اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 129732 |
نام:
شهر:
تاریخ:
1/2/2015 10:14:08 AM
کاربر مهمان
|
داستانروزی بهلول در حالی که داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردانش می گوید :
من امام صادق (ع) را قبول دارم اما در سه مورد با او کاملا مخالفم !
یک اینکه می گوید :خداوند دیده نمی شود پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد.
دوم می گوید :خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد.
سوم هم می گوید : انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد.
بهلول تا این سخنان را از استاد شنید فورا کلوخ بزرگی به دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد و آنرا شکافت !
استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند.
خلیفه گفت : ماجرا چیست؟
استاد گفت : داشتم به دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد و آنرا شکست !
بهلول پرسید : آیا تو درد را می بینی؟
گفت : نه
بهلول گفت : پس دردی وجود ندارد. ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد.
ثالثا : مگر نمی گویی انسانها از خود اختیار ندارند ؟
پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم
استاد دلایل بهلول دیوانه را شنید و خجل شد و از جای برخاست و رفت !!!
|
|
| 129731 |
نام:
حجت اله
شهر:
استان فارس .داراب
تاریخ:
1/2/2015 9:40:22 AM
کاربر مهمان
|
با سلام
من الان دقیقأ 4 ماه است که ازدواج کردم .و خدا را شکر خانم خیلی خوبی خدا نسیبم کرده و با تمام وجود بهش افتخار میکنم چون واقعأ پاک دامن و مقدس بوده و هست .و الان هم در حال حاضر دنبال شغل مناسبی هستم که اینو از خداوند و دعای خیر شما میطلبم .
خیلی دعا کنید که جوونها سروسامون بگیرنند .....
|
|
| 129730 |
نام:
حسین
شهر:
فیروزآبادفارس
تاریخ:
1/2/2015 7:15:56 AM
کاربر مهمان
|
بزرگان دین فرموده اند:وقتی وجودخداباورت بشه ،خداهم یه نقطه میزاره زیره باورت ویاورت میشه.
ازآن حضرت حاضرمیخواهم که همه ما رابه باور حقیقی وجودخدابرساند.تاکه این معرفت ها زمینه ظهور وفرج الهی رابرساند.
|
|
| 129729 |
نام:
مجید
شهر:
تاریخ:
1/2/2015 12:49:22 AM
کاربر مهمان
|
زهرچه غیر یار استغفرالله/زبودمستعار استغفرالله
دمی کان بگذردبی یادرویش/کزآندم بیشمار استغفرالله
زبان کان دم به یاد دوست نبود/زسرش الحضار. استغفرالله
سرآمد عمرویک ساعت زغفلت/نگشتم هوشیار استغفرالله
جوانی رفت وپیری هم سرآمد/نکردم هیچ کار استغفرالله
مثنوی طاقدیس
|
|
| 129728 |
نام:
میثم
شهر:
گلپایگان
تاریخ:
1/1/2015 11:04:45 PM
کاربر مهمان
|
اگر مجنون دل شوریده ای داشت دل لیلی ز او شوریده تر بود
.
.
.
.
.
.
شهدا شرمنده ایم
|
|
| 129727 |
نام:
خادم الشهدا
شهر:
تهران
تاریخ:
1/1/2015 11:00:09 PM
کاربر مهمان
|
سلام مدیر جرف دل ، خادم سید مرتضی
چطوری داداش؟
چرا انقد کامنتا دیر میاد رو صفحه؟
شده گاهی ی روز و نیم میگذره...
کمک نمیخای؟
:-)
|
|
| 129726 |
نام:
خادم الشهدا
شهر:
تهران
تاریخ:
1/1/2015 10:53:53 PM
کاربر مهمان
|
بسم رب الشهدا
سلام
بالم شکسته چاره ندارم دعا کنید
پژمرده شاخه های قرارم دعا کنید
احساس آشنایی من مانده در قفس
وامانده ای به پشت حصارم دعا کنید
از من گرفته اند حسودان مسیر عشق
دیگر کجا قدم بگذارم؟ دعا کنید
من خسته ام و از سفری دور میرسم
تا بشکفد دوباره قرارم دعا کنید
یاران صفا و تازگی باغتان کجاست
پژمرده شاخه های بهارم دعا کنید
التماس دعا
یاعلی
|
|
| 129725 |
نام:
شیدا
شهر:
مشهد
تاریخ:
1/1/2015 10:22:32 PM
کاربر مهمان
|
سلام حرف دلیهای محترم
خوبین خوشین .... بعداز مدتهای مدید اومدم و یه سر به حرفهای دلتون زدم
انشاله خدا حرفهای قشنگ دلتونو بشنوه .
منو نمیشناسین وآآآآای چقدر دوستای جدید اومدن ماشاالله حرف دلم چه طرفدار داره آخه کلبه آقا سیده دیگه
نمیدونم از دوستایی که میشناختمشون کی هست و کی نیس فقط دعا میکنم هر جای دنیا هستند دلشون شادو خدایی باشه خوب وخوش خوش باشن
برای شیدای حرف دل همگی دعا کنید
خدا یارویاورهمگیتون
التماااااااس دعا ........
|
|
| 129724 |
نام:
شهر:
تاریخ:
1/1/2015 9:12:47 PM
کاربر مهمان
|
سلام
خواهر بزرگوار"دختر آفتاب" مطمئنا همچین افرادی هم اونی نیستن که تو بخواهی. همه آدما سهم خودشون رو دارند پس از خدا یک سهم خوب بخواین.
|
|
| 129723 |
نام:
علی لطفی
شهر:
تکاب
تاریخ:
1/1/2015 9:02:54 PM
کاربر مهمان
|
سلام.من عاشق یکی شدم ه بعد4ماه اززندگیم رفت الان دوستام میگن ک با ی نفردیگه دوسته دلم داغونه هرکارمیکنم حتی بااینکه میگن منونخواسته نمیتونم فراموشش کنم.میشه راهنماییم کنید؟ازهمه چی افتادم دیگه زندگیم نمیگذره.
|
|
