اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 15882 |
نام:
حمزه
شهر:
چذابه
تاریخ:
1/12/2006 1:25:09 PM
کاربر مهمان
|
سلام حسین کیمیا ، دوست و برادر بزرگوار :
عزیز گرامی ، بسیار شرمنده هستم که جنابعالی دارین ترکش های کاتیوشایی رو که به من فرستاده میشه ، اشتباها دریافت می کنین ! این بنده ی خدا یه کمی کم داره . خودشم اعتراف کرده که موجیه . تو انجمن های سایت آوینی ، تو قسمت دفاع مقدس اینا رو نوشته . بعدش اومده منو با شما عوضی گرفته و بد و بیراه نثار کرده. برادر ، شرمنده ، به هرحال حضرتعالی دارین جور یکی دیگه رو می کشین . خوشحالم که من و شما با هم ، هم عقیده ایم . اصلا اگر هم عقیده نبودیم که این حرفا رو بهتون نمی گفت . چون ظاهرا موضع گیری خیلی دقیقی راجع به مسائل سیاسی و دفاع مقدس داشته این ، لذا با بنده ی حقیر سراپا تقصیر عوضی گرفتندتون !یکی از بچه های سایت بهم زنگ زدن و خبر دادن که چه نشسته ای ، حسین آقا رو آماج تیر و ترکش قرار دادن ، به دادش برس . گرچه می بینم خودتون سرد و گرم روزگار چشیده این ! و بیدی نیستین که به این بادا بلرزین! برادر بزرگوار ، التماس دعای فراوان دارم . متاسفانه به علت مشغله ی خیلی زیاد فرصت ندارم زیاد سری به سایت بزنم . اون روز هم تصادفا رفته بودم که طرف رو حین ارتکاب جرم گیر انداختم و جوابشو دادم که از شدت سوختگی مرکز ثقلشون ، مبادرت به فحاشی کرده اند . خواستم پیام خصوصی که تو انجمن نوشته بود رو علنی برای همه بنویسم ، از سید مرتضی خجالت کشیدم .به هرحال شاید در یه فرصت دیگه بتونیم با همدیگه ارتباط برقرار کنیم . از آشنایی با شما بسیار خوشبخت و خوشحال شدم . به انجمن ها، بخش دفاع مقدس هم یه سری بزنین تا ماجرا دستگیرتون بشه .
فعلا اگه خدا بخواد انگار طلبیدنمون ، بعد از سفر خدمت می رسیم .
خداوند شما رو در پاسداری از ارزش های انقلاب و اسلام و دفاع مقدس و در حمایت از مقام مقدس ولایت ، موفق و موید بدارد.
ملتمس دعای فراوان : یه هم سنگر قدیمی : حمزه
|
|
| 15881 |
نام:
عبدالله صالحی
شهر:
بوکان
تاریخ:
1/12/2006 1:17:32 PM
کاربر مهمان
|
عجب از وفای جانان دارم که تفقدی نفرمود
نه به نامه بیامی نه به برسش وسلامی
|
|
| 15880 |
نام:
امیدوار به رحمت خدا
شهر:
همدان
تاریخ:
1/12/2006 1:06:44 PM
کاربر مهمان
|
بسم الرب المهدی
ب سلام به همه اهل دلی ها می خواستم دوستان برای ما دعا کنید یک اتفاق نا گوار در زندگی ما رخ داده که فکر می کنم با صبری که خدا به ما و مخصوصا به پدر ومادم وخواهرم اد بتواننند این مشکل را حل کنند خواهش می کنم برای ما دعا کنید البته اول هر دعایی اللهم عجل لولیک الفرج است که می دانم با فرج اقام تمام این مشکل ها حل می شود و این تکبرها و نپختگی ها از بین خواهد رفت واون هایی که واقعا برای خدا می خواهند باشند در این ذدنیا زندگی می کنند و کسی به کسی دروغ نمی گوید ودل چند نفر را نمی شکند ببخشید وقتتان را گرفتم امشب در دعای کمیل و نماز شب هیتان ما را فراموش نکنید
برای فرج امام زمانمان پنج صلوات مخلصانه وبا توجه هدیه بفرمایید
|
|
| 15879 |
نام:
محمّد
شهر:
الیگودرز
تاریخ:
1/12/2006 12:57:07 PM
کاربر مهمان
|
لطفاًمطالب را گسترش دهید.
|
|
| 15878 |
نام:
دریا
شهر:
بوشهر
تاریخ:
1/12/2006 12:40:01 PM
کاربر مهمان
|
من خیلی نیست که با این سایت آشنا شدم
به شما تبریک میگم سایت بسیار خوبی را دارید.
من به دلیل تحقیقی که داشتم از تریق سرچ کردن با این سایت آشنا شدم اگر می شود در مورد مقام شهید در روایات،احادیث،نهج البلاغه،صحیفه سجادیه مطلبی را بنویسید بهظر من با این کار سایت شما کامل تر می شود. با آرزوی موفقیت شما دوستان.
|
|
| 15877 |
نام:
صادق
شهر:
تبریز
تاریخ:
1/12/2006 12:21:35 PM
کاربر مهمان
|
خسته شدم از روزای تکراری
|
|
| 15876 |
نام:
ناهید
شهر:
بستان
تاریخ:
1/12/2006 11:39:08 AM
کاربر مهمان
|
تیزهوشان از کفار بدترند
|
|
| 15875 |
نام:
دتن
شهر:
ورنامخواست
تاریخ:
1/12/2006 11:25:48 AM
کاربر مهمان
|
می خاستم ازبی عدالتیهابنویسم
ازشورای شهر که تعدادی ازآنها خیلی عوضی هستند
فعلا همین راداشته باشید تابعد
|
|
| 15874 |
نام:
بابک
شهر:
خوزستان
تاریخ:
1/12/2006 11:19:51 AM
کاربر مهمان
|
هیچی
|
|
| 15873 |
نام:
شهید گمنام
شهر:
جزیره مجنون
تاریخ:
1/12/2006 10:26:16 AM
کاربر مهمان
|
ارمنی ها تو خونشون
یه شاخه ی یاس می کارند
خدا بشون پسر میده
اسمش عباس می ذارند
سنت که روی کفن
شهادتین می نویسند
یا کاشف الکرب الحسین
اینه شهادتین من
|
|
