اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 16332 |
نام:
بی قرار
شهر:
تهران
تاریخ:
1/24/2006 4:16:16 PM
کاربر مهمان
|
سلام!
۱.ادمین عزیز!
آقا ما کوچیکتیم.از زحمات شماست که حرف دل حرف دله.
امیدوارم این سایت و این ستون روز به روز بهتر بشه.
۲.عبدالفاطمه ی بزرگوار!
به قول سرنا ما هیچ وقت مناجاتهای قشنگت رو فراموش نمی کنیم...تازه کوچیکت هم هستیم.
حالا بریم سر اصل مطلب...این مدت کجا بودی؟ غیبتهات داره زیاد میشه ها..(البته شوخی کردم شما بزرگوارید)
۳.خروش عزیز!
آقا مطلبی که نوشتی خیلی عالی بود...باز هم منتظریم.
۴.خواهر خوبم زهرا خانم از تنهایی!
خدا نزد دلهای شکسته است....
برای داداش کوچیکت دعا کن.
در ضمن به دوستان جدیدمون هم خوشامد میگیم و امیدواریم همواره همراه قافله ی اهل دل باشند.
داداش کوچیکتون بی قرار
|
|
| 16331 |
نام:
سورنا
شهر:
نزدیک کربلا
تاریخ:
1/24/2006 4:10:49 PM
کاربر مهمان
|
یا من اسمه دواءوذکره شفاء
سلام
*********************همه بخونند:*******************
در همین لحظه،همین آن،همین ثانیه هرکس به حرف دل اومده
بدون شک -هرکی که هست-به برادر زهرا جان-علی-بدهکاره.والله بدهکاره.بابا طرف بی هیچ چشمداشتی جونش،عمرش،سلامتی وآرامش خونوادشو داده تا ما باشیم...یعنی از زندگیش گذشته تا ما «زنده!» باشیم.واسه همین از طرف خودم(سورنا)می گم:«مدیونید،مدیون دنیا و آخرت!! اگه از ته دل برای زهرا و داداشش دعا نکنید.
و می دونم اینقدر معرفت دارین که رومو زمین نذارید.
ملتمس دعاتون"سورنا"از نزدیک کربلا
|
|
| 16330 |
نام:
مجتبی شجاعی
شهر:
بروجرد
تاریخ:
1/24/2006 4:08:33 PM
کاربر مهمان
|
ما بعد از شهدا چه کرده ایم !!!!!!!!!!!!ما باید در قیامت جواب شهدا را بدهیم
|
|
| 16329 |
نام:
شرمنده
شهر:
اصفهان
تاریخ:
1/24/2006 3:41:50 PM
کاربر مهمان
|
سلام . امیدوارم حال همگی خوب باشه. من هنر و ذوق خوبی برای نوشتن شاید ندارم ولی اومدم که از شما کمک بگیرم برای خودم . من به دعای شما نیاز دارم . هر کس دست و دلباز است یه دعای کوچیک هم برای ما بکنه و از خدا بخواد که عاقبت به خیر بشم و از عمرم نهایت استفاده رو بکنم . یا علی
|
|
| 16328 |
نام:
فاطمه قدسی
شهر:
تبریز
تاریخ:
1/24/2006 3:23:25 PM
کاربر مهمان
|
چرا بعضی ازانسانهادراسایش کامل زندگی میکنند همه جوره در رفاه هستند و خدا هم حرف اوناروزود میشنوه ولی ما چرا.....
|
|
| 16327 |
نام:
زهرا
شهر:
تنهایی
تاریخ:
1/24/2006 2:28:03 PM
کاربر مهمان
|
سلام.
من.......
برادرم.............
بازمانده برادر بامعرفت ، عبدالفاطمه عاشق بال شکسته ، ناشناس سرزمین غربت ، بیقرار قرار دل ، سورنا نسیم کربلا ، گمشده مهربان ، بدری آبی تر از آسمان و آقای محترم خروش و همه حرف دلیها دعا کنید یا زهرا بمیره یا از خدا بخواهید ...................
بی انصافیه اگر بگید چقدر ناشکیباست بغض چند ساله و زخم کهنه وقدیمی تاب وتحملم را گرفته ، بریدم قلبم در این قفس تنگ ...... دعا کنید
من صبوری کردم من دعا کردم من ........ همه کار کردم یه چیز مونده رخصت!!!!!!!!!!!
به خداتون بگید بنده نوازی کنه بگید زهرا با اقیانوس اشک تا رسیدن محرم هرشب تا صبح بیدار میمونه ومنتظره بگید از امتحان نمیترسم ولی به کمکش احتیاج دارم بگید حرف دلم رو که تا حالا به کسی نگفتم بشنوه داره دیر میشه بگید.............
حلالم کنید زیاداذیتتان میکنم شرمنده _ از برادرم خبری نشده و من موندم و همه مشکلات وتنهایی _یا حق
|
|
| 16326 |
نام:
لیلا
شهر:
تهران
تاریخ:
1/24/2006 2:12:07 PM
کاربر مهمان
|
سلام
از چی بگم هر چی بگم بازم کم؟
ما جوانها توی ایران هیچ آینده و امیدی نداریم
من دانشجو هستم و برای تمام همسنهای خودم خیلی ناراحتم . مخصوصا پسرها که واقعا بدبخت هستن .
شما بگید تکلیف ما جوانها چیه ؟ این مملکت تا تمام جوانها را معتاد نکند خیالشان راحت نمی شه ؟
|
|
| 16325 |
نام:
مریم
شهر:
ملایر
تاریخ:
1/24/2006 1:55:16 PM
کاربر مهمان
|
اگر این کار را انجام ندهم خوب است
|
|
| 16324 |
نام:
سلما
شهر:
زیر گنبد کبود
تاریخ:
1/24/2006 12:51:06 PM
کاربر مهمان
|
سلام/السلام علیک یا مولانا یا اباعبدالله/
صبح شد و بانگ الرحیل برخاست و غافله عشق عازم سفرتاریخ شدوآن بانگ الرحیل بازهم هر صبح در همجا بر می خیزد/عاشورایه حسین فقط نیم روز نیست که با فرارسیدن سیاهی شب ازبین برود عاشورا خلاصه تمام تاریخ است و کربلا تنها یک مکان جغرافیای در این کره خاکی نیست کربلا قلب تبنده تاریخ ست کربلا گذرگاهی برای آزموندنست و معیاری برای سنجیدن مرد از نامرد برای درک عشق باید سری به کربلا زد راستی که در آزمون عاشقی هیچ کس را یارای برابری با حسین نیست....خدایا آزمون عشق را استادی همچون حسین(ع)عطا کن...
****************این عکس شهید آوینی بد جوری دل آدم رو می لرزونه ***************
|
|
| 16323 |
نام:
صفر
شهر:
محرم
تاریخ:
1/24/2006 12:49:43 PM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرحمن الرحيم
حسينيه كربلايان
السلام عليك يا ابا عبد الله (عليه السلام)
السلام عليك يا ابا الفضل العباس(عليه السلام)
سوال: روايـتـى از پـيامبر ( صلى اللّه عليه و آله و سلم ) منقول است كه فرموده اند : حسين منى و انا من حـسين ( يعنى حسين ( عليه السلام ) از من است و من از حسين هستم )معناى جمله اول روشن است كه حسين از پيامبر است چون مادر امام حسين حضرت زهراءمى باشد كه او دختر رسول خدا است و لكن چگونه مى شود كه پيامبر نيز از حسين باشد ؟
-------------------------------
جواب: وجـوهى براى پاسخ به اين سوال گفته شده كه ذيلا آنها را با مويدات و مبعدات نقل مى كنيم :1 - ممكن است مراد اين باشد كه من و حسين از يك شجره و يك نور هستيم و بهم اتصال داريم و اين قرب و نزديكى باعث مودت و محبت بسيار بين آنها مى باشد . مويد اين مطلب اين است كه اينگونه اصطلاحات در بين مردم زياد است كه يكنفر به پسر يا برادر يا يكى از نزديكان خود مى گويد كه من از تو هستم . مـبـعد اين مطلب اين است كه اين روايت نشانگر آن است كه پيامبر مى خواهد مزيتى براى حسين عـلـيه السلام بيان كند در حاليكه اين تفسير حاوى مزيتى براى حسين ( عليه السلام ) نيست چون حضرت على ( عليه السلام ) و امام حسين ( عليه السلام ) و ساير بنى هاشم نيزاينگونه حكمى دارند . 2 - احـتمال دوم اينكه همانگونه كه مى گويند درخت خرما از هسته خرما و هسته خرمااز درخت خـرمـا اسـت ( يـا درخت نخل از خرما و خرما از درخت نخل است ) و مراد آن است كه هر آنچه در خـرمـا هـست در درخت هم هست پيامبر هم مى خواهد بيان كند كه تمامى كمالاتى كه در پيامبر نـهـفته شده همه در حسين جمع شده است و در حقيقت پيامبر و حسين عليهماالسلام از تمامى جهات ( به غير از نبوت ) مثل هم هستند . مويد اين مطلب مطابقت آن با حقيقت و وجدان است . و مبعد آن اين است كه لازمه اين تفسير اختلاف سياق دو جمله حديث است . 3 - احتمال سوم اينكه اگر شهادت حسين ( عليه السلام ) نبود از اسلام چيزى باقى نمى ماند چون ابـوسـفـيـان و مـعـاويـه و يـزيـد كمر به محو اسلام بسته بودند و ابتدا كه به جنگ علنى با اسلام برخاستند و بعد ظاهرا اسلام آورده و قصد هدم اسلام را داشتندو بعد از شهادت على ( عليه السلام ) و مـحـكـم شـدن پايه هاى حكومت معاويه اگر يزيدنيز پايه هاى حكومتش محكم مى شد ديگر از اسـلام چـيـزى بـاقـى نـمى ماند و شهادت حسين ( عليه السلام ) و يارانش بود كه دين را حفظ و بنى اميه را رسوا كرد و فدا شدن حسين ( عليه السلام ) بود كه بقاء دين را در پى داشت و اين مزيتى براى حسين عليه السلام است كه پدر و برادرش آنرا نداشتند . و اين احتمال بسيار خوبى است و تنها مبعد آن لزوم اختلاف سياق دو جمله در روايت است به اين كـيـفـيـت كه مى فرمايد حسين از نظر ولادت از من است و من از نظر بقاء ودوام دينم از حسين هستم . 4 - احتمال چهارم كه شايد صحيح ترين احتمالات و كامل ترين آنها باشد نياز به دومقدمه دارد :1 - ولادتـى كـه عبارت از بوجود آمدن چيزى از چيز ديگر است در خارج بر سه نوع است :اول : تولد جسم و ماده از جسم و ماده ديگر مثل تولد حيوان از حيوان , گياه ازگياه و انسان از انسان ديگر و اين تولدى جسمانى است و باعث ايجاد روابط پدر ومادر و فرزندى مى شود . دوم : تـولـد روح از جـسـم مـثـل تولد روح انسان و حيوان از جسم آنها چون نفس از نظرحدوث جـسـمـانـى و از نظر بقاء روحانى است (1) و همانگونه كه ميوه از درخت بوجودمى آيد روح هم از جسم بوجود مى آيد . و احـاديثى كه ناظر به اين است كه ارواح دو
|
|
