هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
120092
نام: صغرا
شهر: شیروان
تاریخ: 11/16/2013 11:10:05 AM
کاربر مهمان
  آیا کسی هست حسین را یاری کند؟
رقیه حسین در خیمه گاه چشم انتظار
علی اصغرش در بغل تشنه آب
ابوالفضل عباس علمدار کربلا
شتابان سوی چشمه فرات
مشک پر از آب و ابولفضل عباس با دست بریده
ذوالجناح شتابان سوی خیمه گاه
که عباس آب ننوشیده مشک بر دهان گرفته
آیا کسی هست عباس را یاری کند مشک آب را بیاورد؟
عباس جان در بدن ندارد مشک بر دهان گرفته است که علی اصغرش تشنه نماند
وای خدای من مشک تیر باران شد و عباس نقش بر زمین ،دیگر توان ندارد
آیا کسی هست حسین را یاری کند؟
120091
نام: حامد حاج عبدالباقی
شهر: کربلا
تاریخ: 11/16/2013 10:54:51 AM
کاربر مهمان
  بسم الله




متن کامل زیارت عاشورا




اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خِيَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِيَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ و َابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ

سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى برگزيده خدا و فرزند برگزيده اش سلام بر تو اى فرزند امير مؤ منان و فرزند آقاى اوصياء



*- اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ

سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانيان سلام بر تو اى که خدا خونخواهيش کند و فرزند چنين کسى و اى کشته اى که انتقام کشته گانت نگرفتى







*- اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكُمْ مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ

سلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر شما همگى از جانب من سلام خدا باد هميشه تا من برجايم و برجا است شب و روز




*- يا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَ عَلى جَميعِ اَهْل ِالاِْسْلامِ

اى ابا عبداللّه براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظيم گشت مصيبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام




*- و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصيبَتُكَ فِى السَّمواتِ عَلى جَميعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ اَهْلَ الْبَيْتِ

و گران و عظيم گشت مصيبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ريختند شالوده ستم و بيدادگرى را بر شما خاندان




*- وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ و َاَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فيها

و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبه هائى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود




*- و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِكُمْ

و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنانكه تهيه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند




*- بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِياَّئِهِم

بيزارى جويم بسوى خدا و بسوى شما از ايشان و از پيروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان




*- يا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ

اى اباعبداللّه من تسليمم و در صلحم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قيامت




*- وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَيَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ

و خدا لعنت کند خاندان زياد و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى اميه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زياد) را




*- وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِ
120090
نام: ارحمی
شهر: تبریز
تاریخ: 11/16/2013 10:49:48 AM
کاربر مهمان
 
استاد :

اگر برای امام حسین (علیه السلام ) مفتی کار نکنی

خدا وادارت می کند برای یزید (لعنت خدا بر او باد ) مفتی کار کنی
If you do not work for Imam Hussain(PeaceGod be upon him) free
God Makes you that you do work for Yazid(Allah's curse beon him.) free

یا امام حسین ( علیه السلام)
تا تو زمین سجده ای

سر به هوا نمی شوم!


http://adytum.loxblog.com
120089
نام: وجود
شهر: ال عبا
تاریخ: 11/16/2013 10:49:13 AM
کاربر مهمان
  هوالحق
السلام علیک یااباعبدالله
سلام برسیدمرتضی وخاک پای مولاوسلامی خدمت اهالی حرف دل
و مدیریت محترم ، ایام حزن و اندوه اهل بیت (ع) را تسلیت می گم و از همگی التماس دعا دارم...سلام برجناب سیف الدوله بخاطرروضه تون تشکرواجرتون باعلمدارکربلاانشائ الله به حرمت اقاابالفضل العباس علیه السلام که کربلایی شده باشید ودستتون روبه ضریح اقابرسونن...مطمئنم کربلایی شدیدالتماس دعا
شهدارویادکنیدحتی بایک صلوات
120088
نام: سوگند
شهر: امان از جدایی
تاریخ: 11/16/2013 10:46:31 AM
کاربر مهمان
 

امان از دل زینب ...






خوبان خیمه ی سبز شهید آوینی جمیعا سلام علیکم ...

عزاداری هاتون قبول و اجرتون با خانوم حضرت زهرا "س" ...









" یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجة "









120087
نام: حامد حاج عبدالباقی
شهر: کربلا
تاریخ: 11/16/2013 10:21:32 AM
کاربر مهمان
 
بسم الله


شعری از اقبال لاهوری


آدمی اندر جهان هفت رنگ
هر زمان گرم فغان مانند چنگ
آرزوی هم نفس می سوزدش
ناله های دل نواز آموزدش
لیکن این عالم که از آب و گل است
کی توان گفتن که دارای دل است
بحر و دشت و کوه و که خاموش و کر
آسمان و مهر و مه خاموش و کر
گرچه بر گردون هجوم اختر است
هر یکی از دیگری تنها تر است
هر یکی مانند ، بیچاره ایست
در فضای نیلگون آواره ایست
کاروان برگ سفر ناکرده ساز
بیکران افلاک و شب ها دیر یاز
این جهان صید است و صیادیم ما
یا اسیر رفته از یادیم ما
زار نالیدم صدائی برنخاست
هم نفس فرزند آدم را کجاست
دیده ام روز جهان چار سوی
آنکه نورش بر فروزد کاخ و کوی
از رم سیاره ئی او را وجود
نیست الا اینکه گوئی رفت و بود
ای خوش آن روزی که از ایام نیست
صبح او را نیمروز و شام نیست
روشن از نورش اگر گردد روان
صوت را چون رنگ دیدن میتوان
غیب ها از تاب او گردد حضور
نوبت او لایزال و بی مرور
ای خدا روزی کن آن روزی مرا
وارهان زین روز بی سوزی مرا
آیهٔ تسخیر اندر شأن کیست؟
این سپهر نیلگون حیران کیست؟
رازدان علم الاسما که بود
مست آن ساقی و آن صهبا که بود
برگزیدی از همه عالم کرا؟
کردی از راز درون محرم کرا؟
ای ترا تیری که ما را سینه سفت
حرف از «ادعونی» که گفت و با که گفت؟
روی تو ایمان من قرآن من
جلوه ئی داری دریغ از جان من
از زیان صد شعاع آفتاب
کم نمیگردد متاع آفتاب
عصر حاضر را خرد زنجیر پاست
جان بیتابی که من دارم کجاست؟
عمر ها بر خویش می پیچد وجود
تا یکی بیتاب جان آید فرود
گر نرنجی این زمین شوره زار
نیست تخم آرزو را سازگار
از درون این گل بی حاصلی
بس غنیمت دان اگر روید دلی
تو مهی اندر شبستانم گذر
یک زمان بی نوری جانم نگر
شعله را پرهیز از خاشاک چیست؟
برق را از برفتادن باک چیست؟
زیستم تا زیستم اندر فراق
وانما آنسوی این نیلی رواق
بسته در ها را برویم باز کن
خاک را با قدسیان همراز کن
آتشی در سینهٔ من برفروز
عود را بگذار و هیزم را بسوز
باز بر آتش بنه عود مرا
در جهان آشفته کن دود مرا
آتش پیمانهٔ من تیز کن
با تغافل یک نگه آمیز کن
ما ترا جوئیم و تو از دیده دور
نی غلط ، ما کور و تو اندر حضور
یا گشا این پردهٔ اسرار را
یا بگیر این جان بی دیدار را
نخل فکرم ناامید از برگ و بر
یا تبر بفرست یا باد سحر
عقل دادی هم جنونی ده مرا
ره به جذب اندرونی ده مرا
علم در اندیشه می گیرد مقام
عشق را کاشانه قلب لاینام
علم تا از عشق برخودار نیست
جز تماشا خانهٔ افکار نیست
این تماشا خانه سحر سامری است
علم بی روح القدس افسونگری است
بی تجلی مرد دانا ره نبرد
از لکد کوب خیال خویش مرد
بی تجلی زندگی رنجوری است
عقل مهجوری و دین مجبوری است
این جهان کوه و دشت و بحر و بر
ما نظر خواهیم و او گوید خبر
منزلی بخش ای دل آواره را
باز ده با ماه این مهپاره را
گرچه از خاکم نروید جز کلام
حرف مهجوری نمی گردد تمام
زیر گردون خویش را یابم غریب
ز آنسوی گردون بگو «انی قریب»
تا مثال مهر و مه گردد غروب
این جهات و این شمال و این جنوب
از طلسم دوش و فردا بگذرم
از مه و مهر و ثریا بگذرم
تو فروغ جاودان ما چون شرار
یک دو دم داریم و آن هم مستعار
ای تو نشناسی نزاع مرگ و زیست
رشک بر یزدان برد این بنده کیست
بندهٔ آفاق گیر و ناصبور
نی غیاب او را خوش آید نی حضور
آنیم من جاودانی کن مرا
از زمینی آسمانی کن مرا
ضبط در گفتار و کرداری بده
جاده ها پیداست رفتاری بده
آنچه گفتم از جهانی دیگر است
این کتاب از آسمانی
120086
نام: ضد شیطان
شهر: مشهد
تاریخ: 11/16/2013 9:50:41 AM
کاربر مهمان
  در روی کره زمین ، کشوری بنام اسرائیل وجود ندارد که تو در توضیحات خودت از تاسیس اسرائیل نام بردی خجالت بکش
120085
نام: حامد حاج عبدالباقی
شهر: کربلا
تاریخ: 11/16/2013 9:45:23 AM
کاربر مهمان
  بسم الله الرحمن الرحیم



آموخته ام


انسان بزرگ در اندوه آن چه ندارد فرو نمی رود،بلکه از آن چه دارد لذت می

برد.

آموخته ام


که اگر نمی توانم ستاره باشم،لزومی ندارد ابر باشم.

آموخته ام


که ایمان یعنی خواستن بدون انصراف و توکل بدون انقطاع.

آموخته ام


وظیفه سبب می شود تا کارها را به خوبی انجام دهم،اما عشق کمک می

کند تا آن ها را به زیبایی انجام دهم.

آموخته ام


آینده مکانی نیست که به آن جا می روم بلکه جایی ست که خود آن را به

وجود می آورم.

آموخته ام


همیشه آخرین کار من،بهترین کارم باشد،پس جا برای بهتر شدن همیشه

باز است.

آموخته ام


زندگی فعلی من حاصل تمام انتخاب هایی است که داشته ام ولی این

بدان معنی نیست که نمی توانم از خود تصویر جدیدی رسم کنم.

آموخته ام


هنگام مواجهه با کاری سخت،طوری عمل کنم که انگار شکست غیرممکن

است.

آموخته ام


همیشه با باورهایم زندگی کنم و انگیزه هایم را شعله ور نگاه دارم.
120084
نام: محمد مومنی
شهر: بوشهر
تاریخ: 11/16/2013 9:30:17 AM
کاربر مهمان
  سلام
خسته نباشید امیدوارم خداوند منان حافظ واناصر شما بزرگواران باشد که اینقدر باشوق ونشاط کار فرهنگی میکنید امیدوارم خدوند این دغدغه فرهنگی را ازما نگیرد. پیروز وموفق باشید التماس دعا
120083
نام: اکبر
شهر:
تاریخ: 11/16/2013 9:20:22 AM
کاربر مهمان
  سلام
من هم کلیپ غریبه را میخواهم پیدا نکردم -زحمت شما آدرس دقیق؟
<<ابتدا <قبلی 12015 12014 12013 12012 12011 12010 12009 12008 12007 12006 12005 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=12010&mode=print