هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
124842
نام: دوستدار خدا
شهر: میاندوآب
تاریخ: 4/22/2014 12:22:12 PM
کاربر مهمان
  دیروز شیطان را دیدم

در حوالی میدان بساطش را پهن کرده بود ، فریب می فروخت .

مردم دورش جمع شده بودند ، هیاهو می کردند ، هول می زدند

و بیشتر می خواستند .

توی بساطش همه چیز بود : غرور ، حرص ، دروغ ، جنایت و ...

هر کس چیزی میخرید و در ازایش چیزی می داد .

بعضی ها تکه ای از قلبشان را می دادند

و بعضی پاره ای از روحشان را ،

بعضی ایمانشان را می دادند و بعضی آزادگی اشان را .

شیطان می خندید و دهانش بوی گند جهنم می داد .

حالم را به هم می زد .

انگار ذهنم را خواند . موذیانه خندید و گفت :

من کاری به کسی ندارم ، فقط گوشه ای بساطم را پهن کرده ام

و آرام نجوا می کنم .

نه قیل و قال می کنم و نه کسی را مجبور می کنم چیزی از من بخرد

می بینی ! آدم ها خودشان دور من جمع شده اند .

آن وقت سرش را نزدیک تر آورد و گفت :

البته تو با اینها فرق می کنی .

تو زیرکی و مؤمن . زیرکی و ایمان آدم را نجات می دهد .

اینها ساده اند و گرسنه . در ازای هر چیزی فریب می خورند .

ساعت ها کنار بساطش نشستم تا اینکه چشمم

به جعبه ی " عبادت " افتاد که لا به لای چیزهای دیگر بود .

دور از چشم شیطان آن را برداشتم و توی جیبم گذاشتم .

با خودم گفتم : بگذار یک بار هم شده کسی ، چیزی از شیطان بدزدد .

به خانه آمدم و در کوچک جعبه ی " عبادت " را باز کردم .

توی آن اما جزء غرور چیزی نبود .

جعبه ی " عبادت " از دستم افتاد و غرور توی اتاق ریخت .

فریب خورده بودم ، فریب .

دستم را روی قلبم گذاشتم ، نبود !

فهمیدم که آن را کنار بساط شیطان جا گذاشتم .

تمام راه را دویدم . تمام راه لعنتش کردم . تمام راه خدا خدا کردم .

می خواستم " عبادت " دروغی اش را توی سرش بکوبم

و قلبم را پس بگیرم .

به میدان رسیدم ، شیطان اما نبود .

آن وقت نشستم و های های گریه کردم . اشک هایم که تمام شد .

بلند شدم تا بی دلی ام را با خود ببرم .

که صدایی شنیدم .... آری صدای قلبم بود

و همان جا بی اختیار به سجده افتادم و زمین را بوسیدم .

به شکرانه قلبی که پیدا شده بود .
124841
نام: زهرا
شهر: زنجان
تاریخ: 4/22/2014 12:11:47 PM
کاربر مهمان
 
یاهو


لطفی کن و
مرا از میان
بردار . . .


124840
نام: غریب
شهر: تنهایی
تاریخ: 4/22/2014 12:07:40 PM
کاربر مهمان
  ای خدا من چقدر پستم من چقدر زلیلم من چقدر بدم که تو جوابمو نمیدی ای خدا جان خدایا من که توبه کردم من که مدتهاست گفتی توبه کن کمکت میکنم مشکلاتتو حل میکنم نمیگم از اون موقع تا حالا مشکلی ازم حل نکردی کردی ممنونتم هستم هم ممنون تو هم ائمه وهم شهدا ولی خدا این هم حل کن هر روز یک بحث هر روز یه جنجال ای خدا همه چیز درست بشه این جنجالها هم میخوابه خدایا یا مرگمو برسون یا حاجتمو بهم بده ای خدا خودت میدونی که زندگیم در گرو این حاجتمه ای خدا نمیخوام دشمن شاد بشم خدایا خدایا خودت از اول درست کردی حالا هم باید درست کنی تا اخرش یا امام رضا از خودت خواستم که از زندگی که قبلا داشتم نجاتم بدی از اون زندگی رهام کنی خودت از اون زندگی که داشتم رهام کردی واینی هم هستم نصیبم کردی پس کمکم کن به دادم برس دستمو بگیر تورو به غریبیت قسم تورو به مادرت فاطمه زهرا قسم میدم کمکم کن خودت میدونی که دیگه نمیخوام مثل قبل باشه زندگیم وحسرت به دل باشم ووقتی از گذشته یادم میاد بدنم بلرزه خدایا یا امام رضا به خاطر مادرم به خاطر پدرم شده شما رو به کلمه مقدس مادر به کلمه مقدس پدر شمارو به این دو فرشته مهربون قسمتون میدم کمکم کنید ای خدا ای ائمه ای چهارده معصوم ای پنج تن ال عبا خواهش میکنم دیگه نمیدونم به چی قسمتون بدم وچطور ازتون بخوام که مشکلمو حل کنید وحاجتمو براورده کنید سید مرتضی ازت خواهش میکنم وساطتمو پیش خدا بکن پیش ائمه پیش مادرت فاطمه زهراکه دست خالی برنگرونند منو از در خونشون تو رو به جدت قسم میدم سید ای خدا برام معجزه کن ای خدا این همه زجر کشیدم بسمه تورو خدا معجزه کن برام توکه میدونی من به معجزه ات ایمان دارم ای خدااااااااااااااااااااااا

دوستان ازتون خواهش میکنم تمنا میکنم برام دعا کنید مشکلاتم حل بشه وزندگیم اونطوری که دوست دارم درست بشه وگرنه بمیرم بهتر از زنده بودنم هست ودشمن شاد شدنم
124839
نام: ارديبهشت
شهر: بهارستان يزدان
تاریخ: 4/22/2014 11:59:16 AM
کاربر مهمان
  دورود و سه صد بدرود

ميلادمان نزديك است
پس فرارسيدن روزهاي فرخنده و شاداب ميلادمان را به خودمان شادباش همي گفته
و از آن بالايي چيز ميزهايي خوب خوب بسي درميخواهيم باشد كه روا گردد.

آمين
اي عز و جل كه آن بالاهايي آن مرغ آمينت را ازين گذرگاه سرسبز درين ارديبهشت سرسبزتر پر همي ده


ميلادمان را از دوباره شادباش مي گوييم تا روزش فرا رسد...
124838
نام: آیه
شهر: مرداد سرد
تاریخ: 4/22/2014 11:40:15 AM
کاربر مهمان
  سلام به همه دوستان قدیمی وجدید
کسی نبود بهم روز زن را تبریک بگه وجای خالیش بیشتر از قبل باز هم نمایان شد اولین کادوی روز زن برام یه چادر مشکی خرید و گفت ببخشید که کمه انشاءالله بهترین هدیه را برات می گیرم اما نمی دونست خودش برای من بالاترین هدیه است همیشه وقتی به هم کادو می دادیم روی اون می نوشتیم (واسه ما جشن یا تولد یه بهونه است همیشه /که رو هدیه بنویسیم دلم از تو دور نمی شه)آره هدیه ها بهانه ای بودند برای یادآوری عشق جاویدان ما،سالهاست که رفته پس چرا نمی تونم فراموشش کنم؟مگه نمی گن خاک مرده سرده؟مگه نمی گن هرکه مرد بادش برد؟پس چرا هنوز واسم همون طراوت و تازگی را داره؟چرا هنوزم منتظرم برگرده؟چیزی تا مرز جنون فاصله ندارم خدایا کمکم کن...چرا نتونستم چرا نمی تونم باور کنم که دیگه نیست؟خدا دیگه بسه..خوهشاً کافیه خدایا خسته ام خسته خسته........

اصلاً اومده بودم یه چیز دیگه بگم اومده بودم مشورت کنم راستش بچه ها خیلی هاتون منو می شناسید موضوع مربوط به یه خانمیه که 11ساله ازدواج کرده ازدواجش هم موفق بوده یعنی در ظاهر مشکلی نداره این خانم قبل از ازدواج با پسری دوست بود به طوری که یه روز 4 ساعت تمام با این پسر دریک خانه بودند نمی خوام وارد جزئیات بشم بهر حال دختره ازدواج کرد ولی بعد ازدواج هم هنوز با پسره رابطه داشت بهش گفتم نکن کارت درست نیست شوهرت بفهمه بد میشه برات گفت از خدامه بفهمه و طلاقم بده من تا به (م) نرسم دست بردار نیستم دیگه من خیلی پیگیر ماجرا نبودم وبعد از تولد اولین فرزندش فکر کردم دیگه همه چیز تموم شده البته دورادور شنیده بودم که هنوز با م رابطه داره پیش خودم گفتم دروغه تا اینکه چند روز قبل ازم خواهش کرد اونو تا خونه شون ببرم که گوشیش را برداره گفت توی گوشیم پیام هست نمی خوام شوهرم ببینه گفتم تو هنوز آدم نشدی؟ گفت نه وقتی آدم می شم که به م برسم گفتم 2 تا بچه داری شوهرت سربراه و خوبه دیوونه نباش در جواب گفت من شوهرم را دوست دارم اما عاشقش نیستم من عاشق م هستم گفتم داری در حق شوهرت خیانت می کنی گناه می کنی گفت این همه گناه کردیم اینم روش ! دلم به حال شوهرش می سوزه که همیشه کار می کنه تا خانواده اش در رفاه باشند این خانم هم دست بردار نیست چون اگه درست شدنی بود توی این یازده سال درست میشد بچه ها به نظرتون باید چی کار کرد؟آخه خجالت کشیدم بپرسم رابطه اش با م در چه حده ولی مطمئنم فراتر از تلفن و پیام هست چون چند نفر بارها اونا را باهم دیدند خواستم ببینم کسی راه حلی به ذهنش می رسه؟

و از جناب سیف الدوله سوال کنم آیا من و امثال من که از ماجرا خبر داریم وظیفه ای در قبال این زن یا در قبال شوهرش نداریم؟
124837
نام: دوران معصومی
شهر: ارومیه
تاریخ: 4/22/2014 11:27:36 AM
کاربر مهمان
  آقا دوستتون دارم مث پدر خودم تو لب تر کن تا من جانم را فدایت کنم ...
124836
نام: دوستدار خدا
شهر: میاندوآب
تاریخ: 4/22/2014 11:10:49 AM
کاربر مهمان
  خدایا کسی اینجا به یادش نیست دنیا زیر چشماته
یه عمره یادمون رفته زمین دار مکافاته
فراموشم شده که گاهی من اینجا چه ها کردم
که روزی باید از اینجا بازم پیش توبرگردم
خدایا وقت برگشتن یه کم بامن مدارا کن
شنیدم گرمه آغوشت اگه میشه منم جاکن


محتاج دعای همتون هستم
124835
نام: یاس کبود علی
شهر: کربلا
تاریخ: 4/22/2014 10:41:49 AM
کاربر مهمان
  خدایا دلم میخواد از بندگان خاص تو باشم،خودت هوامو داشته باش
این روزا خیلی دل تنگم،دلم بدجوری هوای کربلا را کرده
یه بار بهت گفتم دلم شلمچه میخواد بهم دادی.امروز اومدم اینجا بهت بگم دلم کربلا میخواد آخه عادت کرده همه چی رو از تو بخواد
بچه ها برام دعا کنید..........................
124834
نام: رها
شهر: ۰۰۰
تاریخ: 4/22/2014 10:03:52 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان
تو رو خدا واسه یکی به اسم محسن دعا کنید آبروش داره میره بخاطر کاری که نکرده دعا کنید زنش برگرده این ماجرا به خوبی تموم بشه.
ممنون
124833
نام: خاطره
شهر: شيراز
تاریخ: 4/22/2014 9:38:06 AM
کاربر مهمان
  سلام
خيلي دلم هواي امام رضا كرده.امام رضا قربونت برم نگام كن ديگه آدم شدم دلم لك ميزنه واسه حرمت دلم ميخواد بيام روي اون دوتا پله اي كه جلو ضريحت وايسم تا ميتونم گريه كنم بهت بگم خيلي دوست دارم ببخشم.ميدونم باهام قهره كه قبولم نميكنه.برام دعا كنيد قبولم كنه
مشهديا رفتين حرم مارو يادتون نره

<<ابتدا <قبلی 12490 12489 12488 12487 12486 12485 12484 12483 12482 12481 12480 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=12485&mode=print