اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
13922 |
نام:
مروارید
شهر:
تهران
تاریخ:
11/25/2005 1:51:22 AM
کاربر مهمان
|
ای خدا عشق از سرم کم کن که رسوا می شوم در میان هم رفیقان خوار و تنها می شوم یا لباس عاشقی را از تنم بیرون نما یا که من خاکستر کوی زلیخا می شوم می کشم دست از مسلمانی مسیحا می شوم آخر از عشق تو من ساکن کلیسا می شوم آنقدر در کشتی عشقت نشینم همچو نوح یا به عشقت می رسم، یا غرق دریا می شوم
|
|
13921 |
نام:
علی
شهر:
شیراز
تاریخ:
11/24/2005 11:53:19 PM
کاربر مهمان
|
بنام خدا
قال علی(ع)
وقتی که تنها هستیم باید مواظب افکار خود باشیم
وقتی که با خانواده هستیم باید مواظب اخلاق خودباشیم
وقتی که در جامعه هستیم باید مواظب زبان خود باشیم
|
|
13920 |
نام:
parisa
شهر:
r
تاریخ:
11/24/2005 5:42:29 PM
کاربر مهمان
|
faghat az mardom mikham doam konan
|
|
13919 |
نام:
عاطفه
شهر:
تهران
تاریخ:
11/24/2005 5:11:34 PM
کاربر مهمان
|
سلام.خسته نباشید. مطمئن باشید امام رضا اجر همه این کارهایتان را میدهد .دست علی پشت وپناهتان.
|
|
13918 |
نام:
بازمانده
شهر:
متولد تهران
تاریخ:
11/24/2005 4:06:59 PM
کاربر مهمان
|
با سلام:
گمشده عزیز دیگه ما رو قابل ندیدی که جوابمون رو بدی ؟ داداش دیدی چقدر بچه ها دوست دارند.
گفتی من با دادش مهدیت همرزم بودیم نمیدونی چقدر خوشحال شدم نمیدونی کی تا حالا دونبال یک همزبون میگردم بخاطر همین اون وبلاگ را راه انداختم تا یک دادش مهدی پیدا کنم بخدا دلم برای بچه ها یکزره شده بخدا از اینکه با خونشون معامله میکنند دلم خونه ار اینکه امانت دارم ولی کاری نمیتوانم بکنم شرمنده ام.وقتی میبینم که همه کارها را یکطوری به اقا ختم میکنند دارم دیونه میشم.خوب اگر اقا فردا بیاد ما جزو کداموریها هستیم جزو اونهایی که بهر قیمتی از حق ودین خدا دفاع کردند و سر امانت شهدا که همانا دفاع از مکتب جعفری و ارزشهاش، ازادی حسین وار و حکومت مستعضفین با هیچکس معامله نکردند و یا .......اره اون داداش مهد ی ها که رفتند واون دادش مهدیها که موند ند ایا مارو میبخشند؟ خدایا ترا به وحدانیتت قسم چشم ما را باز وجدان مارو بیدار کن تا هر کس وظیفه اش را انجام بده تا دعاهامون مستجاب بشه و فرج اقا زودتر بشه/ نه اینکه همه کوتاهیهای نسل خود و بعد خودمان را که امروز پایه ریزی میکنیم روبه اقا ربط بدیم و انتظار داشته باشیم تو لشگر اقا هم جا داشته باشیم وقتی حق رو تو کربلا سر میبریدند خیلی از مردم کوفه نشسته بودن دعا میکردند.
گمشده عزیز امروزه هر جا از این حرفها بزنی میگن حق کیلو چنده ویا مثل اون اقای حلاج از همین راه دور مورد بی محبتی قرار میگیری
بنی فاطمه جان عزیز ترا خدا شما که قلمتون خوب ادای وظیفه میکنه، کمی جو امید را تو سایت بیشتر کن عزیز من هر وقت سراغ کتاب مذهبی میرم مشکل پیدا میکنم ، با اون چیزهای که در کودکی برام جا افتاده خیلی راحترم . بخاطر اینکه هیچ چیزی رو بدون دلیل نمیتونم قبول کنم چون کار خدا رو حسابه همه چیزش ونزد خدا همه یکسان هستند مگر اونهایی که ایمان بیشتری دارند . هر جا که بنوعی استثنا دیده میشود نمی توانم قبول کنم از طرف خدا باشه تمام هم غم ما اینکه اگر اقا بیاد همه کارها روبرا میشه اول از همه ظلم نیست و وقتی ظلم نباشه همه چیز برای همه هست نتیجتا هیچگونه تبعیضی نیست . داداش من اگر قرار باشه اینجا بدبخت باشیم اقا هم که بیاد بخاطر اینکه ناخواسته دردورانی اینچنینی زندگی میکنیم و معرفت کافی را کسب نکرده باشیم و به این علت ا ز لیاقت خدمت ان حضرت محروم باشیم ودر ان دنیا هم راهی دوزخ شویم بس عدالت خدا کجاست ؟ برادر خداوند خیلی محربونه خیلی بیش از اینها باید به کرمش امیدوار بود وگرنه با اینهمه معثیت کاریها که بشر انجام میده اتیش جهنم هیچوقت خاموش نمیشه و بهشت هم خالی خواهد ماند. غالیترین صفت او بخشندگی است وهمه رو دوست داره / وقتی پیامبر امد خیلی ها تا شصت هفتاد سالگی بت پرست وکافر بودن واز بین همانها شهدای صدر اسلام قلم خورد . شما که با اذان واقامه وارد این دنیا شدی وبندگی خدا رو کردی غلام حضرت فاطمه هم هستی .....دیگه چرا ناامیدی میکنی.
عزیزها یکمی زیادهروی کردم حلالمون کنید.
بی قرار کجایی داداش دیشب گمشده سراغت میگرفت ما رو بد جوری به خودت عادت دادی انقدر که با صفایی
|
|
13917 |
نام:
حسین کیمیا
شهر:
تبریز
تاریخ:
11/24/2005 3:42:27 PM
کاربر مهمان
|
خدایا چرا امشب خودرا به غنیمت نشمارم؟
چرا همه دوستان خود را به غنیمت نشمارم؟
زخمه میزندغیبت عزیزان بر دل نا پاک من
بهانه باده میزند بر دل بیقرارم من....
شب خوش(یاحق)
|
|
13916 |
نام:
بی قرار
شهر:
تهران
تاریخ:
11/24/2005 3:18:46 PM
کاربر مهمان
|
سلام!
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود **** وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر **** آری شود ولیک به خون جگر شود
از هر کرانه تیر دعا کرده ام روان **** باشد کز آن میانه یکی کارگر شود
از کیمیای مهر تو زر گشت روی من **** آری به یمن لطف شما خاک زر شود
(حافظ) چو نافه ی سر زلفش به دست توست **** دم درکش ار نه باد صبارا خبر شود
برادر عزیزم اکبر از اسفنجان!
آقا شعری که نوشتی خیلی قشنگ بود...
برادر کوچیکتون بی قرار
|
|
13915 |
نام:
بی قرار
شهر:
تهران
تاریخ:
11/24/2005 3:01:06 PM
کاربر مهمان
|
سلام!
۱.برادر عزیزم حسین کیمیا جان!
آقا اولاً خیلی خوشحالم که با شما بیشتر آشنا شدم...
ثانیاً بی قرار کوچکترین عضو این قلعه ی نفوذ ناپذیره...بعضی وقتها موانعی هست که افتخار حضور تو این محفل نورانی رو از من میگیره...
اما مطمئن باش همیشه به یاد شما و همه ی بزرگوارای حرف دلی هستم.و هر فرصتی پیدا کنم در خدمت شما و همه ی حرف دلیهای گل هستم.
۲.منتظر از غربت!
ای آقا...گم شده؟این بی قراره که گم شده وگرنه کسی که دنبالش می گردیم همیشه هست....
حتماً برات دعا می کنم ...شما هم برادر کوچیکت رو فراموش نکن.
۳.حلاج عزیز و... و... !
خیلی خوشحالیم که پای ثابت حرف دل شدید...ان شاالله این ارتباطتون ادامه داشته باشه...
برادر کوچیکتون بی قرار
|
|
13914 |
نام:
حسین کیمیا
شهر:
تبریز
تاریخ:
11/24/2005 2:58:36 PM
کاربر مهمان
|
همیشه به خاطر داشته باش هرگاه به قله رسیدی، همزمان دره ای عمیق نیز در کنارش دهان باز خواهد کرد. اگر می خواهی به بهشت دست پیدا کنی، ریشه های تو باید در خود جهنم پا بگیرند.
گفتار نیک ؛پندارنیک؛کردارنیک(یاحق)
|
|
13913 |
نام:
حلاج
شهر:
تبریز
تاریخ:
11/24/2005 2:56:17 PM
کاربر مهمان
|
یک چشم من اندر غم دلدار گریست
چشم دگرم حسود بود و نگریست
چون روز وصال آمد او را بستم
گفتم نگریستی نباید نگریست
یا آخرالزمان چشم گوشه بر ما نظر انداز.
|
|