هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
13972
نام: عليرضا
شهر: شيراز
تاریخ: 11/25/2005 9:45:01 PM
کاربر مهمان
  بنام خدا
سلام .چشم پاكي سبب بركات زيادي ميگردد
۱.ديدن شگفتيها
۲.راحتي قلب
۳.نيك خوئي
كه همه پاداش الهي است.
13971
نام: بازمانده
شهر: متولد تهران
تاریخ: 11/25/2005 6:02:35 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه سرداران با وفای قعله نفوذ ناپذیر شهید اوینی
گمشده عزیز من هم خیلی دل نازکم، بخاطر همین هم خیلی درد میکشم، بازی با کلمات رو هم بلد نیستم، وقتی خیلی دلم بگیره میرم سراغ عکسهای جبهه ، یکی از ارزوهام اینه که یک شبی رو تو بیابونهای شلمچه سرکنم راز و نیاز کنم از بچه ها طلب امرزش کنم.دیروز هم دلم گرفته بود و به عکسهای خرمشهر نگاه میکردم به سنگرا به خرابیها به مسجد جامع با اون گنبد و منارهای که با تمام خرابیهاش استوار ایستاده بودند وقتی هنوز ازاد نشده بود از سنگرهامون دیده میشدند وخدا خدا مکردیم کی حمله شروع میشه و خرمشهر ازاد.بعدش همینطوری چند خط نوشتم.
یک روزی یک شهر خوب
روی گربه، طرف جنوب
با یک دنیا نور و، پر از صفا
شده بود، خار چشم دشمنا
تا اینکه اون از خدا بیخبرها
بقصد تسخیر، مرزهای ما
یا که تفرقه، بین اون همدلها
پا گذاشتن، روی گربه ما
اونجائی که بود جای درد ودل با خدا
همراه جهان ارا و دیگر بچه ها
دل بفرمان خدا چون حسین در کربلا
میجنگیدند با قوم اشغیا
مسجد ما شد، خط اول ما
مسجد جامع شد، سنگر ما
زیر اون گنبد و مناره ها
اه ، چه جانها که شدند از تن جدا
مسجد ما، شد سرد خونه ما
مسجد ما نریخیت اشکاش رو ، پیش دشمنا
بعد اون روز ودا
اومد اون روز، بزرگ تو شهر ما
اومدن خیل عظیم عاشقا ، از هر کجا
دادن غسل با خون شهر ما را شهدا
خط اول ما شد اونور تو خاک، عراقیها
حالا میاد صدای الله اکبر از مناره ها
اون بالا رو مناره ها، مواظبند ستاره ها
تا که خرم وازاد بمونه، خونین، نه خرمشهر ما
التماس دعا

گمشده و دیگر عزیزان یک سری هم به وبلاگ ما بزنید وبا نظرات وقلمتان من رو یاری کنhttp://ssan.blogfa.com/کجائید یاران
13970
نام: محسن عیدگاهیان طرقبه
شهر: مشهد
تاریخ: 11/25/2005 3:16:47 PM
کاربر مهمان
  بار خدایا از بدی اعمالی که انجام داده ام وبدی اعمالی که هنوز انجام نداده ام به تو پناه میبرم.
13969
نام: محمد اخوان
شهر: همدان
تاریخ: 11/25/2005 3:03:36 PM
کاربر مهمان
  با
سلام جانم فدای رهبرم حضرت ایت الله خامنه ای
او ادامه دهند راه امام خمینی(ره)است
13968
نام: سجاد
شهر: کرمانشاه
تاریخ: 11/25/2005 3:02:04 PM
کاربر مهمان
  کجایید ای شهیدان خدایی
13967
نام: کالیفرنیا
شهر: لس آنجلس
تاریخ: 11/25/2005 2:23:10 PM
کاربر مهمان
  بسم الرب الرضا
سلام دوستان عزیز
چند وقتی زیارت امام رئوف نرفتیم
این دلمون سنگ شده
دعا کنید ی جمع جونی قراره برن مشهد
دل بستن که برن دعا کنید قسمتشون بشه
یا امام رضا کاشکی الان تو صحن پور نور بهشتی آزادی بودم
آدم روحش به پرواز در میاد
بابا بعضی هاتون چه دل پر حرفی دارید اونم با این همه حرفهای جور وا جور
بابا دل خوشگلا ما را هم دعا کنید به تونیم از این تلمبه یخی کار بکشیم
13966
نام: سید مهدی ساداتی
شهر: تهران
تاریخ: 11/25/2005 2:08:26 PM
کاربر مهمان
  اگر آن مصیبتهایی که بر من وارد شد بر روز وارد می شد شب میشدند حضرت الزهرا
13965
نام: ساحره
شهر: رشت
تاریخ: 11/25/2005 2:02:13 PM
کاربر مهمان
  اهل طاعوني اين قبيله مشرقي ام

تويي اين مسافر شيشه اي شهر فرنگ
پوستم از جنس شب پوست تو از مخمل سرخ
رختم از تاوله تن پوش تو از پوست پلنگ
بوي گندم مال من هر چي كه دارم مال تو

يه وجب خاك مال من هر چي ميكارم مال تو
13964
نام: عبدالفاطمه
شهر: همین نزدیکی
تاریخ: 11/25/2005 2:00:40 PM
کاربر مهمان
  یانهایة آمال العارفین
سلام مهربونا
نمی دونم فردا چه در انتظارمه! نمی دونم امشب رو چگونه به صبح خواهم رساند! خدای من قصه، قصه ی دلتنگی عبدالفاطمه نیست، قصه ی بی قراری است و تشنگی شنیدن و انتظار مهربونی است که مهمون سرزمین ملائک بوده!
تو می گویی تاب خواهم آورد!؟
یا رب! شوری در دل به پاست، ساز شکسته ی دل است و ماهور انتظار که می نوازد در این وجود، می است و در ب باز میخانه ! باده است که بر پیمانه زده و جرعه ای به جان رنجورم می رسد و مستم می کند از حضور!
یا رب! امشب چه بزمی است که در این کویر وجود عبدالفاطمه است!؟ اله من! قصه ی شور است و تشنگی شنیدن و نیوشیدن از قصه ی ناب دلدادگی یه مهربون که به انتظار کشانده ام! قصه ی پریشونی از عشق تو در دل یه مهربون که برای طلبش به سوی واسطه ی فیض تو روان شده و آدینه ای مهمان وجودشان بود!
یا رب! چه کردی با دلی که به سوی تو فرستادمش؟
یا رب! به دست تو سپردمش که مست عشق تو گردد! در انتظارم که چه با این دل کردی مولای من!
خدای من! با عشقت سرمست گردانش !
یا رب! حال که در بی معرفتی خویش سرگردانم و هراسان ! چگونه امشب جرعه ای از باده ی وصال تو بی قرارم کرده؟ چگونه اله من!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
چه شوری است در این دل ،نوای چیست در این دل؟؟؟
یا رب! در میخانه ات نشسته ام در باز است و جام به دست! می ناب عشقت کجاست!؟ جرعه ای می بی رنگی از خویش می نوشانی ام؟؟؟
ای دل چه بر سر بی دلی ات آمده؟
یا رب! غلیانی در وجودم به پاست که چون سیل بی مهابا می تازد و پیش می آید و خرابم می کند از خویش! یارب ! از بن بکن این خودخواهی و خود پرستی!
یا رب! مقابل سیل خروشان عشقت نا چیزم و کوچک، بگذار این سیل از خود بی خودم کند!
شب است و من و تنهایی ودلی که بزم دارد امشب! بی قراری است و تشنگی شنیدن و انتظار مهربونی که امشب از دیار دلدادگان مولا خواهد آمد!
مولای من چه کردی با دلی که به سویت فرستادم؟!
یا رب! دیگر توان گفتنم نیست، تشنه ترم کن از هرچه عشق توست
یا رب! مرا چه به آب حیات بهشتی، از همین عشق نابت و معرفتت تشه ترم کن!
الهی عبدالفاطمه هیچ ندارد و هیچ نداند! در انی بی معرفتی می سوزد و می سمزد، خاکسترش بر گیرو در این شهر غافلان بپاش ، شاید کسی آگاه به نادانی ام شود و به خود آید که نتیجه چیست از این همه خود خواهی ونرفتن!!!
دیگر در این بزم اشک همنوای ساز شکسته ی دل است و چه زیبا خوش آهنگ است این بارش اشک !
ببار ای اشک که کویر وجودم تشنه ی عشق اوست!
الهی به امید تو مانده ام! فردا چگونه خواهد بود!؟
یا حق - یا زهرا(س)
13963
نام: شرمنده
شهر: اصفهان
تاریخ: 11/25/2005 1:59:43 PM
کاربر مهمان
  چه دل است این دل من ؟
دلم از ناله ی مرغان چمن می شکند.
زخیال غم مردم دل من می شکند.
دلم از داغ شهیدان وطن می شکند. چه کنم؟ دلم از سنگ که نیست.
گریه در خلوت دل ننگ که نیست.
چه کنم؟
دل من می شکند.
<<ابتدا <قبلی 1403 1402 1401 1400 1399 1398 1397 1396 1395 1394 1393 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=1398&mode=print