هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
120472
نام: سوگند
شهر: امان از جدایی
تاریخ: 11/26/2013 9:19:00 AM
کاربر مهمان
 

یا بقیة الله ...







محرم هم آمد ولی یار ما نیامد.......

آقاجان بیا برای ما روضه بخوان.....

آقا تا کی بدون شما ....... تا کی روضه بدون صاحب روضه......

مولای من تاکی روضه ی تنهایی و گریه ی تنها

بیا برای این نوکرانت روضه بخوان........آقا بیا ببین که نوکرانت پیرهن سیاه را به تن کرده اند وبرای جدت عزا گرفته اند......

آقا بیا که در فراغت دل شکسته ایم ............

آقا بیا برایمان روضه بخوان ...

به امید اینکه این نامه ها و درخواست ها مثل نامه ها و درخواست و دعوت کوفیان نباشد

خدا ایمانی عطایمان کن که مثل کوفیان سفیر امام زمان را از سر دارالعماره بر زمین نیندازیم

خدا ایمانی عطایمان کن که منتظر واقعی امام زمان باشیم و دعوت کنند کاذب و سست ایمان نباشیم

چرا که سفیر حسین را کوفیان منتظر کشتند ...

خدا ایمانی عطایمان کن که یار واقعی سفیر امام زمان که امام خامنه ای هستن باشیم

واین پرچم را به دست مولایمان برسانیم.....انشالله







" بر ثانیه ثانیه ی ظهورش صلوات "
120471
نام: آرام
شهر: خوشبختی
تاریخ: 11/26/2013 9:17:50 AM
کاربر مهمان
  سسسسسسسسسسلامممممممممم به تمام دختر و پسرهای ناامید حرف دلی
چرا اینقدر ناامید وناراحتین یکمی به خودتون بیاین و ببینین چه ثانیه های زیبای زندگیتون دارین از دست میدین
از امروز صبح با یاعلی گفتن از رختخواب بلند بشین و به خدا بگین که امروز را میخوام با امید و شادی کاملی که تو درونم ایجاد میکنی سپری کنم چرا که به تو خدای خوبم ایمان کامل دارم و همچنین منتظر اتفاقات جالبی که تو سر راهم قرار میدی هستم .
(باور کنید این یه تجربه از سوی یک بنده افسرده که با شکستهای پی در پی هیچ انگیزه ای برای زندگی نداشت بود، که شخصا خودم هستم )
باور کنید دخترها با نا امیدی گره ی بختتون بسته میشه و همچنین شما پسرها با نا امیدی هیچکدوم از مشکلاتتون حل نمیشه
یکبار امتحان کنین قول میدم جواب کامل میده راستی ،در طول روز آهنگهای غمگین یا برنامه های غمگین تماشا نکنید و همچنین نزارید افکار منفی تون رو تمام اعضای بدنتون تسلط کامل پیدا کنه و همچنین کسایی که از طریق تلفن ممکن شما را ناراحت کنند بهتر برای یه مدت کوتاهی موبایلتون خاموش کنید .

120470
نام: نردبانی سوی خدا
شهر: شهر خدا
تاریخ: 11/26/2013 7:34:07 AM
کاربر مهمان
  سلام جناب هادی
بازم ببخشید انشالله مفید باشن مطالب دعاکنید ماهم شهدا بطلبن برا مناطق
انشاللله انشالله انشالله
یا علی التماس دعای فراوان
راستس دوستان ببخشید اگه سلاماتون بی جواب مونده
120469
نام: نردبانی سوی خدا
شهر: شهر خدا
تاریخ: 11/26/2013 7:27:15 AM
کاربر مهمان
  • « اوستا ! محمد كاری كرده كه گفتید دیگه نباید بیاد مغازه ؟! »
• « آقای جوكار ! بچه شما نیم ساعت قبل از اذان مسجده تا بعد از نماز. پنجشنبه و جمعه ها رو هم گذاشته برای شهدا و امام زمانش . شنبه عصر هم كه مراسم كانونه . »*
تازه فهمیدم كه تقصیر پسرم عشق امام حسین(ع)است و بس!

شهید محمد جوکار
120468
نام: نردبانی سوی خدا
شهر: شهر خدا
تاریخ: 11/26/2013 7:24:12 AM
کاربر مهمان
  شاید دانش آموزان فکر کنند که شهدای اون زمان فرق میکنه اونا خاص بودند از شهدای کانون رهپویان هم میزارم تا بدانن هران کسی که لیاقت شهادت داشته باشه در شهادت باز باز هست
چند وقت پیش تو ارتش یه نمایشگاه برای شهدای کانون زدیم
یکی از ارتشیا اومد و داشت عکسا رو میدید یهو دیدیم زد زیر گریه
برام خیلی عجیب بود که یه ارتشی با اون ابهت اینجوری گریه میکنه
گریه اش که آروم شد به من که تو نمایشگاه بودم گفت:
محمد دوستم بود یه دوست قدیمی
تا حالا این عکسشو ندیده بودم(همون عکسی که تو کفن هستن)
گفتم از شهید برامون بگو
گفت:
هیچ وقت تو عمرم از محمد ادم با معرفت تری ندیده بودم
قبلا همسایه بودیم چند سالی بود که خونمونو عوض کرده بودیم ولی هر چند وقت یه بار به محمد سر میزدم
میگفت:
محمد داخل یه مکانیکی کار میکرد کارشم خیلی خوب بود
یه بار یه مشکل برا ماشین من پیش اومد بردمش پیش محمد ، محمد درستش کرد و هنوز که هنوزه خراب نشده
یادمه همیشه از چند دقیقه قبل از اذون سریع دستاشو میشست(چون دستاش روغنی بودن و شستنش طول میکشید)و همیشه برا نماز اول وقت میرفت مسجد
من همیشه فکر میکردم اینایی که اینطوری از شهدا تعریف میکنن مبالغه میکنن ولی حالا که محمد شهید شده واقعا نمیدونم چه جوری حالاتشو بگم
محمد واقعا گل بود و هیچ وقت نمیشه تعریفش کرد.

شهید محمد جوکار
120467
نام: نردبانی سوی خدا
شهر: شهر خدا
تاریخ: 11/26/2013 7:19:56 AM
کاربر مهمان
  4پسر بچه شرور
پسربجه در محل به شرارت وشیطنت معروف بود.برای چندمین بار موتورگازی محمدرا ازکنار مغازه ی خیاطی برداشت وفرار کرد.محمد دنبالش دوید.اوهم از ترس، موتور راروی پای محمد انداخت وفرار کرد.خشم در صورت ودرد درپای محمد دویده بود.اندکی تامل کرد موتور را از زمین برداشت وبا خنده سری تکان دادباید برای پسر هم فکری میکرد.چند روز طول کشیداما عاقبت تلاشش نتیجه داد وان پسر بچه هم مثل خیلی از بچه های محل کتابی را از خیاطی محمد امانت گرفت وبا شادی از مغازه ی او خارج شد.
اینم براشهید اسلامی نسب هست
120466
نام: نردبانی سوی خدا
شهر: شهر خدا
تاریخ: 11/26/2013 7:16:09 AM
کاربر مهمان
  السلام علیک یا فاطمه الزهرا س
روایت هایی از سردار رشید اسلام شهید محمد اسلامی نسب
امانت دار:
محمد هنوز لذت پدر داشتن را نچشیده بود که درد یتیمی را چشیدوخیلی زود با سختی های روزگار دست وپنجه نرم کرد.اولین تصمیم مردانه اش را در نوجوانی گرفت مهاجرت به شیراز.
ازنوجوانی در خیاطی کار می کرد.یک روز صاحب کارش امد درخانه ما.با خودم گفتم حتما برای شکایت از محمد امده.اما با خوشرویی گفت: اجازه بدهید محمد شب وروز پیش ما باشد.کمی مکث کرد با اطمینان از حرفش ادامه داد:من تا به حال کسی را به ایمان وصداقت محمد ندیده ام.بعد ها فهمیدم برای امتحان کردن محمد ،چند شب مقدار زیادی پول را در مغازه جا می گذاشته وهر صبح محمد پول ها را بی کم وکاست به او تحویل می داده است
.....................................................
3خیاط فرهنگی
ازخصوصیات بارز ومنحصر به فرد محمد دغدغه اش در تربیت نسل نوجوان بود مسئله ای که ان زمان کمتربه ان پرداخته می شد.قبل از انقلاب،بچه های مستعد محله ی استانه را جذب خود می کرد وبرایشان کلاس های فرهنگی وقرانی می گذاشت یا تئاتر اجرا می کرد.یکی از کارهای دیگرش تهیه کتاب های مفید برای امانت دادن به این بچه ها بود.مغازه خیاطی اش یک جورایی کتابخانه هم بود.این مسئله حتی زمان جنگ ادامه داشت .هر وقت به مرخصی می امد برای بچه هااردو یا مسابقات فرهنگی _ورزشی ترتیب می داد همین بچه ها که بزرگ شدند،بازو های کار امدی برای ایران در جنگ وبعد ازان شدند.عده ای از همین شاگردان،در کلاس ایثار نمره ی ممتاز گرفتند ومهر شهادت پای کارنامه زندگیشان خورد
120465
نام: نردبانی سوی خدا
شهر: شهر خدا
تاریخ: 11/26/2013 7:13:22 AM
کاربر مهمان
  السلام علیک یا فاطمه الزهرا س
روایت هایی از سردار رشید اسلام شهید محمد اسلامی نسب
در یک نگاه:
محمد اسلامی نسب
تولد:28/11/1333_داراب/لایزنگان
تحصیلات: حوزوی
حرفه قبل از جنگ خیاط
اخرین مسولیت :فرمانده ی گردان امام رضا (ع)
شهادت:4/10/1365_شلمچه کربلای 4

سلام دوستان حرف دل
سلام به اقای هادی از کانال کمیل
این پستها قبلا گذاشته مجدداً میزارم انشالله به کارتون بیاد وانشالله مارو از دعای خیرتون بی نصیب نزارید
یاعلی

120464
نام: معصومه
شهر: یک گوشه این دنیای خراب
تاریخ: 11/26/2013 1:27:01 AM
کاربر مهمان
  سلام شهید راست قامت ، خیلی دلم تنگ شده برای روزا و ماههاو سالهای اول انقلاب جنگ چقدر همه چیز پاک وبی ریا بود خیلیا مثل شما خونشونو دادن تااسلام و انقلاب پا برجا بماند .اما حالا چی اکثرافراموش کردند برای چی انقلاب کردیم .برای مال وجاه ومقام با توسل های دروغین و رنگ ولعاب های مذهبی ، حق رو میبینند اما سکوت می کنند.
چرا که بقول خودشان ،ناحق پارتی دارد ،دمش به جائی بنده و..... منم که تحمل نداشتم و دمم به جائی بند نبود امسال از ۴ سال خدمت باقی مانده گذشتم وبا همه عشقی که به خدمت در کسوت معلمی داشتم و فقط به جرم خالصانه کار کردنم و با وجود توان فعالیت بالا خونه نشین شدم و هر روز به امید اینکه شما شاهدید و دعا می کنید آقامون، اماممون روحی فداه بیاد و ما را از این سردرگمی نجات بده. ترو خدا دعاکنید خدا وند شما را با امام حسین و یارانش مشهور نماید.
120463
نام: راستین
شهر: حرف دل
تاریخ: 11/26/2013 12:36:39 AM
کاربر مهمان
  سلام.
دلم براتون تنگ شده.نمیدونم چند وقته نیستم اما امیدوارم از یادتون نرفته باشم و از لیست کسانی که براشون دعا میکنید حذفم نکرده باشید.
شب بخیر
<<ابتدا <قبلی 12053 12052 12051 12050 12049 12048 12047 12046 12045 12044 12043 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=12048&mode=print