هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
12042
نام: گمنام
شهر: عشق آباد
تاریخ: 9/22/2005 7:16:33 AM
کاربر مهمان
 
به نام مهربان ترین مهربانان


*من*تو*او


من جنگیدم

تو تماشا کردی

او فرار کرد


من توی کرخه شنا کردم

تو به استخر سر پوشیده رفتی

او با اسکی روی آب مزاحم خواب ماهی ها شد


من با صدای آهنگران بزرگ شدم

تو در حمام از صدایت لذت بردی

او آخرین ترانه های لس آنجلسی را زمزمه کرد


من عکس مهدی باکری را قاب گرفتم

تو عکس بچه گربه های ملوس را از بازار قائم خریدی

او آلبوم جشن تولدهایش را ورق زد


من شربت صلواتی خوردم

تو کوکا کولا را سر کشیدی

او لیمو ترش را در گیلاس فشار داد


من زخمی شدم

تو نزدیک بود دلت بسوزد

او جای نیش پشه را خاراند


من لباس بیمارستان پوشیدم

تو جلوی آینه پیراهن تازه ات را نگاه کردی

او بدنبال مایوی امریکایی میدان محسنی را زیر پا گذاشت

من به اتاق عمل رفتم

تو چرت بعد از ظهرت را از دست ندادی

او دمر روی تخت افتاد و بالا آورد!


من به اقیانوسی از نور افتادم

تو زیر هالوزنها به تماشای ویترین ایستادی

او مه شکنهای بنزش را در تونل کندوان روشن کرد


من هنوز یک آرزوی بزرگ هستم

تو............!

او..................!

****************************

یا ارحم الراحمین
12041
نام: سميه
شهر: تهران
تاریخ: 9/22/2005 6:43:36 AM
کاربر مهمان
  ايا كار من درست مى شود
12040
نام: رضا
شهر: تهران
تاریخ: 9/22/2005 5:43:07 AM
کاربر مهمان
 
سلام

بی طاعت حق بهشت و رضوان مطلب

بی خاتم دین ملک سلیمان مطلب

گر منزلت هر دو جهان می خواهی

آزار دل هیچ مسلمان مطلب

التماس دعا
12039
نام: دیوانه
شهر: دلداده
تاریخ: 9/22/2005 5:40:41 AM
کاربر مهمان
  من در غربت چشمانم تنهایی موج می زند
این دل من در زیر پای سنگدل تنهایی شکسته
بی صدا تر از فریاد
سنگین تر از سکوت
یادت باشه که هر کلمه هزار معنی داره
12038
نام: مهدیه
شهر: تنکابن
تاریخ: 9/22/2005 5:38:10 AM
کاربر مهمان
  مثل اینکه ایام ولادت آقا سر امام رضا(ع) خیلی شلوغ بود تا اونجایی هم که پیداست بروبچه های سایت هم خیلیها مشهد بودن
از جمله خودم جای همه اونهایی که نبودن واقعا خالی.
از طرف همهتون زیارت کردم و به نیابت از همه بچه ها زیارتنامه و نمازخوندم
انشاالله که آقا قبول کنه
12037
نام: گمشده
شهر: دگرگون شده
تاریخ: 9/22/2005 5:31:02 AM
کاربر مهمان
  این دل دلتنگ
دلتنگیش به حد مرگ
داره قربانی تنهایی میشه
اما یک خدا داره اونی که تو سرخی غروبه
اونی که قشنگ تر از ماه بی پایان تر از هرچه نهر زلال
اونه که گم شده ها روپیدا کرده و
عشق ها رو اختراع کرده
پس به سمت هدا یت خدای عشق برو
و گمشده ها را در یاب


ع
12036
نام: مهدیه
شهر: تنکابن
تاریخ: 9/22/2005 5:27:34 AM
کاربر مهمان
  آقا سید محمد حسین زیارت قبول چراکم پیدایی ؟
********
بی قرارعزیز کم سر می زنی؟
************
پسر تنها! تو هم که هنوز نیومدی؟
**************
التماس دعا.امیدوارم من بیچاره رو هم که توی یک گوشه از این سایت دارم از بیانات ارزشمندتون بهره مند می شم از دعای خیر فراموش نکنید.
کارهام بدجوری داره به هم گره می خوره
12035
نام: مهدیه
شهر: تنکابن
تاریخ: 9/22/2005 5:14:39 AM
کاربر مهمان
  گویم سخنی که ملهم ایمان است
در وصف گلی که زیب هر بستان است
سید علی حسینی خامنه ای(رض)
سرحلقه عارفان و جانبازان است
************************************
مستی از چشم قشنگش پیداست
************
جانم فدای نام قشنگت خامنه ای(رض)

تقدیم به دوستداران آقا
12034
نام: ابوالفضل رحمت پناه
شهر: شميران
تاریخ: 9/22/2005 4:02:49 AM
کاربر مهمان
 

اي مردم باصفاي ايران
به خدا و قيامت ومرگ فكر كنيد
دست از كنايه ونفرت برداريد
خداوند حق است كه برانسانها نظارت دارد
هيچ ناحقي حق نمي شود وهيچ حقي ناحق نمي شود
بس اميد به پايدار دين مهدي (عج) پيدار باشيد
و نهصت پيامبران و امامان و معصومين را پايدار نگه داريد

هركسي از دين محمد (ص)(ع) حمايت كنند خدارا پيروي كرده است

هميشه يك چيز يادتان باشد هيچ چيزي را نديده باور نكنيد
از كشور هاي غربي ومنافقان و سياست مدارن غربي دور باشيد

كه قيامت نزديك است وديگر پشيماني سودي ندارد


بيايد همه بايك صدا پيرو خط امام پاشيم ونگذاريم هيچ ناكسي به اين دييار ضرري برساند
12033
نام: بانوی عشق
شهر: شهر غریبانه کوچه انتظار خونه ی سرگردونی اتاق عاشقان
تاریخ: 9/22/2005 3:54:18 AM
کاربر مهمان
  به نام انکه اشک را افرید تا سر زمین

بزرگ ترین سوال سرگردونی

بهترین آواز آواز مرگ

بهترین پاسخ سکوت

بدترین درد تنهایی

من خود بر اغوش تنهایی رفتم تنهایی را زنجیر بی کلید خود ساختم وتنها ترین نور را ناامیدی می دا نستم
تو بگو میشه چکاوک عشق را از عشقش جدا کرد نه نمیشه اما اونا من را از عشقم جدا کردن
ولی من از خدای سرنوشتم خواستم تا نگذارددو باره بر اغوش تاریکی روم
ولی او خودش من را بر اغوش تاریکی برد و خودش زنجیر بی کلید را بر دستانم انداخت
اما این خدای عشق بود که مرا از اغوش تاریکی ربود
وبه شهر عاشقان بردولی نمیدانم چراسرگردونی در سرم پیچید و دوباره به شهر غریبانه بر گشتم ولی در این جا کسی نمیفهمه که با سکوت باید حرف زد وبا گریه با ید درک کرد
ولی من بانوی عشق عاشقان را به فریاد عشق دعوت می سازم
<<ابتدا <قبلی 1210 1209 1208 1207 1206 1205 1204 1203 1202 1201 1200 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=1205&mode=print