هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
120822
نام: رفیق
شهر: بی مرام
تاریخ: 12/8/2013 1:27:17 PM
کاربر مهمان
  سلام به تمام رفقای حرف دلی که دلشون یه وسعت تمام دنیاست، اما نمی دونم چرا اینجا که نوشته هرچه میخواهد دل تنگت بگو، فکر میکنند که دلشون تنگ و کوچیکه، که حرفشونا اینجا می نویسند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بگذریم رفیقم از شهر انتظار!!!!!!!!!تو که همیشه منتظری داداشم، چرا تابه حال نتونستی مشکلاتا انجام بدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خیلی خوبه که توکل را داری ، توسل را هم از دست ندادی، اما شاید صبرت را بهش اضافه نکردی در حالی که فکر می کنی مواد صبر بهش اضافه شده!!!!!!!!!!!!
120821
نام: نادر امینی
شهر:
تاریخ: 12/8/2013 12:51:50 PM
کاربر مهمان
  بی پلاکان
"چو ایران نباشد تن من مباد "
"بدین بوم وبر زنده یک تن مباد"
"چه خوش گفت فردوسی پاکزاد"
"که رحمت برآن تربت پاکباد"
اگر خواهی از مال وجان بگذری
همین به به ایمان کنی سروری
به دین وبه میهن فدا شو عزیز
به راه شهیدان روان شو عزیز
به گیتی بگستر صلای نماز
بنام بلند محمد بخوان تو نماز
به دین وبه دانش ره راست جوی
به گیتی درخرمی و سعادت بجوی
بنام حسین با ستم در ستیز
بنام حسین باش چون تیغ تیز
بیفکن بتان وشهان با درایت همی
بنا کن عدل وداد را با کیاست همی
بگستر بنام علی عدل ودین درجهان
بخوان نام زهرا بلند به بام جهان
بزی در جهان دردل خون وخاک
برون کن همه ترکش ازخون پاک
چو زیستن شود بی پلاک بی نشان
به رضوان دهند جای او با نشان
از این بی نشانان یکی فاطمه
که قبرش زچشمانمان گمشده
چنین زندگی بی سرو جان شدن
به راه میهن ودین در خون شدن
چنین زندگی درگذشتن زقیل وزقال
به آبرو در گذشتن زجان وزمال
تو ای زندگی با شلمچه همی زنده ام
توای زندگی باحلبچه ببستم حجله ام
تو ای زندگی گاز خردل بنوش
به درمان طفلان سردشت بکوش
در این زندگی رصاص پاینده شد
چو عطر خوش از ذوالفقار آکنده شد {کوی ذوالفقاری}
چو جریان داشت زندگی حین نبرد
ندای حسینی بپیچید در کوی سرد
بماندست ز آن روزگاران , پلاک
گهی هم مادران در غم یک پلاک
دریغا ازآن بی نشان مادری
که هست بی نشان گوهری
چو گم گشته شد در بقیع بی نشان
دمامدم بجستند زواراو یک نشان
همه منتظر بر جمال محمد نشان
چو آید برون از پس ابرها پرنشان
به هر کوی وبرزن نشان دارد او
به هررود ودریا گذر دارد او
120820
نام: سفيد
شهر: اميد
تاریخ: 12/8/2013 11:13:42 AM
کاربر مهمان
  سلام منم گداي فاطمه / انتظار ابجي گلم خوبي من بودم كه بهتون پيام دادم از استادتون بپرسين اسمم يادم رفته بود بنويسم ممنون ميشم اگه اين لطف رو درحقم كنين جواب سوالمرو بپرسين منتظر جوابتون هستم برام دعا كنين ممنون بابت زحمتي كه بهتون دادم.

سلام عطيه كربلا سلام خوبي برامون دعا كن خيلي به دعاتون خيلي احتياج دارم.
120819
نام: خاک پای مولا (عطیه)
شهر: کربلا
تاریخ: 12/8/2013 10:54:30 AM
کاربر مهمان
  باسلام وصلوات برمحمد وآل محمد
درودوسلام بردوستان واهالی حرف دل

عرض تسلیت دارم بمناسبت شهادت سه ساله ابی اباعبدالله الحسین
ملتمس دعاهای لحظه های آسمونی تون هستم


شقایق گفت با خنده ؛ نه تب دارم ، نه بیمارم
اگر سرخم چنان آتش ، حدیث دیگری دارم
گلی بودم به صحرایی ، نه با این رنگ و زیبایی
نبودم آن زمان هرگز ، نشان عشق و شیدایی
یکی از روزهایی ، که زمین تب دار و سوزان بود
و صحرا در عطش می سوخت ، تمام غنچه ها تشنه
و من بی تاب و خشکیده ، تنم در آتشی می سوخت
ز ره آمد یکی خسته ، به پایش خار بنشسته
و عشق از چهره اش پیدای پیدا بود
ز آنچه زیر لب می گفت : شنیدم ، سخت شیدا بود
نمی دانم چه بیماری به جان دلبرش
افتاده بود ، اما طبیبان گفته بودندش
اگر یک شاخه گل آرد ، ازآن نوعی که من بودم
بگیرند ریشه اش را ، بسوزانند
شود مرهم برای دلبرش ، آندم شفا یابد
چنانچه با خودش می گفت ، بسی کوه و بیابان را

بسی صحرای سوزان را ، به دنبال گلش بوده
و یک دم هم نیاسوده ، که افتاد چشم او ناگه به روی من
بدون لحظه ای تردید ، شتابان شد به سوی من

به آسانی مرا با ریشه از خاکم جدا کرد و
به ره افتاد و او می رفت ، و من در دست او بودم
و او هرلحظه سر را رو به بالاها
شکر می کرد ، پس از چندی
هوا چون کوره آتش ، زمین می سوخت
و دیگر داشت در دستش تمام ریشه ام می سوخت
به لب هایی که تاول داشت گفت : چه باید کرد؟

در این صحرا که آبی نیست
به جانم ، هیچ تابی نیست
اگر گل ریشه اش سوزد که وای بر من
برای دلبرم ، هرگز دوایی نیست

واز این گل که جایی نیست ، خودش هم تشنه بود اما
نمی فهمید حالش را ، چنان می رفت و
من در دست او بودم ، و حالا من تمام هست او بودم
دلم می سوخت ، اما راه پایان کو ؟
نه حتی آب ، نسیمی در بیابان کو ؟
و دیگر داشت در دستش تمام جان من می سوخت
که ناگه روی زانوهای خود خم شد ، دگر از صبر او کم شد
دلش لبریز ماتم شد ، کمی اندیشه کرد ، آنگه

مرا در گوشه ای از آن بیابان کاشت
نشست و سینه را با سنگ خارایی
زهم بشکافت ، زهم بشکافت

اما ! آه صدای قلب او گویی جهان را زیرو رو می کرد
زمین و آسمان را پشت و رو می کرد
و هر چیزی که هرجا بود ، با غم رو به رو می کرد
نمی دانم چه می گویم ؟ به جای آب ، خونش را
به من می داد و بر لب های او فریاد
بمان ای گل ، که تو تاج سرم هستی
دوای دلبرم هستی ، بمان ای گل
و من ماندم نشان عشق و شیدایی
و با این رنگ و زیبایی
و نام من شقایق شد
گل همیشه عاشق شد
120818
نام: منم گدای فاطمه
شهر: انتظار
تاریخ: 12/8/2013 10:52:02 AM
کاربر مهمان
 

"الــســلام ای یــاس خــوش بــوی حــســیــن(ع)"


در دفتر شعر کربلا این خاتون

عمریست به دردانه تخلص دارد

بالای ضریح او ملک بنوشته

در دادن حاجات تخصص دارد...

یا حضرت رقیه(س)، خانوم کوچولوی مهربونم با اون دستای کوچیک و نازنینتون از این گدای مادرتون فاطمه(س) دستگیری کنید...
120817
نام: o.k
شهر: a
تاریخ: 12/8/2013 10:18:53 AM
کاربر مهمان
  سرنوشتی دارم پر از خطوط سرگردان و مبهم،دلتنگ کسی هستم که روزی قرار بود همیشه دوستم داشته باشد...
اما حالا دلش هم برایم تنگ نمی شود!!!!!!....
120816
نام: بهار نارنج
شهر: ولایت عشق
تاریخ: 12/8/2013 9:41:58 AM
کاربر مهمان
  سلام
محض رضای خدا بعضیاتون تاکید میکنم بعضیاتون یعنی نه همه .پس جبهه گیری نشه به جاهای دیگه این سایت هم سر بزنین. مثل صفحه سخنرانی ها و با گوش دادن و تفکر به جواب سوالاتون برسین. اون عزیزی که میگه خدا از فلان چیز خبر نداره بره مقدرات الهی استاد پناهیانو تو همین سایت دانلود کنه گوش بده اونم نه برای جواب دادن یا ثابت کردن به کسی. فقط و فقط بخاطر خودش
120815
نام: وجود
شهر: ال عبا
تاریخ: 12/8/2013 9:33:09 AM
کاربر مهمان
  اَعوُذُ بِالله ِمِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ ** **** بِسمِ الله ِالرَّحمنِ الرَّحیمِ ****
***********************************
اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات الاحیاء منهم و الاموات
×××××××××××××××××××××××××××××××××××
اَلا اِنَّ فيهِ عِلمَ ما يَأتى و َالحَديثَ عَنِ المَاضى و َدَواءَ دائِكُم و نَظمِ ما بَينَكُم؛
آگاه باشيد كه دانش آينده، اخبار گذشته و درمان دردهايتان و نظم ميان شما در قرآن است
❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ * خـتـــم قـــرآن کـــریم حــرف دل ؛ نوبت سیزدهم* ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀❀ ❀ **********×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××
☁ جزء 2و1:حبیبه گرامی ازنیستی
☁ جزء3:بارش باران ازاسمان
☁ جزء4:صغراگرامی ازشیروان
☁ جزء5:حبیبه گرامی ازنیستی
☁ جزء6:یازرلوگرامی ازرامیان
☁ جزء7:حبیبه گرامی ازنیستی
☁ جزء8:بینام ونشان گرامی
.
.
.

☁ جزء29و30:سفیدگرامی ازامید

نکته:
این ختم به نیت براورده شدن حاجات وبخشش گناهان وتعجیل درطهوروفرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرج الشریف میباشد///
120814
نام: بازمانده
شهر: اصفهان
تاریخ: 12/8/2013 9:05:58 AM
کاربر مهمان
  سلام منم گدای فاطمه دوست خوبم من هرچی زنگ میزنم این حوزه هایی که گفتید خوابگاه ندارند البته معصومیه قم همش اشغاله.حوزه شاهین شهر که خوابگاه نداره و خوراسگان هم خوابگاهش مخصوص رشته اخلاقه.من فقه و اصول دوست دارم ولی خوابگاه گیرم نمیاد...نمیخام هم یه سال بخاطر پایان نامه سر درس نباشن. اینایی که گفتید برا پایان نامه خوبند. من باید کجا برم برا ثبت نام این اسم ها رو من اولین باره میشنوم/ممنون که کمکم میکنید
120813
نام: سارا
شهر: عجب شیر
تاریخ: 12/8/2013 7:58:52 AM
کاربر مهمان
  سلام

الهم صل علی محمد وال محمد

برای سلامتی وظهور آقامون

صلوات هدیه کنید
<<ابتدا <قبلی 12088 12087 12086 12085 12084 12083 12082 12081 12080 12079 12078 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=12083&mode=print