اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
14272 |
نام:
الهه
شهر:
مشهد
تاریخ:
12/2/2005 10:55:21 PM
کاربر مهمان
|
التماس دعا
|
|
14271 |
نام:
baran
شهر:
isfahan
تاریخ:
12/2/2005 9:07:14 PM
کاربر مهمان
|
baraye kari mikhaham estekhare konam
|
|
14270 |
نام:
علی نوری زاده
شهر:
دزفول
تاریخ:
12/2/2005 7:57:38 PM
کاربر مهمان
|
ترو به شهدا اگه می شه منو راهنمای بکونید من یه بسیجیم دارم از راه شهدا خارج میشم منو کمک کنید اگه میشه
|
|
14269 |
نام:
عبداله
شهر:
خوی
تاریخ:
12/2/2005 5:10:38 PM
کاربر مهمان
|
التماس دعا خواهر من
|
|
14268 |
نام:
بی قرار
شهر:
تهران
تاریخ:
12/2/2005 5:02:44 PM
کاربر مهمان
|
سلام!
۱.سورنای عزیز!
با همین اراده و ایمان ادامه بده...من که مطمئنم به مقصد میرسی توکل بر خدا....ما هم حتماً دعات می کنیم.
۲.برادر عزیزم حسین آقای کیمیا!
آقا ما هستیم در خدمت شما...واقعاً بعضی وقتها این قدر سرم شلوغه که فقط می تونم حرف دل بچه ها رو بخونم وخودم نمی تونم چیزی بنویسم...شما دعا کن که کارهای ما هم مرتب بشه تا بیشتر بتونیم به وظیفه مون تو حرف دل بپردازیم.
۳.عبدالفاطمه ی بزرگوار!
خودت رو ناراحت نکن...هر از چندگاهی تو سایت از این جور آدمها(که خدا هدایتشون کنه)پیدا میشه.
بعد هم دوباره جو عادی به حرف دل برمیگرده...مهم اینه که ما جا نزنیم و تا آخر پای قلعه ی سید مرتضی بایستیم.
برادر کوچیکتون بی قرار
|
|
14267 |
نام:
خروش!
شهر:
همین دور و برا
تاریخ:
12/2/2005 3:50:22 PM
کاربر مهمان
|
می دونستم به زودی به اینجا خواهیم رسید.
می دونستم اینجا هم نمی ذارن آروم بگیریم.
آه خدایا صبرمون بده...
|
|
14266 |
نام:
پیمان o0v0o
شهر:
بی سرزمین تر از باد
تاریخ:
12/2/2005 3:32:02 PM
کاربر مهمان
|
خداوندا اگر داشتن
ذليل داشتنم ميكند, ندارم كن
خداوندا اگر كاشتن
اسير چيدنم ميكند، بيكارم كن
اگر انديشه ي خيانت به ياران
بر سرم افتاد بر سر دارم كن
اگر به لحظه ي غفلتي در افتادم
پيش از سقوط هشيارم كن
اگر رنج بيماران
لحظه اي از دلم بيرون رفت
سخت و بي ترحم بيمارم كن
خداوندا خارم كن
اما مردم آزارم نكن
|
|
14265 |
نام:
یه قریبه
شهر:
یه جایی روی کره خاکی
تاریخ:
12/2/2005 3:26:47 PM
کاربر مهمان
|
اي كه مي پرسي نشان عشق چيست ؛ عشق چيزي جز ظهور مهر نيست
عشق يعني مهر بي چون و چرا ؛ عشق يعني كوشش بي ادعا
عشق يعني مهر بي اما ، اگر ؛ عشق يعني رفتن با پاي سر
عشق يعني دل تپيدن بهر دوست ؛ عشق يعني جان من قربان اوست
عشق يعني خواندن از چشمان او ؛ حرفهاي دل بدون گفتگو
عشق يعني عاشق بي زحمتي ؛ عشق يعني بوسه بي شهوتي
عشق ، يار مهربان زندگي ؛ بادبان و نردبان زندگي
عشق يعني دشت گلكاري شده ؛ در كويري چشمه اي جاري شده
يك شقايق در ميان دشت خار ؛ باور امكان با يك گل بهار
در خزاني برگريز و زرد و سخت ؛ عشق تاب آخرين برگ درخت
عشق يعني روح را آراستن ؛ بي شمار افتادن و برخاستن
عشق يعني زشتي زيبا شده ؛ عشق يعني گنگي گويا شده
عشق يعني مهرباني در عمل ؛ خلق كيفيت به زنبور عسل
عشق يعني گل به جاي خار باش ؛ پل به جاي اينهمه ديوار باش
عشق يعني يك نگاه آشنا ؛ ديدن افتادگان زير پا
زير لب با خود ترتم داشتن ؛ بر لب غمگين تبسم كاشتن
عشق ، آزادي ، رهايي ، ايمني ؛ عشق زيبايي ، زلالي ، روشني
عشق يعني تنگ بي ماهي شده ؛ عشق يعني ماهي راهي شده
عشق يعني آهويي آرام و رام ؛ عشق صيادي بدون تير و دام
عشق يعني برگ روي ساقه ها ؛ عشق يعني گل به روي شاخه ها
عشق يعني از بديها اجتناب ؛ بردن پروانه از لاي كتاب
در ميان اين همه غوغا و شر ؛ عشق يعني كاهش رنج بشر
اي توانا ، ناتوان عشق باش ؛ پهلوانا ، پهلوان عشق باش
اي دلاور ، دل به دست آورده باش ؛ در دل آزرده منزل كرده باش
عشق يعني تشنه اي خود نيز اگر ؛ واگذاري آب را بر تشنه تر
عشق يعني ساقي كوثر شدن ؛ بي پر و بي پيكر و بي سر شدن
عشق يعني خدمت بي منتي ؛ عشق يعني طاعت بي جنتي
گاه بر بي احترامي ، احترام ؛ بخشش و مردي به جاي انتقام
عشق را ديدي خودت را خاك كن ؛ سينه ات را در حضورش چاك كن
عشق آمد خويش را گم كن عزيز ؛ قوت ات را قوت مردم كن عزيز
عشق يعني مشكلي آسان كني ؛ دردي از درمانده اي درمان كني
عشق يعني خويشتن را گم كني ؛ عشق يعني خويش را گندم كني
عشق يعني نان ده و از دين مپرس ؛ در مقام بخشش از آيين مپرس
هركسي او را خدايش جان دهد ؛ آدمي بايد كه او را نان دهد
در تنور عاشقي سردي مكن ؛ در مقام عشق نامردي مكن
لاف مردي ميزني مردانه باش ؛ در مسير عاشقي افسانه باش
دين نداري مردمي آزاده باش ؛ هرچه بالا ميروي افتاده باش
در پناه دين ، دكانداري مكن ؛ چون به خلوت ميروي كاري مكن
عشق يعني ظاهر باطن نما ؛ باطني آكنده از نور خدا
عشق يعني عارف بي خرقه اي ؛ عشق يعني بنده ي بي فرقه اي
عشق يعني آنچنان در نيستي ؛ تا كه معشوقت نداند كيستي
عشق يعني ذهن زيباآفرين ؛ آسماني كردن روي زمين
عشق گويد مست شو گر عاقلي ؛ از شراب غيرانگوري ولي
هركه با عشق آشنا شد مست شد ؛ وارد يك راه بي بن بست شد
كاش در جانم شراب عشق باد ؛ خانه جانم خراب عشق باد
هركجا عشق آيد و ساكن شود ؛ هرچه ناممكن بود ممكن شود
در جهان هر كار خوب وماندنيست ؛ رد پاي عشق در او ديدنيست
شعرهاي خوب ديوان جهان ؛ سر عشق است و سرود عاشقان
" سالك " آري ، عشق رمزي در دل است ؛ شرح و وصف عشق كاري مشكل است
عشق يعني شور هستي در كلام ؛ عشق يعني شعر ، مستي ، والسلام
|
|
14264 |
نام:
حسین کیمیا
شهر:
تبریز
تاریخ:
12/2/2005 3:09:25 PM
کاربر مهمان
|
عبدالفاطمه عزیز اینا هم نعمت هست ؟
ارزش زندگی ما با کارهايی که انجام می دهيم و افرادی که می شناسيم تعيين نمی گردد بلکه بر اساس اون چيزی که هستيم تعيين می شه.
(یاحق)
|
|
14263 |
نام:
عبدالفاطمه
شهر:
همین نزدیکی
تاریخ:
12/2/2005 3:03:10 PM
کاربر مهمان
|
لااله الا الله
آخه من چی بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یا زهرا(س)
|
|