هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
16432
نام: شيوا
شهر: شيراز
تاریخ: 1/27/2006 1:30:24 PM
کاربر مهمان
  نرو دستم به دامانت نگو ديگر نمي آيي
كه مي ميرم غريبانه امان از دست تنهايي
16431
نام: ایکس
شهر: ایران
تاریخ: 1/27/2006 1:08:02 PM
کاربر مهمان
  من خيلي تنها هستم
هيچکس به مسائل غيرتي من اهميتي نمي دهد
خواهرم هر لباسي مي خواهد مي پوشد و هرجا مي خواهد بيرون مي رود و در يک شرکت کار مي کند که يکي از
کارکنان مرد آنجا با او شوخي مي کند و خواهر من ظهرکه به خانه مي آيد براي مادرم تعريف مي کند که
در شرکت چه گذشته وقتي من مي شنوم درونم آتش مي گيرد گاه مي خواهم مانند عهد قجر بروم و شرکت را بهم بريزم
اما چه کنم که در اين عهد نيستيم همه را فرو مي دهم و روزي مي رسد که اين مذاب فوران مي کند و
اطرافيان را هم دچار مشکل مي کند
لباسهايي مي پوشد که واقعا نمي دانم در مقابل چه کار کنم
ناچار همه را فرو مي برم روزي خواهد رسيد
حتي وجود من برايشان مهم نيست
هيچکس به مسائل احساسي من اهميتي نمي دهد يکي از اين مسائل کمک به فقرا هست
متاسفانه
16430
نام: مرتضی
شهر: کره خاکی
تاریخ: 1/27/2006 12:22:32 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه عزیزان
پسرک. ما یک شب به آشپزخانه رفت و کاغذی را به مادرش که مشغول آشپزی بود داد. مادر دستهایش را خشک کرد ، کاغذ را گرفت و دید روی آن نوشته شده است:

برای چیدن چمن ها( ۱۰تومان)

برای تمیز کردن اتاق( ۵تومان)

برای رفتن به مغازه( ۳تومان)

برای نگهداری از بچه موقعی که رفته بودی خرید(۷تومان)

برای بردن آشغالها(۴ تومان)

برای گرفتن کارت آفرین( ۷تومان)

برای تمیز کردن حیاط( ۱۲تومان)

جمع( ۴۸تومان)


جانم به شما بگوید که این مادر کاغذ را گرفت و در حالی که پسرک منتظر جواب ایستاده بود ، خاطراتی از ذهنش گذشت. بعد قلمی بر داشت و پشت کاغذ پسرک نوشت:

نه ماهی که تو را در شکمم حمل کردم، بدون هزینه.

تمام شب هایی که بالای سرت بیدار نشستم ، از تو پرستاری و برایت دعا کردم ، بدون هزینه.

تمام ایامی که برایت تقلا کردم و همه اشکهایی را که به خاطر تو ریختم بدون هزینه.

همه اینها را جمع بزنی ، قیمت عشق من، بدون هزینه.

تمام شب هایی را که با دلهره و اظطراب هایی که پیش رو داشتم گذراندم، بدون هزینه.

خریدن اسباب بازی، غذا، لباس و حتی پاک کردن دماغ تو ، بدون هزینه.

و همه این ها را که جمع بزنی ، قیمت عشق واقعی بدون هزینه.


خب رفقا وقتی پسرک اینها را خواند ، خدا می داند که چه اشکی ریخت. صاف تو چشمهای مادرش نگاه کرد و گفت:
مامان ! تو را از ته دل دوست دارم.

و قلمش را بر داشت و با حرف درشت نوشت:

( تمام هزینه ها به طور کامل پرداخت شد)بقول یکی شب بر همگی شکر.
16429
نام: عاطفه
شهر: دور
تاریخ: 1/27/2006 12:22:21 PM
کاربر مهمان
  مطلبی در مورد {ایثار یعنی چه؟} برایم تا فردا صبح تهیه کنید.
16428
نام: منتظر
شهر: نورستان
تاریخ: 1/27/2006 12:16:37 PM
کاربر مهمان
 
سوال: قيام مهدى عليه السلام و تشكيل حكومت واحد جهانى چگونه ممكن است ؟
--------------------------------------------------------------------------------

جواب: در حالى كه در اواخر قرن نوزدهم و بخشى از آغاز قرن بيستم , غرب در تب و تاب ناسيوناليسم و نژادپرستى فرو رفته بود , و موسولينى و هيتلر به بهانه برترى نژاد , جهان را به خاك و خون مـى كـشـيـدنـد , و سياستمداران به جاى نجات انسانها , به فكر توسعه سلطه نژادى و قومى بـودنـد , ناگهان انديشه انترناسيوناليسم و لزوم تشكيل حكومت واحد جهانى در نظر برخى از دانشمندان غرب , قوت گرفت و طرحهائى در اين مورد ارائه گرديد . عـلـت پـيدايش اين فكر - و با عبارت روشن تر , علت تجديد اين انديشه كه در اقوام پيشين سابقه ديـرينه دارد - همان هيولاى مخوف جنگهاى جهانى اول و دوم بود كه به صورت وحشتناكى خود را نـشان داد , و تنها در جنگ اول جهانى حدود 9 ميليون نفركشته شد و 22 ميليون نفر معلول و ده ميليون نفر مفقود الاثر شدند , و تلفات جنگ دوم جهانى بسيار وحشناك تر از جنگ نخست بود . اين نبردهاى جهان , عملا ثابت كرد كه وجود مرزهاى مصنوعى ميان ملت ها , عامل جنگ و نبرد و مايه خونريزى و بدبختى است , همچنانكه ناسيوناليسم افراطى و نژادپرستى همين عواقب مشابه را نيز دربردارد . تاسيس جامعه ملل پس از جنگ جهانى اول - كه در آن 26 كشور عضويت داشتند - ويا تاسيس يك جامعه جهانى به نام سازمان ملل متحد , و اتحاديه هاى بين المللى وابسته به آن , پرتوى از فكر تاسيس حكومت واحد جهانى است كه هنوز به صورت يك فكر و انديشه در ميان متفكران مطرح مى باشد . گـروهـى از متفكران پيش بينى مى كنند كه ممكن است سازمان ملل متحد كه به صورت يك پـارلمان جهانى است , درآينده بصورت مركز يك حكومت واحد جهانى را پى ريزى كرده اند , و در اين مورد , ازيك قوه مقننه , و يك قوه مجريه , و يك قوه قضائيه گزارش مى دهند . ايـن گـروه در اعلاميه اى كه در كنگره توكيو در سال 1963 منتشر كرده اند يادآورشده اند كه چـون صـلح دائمى هرگز بوسيله عهدنامه ها و پيمانها عملى نمى شود و سازمان ملل متحد به خاطر اينكه فاقد قوه اجرائى است , مصوبات او از دائره پند و اندرز فراتر نمى رود , از اين جهت براى صلح دائمى و حفظ شرف و خون و مال انسانها چاره اى جز تشكيل يك حكومت واحد جهانى نيست . ايـن گـروه بـراى پـيـاده كـردن اين انديشه طرحى را پيشنهاد كرده و مى گويند : براى تشكيل حكومت واحد جهانى , لازم است امور زير تحقق يابد . 1 - پارلمان جهانى . در ايـن نـقطه , همه كشورهاى جهان بايد در آن عضويت داشته باشند , و نماينده پرجمعيت ترين كشورها , بيش از كشورهاى ديگر راى خواهد داشت . 2 - ارتش جهانى . هـدف از تـشـكـيل آن , حفظ صلح جهان است و اين قدرت در اختيار شوراى عالى اجرائى قرار خواهد گرفت . 3 - شوراى عالى اجرائى . اين شورا , قوه مجريه پارلمان جهانى خواهد بود . 4 - ديوان دادگسترى بين المللى چنين گردهمائى ها و طرح ها و پيشنهادها , همگى حاكى است كـه مـتـفكران در آستانه پذيرش امكان تحقق يك حكومت واحد جهانى هستند كه در گذشته به صورت يك تز ممتنع و محال تلقى مى شود . در حـالـى كـه چـنين انديشه ها و طرح هائى مايه خوشوقتى است , ولى بطور مسلم , بشرامروز با اخـلاق مـادى كـه دارد , مـوفق به تشكيل چنين حكومت واحد جهانى نخواهد شد ,زيرا پيشنهاد دهـنـدگان و طراحان و مجريان و داوران همه و همه , مردمى هستند كه روح خودخواهى و خودمحورى بر آنها حاكم بوده و هرگز در درون خود عشق به انسان ها را احساس نمى كنند . اگر در آغا
16427
نام: هادی
شهر: تهران
تاریخ: 1/27/2006 8:11:28 AM
کاربر مهمان
  در زندگی زخمهایی است که مثل خوره روح را در آرامی و انزوا وا می خورد و می تراشد . این زخمهارا نمی شود به کسی اظهار کرد . این زخمها چیزی به جز نا آرامی ها و دلهره هایی که از گذشته و آینده پشت سر هم صف کشیده اند و متنتظر اظهار وجودند چیزی بیش نیست . انگار در دالان تاریک و وحشتناکی پای گذاشته ام که فقط صدای خشک پاهای خویش را می شنوم و دیگر هیچ . حق می گویند ولی نا حق می کنیم. حق کلمه ایست وسیع تر از آسمان و زمین که چشم های نا پاک ما آن را مانند سوراخ تنگ و باریک سوزن میبیند.به هر حال ای عزیز زندگی دو نیمه دارد : نیمه اول در آرزوی نیمه دوم و نیمه دوم در حسرت نیمه اول . پس ای عزیز طوری زندگی کن که هیچ گاه حسرت نیمه های اول زندگیت را نخوری . ( هادی )
16426
نام: مینا
شهر: بوشهر
تاریخ: 1/27/2006 7:28:53 AM
کاربر مهمان
  همه ی جوانان را دعا کنید
16425
نام: علی ساری
شهر: خونین شهر
تاریخ: 1/27/2006 6:04:12 AM
کاربر مهمان
  هیچکس به ما نمی رسد داریم از فقر و تبعیض می میریم انگلیسییادارند به ما آزار می رسانند آقای احمدی نژاد به داد ما برس.
علی ساری
16424
نام: مسعود اسلاميان
شهر: اصفهان
تاریخ: 1/27/2006 4:53:01 AM
کاربر مهمان
  سلام
خوب انگار به حمد لله اين اقاي خروش حرف ما را گوش كرد وگفته كه حرفهاي ما را قلم نگيرند
زهرا خانم انگار خيلي اشتباه رفتيد
معلوم تازه امديد توي اين سايت واگر نه سابقه ما چيزي ديگه را ميگه
اينكه شما از كساني كه رفته اند جبهه و....
بيايد همين جا اصفهان همسايه هاي ما وبرادران
مارا وبقيه خانوادهاي اصفهانيها كه ۳ يا ۴ شهيد داده اندببينيدو وقتي باهشون حرف ميزني از من شما خيلي آرام تر وشادتر
ولي اينكه نميشه كه حقشون را نخواهند
يه روزي مملكت احتياج داشت واينها دريغ نكردند ولي حالا چي
قيامت عوض اينكه ما مسلمون محشور بشيم ميگند شماها يهوديند
چرا ؟
براي اينكه پولها را جمع كرديد ونداديد به حقدارها
بگذريم ما خيلي بيشتر از اينها توقع داشتيم

16423
نام: مرتضی
شهر: کره خاکی
تاریخ: 1/27/2006 4:01:26 AM
کاربر مهمان
  حكمتهاى امام صادق (عليه السلام):

للهِ في السرّاء نِعمة التفضّل وفي الضرّاء نِعمة التطهّر.

(تحف العقول صفحه 361)


افراد كوتاه‌بين كه ديد محدودى از اين جهان و حوادث آن دارند، چنين مى‏پندارند كه اگر خداوند به كسى نعمت داد او را گرامى داشته و اگر نعمتى را از او سلب كرد به او اهانت نموده و خشم گرفته است.
<<ابتدا <قبلی 1649 1648 1647 1646 1645 1644 1643 1642 1641 1640 1639 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=1644&mode=print