هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
14492
نام: عبدلله
شهر: عراق
تاریخ: 12/7/2005 4:37:02 AM
کاربر مهمان
  با سلام خدمت همه بندگان خدا
دیروز خبر تاسف بار سقوط هواپیمای ایرانی را در تهران از تلویزیون مشاهده کردم.تاسف و هم دردی خود را با شما ملت ایران اعلام میکنم وامیدوارم خداوند صبر وپاداش به بازماندگان این سانحه عنایت کند و روح همه شهیدان این حادثه را به بهشت برین شاد کند و برای مجروحان شفای عاجل از خداوند درخواست میکنم.
انا لله و انا الیه راجعون
براستی انسان در این دنیا دو چیز بدست خودش نیست ۱-چه وقت به این دنیا میاید ۲-چه وقت از این دنیا میرود. پس همه ما انسانها نباید فریفته این دنیا بشویم و انچنان خود را اماده کنیم که هر لحظه که وقت رفتنمان شد اماده باشیم. خداوندا کمکمان کن تا بتوانیم دل به دنیا نبندیم و هر لحظه که ساعت رفتنمان به اخرت رسید اماده رفتن باشیم... امین
14491
نام: مرتضی
شهر: مهاباد
تاریخ: 12/7/2005 4:20:17 AM
کاربر مهمان
  لحضات را گذراندیم تا به خوشبختی برسیم ولی دریغ خوشبختی همان لحضاتی بوذ که گذراندیم
14490
نام: شاهین
شهر: تبریز
تاریخ: 12/7/2005 4:15:18 AM
کاربر مهمان
  خدایا تورا قسمت میدهیم به حق حسین از ادامه غیبت حضرت مهدی (عج) صرف نظر کن
14489
نام: مرتضی
شهر: مهاباد
تاریخ: 12/7/2005 3:46:40 AM
کاربر مهمان
  من این بی پروانه شمعم که از باران که از باد نه سردم شد نه خاموش
14488
نام: مرتضی
شهر: مهاباد
تاریخ: 12/7/2005 3:38:14 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان
14487
نام: خروش!
شهر: همین دور و برا
تاریخ: 12/7/2005 3:09:22 AM
کاربر مهمان
 
حسین کیمیای عزیز!
از اینکه ماندی خوشحالم
امیدوارم همیشه بمانی
من خودم یکبار خواستم بروم. به دلم گفتم:
(( ای دل تو چه می کنی ؟ می مانی یا می روی؟))
گفت: می مانم!
14486
نام: آدین
شهر: خیال
تاریخ: 12/7/2005 3:07:06 AM
کاربر مهمان
  " به نام او که از اوئیم "

( اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم )

وقتی بودند ، نمی دانستیم که هستند ... و حالا که رفتند ، می دانیم که بودند ... !!!

با عرض تسلیت و آرزوی صبر جمیل و شکیبائی برای همه ی بازماندگان عزیز :

از دیروز که خبر را خواندم ، احساس می کنم که چیزی را گم کرده ام و بغض امانم نمی دهد ...، بیشتر آنان را نمی شناسیم اما غریبه نبودند ...، آنان جمعی از هموطنان ما بودند ، که تا دیروز و تا همین لحظه ، مانند ما نفس می کشیدند و روزگار را سپری می کردند و به امور خود می پرداختند ... ، اما آیا می دانستند که حادثه در کمین است ؟! آیا آماده ی رفتن بودند ؟! آیا انتظار شهادت در راه حق را داشتند ؟! ( که اگر برای رضای خدا و قرب الهی رفتند ، به منزله ی مجاهده در راه خدا می باشد .)
امروز ، خیلی دلم گرفته ! این اتفاق و هر اتفاق دیگری ، ممکن است در هر لحظه ، هر زمان و هر مکان ، برای ما نیز رخ دهد ! ای دل ! ز چه رو اینقدر غفلت می کنی ؟ آیا نمی خواهی همیشه ، آماده ی رفتن باشی ؟؟؟ آیا فکر می کنی که همیشه در این دنیا جاودانه خواهی ماند ؟! ... پس چرا فکری برای آخرتت نمی کنی ؟ چرا خودت را به راهی زده ای ، که گویا هیچ نشانه ای از نشانه های راهنما را نمی بینی ؟! ای دل من ! چرا عبرت نمی گیری ؟؟؟ بیا تا با هم چاره ای بجوئیم ... بیا تا دیر نشده توشه ای برگیریم ... بیا چنان زندگی از سر بگیریم که گوئی هر آن، آن ِ رفتن است ... بیا !بیا تا هر دو با هم به سوی او برویم ... .

" اللهم عجّل لولیک الفرج" (الهی آمین)
14485
نام: حسین کیمیا
شهر: تبریز
تاریخ: 12/7/2005 3:03:49 AM
کاربر مهمان
  سلام به همه عزیزان
سورنای گرامی
ما باید طبیعت را به چشم مادرمان بنگریم و با آرامش خودمان را به او تسلیم کنیم تا بتوانیم خیلی راحت احساس کنیم که به جهان باز می گردیم همانطور که همه موجودات دیگر باز می گردند. همه ما در حقیقت جزء جدايي ناپذیر این کلیم. طغیان عبث است، ما باید خودمان را به این جریان بزرگ واگذاریم . (خودمان را زیاد عذاب ندیم)
هرمان هسه( یاحق)
14484
نام: مسعود اسلاميان
شهر: اصفهان
تاریخ: 12/7/2005 2:30:39 AM
کاربر مهمان
  يارب الحسين اشف صدر الحسين بظهور الحجه
سلام

مده دل به غم تا نکاهد روان
به شادي همي دار تن را جوان
14483
نام: خروش!
شهر: همین دور و برا
تاریخ: 12/7/2005 2:22:04 AM
کاربر مهمان
 
ای نزدیک کربلا! که نزدیک مایی
احساست خواندنی است
شعورت نوشتنی است و محبتت سرودنی است
صبور باش بقول خودت:
زمان آبستن درد و بلا بود...
<<ابتدا <قبلی 1455 1454 1453 1452 1451 1450 1449 1448 1447 1446 1445 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=1450&mode=print