اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
16762 |
نام:
خروش!
شهر:
همين دور و برا
تاریخ:
2/5/2006 9:18:11 AM
کاربر مهمان
|
سلام بر همگي
ظاهرا اشتباهي رخ داده و بعضي ها دچار كج فهمي شده اند بنابراين با توجه به اينكه با تصميم مسئولين محترم سايت،مطالب حذف شده ، مجددا درج گرديده است و آن مطالب ، حاوي موارد خاصي است كه هنوز هم گاهي نوشته مي شود احساس مي كنم بايد چند كلمه اي بنويسم.
من با نظرات كميل ، اصـــولا موافق بوده و هستم ولي در مصداق و شيوه بيان با او اختلاف داشتم. بحثي بين ايشان و من و زهرا بود.كميل نظري در مورد ما داده بود و ما هم پاسخي داديم هرچند كه پاسخمان كمي تند و شايد هم عجولانه بود ولي بهر حال موضوع مي توانست همينجا تمام شود و ديگران حق دخالت در اين بحث را نداشتند. مگر ما از كسي كمك خواسته بوديم؟؟ اين چه رسمي است كه وقتي دو نفر بحث مي كنند ، افراد ديگر، پابرهنه وسط حرفشان مي دوند و براي اين يا براي آن به به و چهچه مي كنند و اينجا را به تشنج مي كشند؟ قبلا هم شاهد اين وضع در صفحه حرف دل بوده ايم كه در نتيجه آن ، مدتي از حضور برادرمان ، كيميا محروم شديم.
آقاي شهيار بداند كه اينطوري ها هم كه او مي گويد نيست. فرهنگ جبهه و فرهنگ پايداري ، هيچوقت نمي ميرد. اگر گمان مي كنند كه آن روزها گذشته است ، سخت در اشتباهند. مثل اينكه درسشان را خوب نخوانده اند.!!!
خروش هنوز هم يك تار موي كميل و كميل ها را با همه دنياي جگركي ها!! عوض نمي كند زيرا دغدغه كميل را دلســـوزانه مي داند هرچند كه كميل در مصداق ، اشتباه كرده است و ما نبوديم آنچه كه او گمان مي كرد!!!
خروش هم به همه اعتقادات كميل، ايمان دارد و در اصـــول ، كمترين فاصله اي بين او و كميل نيست.
خروش در اين ماجرا ، هم از اين سو مورد توهين قرار گرفته است و هم از آن سو كه بسيار بي رحمانه تر بود!!! اما خروش اينك مي خواهد به احترام خون سيدالشهداء تمام غرورش را زير پا بگذارد و بخاطر تندي هايش از كميل عزيز كه در اين ماجرا ، عده اي ناجوانمردانه بر او تاختند ، عذر خواهي كند و از همه حرف دلي هاي واقعي!!! مي خواهد كه در اين ايام گذشت و مردانگي ، همديگر را حلال كنند و دست دوستي هم را بفشارند.
اي حسين فاطمه!
اگر هيچكس نداند ، تو و خدايت خوب مي دانيد كه امروز ، برخروش چه مي گذرد!!؟ پس دستان لرزانش را بگير و او را……………..
|
|
16761 |
نام:
هديه
شهر:
تهران
تاریخ:
2/5/2006 7:33:13 AM
کاربر مهمان
|
سلام من اصلا نمي دونم كه چه جوري
اصلا نمدونم اون علاقه اي به من داده يا نه
كاشكي مي دونستم بهم كمي كمك كن تازه من اونو ۲ هفته است كه ميشناسم
ولي بعضي موقع ها كاري هاي مي كنه كه تعجب انگيزه نمدونم ولي خودم كه يه حسي بهش دارم حس خوب
|
|
16760 |
نام:
هديه
شهر:
تهران
تاریخ:
2/5/2006 7:33:11 AM
کاربر مهمان
|
سلام من اصلا نمي دونم كه چه جوري
اصلا نمدونم اون علاقه اي به من داده يا نه
كاشكي مي دونستم بهم كمي كمك كن تازه من اونو ۲ هفته است كه ميشناسم
ولي بعضي موقع ها كاري هاي مي كنه كه تعجب انگيزه نمدونم ولي خودم كه يه حسي بهش دارم حس خوب
|
|
16759 |
نام:
زهرا
شهر:
تهران
تاریخ:
2/5/2006 7:33:02 AM
کاربر مهمان
|
محبوب گم کرده ی من ! اگر روزی بیایند و بگویند که تو آمده ای و پشت در ایستاده ای ... چه کنم ؟
|
|
16758 |
نام:
خروش!
شهر:
همين دور و برا
تاریخ:
2/5/2006 6:05:58 AM
کاربر مهمان
|
يا اَبا عَبدِالله
اِنّي سِلمٌ لِمَن سالَمَكُم وَ حَربٌ لِمَن حارَبَكُم اِلي يَومِ القِيامَه…..
|
|
16757 |
نام:
ZOLEYKANY
شهر:
SARY
تاریخ:
2/5/2006 5:41:41 AM
کاربر مهمان
|
SALLAM
|
|
16756 |
نام:
مهدی
شهر:
تهران
تاریخ:
2/5/2006 5:41:09 AM
کاربر مهمان
|
کجایید ای شهیدان خدایی
|
|
16755 |
نام:
رضا
شهر:
تهران
تاریخ:
2/5/2006 5:35:18 AM
کاربر مهمان
|
سلام
***
سلام بر کسي که فرشتگان آسمان بر او گريستند ...
سلام بر شيرخوار کوچک دشت كربلا...
التماس دعا....
|
|
16754 |
نام:
آرزو
شهر:
شیراز
تاریخ:
2/5/2006 5:13:26 AM
کاربر مهمان
|
مرد نکو نام نمیرد هرگز
و خوشا به حال شما که همواره به جوانمردی از شما یاد می کنند
|
|
16753 |
نام:
حسین کیمیا
شهر:
تبریز
تاریخ:
2/5/2006 4:06:38 AM
کاربر مهمان
|
سلام بر همگی
انسان، سرچشمه ارزش است.!
امروزه برای ما، « راستی »، بیشتر با « گفتار» خویشی دارد...
راست باید گفت . البته سده ها آزموده شده است که با وعظ و اندرز و ارشاد و نصیحت ، درباره « راستی » ، کسی از دروغ گفتن دست نمیکشد . بویژه موعظه گران .!
چون خود همان وعظ و اندرز و نصیحتشان ، ریشه در دروغ دارد . راستی ، درفرهنگ ایران ، با «گفتن» ، به معنای ما، سروکار نداشته است ، بلکه با زائیدن و روئیدن و تراویدن، کار داشته است . راستی ، روئیدن تخم وجود خود است . راستی ، زائیدن گوهریست که انسان به آن آبستن است .« راستی » ، روند پیدایش « گوهرهرچیزی » است .!
(یاحق)
|
|