هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
5202
نام: عاشق
شهر: تهرون
تاریخ: 12/22/2004 11:25:14 PM
کاربر مهمان
  سلام آقا
شايد اينجوري حرف‌هايم را بشنوي. درسته شما هميشه حرف‌هاي ما را مي‌شنويد ولي به قولي من هم مي‌خواهم ليطمعن قلبي بشوم .
آقا مي‌خوام بگم ما هم دوست داريم بجنگيم . ما هم دوست داريم شهيد بشويم . ما هم دوست داريم ببينيمت و نوكري رو بكنيم
پس كي نوبت ما مي‌شه
5201
نام: فاطمه محمدی
شهر: تهران
تاریخ: 12/22/2004 11:08:38 PM
کاربر مهمان
  به نام خدا
اي برادر سخنان گهر بارت چون باران رحمت بر دشت ترك خورده ئ دلم كه دچار روزمرگي و دنيا زدگي بود فرو باريد و جوانه هاي عشق و اميد به حق را در آن پروراند.
مرغ فكرم را به اوج باورهاي پاكت ببر تا بهره اي از آن درانديشه ام به يقين مبدل گردد.اي كسيكه كلمات بيداركننده ات موجب آگاهي انسانهاي خفته است هرگز از خاطرها نخواهي رفت.
خواهر گمنامت
5200
نام: محمد رضا بهمنی
شهر: تهران
تاریخ: 12/22/2004 8:36:44 PM
کاربر مهمان
  السلام علیك یا امام الرئوف یا ابالحسن یا علی ابن موسی الرضا (علیه السلام )
======
....چه زیباست فخر خاك نشینان بر افلاكیان و ملكوتیان ...كه چون تو گوهری را در خود بدیده منت نهاده اند .....
آنجا كه فوج فوج ملایك به حسرت خاك روبی حریمت به صف میمانند تا راز ماندگاری تو را در قلوب تثبیت كنند ..
چه اعجازی است در طوف حریمت كه كبوتران بی خویش بال وپر به بارگاه رفیعت می سایند تا راز پرواز را هماره بر گرد ضریح نورانیت در خود نگاه دارند ..
...اگر نبود هاله ای از انوار سبز وملكوتیت بر طوق آسمان بی شك قلب آسمان از تپش باز می ماند و خورشید از تابش شانه خالی میكرد و زمین در ظلمت وتاریكی ازلی ودر جهالت آدمیان فرو می نشست ..
بار معبودا ...چه سریست در این خاندان كه از محمل نشین كربلا تا كجاوه نشین نیشابور ...دل هماره بپاس
ظلم بر این خاندان بی مهابا میتپد ..بلكه این راز مكتوم با ظهور حجت آشكارشان نمایان شود ..
...راستی ...مگر نه اینست كه تو یا ابا الحسن (ع)
و اجداد مطهرت ..نه بر ما خاكیان ..بل ..بر خاك نیز اعتبار و هویتی دیگر بخشیدید ...
آنجایی كه در نجف _اعتبار از شاه ولایت میگیرد ..
عقیق_ به ولایت مولایش سر تعظیم فرود می آورد ..
و ..فیروزه به خاك نعلین كجاوه نشین نیشابور سر می ساید ...و ..و هر كدام بنوعی خود را غبار مقدم شما خاندان میكنند تا آبروی ابدی گیرند ..
براستی این راز سر به مهر چیست ؟
و این چه حكایتی است كه :
دل به مدد تو می تپد ..
نفسها به كرشمه تو فرو میآید و باز میگردد...
عشق با درخشش نگاه تو یا مولا معنا میشود ...
اشك با یك تبسم دلربایت رخصت باریدن می یابد ...
و یا ابالحسن (ع).. این چه حكایتی است كه :
با اذن تو تذكره و برات كربلای كربلاییان به تایید میرسد ...
در نسیم دل انگیز سحر گاه ولادتت كه بیرق بارگاه نورانیت از نشئه روحانی تو به وجد می آید ..
یا مولا..مددی فرمای و تعجیل در ظهور تنها حجت خدا را از پروردگار عالمیان طلب فرما كه امیدعالمیانی ..
یا مولا ..آنجا كه فرمودی به موعد قبرتان به دیدارتان می شتابم ...چشمانمان را به جمال دلارایتان منور فرمای ..كه تو ..معین الضعفایی....
....
یا حق
5199
نام: احسان
شهر: هفشجان
تاریخ: 12/22/2004 6:48:20 PM
کاربر مهمان
  ای كه بی تو خودمو تك و تنها میبینم
هر جا که پا میزارم تو رو اونجا می بینم
5198
نام: دالدادگان
شهر: ایران
تاریخ: 12/22/2004 6:30:59 PM
کاربر مهمان
  با غمی كه دارم چه كنم؟
5197
نام: مهدی مهریار
شهر: مشهد
تاریخ: 12/22/2004 6:09:00 PM
کاربر مهمان
  اسلام علی اصحاب اباعبد الله )ع(
حرف كاملا از روی اخلاص وحرف دلم
یاران چه غریبانه رفتند از این حانه
هوای خانه چه دلگیر می شود گاهی
از این زمانه دلم سیر می شود گاهی
یاد باد آن روزگاران یاد باد
5196
نام: بیصدا
شهر: خاطره
تاریخ: 12/22/2004 5:52:19 PM
کاربر مهمان
  سلام مهاجر تنها بخدا نگرانت بودم و نمیدونستم چگونه ازت احوالت باخبر بشم و ..در هر صورت خوشحالم که باز میبینم اومدی به جمع و با صحبتهای قشنگت حال و حوایی دیگر به دل تنگان میدهی خدانگهدارت
5195
نام: کامران
شهر: مهاباد
تاریخ: 12/22/2004 5:03:31 PM
کاربر مهمان
  عشق را پیدا کردم ولی چطور احساسم را به آن ابراز کنم؟؟؟؟؟
5194
نام: مهسا
شهر: تهران
تاریخ: 12/22/2004 4:39:39 PM
کاربر مهمان
  هوای دلم سنگین است.كاش میشد!
من زندگی خویش را باختم
5193
نام: فاطمه
شهر: شیراز
تاریخ: 12/22/2004 3:36:53 PM
کاربر مهمان
  دنیا به این قشنگی بود ومن خبر نداشتم
تمام گلهاش رنگی بود و من خبر نداشتم
میشد باخورشید سفر كردو رسید به فردا
فصل سفر رسید و من همسفر نداشتم
اما الان دارم.
<<ابتدا <قبلی 526 525 524 523 522 521 520 519 518 517 516 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=521&mode=print