اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 131252 |
نام:
مهدی قهرمانی کوجنق
شهر:
تبریز.حوزه علمیه سالارشهیدان
تاریخ:
4/9/2015 7:35:06 PM
کاربر مهمان
|
شهادت را آنان بردند که در عرصه پیکارحق شورآفریدند.
درخلوت خاموش شب های شهادت افسانه ایثار گفتندوشنیدند.
|
|
| 131251 |
نام:
سیدمصطفی
شهر:
زمین خدا
تاریخ:
4/9/2015 7:14:26 PM
کاربر مهمان
|
زندگی جاده تنهاییست
یکنفربادلخوش
یکنفرعاقبتش تنهاییست
زندگی جاده تنهاییست
ناقضادردل آن می افتی
که فقط هم سفرت هست خدا
وکسی باتونیست
که فقط هست خدا
وخداهمسفرزیباییست که تحمل دارد
مهربانی وگذشت همه باهم دارد
وچه بسیارزیادندکسانی که شدندکور
ازاین نورببستندبه خودوصله ناجور
برفتندبه گور وبشدندخوراک چندمور
زندگی جاده تنهاییست
گردراین دنیایی آخرش تنهاییست....
شعرازسیدمصطفی حسینی
|
|
| 131250 |
نام:
پارسا
شهر:
گرگان
تاریخ:
4/9/2015 3:11:32 PM
کاربر مهمان
|
سلام من خیلی سایت را دوست داشتم و مورد قبول من هست برای شادی روح رزمندگان اسلام صلوات
|
|
| 131249 |
نام:
خروش!
شهر:
همین دور و برا
تاریخ:
4/9/2015 2:53:01 PM
کاربر مهمان
|
یا لطیف ...
سلام و درود بر روح پر فتوح راوی فتح ،سید شهیدان اهل قلم ، شهید بزرگوار ، سید مرتضی آوینی...
و گرامی باد یاد و خاطره ی سردار رشید سپاه اسلام ، شهید علی صیاد شیرازی...
|
|
| 131248 |
نام:
مریم
شهر:
حرف دل
تاریخ:
4/9/2015 2:07:52 PM
کاربر مهمان
|
باسلام به تمام دوستان حرف دل راستش من سریه چیزخیلی به خدااصرارکردم ودارم میکنم حتی تونمازشب هم ولی مثل اینکه قرارنیست بشه اگرنشه واقعامن دیونه میشم چون واقعاتحملش روندارم توروخدابرام دعاکنیدچون اگه نشه واقعا فکرمیکنم رابطه ام باخداکمرنگ میشه خدایاخودت کمک کن یابشه یاظرفیتم بره بالاتربچه هابرام دعاکنیدچون حس میکنم دارم ادم پستی میشم دارم واقعاهمه چیزروترک میکنم حتی نمازم روکمکم کنیدخواهش میکنم.
|
|
| 131247 |
نام:
وجود
شهر:
ال عبا
تاریخ:
4/9/2015 1:42:07 PM
کاربر مهمان
|
هوالحق
سلام بر سید مرتضی و اهالی خیمه ی سبز عموجون سالروز شهادتت مبارک
میلاد نوربی بی دوعالم ام ابیها فاطمه الزهرا مبارک,,,,اللهم العجل لولیک الفرج ,,,آمین
شادی روح شهدا,امام شهداصلوات,,,اللهم صل علی محمدو آل محمدوعجل فرجهم
|
|
| 131246 |
نام:
ابوالفضل کدئی
شهر:
گرگان.حسن ابادجلین
تاریخ:
4/9/2015 1:01:39 PM
کاربر مهمان
|
ای شهیدبازسلام سلام به روح پاکتان سلام به حوریانتان سلام به هیاهویتان دربهشت جاویدوسلام به همه انچه شمابه انهادرودمیفرستید.ای شهیدماکه مسیرراکورکورانه انتخاب کردیم ولی شماباچشم بصیرمسیررادرک کردیدوبه خداوندعالمین پیوستیدولی ماراه راهمواره بی بصیرادامه میدهیم ازشماتمنادارم راه راباگوشه ای ازبصیرتتان به مابچشانید.ای شهدا ای افلاکیان توروبه جون مادرمون زهراسلام الله علیهابرای مازمینیان دعافرمائید.
|
|
| 131245 |
نام:
شبنم
شهر:
بیله سوار
تاریخ:
4/9/2015 12:18:41 PM
کاربر مهمان
|
سلام گله دارم از خدا خدای که بزرگ ومهربان هست ولی باز گله دارم که چرا برایم ایگونه نوشت عزیزم را بگیرد پدرم چشمهایش هنوز جلو چشمهایم هس کاش منو میبردی مرگ پدرم رو نمیدیدم خدایا گله دارم از زمین زمان گله دارم فقط یه نگاه یه نظر به ما کن خیلی دلم پره احساس سوختن به اتش نیس اتش بگیر تا بدانی چه میکشم
|
|
| 131244 |
نام:
مرتضی
شهر:
تهران
تاریخ:
4/9/2015 11:36:51 AM
کاربر مهمان
|
خيانت انسان
يكى از خلفاء غلامى داشت كه سخت مورد توجه و علاقه خليفه بود و خليفه او را بسيار دوست داشت .
روزى ناگهان غلام بيمار شد و روز به روز بيمارى اش شدت بيشترى پيدا كرد، خليفه پزشكان را از سراسر كشور به پايتخت دعوت كرد تا غلام را معالجه كنند.
پزشكان آمدند و غلام را معاينه كردند و داروهاى مختلفى را به وى خورانيدند، اما غلام بهبود نيافت . روزى طبيبى به بالين غلام رفت و او را معاينه كرد و حدس زد كه بيمارى او بايد منشاء روحى و روانى داشته باشد. بنابر اين اطاق را خلوت كرد و از غلام پرسيد: چه حادثه اى اتفاق افتاده كه تو را به اين روز انداخته است .
غلام چند لحظه فكر كرد و عاقبت لب به سخن گشود و گفت : چند نفر از دشمنان سلطان مرا تحريك كردند كه در شراب او سم بريزم و خليفه را مسموم كنم .
من فريب پول آن ها را خوردم و در شراب خليفه سم ريختم و آن را به خليفه دادم . اتفاقا خليفه متوجه شد كه شراب به زهر آلوده است و آن را ننوشيد.
من منتظر بودم كه حاكم مرا به شدت كيفر و قصاص مى نمايد. امّا او نه تنها مرا مجازات نكرد، بلكه احسان و محبت خود را نسبت به من بيشتر نمود، به طورى كه من از شدت شرمسارى بيمار شدم . بيمارى من بيمارى شرمسارى و خجالت است . اين بيمارى درمان ندارد و تا وقتى كه نميرم ، خجالت زده باقى خواهم ماند.
و اى بر انسان ! و اى از روزى كه انسان ها بفهمند خداوند هميشه با او در كنار او بوده و تمام خيانت ها و گناهان و كارهاى زشتش را مى ديده اما بردبارى فرموده و بر احسان و انعامش مى افزوده و نعمت هايش را بيشتر ارزانى مى داشته است.
قلب سليم : ج 1، ص 136 آیت الله دستغیب
|
|
| 131243 |
نام:
فاطمه
شهر:
چه فرقی داره کجا باشم ؟؟؟
تاریخ:
4/9/2015 11:01:11 AM
کاربر مهمان
|
سلام روز همه دوستان به خیر .
آقا سید شما یه تمام نوشته های بچه های حرف دل آگاه ، مگه خدا نگفته که شهدا زنده اند .
با این حرفتون که گفتید من تکرار یک تنهاییم در چشم هایی که تمام چشم ها را دوست میدارد حال کردم ، ما بچه ها حرف دل و تنهاییمونو برا شمامینویسیم خواهشا به نام مهربونی مادرتون برا هممون دعا کنید ما نیاز به فرمانده هایی داریم مثل جوونای دوران جنگ مثل شما و حاج همت .
سلام امروزم به شما و حاج همت
راستی هدیه شهادت مبارکتون . التماس دعا
|
|
