هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
120382
نام: غریب
شهر: تنهایی
تاریخ: 11/23/2013 10:39:30 AM
کاربر مهمان
  سلام اقای سیف الدوله من ازتون دوتا سوال پرسیدم ولی هنوز جوابشو ندادید میشه زودتر بگید چون مورد دوم خیلی ضروریه جوابش برام ممنونم از لطفتون
=================================

سلام پیام محرم

درد دلتونو خوندم از این موارد در اطرف همه ما هست متاسفانه که از محرم فقط سینه زنی وهیئت بچه هامون میدونن ولی از همونا بپرسی تو کربلا چی گذشت هیچ نمیدونند

هستند کسانی که هنوز بچه هاشون ندیدند در خونشون سجاده پهن بشه ونماز بخونند ویا بگن بیا نماز یادت بدیم

هستند کسانی که میگی همچین کاری باید بکنی وبگن خودمون میدونیم ولی ولی انجام نمیدن فقط به قول معروف خودشونو عالمه دهر میدونن واز همه جا با خبر

نمیدونم این ادما رو چطور باید تصحیح بشن

خداخیرتون بده که این کارو کردین به نظر من میتونید نماز جمعه برگزار کنید تا بچه ها شرکت کنند وتوی هر جلسه ویا هر روز هفته رو اختصاص بدید به یکی از معصومین ودر مورد زندگیشون صحبت کنید واز بچه ها بخواهید هر چی متوجه شدند در قالب نقاشی وروزنامه دیواری در بیارن ویک جایزه هم تعلق بدهید که تشویق بشن بچه ها

انشالله موفق باشید
120381
نام: من
شهر: خودم
تاریخ: 11/23/2013 10:07:40 AM
کاربر مهمان
  خودم!!!
ترسیده بود،
آروم بغلش کردم. باهاش حرف زدم.بغض کرده بودم، ولی... من گریه کردم و اون گوش میداد
بهش امید دادم. یه قول بهش دادم که می دونم عملی میشه
بهش گفتم تا آخر دنیا باهات میمونم. هواتو دارم
فقط تو هم بهم انرژی بده.

من و خودم خیلی با هم حرف زدیم. من وخودم داشتیم تنها می شدیم. بعدش فهمیدیم همدیگه رو داریم. تازه خدا هم هست. سه تا وجود!
پس نمیشه که بگم تنهام

خودم خیلی ترسیده. همش پکره! ولی چه میشه کرد. میدونم عادت میکنیم مثل همه ی عادتهای دیگه!
ولی من به خودم نامردی نمی کنم، هر قولی که بهش بدم عملی می کنم.
به خودم قول دادم سربلندش کنم.
به خودم قول داد افسار امور رو دست خودم بگیرم تا دست نامردای روزگار نیافته
به خودم قول دادم خیلی خیلی خیلی دوستش داشته باشم
خودم خندید.آخه تاحالا هیچکس دوستش نداشته بود. نمیدونم خودم اشکهای منو میدید یا نه . دلم برای خودم سوخت .

حالا دیگه صبحه!
یه جای دلم درد میکنه! یه جایی که نمی دونم کجاست. حال دلم خوب نیست. حال خودم خرابه! خودم داره گریه می کنه. من فقط از حال خودم ناراحتم. اینطرفا بیمارستان برای (خودم) ها درست نکردن. خیلی بده.
خودم با هیچ دارویی حالش خوب نمیشه. فقط باید به این درد جدیدش عادت کنه. طول میکشه.
خودم تنهاست. هرچقدرم بهش میگم: غصه نخور همراهتم آروم نمیشه، ولی عادت میکنه می دونم.
خودم! خوب شو! بدون منم از غمت، غمگینم با همه ی وجودم!
120380
نام: حامد حاج عبدالباقی
شهر: کربلا
تاریخ: 11/23/2013 9:20:12 AM
کاربر مهمان
  بسم الله

قال علی (ع):

الهی کفی بی عزا ان اکون لک عبدا
وکفی بی فخرا ان تکون لی ربا
انت کما احب فجعلنی کما تحب
خدایا در عزت من این بس که بنده توام
و بر فخر من این کافی است که تو پروردگار منی
تو آنگونه ای که من می خواهم پس مرا آنگونه قرار ده که خود می خواهی.
120379
نام: محمدی
شهر: شهرزیبایی ها
تاریخ: 11/23/2013 9:06:54 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان و سلام خواهرم صبرعزیز که آدرس اون مسابقه رو نوشتی ، تلاش می کنم بتونم کاری در خور داشته باشم ؛ من شخصا اسم نوشته هامو شعرنمی گذارم اما نوشتن رو دوست دارم و تقریبامنو در نزدیکی به خدایاری می کنه . بازهم انشاالله به وبلاگتون میام هرچند کارها ی روزمره ام زیاده وتقریبا 24 ساعت برام کمه اما شکر و تلاش می کنم بیام . شکر خدادر این اوج کارهانوشتن یه رمان رو برای اولین بارشروع کرده ام ؛ هرچند کارخیلی کند پیش می ره اما چون کاریست مورد علاقه ی من و آرام بخشی خاصی برای دلم داره ؛ طوری که حتی بیماری هامو هم از یاد می برم تمام سعیمو دارم که ادامش بده . برای دل همه ی دلسوخته ها خصوصا آقامحمدچیزی در وادی حسرت که پدر جانبازشون خیلی اونهارو اذیت می کنه از صمیم قلبم دعا می کنم واین نکته رو دوست دارم ایشون بدونند که مطمئن باشید خدابه شماو مادرگرامیتون توجه ویژه داره و حتم بدونید این مصائب از نگاه خداوند دورنمی مونه در ضمن در مورد بیماری های پدرتون هم بدنیست باآسایشگاه جانبازان و حال وخیم ایشون صحبت کنید و بگید که باوضع بحرانی مالیتون و رفتارهای تخریبی ایشون دیگه توانی برای کنترل و پرستاری ایشون ندارید و مدارک پزشکی ایشونو که دال بر مشکلات روانی ایشونه رو هم ضمیمه ی نامتون کنید انشاالله مؤثرباشه و گوشه ای از رنجهاتون التیام پیداکنه درمورد مشکلات مالی هم حتم دارم اگه مدارکتون کامل باشه و از تلاش برای رسیدن به حقوق حقه تون خسته نشید وضع زندگی روزهای پرخنده شو به شما و مادر بزرگوارتون نشون بده و شمابااین خبرمسرت بخش که : بازآمد به چمن بلبل خوش الحان ؛ شادم ؛ مارو هم شادکنید .ودراینجافکر می کنم واجبه به دوستان باتقوایم در این خونه ی آسید اطلاع بدم : بادعاهای روشن و قلبی شمابزرگواران قسمتی از دلتنگی های من و خونه وادم واحیای آبرویی که با پستی تمام دون صفتان تلاش داشتند اونو نابود کنند ؛ احیا شد و من کمی از رنجهایم کاسته و بعد از سه سال..... اینک کمی دلم آرامه و حتم بدونید در این مدت بیشترازخودم برای دل مولامون (عج) و آرامش و رسیدن به موفقیت شما مهربانان دعا کردم و ختم برداشته و نزد خدا زاری کردم ؛ بازهم مطمئن باشید دلهای همیشه باذکر حضرتش نورانی را اولین ذکرم بعدازدعابرای طلوع ارباب(عج) خواهم داشت . اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصروالحفظ قائداناالخامنه ای
120378
نام:
شهر:
تاریخ: 11/23/2013 7:58:38 AM
کاربر مهمان
  خدايا
چه سكوت محضي ميشود دنيا
اگر
هر كس به اندازه صداقتش حرف بزند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
120377
نام:
شهر:
تاریخ: 11/23/2013 7:51:37 AM
کاربر مهمان
  شب، شبِ اشک و تماشاست اگر بگذارند
لحظه ها با تو چه زیباست اگر بگذارند
فکر یک لحظه بدون تو شدن کابوس است
با تو هر ثانیه رؤیاست اگر بگذارند
مثل قدّش، قدمش، لحن پیمبر وارش
روی فرزند تو زیباست اگر بگذارند
غنچه آخر چقدر آب مگر می خواهد؟
عمر طفل تو به دنیاست اگر بگذارند
ساقیَت رفته و ای کاش که او برگردد
مشک او حامل دریاست اگر بگذارند
آب مال خودشان چشم همه دل واپس
خیمه ها تشنه ی سقّاست اگر بگذارند
قامتش اوج قیام است قیامت کرده ست
قد سقّای تو رعناست اگر بگذارند
سنگ ها در سخنت هم¬نفس هلهله ها
لحن قرآن تو گیراست اگر بگذارند
تشنه ای، آه! وَ دارد لب تو می سوزد
آب مهریه ی زهراست اگر بگذارند
بر دل مضطرب و منتظر خواهر تو
یک نگاه تو تسلّاست اگر بگذارند
آمد از سمت حرم گریه کنان عبدالله
مجتبای تو همین جاست اگر بگذارند
رفتی و دختر تو زمزمه دارد که کفن
کهنه پیراهن باباست اگر بگذارند
سیّد محمّدرضا شرافت
120376
نام:
شهر:
تاریخ: 11/23/2013 7:50:48 AM
کاربر مهمان
  يا الله
امروز كاروان اسرا به سوي شام سفر آغاز مي كند
خدايا اين سفر با دل زينب س با رقيه س سه ساله چه ها كه مي كند

خدايا
امان از دل زينب س
مارايت الا جميلا
همه عزيزانم فداي دل زينب س

آجرك الله يا بقيه الله
آقا جان
از امروز شما نيز با كاروان اسرا منزل به منزل مي رويد
بميرم براي شما آقا جان كه هر سال هر ماه هر لحظه با چشمان مهربانتان به نظاره مي نشينيد مسلخ عشق و اسارت عشاق را
آقا جان
التماس دعاي فرج
يا زينب س
120375
نام:
شهر:
تاریخ: 11/23/2013 7:35:03 AM
کاربر مهمان
  ياالله يا ثارالله آجرك الله يا بقيه الله
پاهایم لرزید
زیارت عاشورا را خوانده ای !؟
دو دسته عبارت دارد ...
سلام است و لعن
یعنی جامعه هم دو دسته دارد: مورد سلام اهل بیت و مورد لعن ایشان
ابنجا هیچ وسطی ندارد
و در نتیجه عاقبت جامعه هم دو دسته دارد بهشت و جهنم
و اینجا هم هیچ وسطی ندارد
آنکه در دستگاه حسین (ع) نیست هرکجا باشد در دستگاه یزید است
و امام صادق در زیارت عاشورا آنها را هم لعن کرده است
راستی! من در دستگاه امام زمان خود هستم؟ نکند من نیز...
پاهایم لرزید...
راستی نکند من از همان مردمانی باشم
که سرگرم زندگی
حسین زمانم را به قتلگاه می برند
امام معصوم گفت که مختار شهید شد
دل ما را نیز شاد کرد، اما حق امام زمان خود را ادا نکرد ...
حق امام چیست..!؟ وظیفه چیست؟
يا مهدي عج
120374
نام: سیف الدوله
شهر: قدس
تاریخ: 11/23/2013 6:22:38 AM
کاربر مهمان
  سلام

انشاالله هدایایی که قول دادم همه را به نیت دوستان ادا میکنم!

ما را از دعای خیرتان فراموش نکنید!

خدا حافظ همه حرف دلیها باشد!

اللهم عجل لولیک الفرج و احفظ قائدنا الامام خامنه ای مد ظله العالی
120373
نام: سلطان
شهر: غم
تاریخ: 11/23/2013 12:35:43 AM
کاربر مهمان
  غعخفلغیث8گج-/عاللبث875قفیطظث2ت3نئنتل
حرف دل منه که کسی نمی فهمه
<<ابتدا <قبلی 12044 12043 12042 12041 12040 12039 12038 12037 12036 12035 12034 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=12039&mode=print