اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
129952 |
نام:
Nateg
شهر:
اردبیل
تاریخ:
1/12/2015 3:58:40 PM
کاربر مهمان
|
به انتظار قدومت، دو ديده دوخته ام من به قفل بسته درها، خدا کند که بيايي دوباره روز گذشت و نيامدي تو وليکن براي لحظه فردا، خدا کند که بيايي
|
|
129951 |
نام:
منتظر
شهر:
حرم الله
تاریخ:
1/12/2015 1:40:07 PM
کاربر مهمان
|
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان داده ای مارا اللهم عجل لولیک الفرج......
|
|
129950 |
نام:
طاهره فرج پور
شهر:
نوشهر
تاریخ:
1/12/2015 12:36:17 PM
تاریخ ثبت نام: 1/12/2015
|
آسمان هم می بارد
چشم های من نیزمیبارد
برای شما.....
ای یاس پرپرم ای شهیدگمنام
|
|
129949 |
نام:
دلتنگ
شهر:
حرف ل
تاریخ:
1/12/2015 12:32:51 PM
کاربر مهمان
|
سلام خانم دلگیرازهمه خواهش میکنم این حرف رونزنیدچون واقعاخداشماهاروبیشترازماشهری هادوست داره من خودم یه حاجت ازخدادارم هنوزهم براورده نشده بیشترموقع هاباخداسراین موضوع قهرمیکنم دیگه ازخودم بدم میادکه اینقدرکم جنبه هستم این امتحان خداازشماست سعی کنیدسربلندازش بیایدبیرون واقعاشرایطتون سخته درکتون میکنم انشاالله خوشبخت بشین.
|
|
129948 |
نام:
بتول
شهر:
حکم اباد
تاریخ:
1/12/2015 11:26:52 AM
کاربر مهمان
|
بسمه تعالی
نمیدونم از کجا شروع کنم من فقط یک ارزوی بزرگ دارم اونم اینه که هر کی اینو میخونه برای فرج اقامون دعا کنه که هرچه زودتر ظهور کنه و مطلب دیگه اینه که هر کی هر مشکلی داره به حق اقامون مشکلش برطرف بشه برای من حقیر هم دعا کنید التماس دعا ارادتمند شما بتول
|
|
129947 |
نام:
فیصل
شهر:
افغانستان
تاریخ:
1/12/2015 10:31:58 AM
کاربر مهمان
|
شما میدانید که درافغانستان جنگ تحمیلی بالای مردم بیچاره جریان دارد چرا این ها خدواند را حاضر نمی بینند وجنگ وبرادر کشی را به راه میاندازند
|
|
129946 |
نام:
روستایی
شهر:
---
تاریخ:
1/12/2015 10:18:07 AM
کاربر مهمان
|
در جواب دلگیرم از همه عزیزدلم قبلش بگم منم خودم روستایی ام و دقیق میفهمم چی میگی نه اینکه میفهمم حتی تجربه کردم حرفاتو،من میفهمم ۱۴ ساعت زبون روزه تشنه توبیابون کار کردن یعنی چی، عزیز دلم وقتی تو با تمام سختی و فشار روزه میگیری در حالی که بعضی ها حتی نمیدونن روزه چیه پس تو عزیز شده خدایی، پس خدا حق داره تو رو دوست داشته باشه،حق داره فرق بذاره، اما عزیز دلم فرق گذاشتن خدا رو با فرق گذاشتن آدما مقایسه نکن،به این فکر کن که خدا بهتریناشو حسینشو خرج ما کرد، اگه ما سختی میکشیم تهش یه شیرینی هست که خدا ازما راضیه، عزیزم بخودش قسم خدا دوستت داره والا تو ناز ونعمت میزاشتت و بیخیالت میشد. نمیخوام شعار بدم ولی بخودش قسمم وقتی تو سختی عبادتش میکنی خدا عاشقت میشه شک نکن.
|
|
129945 |
نام:
corona.aria@gmail.com
شهر:
تاریخ:
1/12/2015 2:26:06 AM
کاربر مهمان
|
چی بگمکه هرچه بگم کم گفتم بعد از عمری درس خوندن و مدرک گرفتن و دو سال خدمت رفتن با هزار زحمت پدر و مادر الان افتاده ایم گوشه خونه بیکار هنوز دست توجیب پدر کارگر داریم نه میتونیم زن بستونیم نه هیچی. دیگه کارم به جایی رسیده که گازبان روستا مونم مسخره م میکنه همه نسل جدید های روستا نرسیده به دبیرستان ترک تحصیل می کنن. مریضی مزمنم که بهش اضافه کنی دیگه امیدی جز خدا نمی مونه. همه اونهایی که پارتی داشتن رفتن سر کار و دارن اروم زندگی شونو میکنن بعد سی سال من باید با دست خالی از کجا شروع کنم واقعا نمی دانم دیگه روان و اعصابی برام نمونده مو های سرم هر روز سپید تر میشن
|
|
129944 |
نام:
مجید
شهر:
تاریخ:
1/12/2015 1:46:22 AM
کاربر مهمان
|
سلام در پاسخ دلگیرم از همه من صحبت های شما رو خوندم می خوام نظر خودم رو بگم ولی چون یه مقدار طولانیه این جا نمیشه بیان کرد پس لطف کنید یه آدرس ایمیلی بذارید تا نظرم رو براتون بفرستم یا علی مدد
|
|
129943 |
نام:
یه نفر
شهر:
کره ی زمین
تاریخ:
1/12/2015 12:52:32 AM
کاربر مهمان
|
در جواب به شخصی که این مشخصات رو داره: نام: دلگیرم از همه شهر: روستایی تاریخ: 1/11/2015 4:28:51 PM یکشنبه، بیست و یکم دی ماه 1393 کاربر مهمان اولا خدات رو شکر کن که پدرت بالا سرته ،من که پدرمو رو از دست دادم و تشنه ی یه آغوش باز پدرانه هستم..دوما خداتو شکر کن که سرپناهی داری که خیلیا ندارن سومن خدا هر چیزی که داده یه نعمته و باید شکر گزارش بود و هر چی گرفته و نداده،یه حکمته که ما حتما حتما قرار نیست بفهمیمش،حضرت علی رو شنیدی که (یا سایر ائمه)سحر و افطار چطوری بودن؟؟؟اونوقت ادعای سختی داری؟؟؟تویه دشت کربلا رو نشنیدی که چه بلایی سرشون آوردن،یعنی از اونها هم سختیت بیشتر بوده؟؟؟؟منم بچه ی روستا هستم،کسانی رو میبینم که بیشتر از شما دارن خدمت میکنن و ککشون نمیگزه ....خداشون رو شکر میکنن....فردی رو میشناسم که مدرس دانشگاه هست،کاشور هم هست ،تنها رویه زمین کار میکنه،متاهله،خرج زن و بچه هاشو باید دربیاره،وام داره،زمینش هم کوچیک نست،شبها میرفت و تا ساعت 6 صبح آبیاری یک نفره و یا فوقش دو نفره اگه کسی تحمل میکرد اون شرایط رو....فرداش میومد خونه بعدش کلی گرفتاری دانشگاه رو سرش بود و هزاران کار و مشغله ی زندگی،...مدیریت گروهی از بچه های روستا رو به عهده داشت،در کنار مشکلات زیادی که هیچیش رو نمیشه گفت،فکر نمیکنم شما به پای اون شخص برسید.اون شخص با عشق به درس و اسلام داره زندگی میکنه و برای دکترا قراره امتحان بده اگه وقت بمونه براش.... در ضمن یه نکته باید بگم:شما که میگی فلان شدم و از این چیزا،،،خدا نظم و مقررات گذاشته،اگه پایبند به انها باشی ،زندگیت عالی میشه و اگه قید این مقررات رو بزنی فقط سرنوشتت رو خدا میدونه...اینکه معدت مشکل پیدا کرده،تقصیر خداست؟اینکه محصول مزرعت کم بشه تقصیر خداست؟چرا از قضا و قدرش استفاده ی درست نمیکنین که همچین حرفایی میزنین؟ یه مثال دیگه برات میزنم تا خوب برات روشن بشه،وضعیت خودت و سایر افراد مشابهت:"فردی رو میشناسم که روستایی،دامدار،کشاورز،محصل،در دوران تحصیل باید تنهایی میرفت به دامها میرسید،به مزرعه میرسید،درس میخواند در سن کمش و هنوز دانشگاه نرفته بود...پدرش رو مثل من از دست داده بود،مراقب مادر و خانواده و کلی کارای دیگه...کم نیاورد(این مهم بود و هست)ادامه داد و در یه رشته ی خوب دانشگاهی قبول شد و الان کمک جراحه و خرج مادرش و بقیه خانوادش رو میده....تفاوت رو احساس کردی؟؟؟بگرد اشکال کارت چیه؟ در ضمن شما دارید وجودتون رو هر لحظه از خدا میگیرین و تازه برای خدا تعیین تکلیف هم کینید!!!بجای اینکه خدا رو برای خدابودنش بپرستید دارین نوعی مبادله با خدا انجام میدین،به نظر خودتون کار جالبیه؟؟؟خانواده ی من هم مشکلات زیادی داشته که یکیش دلبستن به محصول یکی از دوره های گندم بود،کلی کار میخواستیم بکنیم باهاش...ولی سیل آمد و از زمین 2 هکتاریمون فقط به ارزش 300هزارتومن برداشت شدو پول هیچ چیزیش در نیامد،منم باید برم بگم خدایا قهر قهر تا قیامت؟؟؟؟اتفاقا اون سال تلنگر شد که زیاد به محصول چشم نداشته باشیم و کار دیگه ای کنیم...
|
|