اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
15312 |
نام:
غدير
شهر:
غديرخم
تاریخ:
12/28/2005 3:38:36 AM
کاربر مهمان
|
غدير خم
( ملك الشعراى بهار ت : 1266 - و: 1330ه . ش )
گر نظر در آينه , يك ره بر آن منظر كند ----- آفرينهابايد آن فرزند بر مادر كند
گر دگر بار اين چنين بيرون شود آن دلرباى ----- خوديقين مى دان كه اوضاع جهان ديگر كند
كس به رخسار مه از مشك سيه چنبر نكرد ----- او به رخسار مه از مشك سيه چنبر كند
كس قمر را همنشين با نافه اذفر نديد ----- او قمر راهمنشين با نافه اذفر كند
گر گشايد يك گره از آن دو زلف عنبرين ----- يك جهان آراسته از مشك و از عنبر كند
غم برد از دل تو گويى تا همى خواهد چو من ----- هرزمان مدح و ثناى خواجه قنبر كند
آن كه اندر نيمشب بر جاى پيغمبر بخفت ----- تا تن خود را به تير كيد خصم اسپر كند
جز صفات داورى در وى نيابد يك صفت ----- آن كه عقل خويش را بر خويشتن داور كند
داورش خواند ولى , و احمدش خواند وصى ----- هم وصايت هم ولايت ز احمد و داور كند
در غدير خم خطاب آمد ز حق بر مصطفى (ص ) ----- تاعلى را او ولى بر مهتر و كهتر كند
تا رساند بر خلايق مصطفى امر خداى ----- از جهازاشتران از بهر خود منبر كند
گرد آيند از قبايل اندر آن دشت و نبى ----- خطبه برمنبر پى امر خلافت سر كند
گويد: آن كاو را منم مولا, على مولاى اوست -----زينهار از طاعت او گر كسى سر در كند
جشن فيروز وى است امروز كز كاخ امام ((27)) -----بانگ كوس و تهنيت گوش فلك را كر كند
بوالحسن فرزند موسى آن كه خاك درگهش ----- مرده را مانند عيسى روح در پيكر كند
حكم فرمايند اگر خاقان و قيصر در جهان -----حاجب او حكم بر خاقان و بر قيصر كند
غديريه
اى كه در هر نيكويى آراسته يزدان تو را ----- جمله دارى خود, چه گويم اين تو را يا آن تو را
كرده يزدانت همى انباز با حور بهشت ----- و آنچه بخشد حور را, بخشيده صدچندان تو را
در كنار خويشتن پرورده رضوانت بناز ----- تا كندفرمانروا بر حور و بر غلمان تو را
زلف طرار تو زان پس حيله ها انگيخته است ----- تابه افسون و حيل دزديده از رضوان تو را
نا نيابد مر تو را بار دگر رضوان خلد ----- هر دم اندربند و چين خود كند پنهان تو را
با همه كوشش نيابد مر تو را رضوان و من ----- يافتم از فر مدح حجت يزدان تو را
شير يزدان بوالحسن آن كس چو بنگارى مديح -----نه فلك گردد طراز دفتر و ديوان تو را
اى مهين سلطان ملك هستى اى كاندر غدير -----كرده حق بر هر دو گيتى سيد و سلطان تو را
مر تو را تشريف امكان داد يزدان از ازل ----- تا كندزيب و طراز عالم امكان تو را
ذات تو قائم به يزدان , ذات ما قائم به توست -----جلوه ذات اند عقل و نفس و جسم و جان تو را
مرمرا بايد زبانى ديگر و طبعى دگر ----- تا شوم چونان كه شايسته است مدحت خوان تو را
با زبانى اين چنين و با بيانى اين چنين ----- خود كجاشايد سرودن مدحتى شايان تو را
نك زدم از راستى در دامنت دست اميد ----- فرخ آن كز راستى زد دست در دامان تو را
|
|
15311 |
نام:
عبدالفاطمه
شهر:
همین نزدیکی
تاریخ:
12/28/2005 2:58:50 AM
کاربر مهمان
|
یا ذوالجلال والاکرام
سلام مهربونا ی حرف دلی
خدایا! شکرت از این همه مهربونی و گذشتت
آسمان بار امانت نتوانست کشید *** قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند
ناشناس عزیز! شرمنده مهربون، چیزی ندارم که بگم، فقط می گم دعام کنین
بعضی از دوستان نیستند! بابا نگرونمون می کنید ها! بعضی ها که این همه تند و تیز اومده بودنم که نیستن!
به هر حال دلمون براشون تنگ می شه!
در پناه حق عزیزان- یا زهرا(س)
|
|
15310 |
نام:
غدير
شهر:
غديرخم
تاریخ:
12/28/2005 2:33:04 AM
کاربر مهمان
|
در وصايت و ولايت على (ع )
( فيض كاشانى 1007 - 1091 ه )
آمدم بر سر ثناى على ----- اى دل و جان من فداى على
مظهر كبرياى لاهوت است ----- چون كنم وصف كبرياى على ؟
نفس پيغمبر است و سر خدا ----- چه توان گفت در ثناى على
قدر او برتر است از كونين ----- كى ثنايى بود سزاى على ؟!
جز خدا قدر او نمى داند ----- به خداى من و خداى على
در حق غير, كى فرود آمد؟ ----- ز آسمان نص انماى على ؟
از كجا شرح مى توانم كرد ----- آنچه حق گفت در وفاى على
وه كه بيگانگان چها كردند ----- چون نبودند آشناى على
آن جماعت كه حق او بردند ----- سعى كردند در جفاى على
به خدا در جهان پس از احمد ----- نشود هيچ كس به جاى على
بعد از آن باقيان اهل البيت ----- حجج حق و اوصياى على
حسن مجتبى , حسين شهيد ----- آن دو فرزند دلگشاى على
سيد عابدين و باقر علم ----- صادق و كاظم و رضاى على
تقى و هادى و زكى , مهدى ----- دودمان بتول تاى على
باد از ما درود بر ايشان ----- تا بود در جنان بقاى على
هر دو عالم طفيل ايشان است ----- هر دو كون آمد از براى على
روز محشر حساب جن و بشر ----- وا گذارد خدا براى على
او قسيم بهشت و دوزخ ماست ----- اين خبر آمد از خداى على
من كيم تا زنم از ايشان دم ؟ ----- يا كه باشم سخن سراى على
گر بپرسند كيستى ؟ گويم ----- ذره اى محو در هواى على
يا نيم هيچ جز محبت او ----- پاى تا سر همه ولاى على
لايق بندگى نيم او را ----- جان پاكم به خاك پاى على
ياالهى به روز حشرم ده ----- جاى در سايه لواى على
مهر او را شفيع من گردان ----- بهره ور سازم از لقاى على
حاليا ده به نقد توفيقم ----- تا شوم تابع هداى على
كارهاى مرا چنان گردان ----- كه بود جمله در رضاى على
يافتم ره به سوى درگه تو ----- از سخنهاى جانفزاى على
ديده روشن شد از غبار رهش ----- راه ديدم به توتياى على
با من آن كرد, كان سزاى وى است ----- نيستم من ولى سزاى على
من ندانم چه سان كنم شكرش ؟ ----- هم تو از من بده جزاى على
شكر آن كورهم نمود به تو ----- تو بيفزاى بر علاى على
گنهم گر چه هست بى حد و حصر ----- ليك هستم ز اولياى على
نامه ام گر تهى است از حسنات ----- دل پر دارم از ولاى على
مهر او مى برد مرا به بهشت ----- مى روم سوى حق به پاى على
همچو سايه كه مى رود پى مهر ----- مى رود فيض در قفاى على
|
|
15309 |
نام:
رضا باصولي
شهر:
برازجان-دهقايد
تاریخ:
12/28/2005 1:51:23 AM
کاربر مهمان
|
خدايا تا ظهور دولت يار خامنه اي رهبر مارانگهدار
|
|
15308 |
نام:
غدير
شهر:
غديرخم
تاریخ:
12/28/2005 1:48:34 AM
کاربر مهمان
|
16- روز نيكوكارى
عن الصادق(ع):
... و لدرهم فيه بالف درهم لاخوانك العارفين،فافضل على اخوانك فى هذا اليومو سر فيه كل مؤمن و مؤمنة.
مصباح المتهجد: 737.
از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمود:
يك درهم به برادران با ايمان و معرفت، دادن در روز عيد غدير برابر هزار درهم است، بنابراين در اين روز به برادرانت انفاق كن و هر مرد و زن مؤمن را شاد گردان.
17- روز سرور و شادى
قال ابو عبد الله(ع):
انه يوم عيد و فرح و سرورو يوم صوم شكرا لله تعالى.
وسائل الشيعه 7: 326، ح 10.
امام صادق(ع) فرمود:
عيد غدير، روز عيد و خوشى و شادى است و روز روزهدارى به عنوان سپاس نعمت الهى است.
|
|
15307 |
نام:
پگاه
شهر:
تهران
تاریخ:
12/28/2005 12:45:54 AM
کاربر مهمان
|
man nemedonam chera homayoun dorogh goft/
|
|
15306 |
نام:
معصومه
شهر:
تهران
تاریخ:
12/28/2005 12:06:01 AM
کاربر مهمان
|
سلام بعداز مدتها ارتباط با این سایت بالاخره جرات کردم که حرف دل بزنم . خدایا لحظه ای هم منو به خودم واگذار نکن . اگر می تونستم آقامون یه لحظه ببینم کلی گله وشکایت می کردم . همیشه آرزو داشتم که یکبار آقای خامنه ای رو از نزدیک ببینم و بشینم با آقا از اظطربهام ،از بلاتکلیفی که تمام عمر به آون مبتلا بودم .ولی ظاهراً آقا برای از ما به ترونه نمی دونم شاید اگه بابام شهید بود این قدر درد نداشتم
|
|
15305 |
نام:
یاسی
شهر:
تهران
تاریخ:
12/27/2005 11:33:34 PM
کاربر مهمان
|
چه کسی باید به داد ما برسد جوانیم ولی احساس پیری می کنیم دلمان پر است و پر از درد فقط او را داریم و بس چرا
|
|
15304 |
نام:
منتظر
شهر:
شیراز
تاریخ:
12/27/2005 10:00:11 PM
کاربر مهمان
|
سلام سورنا
یکی از چیزهای مهم روزعرفه این است که خداوند اول به زائرهای امام حسین علیه السلام نگاه می کند وبعد به زائرای خانه خود وشما که نزدیک کربلا هستید بروید وبرای همه بچه ای حرف دل دعا کنید مخصوصا دوست خوبت هدا که در سرزمین غریب است وتنها است که ان شاءالله به حق این روز ازاین گشور به ایران بیاید وپخش مستقیم هم ما داریم در مورد پخش مستقیم بعد توضیح می دهم
|
|
15303 |
نام:
منتظر
شهر:
شیراز
تاریخ:
12/27/2005 9:48:18 PM
کاربر مهمان
|
سلام هدا
نگفتی درمورد روزه عرفه چه می دانی درآن روز ما دعای عرفه را پخش مسثقیم داریم وساعت پخش مستقم به وقت شما می شود حدود ساعت ۹ صبح من این را چند بار نوشتم
|
|