هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
131662
نام: امین
شهر: شیراز
تاریخ: 5/9/2015 6:08:25 PM
کاربر مهمان
  سلام خسته نباشید خدمت آوینی های عزیز،
حقیقت اینه که دنیا منو اسیر خودش کرده بود و از خدا و رسولم بالاخص امام زمانم دور کرده بود که شکر خدا به لطف سایت آوینی و دیدن بعضی آثار گذشته مداحان بزرگوار دلم دوباره اومده به این سمت،
تو رو خدا منو از دعای خیر خودتون محروم نکنید
131661
نام: بنده خدا
شهر: البرز
تاریخ: 5/9/2015 4:56:12 PM
کاربر مهمان
  سلام بچه های عزیز و مهربون عاجزانه ازتون خواهش میکنم برای سلامتی اقا امام زمانمون بعد برای سلامتی همه مریضا و اگه قابل دونستید این بنده حقیر هم دعا کنید.ای شهید بزرگوار اقاسیدتوروقسم به جدت برای سلامتیم شفاعتم کن .بخدا تو بد موقعیتی هستم بیکاری شوهرم.مریضی خودم خلاصه بد وضعیتی .بچه ها در حق هم دعا کنید .ممنون از محبتتون
131660
نام: وحید تنهاترین تنها
شهر: تهران
تاریخ: 5/9/2015 2:53:17 PM
کاربر مهمان
  سلام .خدایا دیدی آخرش رفت اما یادش نبود تورو دارم.

من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم .... (شهریار)
یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرم
خون دل می خورم و چشم نظر بازم جام
جرمم این است که صاحبدل و صاحبنظرم
من که با عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس عشق و جوانی است به پیرانه سرم
پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم
عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم
هنرم کاش گره بند زر و سیمم بود
که به بازار تو کاری نگشود از هنرم
سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه معشوقه خود می گذرم
تو از آنِ دگری رو که مرا یاد توبس
خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم
از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر
شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم
خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت
شهریارا چه کنم لعلم و والا گهرم

اینم یه شعر از استاد شهریار.یاعلی
131659
نام: ayda
شهر: tabriz
تاریخ: 5/9/2015 2:14:26 PM
کاربر مهمان
  salam men kheyli ghosse mi chorem ba samimitarin dostam ghahr kardam
131658
نام: vanea_2000
شهر: kermanshah
تاریخ: 5/9/2015 1:56:37 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه ی دوستان عزیز وخوبم امیدوارم همیشه شاد وسرزنده باشید
از همه خواهش میکنم اول برای ظهوروسلامتی آقامون دعا کنیم بعد شفای همه ی مریضا وعاقبت بخیری همه ی جونا واینکه از همتون خواهش میکنم برای من هم دعا کنید خیلی خیلی محتاجم به دعای همه .دعا کنید که به مراد دلم برسم ممنون میشم
131657
نام: شهدا شرمنده ایم....
شهر: کرج
تاریخ: 5/9/2015 1:54:29 PM
کاربر مهمان
  سلام شهید آوینی،در حقم پدری می کنی؟
مگه نه اینکه شهدا زنده اند ونزد پروردگارشان روزی می خورند?
احساس خستگی وآشفتگی دارم،وتنها چیزی که به من آرامش میده یاد شماست،واینکه میدونم هوامو دارید،حواستون بهم هست،دلم برای فکه،نهر خین،شرهانی،شلمچه تنگ شده...
دلم برای معراج الشهدا تنگ شده..
من از دست خواستگار هایی که فکر وعقیدشون هیچ سنخیتی با من نداره خسته شدم،هیچکدوم ولایتی نیستند!مگه نه اینکه شهدا خونشونو به پای اسلام وولایت دادن!این خواسته ی زیادیه که من بخوام در کنار یک مرد مذهبی وولایتی زندگیمو ادامه بدم؟پس چرا بعضی ها اینقدر به من خرده میگیرند؟از دست این بعضی ها هم خسته شده ام....
شهید آوینی من نمیتونم کسی رو تحمل کنم که با شهدا بیگانست...
فقط زندگی خودش وآسایش خودش براش مهمه،فقط شکم خودش سیر باشه،بقیه براش مهم نیستند. ....
کاری به کار مملکت نداره....

من از دست آدم های ظاهر پرست خسته شدم!
من از دست ،اونهایی که ادعاشون میشه مذهبی اند!اما یه درصد هم عامل نیستند خسته شدم....

شهید آوینی در حقم پدری کن،من نمیتونم با این آدم ها زندگی کنم،دیگه حوصله ی خواستگارهای اینطوری رو ندارم،یه کاری کن برام؟
شما اونقدر مردانگی دارید که اگر کسی ازتون در خواستی کرد روشو زمین نندازید

شهید آوینی من رو نجات بده از دست این آدم ها...

راستی شهید آوینی جان:

یکبار در خواب دیدم،یک جوان شهیدی پیرهن سفید پوشیده وکنارم ایستاده، وبه من گفت که همیشه در کنار من هست وهروقت اراده کنم میتونم ببینمش،البته اسمش رو هم گفت ولی متاسفانه وقتی بیدار شدم اسمشون به خاطرم نیومد،به ایشونم سلام مخصوص من رو برسونید،اگر شما نبودید دنیا برای من بسیار تنگ بود...........
131656
نام: لبخند خدا
شهر: ایران
تاریخ: 5/9/2015 1:21:51 PM
کاربر مهمان
  کاش دلتنگی نیز نام کوچکی می‌داشت
تا به جانش می‌خواندی
نام کوچکی
تا به مهر آوازش می‌دادی،
همچون مرگ
که نام کوچک زندگی‌ست
...

شاملو
131655
نام: ک
شهر: ب
تاریخ: 5/9/2015 1:02:30 PM
کاربر مهمان
  سلام به همگی داستان زندگی خودم رو تا یکی دو روز دیگه مینویسم دوستان فقط خواهشا بعد از خوندنش منو نصیحت نکنید فقط عبرت بگیرید با تشکر از همه شما عزیزان برام دعا کنید حالم بهتر بشه
131654
نام:
شهر:
تاریخ: 5/9/2015 12:55:00 PM
کاربر مهمان
  سلام جهت خشنودی قلب آقا امام زمان(عج)۱ صلوات باوعجل فرجهم بفرستید ممنون.
131653
نام: زهرا
شهر: نهبندان
تاریخ: 5/9/2015 12:31:21 PM
کاربر مهمان
  این روزهــــایم به تظاهر می گذرد…
تظاهر به بی تفاوتی،
تظاهر به بی خیـــــالی،به شادی،
به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست…
اما . . .
چه سخت می کاهد از جانم این “نمایش”
<<ابتدا <قبلی 13172 13171 13170 13169 13168 13167 13166 13165 13164 13163 13162 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=13167&mode=print