اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
14612 |
نام:
هدا
شهر:
امریکا
تاریخ:
12/9/2005 5:20:01 PM
کاربر مهمان
|
salam be hame, eltemase DOA.
|
|
14611 |
نام:
خروش!
شهر:
همین دور و برا
تاریخ:
12/9/2005 4:00:33 PM
کاربر مهمان
|
باز هم یک جمعه رفت و قلب ما غمگین ماند
روح ما با کوله باری از غمی سنگین ماند ..
ای پسر فاطمه!
اگر ندانم تو کِی می آیی عیبی ندارد . اگر ندانم تو چگونه می آیی باز هم عیبی ندارد..
اما ای پسر فاطمه ! می خواهم بدانم وقتی که تو می آیی خروش! در چه حال است.
می خواهم بدانم وقتی که تو می آیی من چکاره ام؟
نکند شرمنده تو باشم. نکند فاصله ای بین من و تو باشد
آه ای پسر فاطمه!
اگر هیچکس نداند تو خود خوب می دانی که بر خروش! گمنامت چه می گذرد چرا که خود فرموده ای که بر احوال شیعیانت آگاهی.
ای پسر فاطمه!
افتخار این عاشق روسیاهت این است که در سحرگاه میلاد باشکوهت چشم به دنیا گشوده است.
ای پسر فاطمه!
اگر هیچکس نداند تو خود خوب می دانی که بهترین لحظه های من لحظه هایی است که به یاد تو اشک می ریزم.
اینک در این شامگاه جمعه ای دیگر که تو باز هم نیامدی قطره قطره های اشکم را نثارت می کنم. من که جز قطره های اشکم هیچ ثروتی ندارم.
ای پسر فاطمه!
گرچه من بسیار تو را آزرده ام اما نگاهم کن. نگاهم کن که من در انتظار یک نگاهت بی قرارم.
ای پسر فاطمه!
نکند خروش ! بمیرد در حالی که تو را ندیده باشد..
آه ای پسر فاطمه!
این چه حالی است که امشب تمام وجود خروش! بی نام و نشانت را فرا گرفته است...
|
|
14610 |
نام:
حسین کیمیا
شهر:
تبریز
تاریخ:
12/9/2005 3:06:41 PM
کاربر مهمان
|
اخرین کلام
ندانستم.ندانستم.که این دریا چه موج . خون فشان . دارد؟؟؟
(یاحق)
|
|
14609 |
نام:
حسین کیمیا
شهر:
تبریز
تاریخ:
12/9/2005 2:38:26 PM
کاربر مهمان
|
نوکره (حافظم)
بی قرار کوچیکتم...
من منتظرم (عزیزانم)هر جور دوست دارین (به زنجیر بکشین)من هم خدای دارم؟؟
من ترعه غمم (عبدالفاطمه ) شاهدی؟؟
اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی | وان گه به یک پیمانه می با من؟؟؟
(یاحق)
|
|
14608 |
نام:
حسین کیمیا
شهر:
تبریز
تاریخ:
12/9/2005 2:14:21 PM
کاربر مهمان
|
سنگسان شو در قدم نی همچو آب ... دل به می دربند تا مردانه؟
قوت بازوی پرهیز به خوبان مفروش ... که در این خیل حصاری به سواری گیرند ... بچه ترکان چه دلیرند به خون | که به تیر مژه هر لحظه شکاری ... رقص بر شعر تر و ناله نی خوش باشد ... زین میان گر بتوان به که کناری گیرند؟؟
(یاحق)
|
|
14607 |
نام:
عبدالفاطمه
شهر:
همین نزدیکی
تاریخ:
12/9/2005 2:11:44 PM
کاربر مهمان
|
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام مهربونا ی حرف دلی
خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
این فریاد یا رب رو از عمق جان بر می آورم
چه بگویم اله من! که تو آگاهتراز منی بر احوالم!
الهی! خدای من! ای پروردگارم دردی است شیرین بر جانم، بسوزان و بسوزان و هیچ باقی مگذار که عبدالفاطمه دیگر طاقت صبوری از دوری رب خویش نتواند !
اله من! عبدالفاطمه سخت اسیر است و سخت شیدای رفتن!
اله من! مدتی است در این بی خبری از خویشتن غرقم نگذار ...
خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا آخه چطور می شه کسی با این کلمات بتونه عمق فریاد و این سوز رو در ک کنه!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
هیچ کس جز تو
هیچ کس غیر تو
خدایا تو رو به الله بودنت که تمام آنچه خواستم بگویمت در همین الله جمع شده
خدایا! تو رو به صمدیتت ، دریاب بندگانت که بیزارم از هر چه سردرگمی است در غیر تو جستن
الهی! فنایم کن در معرفتت که اینگونه عبدالفاطمه باقی است نزد تو!
الهی! بسوزان و رهایم کن از هرچه غیر توست
خدایا! این صدای اعتراض نیست که بر می آید از اندرون عبدالفاطمه که ندای پیوستن و خواستن توست واینگونه است که تو را خواهم یافت
خدایا ! مدتی است از عزیز مهربانی بی خبرم به سلامت دارش که ....الهی! خود ببین که در هجر محبوب چه دردی است بر جان و روح عبد ضعیفت
خدایا! پس کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
..... الهی شکر از این نقطه چین ها که رهایم می کند از هرچه گفتن است و خود آگاهی با این دردم! این درد بیفزای و اتش درونم شعله ورتر ساز که این لذت بخش تر از هر چه غیر توست بر جان که خدایا عزیزٌ علیّ هر چه از غیر توست!
طلائیه باز تنها مانده ام! طلائیه و مجنون و......ای خدا! امسال عهدی بستم با تو که خود می دانی چگونه رفتن خواسته ام!
این بار نگاه سبز پشت قاب عکس خانه مان را با خویش خواهم آورد! ای خدا امسال..................
الهی شکر
در پناه حق – یا زهرا(س)
|
|
14606 |
نام:
صصص
شهر:
صصص
تاریخ:
12/9/2005 2:11:14 PM
کاربر مهمان
|
صصص
|
|
14605 |
نام:
غریب قریب
شهر:
همین بغل
تاریخ:
12/9/2005 2:08:10 PM
کاربر مهمان
|
یک دنیا دلم گرفته ...
دلم برات تنگ شده عزیزم!
|
|
14604 |
نام:
حسین ریاضی
شهر:
اسلام اباد غرب
تاریخ:
12/9/2005 1:43:30 PM
کاربر مهمان
|
السلام یا ولی عصر(عج) خدایا کمک
|
|
14603 |
نام:
حسین
شهر:
تبریز
تاریخ:
12/9/2005 1:31:49 PM
کاربر مهمان
|
ای کاش من هم مسافر ان هوا پیما بودم؟؟؟
|
|