اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
16462 |
نام:
خروش!
شهر:
همين دور و برا
تاریخ:
1/28/2006 8:15:29 AM
کاربر مهمان
|
(ادامه مطلب) :
خواهرم زهرا ؛ مبادا اين لذت بزرگ و ماندني را با لذتي كوچكتر و رفتني معامله كني.
من در عجبم كه مي فروشان **** به زانچه فروشند ،چه خواهند خريد!!
زهـــراي عزيز!
از تو مي خواهم كه با تمام وجودت باور كني كه خداوند نسبت به ما و كار ما ، آگاهتر از خودمان است. مي خواهم باور كني كه همه رنجها و دردهاي بزرگي كه ما در زندگي داريم در مقابل عظمت و بزرگي خداوند هيچ است. اگر روحمان را پرواز دهيم و از آن ســـو!! به مشكلاتمان نگاه كنيم به خودمان و دردهايمان خواهيم خنديد.!!! نمي خواهم اندوه عظيمي را كه تو در سينه داري ناديده بگيرم . مي خواهم بگويم كه اولا خداوند ، خيلي بزرگ است آن هم نه آن بزرگي كه در تصـــور ماست و ثانيا ما خبر از حكمت خداوند نداريم.
من خودم سالها پيش ، حاجتي داشتم كه براي رواشدن آن به آب و آتش زدم . شبهاي بسياري تا صبح نخوابيدم. در ميان برف ها و يخبندانها در دل شبهاي بيابان هاي …… … به نماز ايستادم و صورتم را روي برف ها ماليدم و از خداوند ، مطلبم را خواستم اما حاجت روا نشدم و در حالي كه فكر مي كردم از خداوند طلبكارم و به حقم نرسيدام………………………………………
اما بعد ها فهميدم كه اگر خداوند به حرف من گوش مي كرد و حاجتم روا مي شد ، نابـــود مي شدم.
زهــرا ؛ هرچند كه از من خواستي از صبر برايت نگويم اما باور كن كه اين صبر و اين تحمل ، خيلي لذت دارد و تو نبايد آن را از دست بدهي . خداوند، خودش وعده داده است كه با صابران است و وعده او تخلف ناپذير است.
خواهـــر گلم ؛
آن دلِ شكسته اي كه خدا در آن است ، همان قلب توست كه صداي ضربانش از پشت هزاران هزار احساس، به گوش دل خروش رسيده است. خروشي كه احساس و انديشه اش را هزاران هزار ((اي كاش))!!! پر كرده است.
تو كه هم نامت ، هم كلامت و هم مرامت خدايي است ، چرا فكر مي كني كه به خدا نزديك نيستي؟؟
از تو چه پنهان ، از وقتي كه با تو و دردهايت آشنا و با تو هم صحبت شده ام ، احساس مي كنم كه خودم هم به خدا نزديكتر شده ام و ثواب اين نزديكي من به خدا را تو مي بري. پس گواراي وجود نازنينت باشد. نمي دانم … شايد خداوند ، زهـــرا را فرستاده است كه خروش، هدايت شود…
زهرا جان
بيا و شيطان نااميدي را از خودت دور كن و همين الآن كه اين را مي خواني ، جان خروش ، لبخند بــزن.. و ترديد نكن كه خداوند ، پناه بي پناهان است. به اميد شادماني و رستگاريت….
|
|
16461 |
نام:
خروش!
شهر:
همين دور و برا
تاریخ:
1/28/2006 8:06:31 AM
کاربر مهمان
|
به نام حق و ســـلام
من كه متأسفانه يا خوشبختانه ، افاضات آقاي اسلاميان را نديدم هر چند كه ايشان فكر مي كند ما اينجا كاره اي هستيم. اشكالي ندارد بگذاريد همينطوري فكر كند. اما با شناخت قبلي كه از ايشان دارم مي توانم حدس بزنم كه چه چيزي و چطوري گفته است بحث تازه اي هم نيست از زبان ديگران هم قبلا چيزهايي شبيه به اين شنيده بوديم.
بدري خانم هم كه بدجوري مسائل را با هم قاطي كرده بايد توجه داشته باشد كه اولا يك مطلب را به چندين طريق مي توان بيان كرد كه نتيجه هر كدام با ديگري متفاوت خواهد بود ثانيا خيلي حرف ها در عين حال كه ظاهري درست دارد در باطن تباه كننده است و همين حرف هاي به ظاهر درست ، در طول تاريخ ، انسانها را به انحراف كشانده است . ثالثا خيلي دوست دارم بدانم از كجاي حرفهاي زهـــــرا استنباط شده است كه او مشكل مالي دارد و بايد برايش چنين نسخه نه بقول زهرا سخاوتمندانه بلكه بي رحمانه و ناجوانمردانه اي پيچيده شود؟؟ توهين هم انواع مختلفي دارد كه اين هم يك نوع آن است و فهميدن آن، درك و عقل زيادي نمي خواهد!!!
اگر خداوند ، خودش بدون در نظر گرفتن ما، اسلاميان ها !! را ببخشد كه خودش مي داند، اما اگر رضايتش را موكول به رضايت زهرا و خروش و حرف دلي هاي با صفا و دلشكستگان ديگر كند، گمان نكنم نجاتي در كار باشد…
توهين به بچه هاي جبهه و جنگ و بازماندگان آنها، روندي است كه خيلي وقت پيش شروع شده و همچنان با انواع گوناگون ،استمرار دارد . قبلا هم اتفاق افتاده كه حرف نامربوطي زده مي شد و اگر در مقابلش ، واكنش مي ديدند ، مي آمدند و مي گفتند: منظورمان اين نبود منظورمان فلان بود…!!!
زهراي عزيز !
تو با خداي خود انداز كار و دل خوش دار *** كه رحم اگر نكند مدعي، خدا بكند.
من فكر مي كنم بد نباشد كه آقاي اسلاميان ، سري به تخت فولاد اصفهانشان بزنند. همانجا كه خودشان هم آن را عبرت سرا مي دانند. ولي باز هم گمان نمي كنم كه تا پل خواجو و سي و سه پل و ميدان نقش جهان و هشت بهشت و زاينده رود و آيينه خانه ها باشد ، ايشان رغبتي به مزار شهيدان داشته باشند. اگر چنين روحيه اي داشتند ، رفتارشان بهتر از اينها بود.
مي دانم كه بعد از ثبت اين مطلب طولي نخواهد كشيد كه سيل…………….. از طرف كساني كه هر بار با نامي وارد اينجا مي شوند و گمان مي كنند كسي نمي فهمد بسوي خروش و خروشهاي ديگر سرازير خواهد شد. اما خروش ديگر پاسخي نخواهد داد و در انتظار روزي خواهد نشست كه پرده ها كنار رود و چهره واقعي هر كس نمايان گردد.
و اما زهـــــراي شـــيدايي!
چهار عامل مهمي كه انسانها را به خدا نزديك مي كند، فقر و رنج و صبر و توكل است كه مختص مسلمانان هم نيست و بين همه اديان ، مشترك است. تو خودت بهتر مي داني اما از باب تذكر مي گويم . توكل به خدا يعني اينكه خداوند را در همه امورت وكيل خودت قرار دهي و بگويي خدايا هرچه كه تو بخواهي من هم مي خواهم. هر چه كه تو بپسندي من هم مي پسندم و هر گاه تو راضي شوي من هم راضيم.و البته اين منافاتي با طلب حوائج ندارد.
زهرا جان ما بايد دعا كنيم و هر چه مي خواهيم از او بخواهيم اما بنا نيست كه نعوذ بالله به خداوند بگوييم چه كند و او دائما به حرفهاي ما گوش كند. خداوند در مكان لامكان خود قرار دارد و ما در جاي خود هستيم.. اگر حاجتي داريم و گمان مي كنيم روا نشده است و احساس مي كنيم كه داريم رنجي را تحمل مي كنيم، در همين تحمل كردن آن رنج، اگر براي خدا باشد، لذتي نهفته است كه اگر خوب فكر كنيم اين لذت، حتي در روا شدن آن حاجت هم وجود ندارد..
خواهرم
|
|
16460 |
نام:
دلتنگ کربلا
شهر:
دور از کربلا
تاریخ:
1/28/2006 7:21:52 AM
کاربر مهمان
|
چقدر روح محتاج فرصتهاست كه درآن هيچكس نباشد .
سلام کربلایا
اول محرم همدیگر رو دعا کنید مخصوصا اونایی که سال گذشته بی ما بودن و الان نیستن
آدم فکر می کنه مرگ باسه پیرمدهاست
|
|
16459 |
نام:
غضنفری
شهر:
.
تاریخ:
1/28/2006 7:21:35 AM
کاربر مهمان
|
سلام در تابستانی که گذشت اتفاقات عجیبی برایم افتاد یکی از انها خواب عجیبی بود که دیدم و حسابی مرا متاسفانه برای مدت کمی تحت تاثیر قرار داد البته تقصیر خودم بود خواب دیدم که جایی رفتم که اجساد شهدا روی زمین بودند و دور وورانها حیوانات وحشی بودند به طوری که می ترسیدم به اجساد نزدیک شوم وقتی از خواب بیدارشدم خودم تعبیرش را فهمیدم به احتمال زیاد شما هم فهمیدید در ان روزها عزیزی سی دی از شهید اوینی برایم از مشهد سوغات اورد ان روزها عجیب با ان سی دی مشغول بودم احساس خیلی خوبی داشتم ولی همه اش تقصیر خودم بود و زود از بین رفت این خواب را فقط برای ان عزیز تعریف کردم چند بار هم که به بهشت زهرا رفتم واقعا سر مزار شهدا احساس سبکی م کردم ووقتی با این سایت اشنا شدم تصمیم گرفتم که برای شما هم بیان کنم چون فکر می کنم که بی ارتباط با ان دوران خوش استفاده از ان سی دی نباشد برایم دعا کنید که باز ان احوال خوش را بدست اورم
|
|
16458 |
نام:
غریب قریب
شهر:
همین بغل
تاریخ:
1/28/2006 7:14:52 AM
کاربر مهمان
|
بگذاریم احساس هوایی بخورد ...
|
|
16457 |
نام:
بدری
شهر:
آسمان
تاریخ:
1/28/2006 7:02:05 AM
کاربر مهمان
|
پانیذ خانوم خیلی خوش آمدید.
مطالبتون جالب هست **** مرسی ****
|
|
16456 |
نام:
پانیذ
شهر:
تهران
تاریخ:
1/28/2006 6:55:33 AM
کاربر مهمان
|
******مردی که عاشقم شد به من اینا رو گفت*******
قشنگترین حرفهایی که هر مردی می تونه به عشقش بزنه
When a man loves a woman
وقتی یه مرد زنی رو دوست داره
Can't keep his mind on nothing else
نمی تونه به چیزه دیگه ای فکر کنه
.
.
.
********دوستدار شما*******
*******پانیذ********
|
|
16455 |
نام:
امیر
شهر:
تهران
تاریخ:
1/28/2006 6:48:23 AM
کاربر مهمان
|
کمک فوری
هر مجموعه منظم باید هدفی داشته باشد
هدف همواره خارج از مجموعه است
اگر کل عالم بخواهدمنظم باشد باید هدفی داشته باشد
ولی مسلما آن هدف نمی تواند خارج از عالم باشد چون عالم یعنی همه چیز
پس عالم مجموعه منظم نیست
اگه کسی خلاف این نظر رو داره یا کسی یا سایتب رو میشناسه که بتونه منو متقاعد کنه با برهان تظم میشه وجود خدا رو اثبات کرد با من تماس بگیره
ممنون از توجه تون
|
|
16454 |
نام:
ناشناس
شهر:
غریبستان
تاریخ:
1/28/2006 6:13:07 AM
کاربر مهمان
|
سلام
دست بوس زهرا خانوم از شهر شیدایی ، آقا خروش بزرگوار (که کوچیکترها رو زود فراموش کرد) ، بیقرار مهربون و برقرار ، بیمعرفت نازنین که با معرفتش شرمندمون کرده ، شهید گمنام که حسرت گمنامیشو میخورم و .................. بازمانده عزیز و سورنا خانوم معطر به عطر نسیم کربلا و عبدالفاطمه پرده پوش
با عزیزی دردل کردم و گفتم از بچه های سایت خداحافظی کردم. دیگه باشیم یا نباشیم به حال کسی فرقی نمیکنه !!! حرف قشنگی زد که باورم شد وقت رفتنم رسیده . و اون حرف این بود :
حتما اونقدر تاثیر گذار نبودی که فراموش شدی !!!!
میدونم تصدیق میکنید که حرف زیبایی بود و قابل تامل ....... شما رو به خدا به حساب دل نازکی نگذارید . اون قدر توی این دنیا بدی دیدم و تنهایی کشیدم که دل نازکی از یادم رفته و به قولی همیشه جمع یه مشت بیمعرفت فقط برای اینکه بغضم باعث نشه اشک غریبی سرازیر گونه هام بشه صورتم رو با سیلی سرخ نگه داشتم و به دوست و آشنا نگفتم توی دلم چیه .
اما چه با شناخت و چه بی شناخت هر از گاهی هر چی توی دلم بود برای سید مرتضی و بچه های ناب حرف دل بیرون ریختم به این امید که اونقدر لیاقت داشته باشم که لااقل اگه چند روزی نبودیم برگشتیم کسی سراغمون رو گرفته باشه که امیدوار باشم با نبودم دعاگویی داشتم.
مهربونای نازنین جان ناشناس بغض دلم رو به دل نگیرید که به حرمت سیدمرتضی که به پابوسی بچه های ناب حرف دل راهم داد جز منو خدا و تنهایی به هیچ چیز و هیچ کس امیدوار نبودم. با اینکه ایمان داشتم دعا در حق غیر حرمت استجابت داره و راحترین راه برای جلب دل شما برای دعا کردنم این بود که از دلای پاکتون دلبری کنم.
اونم ........... ظاهرا بی لیاقت تر از این حرفا بودم. باورتون نمیشه وقتی عبدالفاطمه نازنین گفت رفته بوده مشهد اونجا یاد ناشناس حرف دل افتاده و براش دعا کرده ....... نمیدونید این دل بیچاره من چی کشید . گفتم خدایا وقت عمل به وعده هایی که بهم دادی رسیده یه غریبه ناب در حق من گدای دعا حق رو ادا کرده منتظرم تو صدای ملکوتی دعاش رو بشنوی و ناشناس رو از سیه بختی و سیه دلی نجات بدی ....... اما وقتی دیدم که نباشم دیگه نیستم و درد دلم شده همون دعاهای شبای تنهایی ..... گفتم بگذار لااقل دیگه چشم مهربونتون را بالاجبار وادار به خوندن دردای دلم که فرسنگها با مناجاتهای عبدالفاطمه ، دردای سینه زهرا ، دل پر درد لیلای غریب ، حرف ناگفته بازمانده ، غریبی شهید گمنام ، خروش مهربون و .................... فاصله داره نکنم .
عزیزای دلم برام دعا کنید و باور کنید من در مقابل دل زهرا کم آورده همین جا با همه محتاجیم به دعاتون عاجرانه میخوام حتی اگه کلمه ناشناس من حقیر رو به یادتون آورد بجای من برای زهرا دعا کنید. برای بازمانده و شهید گمنام برای بیقرار مهربون که با همه وفاداریش دلش به نام ما وفادار نبود . بجای من برای همه غریبا و آشناهای حرف دل دعاکنید که انشاالله یه روز روی همین سایت همه با هم قرار ملاقات با آقامون رو اوکی کنیم.
حلالم کنید.
محرم رسید و ..................
یا علی
|
|
16453 |
نام:
هبوط
شهر:
آسمانیها
تاریخ:
1/28/2006 6:04:52 AM
کاربر مهمان
|
*******
کربلا گفتی شدم درگیر غم
=====
السلام علی الطفل الرضیع الصغیر ....
السلام علی من بکته ملائکه السماء...
السلام علی الشیب الخضیب ..
......
کاش این دل یک (قصیده) ناله داشت...
(مثنوی) های دلم دنباله داشت ...
...
..
|
|