هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
16002
نام: آنا
شهر: تهران
تاریخ: 1/16/2006 3:31:38 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان
به دنبال استاد راهنمايي هستيم جهت سير مطالعاتي كتب استاد مطهري و ...
لطفا در صورت شناخت شخصي يا اشخاصي كه در اين خصوص راهنماي ما باشند به ايميل من پيام بفرستيد
قبلا از استعانت همه شما متشكرم
16001
نام: س
شهر: تهران
تاریخ: 1/16/2006 3:07:19 AM
کاربر مهمان
  من می خواستم از اقایان دست اندرکاران و مسولین عاجزانه خواهش کنم فکری به حال جوان های تحصیل کرده بکنند. بزرگترین مشکل ایشان بیکاری و ازدواج است. علاوه بر دو مشکل بزرگ فوق این را هم درنظر بگیرید که یک جوان تحصیلکرده با سن ۲۵-۲۶ سال در سطح فوق لیسانس یا لیسانس باید ۲ سال هم به خدمت سربازی برود. ۲ سالی که برابر با ۲۰ سال برایش خواهد بود. نه درآمدی دارد و نه شغلی . فقط بیاد روز شماری کند تا بگذرد. تازه بعد ۲ سال با تمام انگیزه های کمرینگ شده خود برای ابداع و نو آوری درزمینه تحصیلی خود باید در به در به دنبال شغلی مناسب باشد. آیا حق این جوان این نبوده که حدد سنین ۲۲-۲۳ سالگی که تمایل فراوان برای ازدواج داشته ازدواج کند؟ اما با چه امیدی و با کدام درآمد؟ با کدام پشتوانه؟ شما را به خدا به وضع جوانان سرو سامانی بدهید.
16000
نام: س
شهر: تهران
تاریخ: 1/16/2006 3:07:18 AM
کاربر مهمان
  من می خواستم از اقایان دست اندرکاران و مسولین عاجزانه خواهش کنم فکری به حال جوان های تحصیل کرده بکنند. بزرگترین مشکل ایشان بیکاری و ازدواج است. علاوه بر دو مشکل بزرگ فوق این را هم درنظر بگیرید که یک جوان تحصیلکرده با سن ۲۵-۲۶ سال در سطح فوق لیسانس یا لیسانس باید ۲ سال هم به خدمت سربازی برود. ۲ سالی که برابر با ۲۰ سال برایش خواهد بود. نه درآمدی دارد و نه شغلی . فقط بیاد روز شماری کند تا بگذرد. تازه بعد ۲ سال با تمام انگیزه های کمرینگ شده خود برای ابداع و نو آوری درزمینه تحصیلی خود باید در به در به دنبال شغلی مناسب باشد. آیا حق این جوان این نبوده که حدد سنین ۲۲-۲۳ سالگی که تمایل فراوان برای ازدواج داشته ازدواج کند؟ اما با چه امیدی و با کدام درآمد؟ با کدام پشتوانه؟ شما را به خدا به وضع جوانان سرو سامانی بدهید.
15999
نام: س
شهر: تهران
تاریخ: 1/16/2006 3:07:17 AM
کاربر مهمان
  من می خواستم از اقایان دست اندرکاران و مسولین عاجزانه خواهش کنم فکری به حال جوان های تحصیل کرده بکنند. بزرگترین مشکل ایشان بیکاری و ازدواج است. علاوه بر دو مشکل بزرگ فوق این را هم درنظر بگیرید که یک جوان تحصیلکرده با سن ۲۵-۲۶ سال در سطح فوق لیسانس یا لیسانس باید ۲ سال هم به خدمت سربازی برود. ۲ سالی که برابر با ۲۰ سال برایش خواهد بود. نه درآمدی دارد و نه شغلی . فقط بیاد روز شماری کند تا بگذرد. تازه بعد ۲ سال با تمام انگیزه های کمرینگ شده خود برای ابداع و نو آوری درزمینه تحصیلی خود باید در به در به دنبال شغلی مناسب باشد. آیا حق این جوان این نبوده که حدد سنین ۲۲-۲۳ سالگی که تمایل فراوان برای ازدواج داشته ازدواج کند؟ اما با چه امیدی و با کدام درآمد؟ با کدام پشتوانه؟ شما را به خدا به وضع جوانان سرو سامانی بدهید.
15998
نام: س
شهر: تهران
تاریخ: 1/16/2006 3:07:16 AM
کاربر مهمان
  من می خواستم از اقایان دست اندرکاران و مسولین عاجزانه خواهش کنم فکری به حال جوان های تحصیل کرده بکنند. بزرگترین مشکل ایشان بیکاری و ازدواج است. علاوه بر دو مشکل بزرگ فوق این را هم درنظر بگیرید که یک جوان تحصیلکرده با سن ۲۵-۲۶ سال در سطح فوق لیسانس یا لیسانس باید ۲ سال هم به خدمت سربازی برود. ۲ سالی که برابر با ۲۰ سال برایش خواهد بود. نه درآمدی دارد و نه شغلی . فقط بیاد روز شماری کند تا بگذرد. تازه بعد ۲ سال با تمام انگیزه های کمرینگ شده خود برای ابداع و نو آوری درزمینه تحصیلی خود باید در به در به دنبال شغلی مناسب باشد. آیا حق این جوان این نبوده که حدد سنین ۲۲-۲۳ سالگی که تمایل فراوان برای ازدواج داشته ازدواج کند؟ اما با چه امیدی و با کدام درآمد؟ با کدام ÷شتوانه؟ شما را به خدا به وضع جوانان سرو سامانی بدهید.
15997
نام: محسن
شهر: تهران
تاریخ: 1/16/2006 3:02:18 AM
کاربر مهمان
  به نام خدا مي خواستم زندگيم بگويم چون باخانمم درگيري دارم من خيلي به خانمم بدبين هستم البته اوكارهايي انجام داده كه اين وضعيت برايمان درست شده . لطفا رانمايي فرماييد
15996
نام: محسن
شهر: تهران
تاریخ: 1/16/2006 3:02:16 AM
کاربر مهمان
  به نام خدا مي خواستم زندگيم بگويم چون باخانمم درگيري دارم من خيلي به خانمم بدبين هستم البته اوكارهايي انجام داده كه اين وضعيت برايمان درست شده . لطفا رانمايي فرماييد
15995
نام: مهدی
شهر: تهران
تاریخ: 1/15/2006 11:43:20 PM
کاربر مهمان
  با سلام من هر چه گشتم نتوانستم میل اقای احمدی ن
زاد ریس جمهور را پیدا کنم حرفم را اینجا می گویم من یک پیشنهاد دارم یک روز را تعین کنید به نام مرگ بر امریکا و که جهانی هم باشد چند روز را هم برای شما پیشنهاد می کنم روز بمبارانه اتمی هیرو شیما دوم یک روز از ایامی که با اهل تسنن و شیعه مساوی است
15994
نام: منتظر
شهر: شیراز
تاریخ: 1/15/2006 9:49:17 PM
کاربر مهمان
  سلام بچه ها
میلاد امام هادی علیه السلام مبارک باد
خدايا مرگ نردباني است پلهاي آن نردبان گذشت عمر است آن روزهاي عمرکه با گناه به سرکرده باشيم پلهاي آن روزسست وشکستني است وآن روزهاي که فکرونبت من به سوي شما واهل بيت بود پلهاي آن روز محکم است
خدايا فاصله آن پلهاي شکستني با آن پلهاي محکم زياد است و بالا آمدن من سخت است
15993
نام: تنها
شهر: غریبستان
تاریخ: 1/15/2006 6:32:30 PM
کاربر مهمان
  خدایا عاشقم بر تو.... نه به خاطر لحظات خوشم بل به خاطر لحظات پر از رنجم که می گذرد و من می دانم که این من نیستم که آنها را بر دوش خود می کشم .دست مهربان تو را حس می کنم که حتی لحظه ای مرا به خود رها نمی کند که اگر من خود تنها بودم قسم می خورم لحظه ای این رنجها را نمی توانستم تحمل کنم.
خدایا می دانم تو بر ما عاشقتری تا ما بر تو.مهربانم من هیچ ندارم به غیر از تو....پس همه چیز دارم.
الهی حمد می کنم تو را بر همه جذبه هایت.تو چیستی به غیر از عشق و لطف و مهر.چرا کتابت پر است از آیاتی که به ما نشانه های کوچه هایت را میدهند.نگو برای بهشتت.... که می دانم تو خود به ما عاشقی و همه این آیات بر لقایت است نه حور و غلمانت! مهربانم تو را با صمیمانه ترین و خالصانه ترین کلمات هستی می خوانم .با نام پنج تن....
که آنهایند کلمات تو...
الهی یا حمید و بحق محمد(ص)
الهی یا عالی و بحق علی(ع)
الهی یا فاطر السموات و الارض و بحق فاطمه(س)
الهی یا محسن و بحق الحسن(ع)
الهی یا قدیم الاحسان و بحق الحسین (ع)
و ای مولای من حسینم. ای امام عشق. تو هستی تمام هستی من..تمام مستی من...شور من... عشق من...کعبه من ..صفای من مروه ام...مرا کربلایی کن.
مولا جان خجلم از اینکه بگویم شهادت در راهت را روزیم کن ولی چه کنم که زندگیم بی رنگ شما معنا ندارد. پس مرگم را هم با رنگ شما می خواهم.صبغه الله و من احسن من الله صبغه

خدایا نزدیک کن فرج منقم خون حسین(ع) را
<<ابتدا <قبلی 1606 1605 1604 1603 1602 1601 1600 1599 1598 1597 1596 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=1601&mode=print