هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
3212
نام: بی نام و نشان
شهر: شهر من گمشده است!
تاریخ: 9/1/2004 4:01:11 AM
کاربر مهمان
  رازی كه بر غیر نگفتیم و نگوئیم

با دوست بگوئیم كه او مرحم راز است


3211
نام: بابك
شهر: تهران
تاریخ: 9/1/2004 3:35:46 AM
کاربر مهمان
  جهان را بلندی و پستی تویی
ندانم چه ای، هرچه هستی تویی
3210
نام: قاسم
شهر: تهران
تاریخ: 8/31/2004 11:53:14 PM
کاربر مهمان
  هميشه ودر همه حال به ياد خدا باشيد
3209
نام: جمال
شهر: تنكابن
تاریخ: 8/31/2004 11:16:23 PM
کاربر مهمان
  خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
چون كوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
ارباب حاجتیم وزبان سوال نیست
درحضرت كریم تمنا چه حاجت است
دوستدار همگی .
3208
نام: مجید.ا
شهر: به هر آن كجا كه باشد به جز این سرا ....
تاریخ: 8/31/2004 7:16:17 PM
کاربر مهمان
  سلام.چند روز قبل كار خیلی بدی انجام دادم.به همین دلیل كتاب ((گناه شناسی)) اثر حاج آقای قرائتی را باز كردم تا بخونم.اولین جمله را كه دیدم بلافاصله كتاب را بستم و هنوز هم دورش نرفتم.ان جمله...

پیامبر(ص):هیچ وقت به كوچكی گناهتان نگاه نكنید بلكه به بزرگی خدا نگاه كنید كه او را اطاعت نكردید.
...
3207
نام: مذنب
شهر: دنیای رنگارنگ
تاریخ: 8/31/2004 6:28:35 PM
کاربر مهمان
  به قول حضرت امیر (ع)((هر لحظه كه می گذرد دنیا پشت كرده و میرود و آخرت رو كرده و می آید))راستی با اینكه ما ها اعتقاد داریم كه باید یرویم چگونه بایست دل بركنیم از این دنیا خداوند همه را كمك كند تا از چنگ این نو عروس خوش خط و خال رهایی یابیم و به قله های بلند بندگی حضرت حق سعود كنیم خیلی خیلی التماس دعا دارم تا خداوند مارا نیز به جمع بندگان واقعی راه دهد دعا كنید دعاكنید
3206
نام: ز-ف
شهر: ساري
تاریخ: 8/31/2004 5:42:36 PM
کاربر مهمان
  با نام و ياد خداي خوب و مهربون!
با سلام به همه‌تون! دوستان عزيزم من به عنوان يه دوست كوچك شما يه پيشنهاد دارم. به امتحانش مي‌ارزه. هر كي موافقه يا علي! همه آدما بعضي مواقع براشون پيش اومده كه از همه چيز مي‌بُرن و نااميد و خسته مي‌شن. بارها و بارها براي خود من پيش اومده. ولي بايد باور كنيم كه هر مشكلي يه راه حلي داره و تازه خيلي چيزا كه ما برآورده شدن اونا را بزرگترين آرزوي خودمون مي‌دونيم اصلاً هيچ وقت قرار نيست تحقق پيدا كنه پس بايد كمي واقع‌بينانه تر به قضايا نگاه كنيم. مثل دنياي سوال كه همه سوالات داراي پاسخ نيستند و ما بايد اول صورت مسئله را درست براي خودمون حل كنيم اگه درست بود اونوقت بريم دنبال جوابش بگرديم. نه اينكه همه هستي خودمون رو براي چيزي بذاريم براي اوني كه اصلاً معلوم نيست به كجا ميرسد آخر كارش.
بعدش هم بالاخره بايد از يه گوشه اي شروع كنيم تا ذره ذره مشكلمون رو حل كنيم. مگه نه؟
يا علي بگو و بلند شو. مثلاً تو جوونيا!
3205
نام: سحر
شهر: بوكان
تاریخ: 8/31/2004 5:09:15 PM
کاربر مهمان
  دلم میخواهد با ... ازدواج كنم و به دانشگاه بروم
3204
نام: آمنه عبدی
شهر: تبریز
تاریخ: 8/31/2004 4:27:15 PM
کاربر مهمان
  دلم كه شكوه ز دست تو با خدا میكرد
میان شكوه نهانی ترا دعا می كرد
به یاد توست همه لحظه های هستی من
دل تو كاش كه یك لحظه یاد ما می كرد

**************************
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود كه در این خانه كه ویرانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
سوز دل بین كه ز بس آتش اشكم دل شمع
دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت
***************************
مژده وصل تو كو كز سر جان برخیزم
طایر قدسم و از دام جهان برخیزم
خیز و بالا بنما ای بت شیرین حركات
كز سر جان و جهان دست فشان برخیزم
***************
نماز شام غریبان چو گریه آغازم
به مویه های غریبانه قصه پردازم
بیاد یار و دیار آنچنان بگریم زار
كه از جهانی ره و رسم سفر براندازم
**************
بود آیا كه در میكده ها بگشایند
گره از كار فرو بسته ما بگشایند
اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند
دل قوی دار كه از بهر خدا بگشایند
**************
همرنگ گونه های تو مهتابم آرزوست
چون باده لب تو می نابم آرزوستد
من از نگاه گرم تو بیتاب گشته ام
بر من نگاه كن كه تب و تابم آرزوست
*************
تاریك شد این خانه و دیدن نتوانیم
این پرده به فریاد دریدن نتوانیم
وقتی كه قدمها همه آلوده یأسند
پیداست رسیدن به مقصد نتوانیم
وحشت زدگانیم و چه كابوس شگفتی است
لبریز گریزیم و دویدن نتوانیم
هر چند بهار آمده محرومی ما بین
این باغ پر از میوه و چیدن نتوانیم
دیوار تنیدند و قفس دور و برما
بی تاب ترینیم و پریدن نتوانیم
در حنجره ها خورده گره حرف دل ما
فریاد كه فریاد كشیدن نتوانیم
این آینه ها نیز به ما راست نگفتند
صد آه كه از خویش رمیدن نتوانیم
3203
نام: هر كی
شهر: دل تنگی
تاریخ: 8/31/2004 4:25:14 PM
کاربر مهمان
  سلام به هر كی هر كجایی
<<ابتدا <قبلی 327 326 325 324 323 322 321 320 319 318 317 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=322&mode=print