هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
16142
نام: شقایق
شهر: تهران
تاریخ: 1/19/2006 5:47:39 AM
کاربر مهمان
  خدایا به حق این روز عزیز به حق علی و مظلومیت تاریخی او به حق فاطمه و محسن ک.چک او کمکم کن.
گویند لحظهای بر بندهای از سوی خدایی امتحانی است .ای کسی که خدایی بر من و ما ان لحظه مرا به خود وا مگذار .خدا جونم از همه جا رونده وم.وونده دارم برات مینویسم به تو رو اوردم ناامیدم نکن
16141
نام: مسعود اسلاميان
شهر: اصفهان
تاریخ: 1/19/2006 5:33:14 AM
کاربر مهمان
  سلام بر همه دوستان
الحمد لله الذي جعلنا من المتمسكين بولايت المير المومنين علي بن ابطالب والائمه عليهم السلام
ضمن تبريك وتهنيت اين روز بزرگ به شما عزيزان
انشائ الله تحت توجهات آقا امام زمان زندگي سرشار از خير وبركت وخوشي داشته باشيد
ودر تبليغ روز عيد غدير خم كوشا

امروز احمد را به لب رازى مگو بود رازى كه بهر خلق مجد ابرو بود

فرمان ابلاغ از خدا گرديد صادر اسرار پنهانى باطن گشت ظاهر
در وادى خم غدير آن راست قامت بر طبق فرمان خدا كردى اقامت
قدرى تحمل كرد آن مير سر افراز تا رفتگان آيند و خيل ماندگان باز
شد از جهاز اشتران آماده منبر شد بر فراز آن پيمبر ز امر داور
احمد كه بودى ملك هستى پاى بستش فرمان به لب دست على بودى به دستش
لعل لبش را همچو گل بگشود احمد رو كرد بر جمعيت و فرمود احمد
من بر شما پيغمبر گفتند آرى منصوب حى داورم گفتند آرى
از من خطايى سر زده گفتند هرگز ظلم و جفايى سر زده گفتند هرگز
گفتا كه از من بر شما حجت تمام است حجت تمام و بر شما از حق پيام است
هر كس مرا مولا و آقايش بخواند بايد على را رهبر و مولا بداند
جز او كس ملك ولايت را ولى نيست از بعد من مولا كسى غير از على نيست
از پيش خود هرگز نكردم انتصابش بر خلق كرده ذات خالق انتخابش
هر كس كه در حق على حرمت گذارد او را بدون شك خدايش دوست دارد
هر كس كه دشمن با امير المومنين است فردا حسابش با كرام الكاتبين است
من شهر علم بر شما او هست بابش اسرار خلقت جوهر است و او كتابش
حجاج را چون حكم خالق ضامن آمد از دومى گلبانگ بخ بخ آمد
افروز كردى با على آن پست بيعت روزى دگر شد غاصب غصب خلافت
هر چند عيد عروه الوثقاى دين است هنگامه شور و نشاط مسلمين است
اما چه سازم چون كنم دل بى قرار است از بى قرار ديده من اشكبار است
بعد از نبى آن پست مى دانى چه ها كرد در را شكست و غنچه را زا گل جدا كرد
آن بى حيا با عده اى پيمان ببستند پهلوى زهرا را به ضرب در شكستند
دادند از اين راه حق مرتضى را مزد سفارشهاى ختم الانبياء را
ژوليده ام كز داغ زهرا داغدارم هستم گنهكار و على را دوست دارم

16140
نام: ایوب
شهر: مهاجر
تاریخ: 1/19/2006 5:26:40 AM
کاربر مهمان
  دشت غوغا بود غوغا بود غوغا در غدیر
موج می زد سیل مردم مثل دریا در غدیر
تشنگیها بود و توفان بود و شن بود و غبار
محشری از هرچه با خود داشت صحرا در غدیر
کاروان آرام بی تشویش سنگر می گرفت
تا بگیرد کاروان سالارشان جا در غدیر
گردها خوابید کم کم کاروان خاموش شد
تا پیمبر ( ص ) خود چه خواهد گفت آیا در غدیر
تا افق انبوه مردان صحاری بود و دشت
و سکوتی تا کند آن مرد لب وا در غدیر
مرد اما با نگاهی گرم در چشمان شوق
جستجو می کرد مولایش علی ( ع ) را در غدیر
پس به مردان عرب فرمود بعد از من علی ( ع ) است
هر که من مولای اویم اوست مولا در غدیر
گردها خوابیده بود و کاروان خاموش بود
خوانده می شد انتهای قصه ما در غدیر
در شکوه کاروان آن روز با آهنگ زنگ
بی گمان باری رقم می خورد فردا در غدیر
ای فراموشان باطل ، سر به پایین افکنید
چون پیمبر ( ص ) دست حق را برد بالا در غدیر
حیف اما کاروان منزل به منزل می گذشت
کاروان می رفت و حق می ماند تنها در غدیر
16139
نام: نمی دانم
شهر: اسمون
تاریخ: 1/19/2006 5:19:45 AM
کاربر مهمان
  سر خلقت و افرینش محبت است تنها علم عاشقی است که لذت حیات را به ادمی چشانت.اگر به دنبال علم عاشقی میگردی این را در ذهن خود بسپار که اولین کتاب ان سوختن خداوند نیز تنهادر اوج مشکلات و مصائب است که رخ نشان می دهد وبا ان رخ نشلت دادن خستگی را از تن سالک بیرون میکند
16138
نام: شهید گمنام
شهر: جزیره مجنون
تاریخ: 1/19/2006 5:10:24 AM
کاربر مهمان
  شبی در محفلی ذکر علی بود
شنیدم عارفی فرزانه فرمود:

اگر دست علی دست خدا نیست
چرا دست دگر مشکل گشا نیست

عید ولایت بر همه ی شما دوستان بخصوص بی معرفت/ سید محمد حسین/ بی قرار / عبدالفاطمه/ سورنا/ خروش/ لیلای غریب / بازمانده/آقای دکتر/گمشده / غریبه/ هدی / مست وصال/ عبد الله / محمد رضا/ و تمامی دوستان دیگر تبریک عرض میکنم
16137
نام: محمدرضا
شهر: اصفهان
تاریخ: 1/19/2006 4:46:37 AM
کاربر مهمان
  به منكرعلي بگونمازخود قضا كند
نمازبي ولاي اوعبادتيست بي وضو
16136
نام: محمدرضا
شهر: اصفهان
تاریخ: 1/19/2006 4:09:27 AM
کاربر مهمان
  به منکرعلی بگونماز خود قضا کند
نمازبی ولای اوعبادتیست بی وضو
16135
نام: غدير
شهر: غديرخم
تاریخ: 1/19/2006 3:14:25 AM
کاربر مهمان
  شريفي
مقدمه:

سال دهم هجرت كه مسلمانان همراه پيامبر اكرم(ص) مراسم حج را به پايان رساندند و آن سال، بعدا «حجة الوداع‏» نام گرفت، پيامبر اكرم(ص) عازم مدينه گرديد.
فرمان حركت صادر شد. هنگامى كه كاروان به سرزمين «رابغ‏» در سه ميلى جحفه كه ميقات حجاج است، رسيد امين وحى در مكانى به نام «غديرخم‏» فرود آمد. آيه:«يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله يعصمك من الناس‏».نازل شد كه اى پيامبر، آنچه از طرف خدا فرستاده شده، به مردم ابلاغ كن. اگر اين كار را نكنى، رسالت‏خود را تكميل نكرده‏اى و خداوند تو را از گزند مردم حفظ خواهد كرد. سوره مائده، آيه دستور توقف در آن مكان صادر شد. همه مردم ايستادند. وقت ظهر هوا، بشدت گرم بود. پيامبر اكرم(ص) نماز ظهر را با جماعت‏خواند سپس در حالى كه مردم دور او را گرفته بودند، بر روى نقطه بلندى كه از جهاز شتران برپا شد، قرار گرفت و با صداى رسا خطبه خواند و سپس فرمود:
«مردم نزديك است من دعوت حق را لبيك گويم و از ميان شما بروم من مسؤولم و شما هم مسؤوليد».
سپس مطالبى گرانبها بيان كرد و فرمود:
«من دو چيز نفيس در ميان شما به امانت گذاردم، يكى كتاب خدا و ديگرى عترت و اهل بيت من، اين دو هرگز از هم جدا نشوند. مردم بر قرآن و عترت من پيشى نگيريد و در عمل به آنها كوتاهى نورزيد كه هلاك مى‏شويد».
در اين هنگام دست على(ع) را گرفت و او را بلند كرد و به همه مردم معرفى نمود، سپس فرمود:
«سزاوارتر بر مؤمنان از خود آنان كيست؟ همگى گفتند: خدا و پيامبر او داناترند».
پيامبر اكرم(ص) فرمود:
«خدا، مولاى من و من، مولاى مؤمنانم و من بر آنها از خودشان اولى و سزاوارترم‏».
بعد فرمود:
« من كنت مولاه فهذا على مولاه‏اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و... »
«اى مردم هركس من مولاى اويم، على مولاى اوست، خداوندا كسانى را كه على را دوست دارند، دوست بدار و كسانى كه او را دشمن دارند، دشمن دار و...»
سپس فرشته وحى نازل شد و آيه «اليوم اكملت لكم دينكم...» را نازل فرمود و آن روز در تاريخ اسلام جاودانه و حماسه‏ساز شد.
آرى غدير، روز حماسه جاويد، روز ولايت، روز امامت، روز وصايت، روز اخوت، روز رشادت و شجاعت و شهامت و حفاظت و رضايت و صراحت‏شناخته شد. روز نعمت، روز شكرگزارى، روز پيام رسانى، روز تبريك و تهنيت، روز سرور و شادى و هديه فرستادن، روز عهد و پيمان و تجديد ميثاق، روز تكميل دين و بيان حق، روز راندن شيطان، روز معرفى راه و رهبر، روز آزمون، روز ياس دشمن و اميدوارى دوست و خلاصه روز اسلام و قرآن و عترت، روزى كه پيروان واقعى مكتب حيات‏بخش اسلام آن را گرامى مى‏دارند و به همديگر تبريك مى‏گويند.
از احاديث بر مى‏آيد كه ائمه: آن روز را جشن مى‏گرفتند و در آن روز مراسم ويژه‏اى داشتند، شبيه مراسمى كه ما ايرانيان امروز در عيد نوروز داريم.
از فياض بن محمد طوسى نقل شده: روز غدير به حضور امام هشتم(ع) رسيد. ديد گروهى از افراد ويژه در خدمت‏حضرت هستند كه امام آنان را براى افطار در خانه‏اش نگهداشت و به منزل آنان غذا و لباس و كفش و انگشتر و هداياى ديگر فرستاد و آن روز وضع او و اطرافيان او كاملا عوض شده بود و فضائل آن روز را براى آنان يادآورى مى‏كرد. (بحار الانوار، 97: 112، ح 8. )
در حديث ديگرى است: روزى از روزهاى خلافت على(ع) جمعه و عيد غدير به يك روز افتاد. امام(ع
16134
نام: ياس
شهر: تهران
تاریخ: 1/19/2006 2:53:44 AM
کاربر مهمان
  صداي پاي ذوالجناح مي آيد باز دوباره محرم مي آبد
براي عاشورايي خونين دلت را آماده كر ده اي حسين ويا رانش منتظر ند
عطش همه را فرا گر فته
فرات مغموم است
عمو بي مشك بي دست مي آيد
16133
نام: بی معرفت
شهر: غریبستان
تاریخ: 1/19/2006 2:47:56 AM
کاربر مهمان
  امروز روز عید است.. عیدتان مبارک

امروز صورت شیعه خندان و دلش آکنده از غم است. امروز روز حقی است که غصب شد و سخنی است که بر زمین ماند و عهدی است که شکسته شد و نعمتی است که شکرش ضایع گشت... امروز روز عید ولایت است.

آنچه آشکار است، غربت است...



----------------------------------------------
وبلاگ بی معرفت با عید غدیر تاسیس شد.
www.bmarefat.blogsky.com
ادامه مطلب را می توانید در وبلاگ ببینید
<<ابتدا <قبلی 1620 1619 1618 1617 1616 1615 1614 1613 1612 1611 1610 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=1615&mode=print