هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
11812
نام: لاله
شهر: کرمان
تاریخ: 9/17/2005 2:31:12 AM
کاربر مهمان
  سرنوشت را نمیتوان از سر نوشت
11811
نام: غریبه آشنا
شهر: ناکجا آباد
تاریخ: 9/17/2005 2:15:36 AM
کاربر مهمان
  فقط وقتی برک وساقه از هم می گریزند پاییز نیست؟؟؟
11810
نام: حميد
شهر: مشهد
تاریخ: 9/17/2005 2:14:32 AM
کاربر مهمان
  نمي دانم چرا در آتش افكنده ام* فقط دانم در جواني اسير نفس گشته ام.
نمي دانم چرا عقلم رها شد * فقط دانم كه عقلم با نفس هم قطار شد
11809
نام: ناشناس
شهر: غریبستان
تاریخ: 9/17/2005 2:11:54 AM
کاربر مهمان
  سلام دوست قدیمی - آقا رضا از تهران

دوست خوبم صحبتهایی که گفته شد جدای از آموخته ها کمی تجربه هم هست
خاضعانه میگم ، باور کنید من هنوز در راه شناخت اداب الف آشنایی هستم .
گاهی اوقات حرکاتی انجام میدم ، صحبتهایی میکنم ، افکاری به ذهنم خطور میکنه که بعد از اجراش میگم فلانی واقعا خودت بودی ؟ بابا دست مریزدا !!
نمیدونم آیا شما هم تا بحال به یه همچین حسی برخوردی یا نه ؟
مدتها داشتم به این قضیه فکر میکردم که پشت این موضوع چی خوابیده ؟ چه قوایی محرک این موضوعه و در آخر من کجا و خدا کجاست؟
میدونی به چه نتیجه ای رسیدم

اینکه نه من ، نه اراده من ، نه تفکر و عقلانیت من و نه هیچ چیز دیگه حاکم نبوده تنها چیزی که عقلم قدرتمندانه بهش تکیه کرد و با کمی تفکر منم باورم شد همون هدایت پنهان خداست ، همون روحی که در ما دمیده شده و همون مبارز اصلی با شیطان.
و باورم شد که خدا حتی بدترین بندهاش رو در بدترین شرایط تنها نمیگذاره ، هدایت اولین و آخرین ما دست خداست و خدا تا آخرین لحظه امید به هدایت ما داره و باز از همون خدا میخوام لحظه ای و کمتر از لحظه ای ما رو به خودمون واگذار نکنه و عقوبت آدمهایی که خدا رهاشون کرده رو بارها و بارها به چشم دیدیم و به گوش شنیدیم.

میبینی دوست عزیز که من هنوز در راه رسیدن به شناخت خودم نوزاد نوپایی هستم و شما و همه دوستای میخوام که بیایید برای شناخت هر چه بیشتر خودمون و برای همدیگه دعا کنیم .
امید که در راه وصال یار ناامید نشیم.

یا علی
11808
نام: محمد
شهر: شیرگاه
تاریخ: 9/17/2005 2:04:48 AM
کاربر مهمان
  برای یافتن مروارید دریاها را جستجو نکن شاید در گریبان تو باشد
همیشه مهربان بمان
11807
نام: سید محمد حسین
شهر: تهران
تاریخ: 9/17/2005 1:59:08 AM
کاربر مهمان
  ناشناس حرفت، حرف دل است و حرف حق. انشاء الله خدا از سوز غریب دل تو همه رو هدایت کنه.
11806
نام: رضا
شهر: تهران
تاریخ: 9/17/2005 12:48:36 AM
کاربر مهمان
  ناشناس گرامی _ غریبستان

سلام

کاملترین راهنمایی برای کمال یک انسان رافرمودید.
حضرت علی(ع)میفرمایند از خود شناسی انسان
به خداشناسی میرسد.
دوست داشتم بدانم خودتا چقدر در این راه موفق بوده اید.



التماس دعا
11805
نام: ناشناس
شهر: غریبستان
تاریخ: 9/17/2005 12:33:07 AM
کاربر مهمان
  و

سخنی با دوست خوبم - حلاج

اینجا مکان درد دل و حرف دل بود و من و ما بودیم که اجازه دادیم غریبه ها بیان و صفای دلمون رو ازمون بگیرن .

اینجا مکان پاکی بود که از غربت دلمون میگفتیم و باورمون میشد منتظرای آقا چقدر زیادن و خدا روشکر همه جوون که خودش نعمتی بود

اینجا پایگاهی میتونست باشه که بچه های جنگ و جبهه ، عاشقای آقا ، حرمت شناسای شهید و شهادت ، غربت زده های دنیای طوفانی برای دقایقی کنار هم جمع بشن و درد دلی کنن و قبول کنن که هنوز کسایی هستن که به حرفاشون گوش بدن و شایدم همراهیشون کنن

اینجا جایی بود که توی عزیز یعنی حلاج که صحبتات چه تلخ چه شیرین دوست داشتنی بود و خیلیها رو عاشقانه پای سیستماشون میکشوند که شاید در کنار حرفای دیگه حرفای تو رو حتما بخونن

اینجا قدمگاه آوینی بود که من و ما به زور میخواستیم پاهای کوچکمون رو هم قد و اندازه جا پای اون بکنیم.

اما حلاج - دوست مهربون - که باور بکنی یا نکنی من یکی حرفاتو هیچ وقت فراموش نمیکنم -
تو کم آوردی - فریاد دادخواهی سر میدی اما جا خالی میکنی .
به قول خودت پای دین و مذهب و ناموس که به میون میاد باید حرفو زد حتی اگه تلخ باشه اونوقت خودت چه میکنی .
بدی ما بچه شیعه ها میدونی چیه ؟!!!!!!!!!
اینه که پیش دشمنامون کم میاریم. فکر میکنی شما که خداحافظی کردی و رفتی مثل خیلیهای دیگه کی جاتون اومده ؟؟؟؟؟
کسایی که کم مونده از عشقای خیابونیشون تو سایت آوینی درد دل کنن

رفتی - به سلامت - دست علی به همرات - اما اگه واقعا بچه جبهه هستی اونجا هم اینجوری جا خالی کردی ؟ من که ایمان دارم اونجا اینجور نبودی - پس چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شاید هیچوقت به سایت سر نزنی که حرفای منو با خودت بخونی - شاید اونقدر دیر بیایی که این صفحه محو شده باشه
اما این حرفا رو برای کسایی میگم که فقط ادعا میکنن. ضمناً اینجا سایت سیاست نیست که دم از سیاست میزنید. اگه سیاست پدر مادر داشت که ما به جون هم نمیافتادیم

در پناه حق باشی - داداش
***********************************************
ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی

کاش از پی صد هزار سال از پی خاک
چون نغمه امید بر دمیدن بودی
***********************************************

یا علی
11804
نام: گنهکار
شهر: همدان
تاریخ: 9/17/2005 12:19:37 AM
کاربر مهمان
  بسم الرب المهدی
سلام به همه دوستان اهل دل
اول اینکه من از حرفهای اقای ناشناس خیلی استفاده کردم و از ایشون تشکر می کنم دوم اینکه از همه دوستان اهل دل می خواهم که اگه میشه این شبها یک کمی خصوصی تر ما را هم دعا کنید سوم اینکه از شما دوستان می خواهم در همه اعمال و عبادات خودتون اول دعا برای صاحب عصرمون دعا کنید که دعا برای ابشون همان گشایش کار خودمون نیز هست
اللهم عجل لولیک الفرج
11803
نام: ناشناس
شهر: غریبستان
تاریخ: 9/17/2005 12:01:37 AM
کاربر مهمان
  سلام

عارف - توبه

خانم عارف / فکر میکنم بشناسمت اگه تو هم باور داری که من همونی هستم که تو هم منو میشناسی و اگه یه ذره قبولم داری به حکم دوستی و به قولی وصیت برات میگم :

اول به حرمت دلی که سعی داری به راه قداست هدایتش کنی برای همه دعا کن

دوم قلبا تبریک میگم به قلبی که راهی رو انتخاب میکنه که منت غیر درش هیچ راهی نداره

سوم وفادار باش
اگه وفادار باشی - ادب رو یاد میگیری
اگه ادب داشته باشی کمال رو به خونه دلت راه میدی
اگه کمال داشته باشی فروتنی میکنی
اگه فروتن باشی خودت رو همیشه کمتر از دیگران میبینی
اگه کمتر از دیگران باشی همیشه سعی در یادگیری و شناخت بیشتر میکنی
اگه شناختت بیشتر باشه طلب حقیقت میکنی
اگه حقیقت طلب شدی به سرمنشا هستی دقت میکنی
اگه سرمنشا هستی رو درک کردی تازه به خودت میرسی که کی هستی که آفریدگاری به غایت مهربان که مبدا و مقتصد در اختیارشه همت به خلقت چون تویی کرده
و تازه راه شناخت خودت رو در پیش میگیری و وقتی خودت رو شناختی تازه میتونی ادعا کنی که میتونی به خدای خودت دست پیدا کنی

پس دوست خوبم اول سعی کن خودت رو بشناسی ، از دلهایی که به درد آوردی طلب بخشش کن ،از ادعاهایی که کردی و حتی یک قدم بر نداشتی دست بردار،
خودت رو کوچک و دیگران رو بزرگ بدون و همیشه درصدد پذیرفتن حقیقت باش که توانت زیاد بشه. از خود گذشتگی کن و تاوان اشتباهاتت رو با توکل خدا پس بده .
و تا میتونی به خدای خودت پناه ببر و باز میگم هیچ ادعایی نداشته باش حتی این ادعا که داری سعی میکنی به خدا برسی . و همیشه برای نزدیکی به خدا پیامبر رو در غار حرا در نظر بیار که او با همه عظمت و بزرگیش برای پناه بردن به آغوش خدا آهسته و تنها به گوشه ای پناه میبرد و هیچ در انظار مردم داد سخن نمیداد.

دوست خوبم اگه خودت باشی به من گفته بودی نماز شب بخونم پس در خفا خدا رو فریاد کن در کنار مردم بشناسش و در قلبت پرستشش کن
در پناه همون معبودی باشی که عاشقانه به دنبالش هستی . و هیچ وقت دعا برای دیگران رو فراموش نکن که دعا برای دیگران گرفتن حکم برآورده شدن حاجتهای دل خودته

یا علی
<<ابتدا <قبلی 1187 1186 1185 1184 1183 1182 1181 1180 1179 1178 1177 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=1182&mode=print