عشق ورزي به خدا دعوت ميكنن. اما خيلي از ماها با كمال پرويي تموم دونه هايي رو كه خدا براي گير انداختن ما پاشيده با مهارت اعجاب آوري تا آخرش كوفت جون مي كنيم و پر و بال به اين تله خوشگل نمي ديم.
كي تو اين عالم به اندازه خدا براي دوستي با من و ما، اينقدر به ما التماس كرده.......بابا خدا هر چي عزيز هم داشته تا پاي جون و به قيمت جون تو اين قمار عشق سرمايه گذاري كرده تا شايد من و تو دل به دوستي با او بديم.
و اي كاش دلي مي داديم . . . . . . . . . . . . . .
|
|
5959 |
نام:
علی
شهر:
فعلا شیراز
تاریخ:
2/1/2005 3:40:48 PM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرحمن الرحیم
روز نگاشت یك سلوك
بخش یك:
وقتي از خوردن يه سيب اونقدر لذت مي بري كه از سيب بيچاره طلبكار ميشي، آخه اون سيب بايد دردشو به كي بگه. او كه همه هستيشُ داد تا من و تو رمقي بگيريم و برا اثبات بودنمون لذتي ببريم.......
اما حيف كه من و ما از اون همه عشقي كه در اين ارتباط ساده نهفته بود، چه بچه گانه گذر كرديم........
و من با حال عصيان زده اي كه مونس هجرم شده به تموم لذتهاي اين عالم حق ميدم كه دامن از كام دل ما بِكِشند و در بهترين وضعيت سهم ما از اين همه لذت اصيل اما نهفته اين عالم با سهم يه بُز از خوردن يه لقمه يُنجه بيشتر نباشه و تازه خوش به حال آقا بُزه . . . كه اون بالاخره به كمال بودنش مي رسه و يه روزي نذر شكم يكي از ماها ميشه.
آخه اين چه ظلميه كه به ما آدما روا شده؟ . . .
هي فشار گذاشتن كه آقا جون، خانم جون . . . . . قربون سر و شكلت . . . . . . بفرما تو بهشتِ عشق و محبت و يه جرعه از اين شربت بنوش، شايد به كامت خوش بياد و بخواي برا خودت يه ساقي تمام و كمال بشي و خلاصه از بودنت حذ و لذتي ببري. . .
اما نه . . . . . بعضي از ما قصد كرديم كه قبرسون شكممون را حسابي آباد كنيم و از انواع و اقسام پرندگان و درندگان و چرندگان و . . . يك سنگ قبر اساسي بسازيم .
من كه اگه جاي خدا بودم، منهاي يه تعداد محدود، يه پس گردني محكم به همه عالم و مافيها ميزدم . . . . . .و اصلا گور پدرشون كه نمي خوان بيان تو بهشت ........
و لعنت به همشون كه قدرمنو نمي دونن.
آخه آدم حرصش ميگيره كه تموم عالم به امر خدا دست به دست هم دادن و ملتمسانه دارن ما رو به عشق ورزي به خدا دعوت ميكنن. اما خيلي از ماها با كمال پرويي تموم دونه هايي رو كه خدا براي گير انداختن ما پاشيده با مهارت اعجاب آوري تا آخرش كوفت جون مي كنيم و پر و بال به اين تله خوشگل نمي ديم.
كي تو اين عالم به اندازه خدا براي دوستي با من و ما، اينقدر به ما التماس كرده.......بابا خدا هر چي عزيز هم داشته تا پاي جون و به قيمت جون تو اين قمار عشق سرمايه گذاري كرده تا شايد من و تو دل به دوستي با او بديم.
و اي كاش دلي مي داديم . . . . . . . . . . . . . .
|
|
5958 |
نام:
ا.ص
شهر:
تبریز
تاریخ:
2/1/2005 2:41:40 PM
کاربر مهمان
|
من ای صبا ره رفتن به كوی دوست ندانم... تو می روی بسلامت، سلام من برسانی
|
|
5957 |
نام:
علی اسدی
شهر:
تهران
تاریخ:
2/1/2005 1:25:23 PM
کاربر مهمان
|
دل که شدسائل توفخربه عالم دارد
تیره بخت آن که دلش حب توراکم دارد
|
|
5956 |
نام:
محمد رضا بهمنی
شهر:
تهران
تاریخ:
2/1/2005 1:07:26 PM
کاربر مهمان
|
..كارجنون ما به تماشا كشیده است
یعنی تو هم بیا كه تماشای ما كنی
|
|
5955 |
نام:
بنده ای ازبندگان خدا
شهر:
اصفهان
تاریخ:
2/1/2005 11:23:24 AM
کاربر مهمان
|
خداوندا مرا آن ده كه آن به
|
|
5954 |
نام:
شیما
شهر:
تهران
تاریخ:
2/1/2005 4:15:49 AM
کاربر مهمان
|
سلام : دلم میخواهدبرای یکبارهم شده حرف دلم را بزنم شهید آوینی تو خیلی بزرگی توخیلی قشنگ نگاه کردی اصلا همه خیلی ها برای توست فقط من خیلی غریبم!!!
اصلا کم آوردم ؟!
فقط به خدا بگو من را نگاه کند ویا به من بفهماند که نگاهم می کند.
|
|
5953 |
نام:
يه دل شكسته
شهر:
شهر عشاق
تاریخ:
2/1/2005 3:10:08 AM
کاربر مهمان
|
خيلي سخته ادم به دلش ياد بده كه دل كسي رو نشكونه
|
|