اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 16392 |
نام:
مسعود اسلاميان
شهر:
اصفهان
تاریخ:
1/26/2006 4:14:23 AM
کاربر مهمان
|
سلام جناب آقاي خروش كه انشا ئ الله به نرمي دلي برسي تا ........
بابا جان ما كه هرچي اينجا مي نويسيم اين اقايون قلم ميگيرند شما كه الحمد لله با اقايون رفت وامد داريد واسطه شويد شايد ديگه قلم نگرفتند
فكر كنم عبد الفاطمه هم براي همين كاراشون رفته يا بقيه دوستان
بد گفتيم مملكت الحمد لله توي حساب ذخيره ارزيش ۲۵ ميليارد پول داره
بد گفتيم كه چقدر خوب ميشه يه كمي شو بدهند زهرا خانم تا مشكلاتش حل بشه
بد گفتيم يه كمي شو بدهند جوانها برند كار بكنند يا ازدواج
خدا كه همه را هدايت كنه
|
|
| 16391 |
نام:
مسعود اسلاميان
شهر:
اصفهان
تاریخ:
1/26/2006 4:12:20 AM
کاربر مهمان
|
سلام جناب آقاي خروش كه انشا ئ الله به نرمي دلي برسي تا ........
بابا جان ما كه هرچي اينجا مي نويسيم اين اقايون قلم ميگيرند شما كه الحمد لله با اقايون رفت وامد داريد واسطه شويد شايد ديگه قلم نگرفتند
فكر كنم عبد الفاطمه هم براي همين كاراشون رفته يا بقيه دوستان
خدا كه همه را هدايت كنه
|
|
| 16390 |
نام:
محمد عنایتی
شهر:
دزفول
تاریخ:
1/26/2006 4:08:09 AM
کاربر مهمان
|
چرا روحانیهای عزیز به شهرهای خود بر نمی گردند تا تبلیغ اسلام کنند و جوانان را که در آلودگی غرقند هدایت کنند.من نمیدانم آن آخوندی که ۱۰-۱۵ سال درس خوانده کجا میخواهد علمش راارائه دهد؟
به خدا توکل کنید و نترسید که جهاد کرده اید.
|
|
| 16389 |
نام:
بی معرفت
شهر:
غریبستان
تاریخ:
1/26/2006 3:56:08 AM
کاربر مهمان
|
خدا رو خوش نمیاد که هربار یکی از شما حرف از خداحافظی میزنه و تو دل ما رو خالی می کنه!
اینقدر دل ما رو نلرزود...
دل ریش ریش ما به اندازه کافی از پرپر شدن رفیقهامون توی بلاهای آخر زمان خون هست شما دیگه ...
یا علی
-----------------------------------------
www.bmarefat.blogsky.com
|
|
| 16388 |
نام:
نمی دانم
شهر:
اسمون
تاریخ:
1/26/2006 3:48:12 AM
کاربر مهمان
|
شب سکوت عشق ورزی
سر خیال مهرورزی
همه غزل خوان یک ترانه اند
همه مستندو دیوانه اند
همه در قنوتند همه در رکوعند همه در سجودند
همه در قنوت نیاز تواند
همه در رکوع وصال تواند
همه در سجود نگاه تواند
شب عشق بازی مستانه وار
رسم بزم لاهوتیان
شراب خیال اسودگان
نگاه تو .....
|
|
| 16387 |
نام:
دلتنگ
شهر:
ناکجا اباد
تاریخ:
1/26/2006 3:46:11 AM
کاربر مهمان
|
دل من بدجوری گرفته
|
|
| 16386 |
نام:
نرجس
شهر:
یه گو شه ای از این دنیا
تاریخ:
1/26/2006 3:43:57 AM
کاربر مهمان
|
دل ادم وقتی گرفته باش دوست داره بایکی دردو دل
کنه اما افسوس ... شاید تو بتونی سنگ صبور من بشی
|
|
| 16385 |
نام:
میلاد
شهر:
تبریز
تاریخ:
1/26/2006 3:30:09 AM
کاربر مهمان
|
دوستت داشتن یکنفر یعنی چه؟
|
|
| 16384 |
نام:
خروش!
شهر:
همین دور و برا
تاریخ:
1/26/2006 3:18:20 AM
کاربر مهمان
|
سلام
عبدالفاطمه نازم!
نفهمیدم چی گفتی؛ از رده خارج شدیم یعنی چی؟ اصلا رده چیه؟بقول خودت داری کم کم دل نگرونم می کنی ها.بازم بنویس برامون که توی خلوتت با خدای خودت چی میگذره تا ما هم توی این کوتاه فرصتها!!! یه کمی دیگه کیف کنیم و لذت ببریم. بقول کیمیا من نوکرتم..
ناشناس گٌل!
راستی راستی می خواستی بری؟؟
می خواستم بگم که تو با خداحافظی هم حق نداری بری چه برسه به بی خداحافظی!!بقول خودت خمپاره ۱۲۰ می زدی وسط قلب ما که بهتر بود بذارید این چند صباحی که برای خروش باقی مونده کنار شما عشق کنه... پشیمون میشی ها...!!
|
|
| 16383 |
نام:
خروش!
شهر:
همین دور و برا
تاریخ:
1/26/2006 2:43:33 AM
کاربر مهمان
|
زهرا!
سلام و صد سلام و هزاران سلام
دیشب به دلم افتاد که اسم شهر تو را عوض کنم. آخه تو دیگه تنها نیستی. بچه های حرف دلی همه برادرها و خواهرهای تواند.هر چند که بین من یکی و برادر سرفراز تو ، تفاوت از زمین تا آسمونه اما افتخار می کنم که برادر تو باشم . من دیگه لزومی نمی بینم که اسم دیار تو ، تنهایی باشه. بنا بر این می خوام اگه اجازه بدی و قبول کنی از این به بعد ، تو را ((زهرای شیدایی)) خطاب کنم.اجازه میدی؟؟؟
و اما بعد می خواستم بگم دیگه منو (آقای خروش) خطاب نکن. حضرت عباسی دیگه این کار را نکن.. آخه خیلی دلم میگیره...
بیقرار بزرگوار هم که مارا بزرگتر خودش می دونه!! اونم اینجوری ما را درب و داغون می کنه...
سورنای با وفا هم که گاه گاهی پاسپورت مکه را برامون صادر می کنه و لقب حاج آقا را روی تخت پیشونی ما می چسبونه!!
همراهان عزیزم!
شاید بعضی ها از این چیزها خوششون بیاد اما خروش واقعا دوست داره بچه های حرف دل ، باهاش صمیمی باشن.و واقعا بدش می یاد از هر چی اسم و رسم و عنوانه... البته شما که نسبت به این خروش دربدر محبت دارید و من شرمنده همتونم بخدا..
خروش را ببخشید و براش دعا کنید و خدا پشت و پناه همتون باشه.
خدایا تو را به جان دو کبوتر غریب مدینه ، دعای حرف دلی ها را در حق همدیگه مستجاب فرما ... آمین
|
|
