اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
13822 |
نام:
منتظر
شهر:
اراک
تاریخ:
11/23/2005 3:22:57 AM
کاربر مهمان
|
یا مهدی
هر بامدادان و شامگاهان در قنوت نمازم با اقتدا به سردار صبح میخوانم (اللهم ارنی الطلعه الرشیده)
|
|
13821 |
نام:
مهاجر تنها
شهر:
شیراز
تاریخ:
11/23/2005 2:22:04 AM
کاربر مهمان
|
این جسم من از خاک است هم خاک شود روزی.
این خط من از دفتر هم پاک شود روزی
هر کس که مرا داند یا خط مرا خواند
باشد که کند یادم غمناک شود روزی
|
|
13820 |
نام:
مسعود اسلامیان
شهر:
اصفهان
تاریخ:
11/23/2005 2:14:12 AM
کاربر مهمان
|
سلام عليكم
در دل خود كشيده ام نقش جمال يار را
پيشه خود نموده ام حالت انتظار را
ريخته دام ودانه شه از خط وخال خويشتن
صيد نموده مرغ دل برده از او قرار را
سوزم وسازم از غمش روز وشبان بخون دل
تا كه مگر ببينم آن طرّه مشكبار را
دولت وصل او اگر يكشبي آيدم بكف
شرح فراق كي توان داد يك از هزار را
چشم اميد دوختن درره وصل تابكي
برده شرار هجر او از كفم اختيار را
ايمه برج معدلت پرده زچهره برفكن
شوي زچشم عاشقان زآب كرم غبار را
سوختگان خويشرا كن نظر عنايتي
مرهمي از كرم بنه ايندل داغدار را
حيرانرا از جلوه اي از رخ خويش مات كن
تا رهد از خودي خود ترك كند دياررا
از تو تورا ميطلبم اي حبيب
نصرمن الله وفتح قريب
دست من ودامن احسان تو
درد مرا نيست بجز تو طبيب
جمله ياران همه در عيشنوش
جزمن افسده كه هستم غريب
سوزم وسازم بغمت روز وشب
گرچه زديدار تو ام بي نصيب
برده زدل هجر توازمن قرار
رفته زكف طاقت وصبرو وشكيب
ورد زبانم همه جا ذكر تست
گرچه شوم مورد طعن رقيب
بينم اگر خفّت وخواري زخلق
سهل بود در رهت اي دلفريب
منتظر اندر طلبت جان دهم
مي نبود از من حيران عجيب
تا دلم بسته بدان زلف شكن درشكن است
نه روانم بروانست ونه جانم بتن است
ترك فتّان تو با تيروكمان كرده كمين
بي گمان آنكه گرفتار تو شد جان منست
تا بزدغم تو مهرهء دل باخته ام
نام رسوائي من شهره هرانجمن است
خسروا از رخ فرزين تو من مات شدم
اين پياده چه عجب كشته آنفيل تنست
حيرتم برده كه اسرار سليمان باتست
باوجودت زچه خاتم بكف اهرمن است
بخيال مه روي تو واميّد وصال
دائماًوردزبانم همه جا اينسخن است
مانديده بتو داديم دل وشاهد ما
حسن پيغمبري وعشق اويس قرن است
آنكه حيران بتمناي لقاي تو بود
خوار هجر تو وانظار خلايق حسن است
شعر از علامه سيد محمد حسن ميرجهاني (ره)از كتاب ديوان حيران
زندگينامه ايشان در سايت صالحين آمده است
www.salehin.com
|
|
13819 |
نام:
ارزو
شهر:
تهران - بجنورد
تاریخ:
11/23/2005 1:36:29 AM
کاربر مهمان
|
مدتهاست از خودم بی خبرم دلم برای خودم تنگ شده هیچکس از جنس احساس من نیست همه با من غریبه شدند دلم برای خودم میسوزه دیگه توی نمازهام خالی نمی شم دلم گرفته از این روزها دلم تنگ است میان ما ورسیدن هزار فرسنگ است
|
|
13818 |
نام:
رسول محمودی
شهر:
ساوه
تاریخ:
11/23/2005 1:19:39 AM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و درود به روح پر فتوح امام و همه شهیدان
ای کاش روزی خواب مولایمان را میدیم وروزی چشمان گنهکارمان به جمال نورانیش روشن میشد
|
|
13817 |
نام:
جواد
شهر:
کرج
تاریخ:
11/22/2005 10:45:47 PM
کاربر مهمان
|
سلام شهادت رئیس مذهب شیعه را به محضر مقدس امام زمان و نایب بر حقش تسلیت باد التماس دعا
|
|
13816 |
نام:
محسن
شهر:
بندرامام
تاریخ:
11/22/2005 5:38:08 PM
کاربر مهمان
|
دوستان گرچه فارقند ازیادمن
ازمن ایشان را هزاران یاد باد
تقدیم به او که مرا از ذلت به عزت و از فرش به عرش رساند آقای...
|
|
13815 |
نام:
بی قرار
شهر:
تهران
تاریخ:
11/22/2005 4:04:19 PM
کاربر مهمان
|
سلام!
۱.مست وصال!
عجب دعایی کردی!مسئولیتمون خیلی سنگین تر شد...
ان شاالله این دعای شما به حقیقت متصل بشه.
بعضی وقتها این ما هستیم که به خودمون تلقین می کنیم که آره...من شانس ندارم...روزگار با من دلسرده...واز این دست حرفها...
نیمه ی پر لیوان ارزش بیشتری داره...
برادر کوچیکتون بی قرار
|
|
13814 |
نام:
tina behruz
شهر:
hamedan
تاریخ:
11/22/2005 3:52:51 PM
کاربر مهمان
|
yaarane nashenakhteam chon akhtarne sukhte chandan be khaake tire foru rikhtand sard ke gofti zamin hamishe shabi bisetare maand
|
|
13813 |
نام:
بی قرار
شهر:
تهران
تاریخ:
11/22/2005 3:48:21 PM
کاربر مهمان
|
سلام!
۱.ناشناس عزیز از غریبستان!
راستش رو بخواهی وقتی میام تو حرف دل و نوشته های شما بزرگوارا رو میبینم همه ی بی معرفتیها از یادم میره...میگم خدایا!حالا یکی بی معرفتی کرد بی خیال...این همه دل عاشق اینجا هست.کسانی که دعاشون فرج آقا و منتهای خوشبختیشون کنیزی و نوکری خانم حضرت زهراست...پس چرا به حضور توی این جمع به خودم افتخار نکنم؟از ته دل از خدا میخوام همه تون تو دنیا و آخرت سربلند باشید.
۲.عبدالفاطمه جان!
چه کنیم دیگه!بعضی ها هم اینجورین !
امیدوارم هر چه زودتر هدایت بشن...
۳.عاشق خدا!
عزیز!شک کردن که چیز بدی نیست.اتفاقاًاستاد عالیقدر شهید مطهری معتقدند شک راه رسیدن به حقیقته اما به شرطی خوبه که شماپی حقیقت بری وتا به اون نرسیدی بی خیال نشی...پس مطمئن باش خدا میخواد دین رو با معرفت درک کنی اصلاً به خودت نگرانی راه نده...
۴.گم شده ی بزرگوار!
مسئله خیلی بدتر از این حرفها بود البته کاملاً با شما موافقم خوب جایی راهنماییم کردی به این پدیده میگن (دلسوزی)خدا حفظت کنه...
برادر کوچیکتون بی قرار
|
|