هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
117072
نام: غریب
شهر: تنهایی
تاریخ: 9/3/2013 11:39:27 AM
کاربر مهمان
  سلام به همه دوستان
==================
دیروز رفتم پابوس اقا امام رضا خیلی خوب بود مدتی میشد که نرفته بودم مشهدوپابوس امام رضا به یاد همگی بودم انشالله همه ارزومندان نصیبشون بشه که برن مشهد انشالله که سوریه هم به زودی از دست تکفیری ها ودشمنان ازاد بشه

=========================

سلام هدی عزیز راستین عزیز وگدای فاطمه عزیز که برام دعا کردید انشالله که شما هم خبرهای خوش بدید به همگی ما
============
دیروز نامزدم رفت سر خدمتش هر چند ازم ناراحت شد چون دیروز باید حتما باید میرفتن مشهد گفتن شما هم بیایید زیارت اول که مخالفت کردیم هم من هم داداشم چون باید میرفت سر کار ولی فایده نداشت. منم صبح زود اس دادم بهش گفتم که دیدم با دعوا جواب دادووووگفتم به یک بهانه بیا خونمون که لااقل همو ببینیم ولی گفت نمیام راه که افتادیم تو مسیر فقط گریه میکردمو اس میدادمش خوشبختانه فکر کنم با حرفهایی که گفتم قانع شد که نمیشده روی حرف بابام حرفی بزنم دلم خیلی براش تنگ شده خدا کنه زود برگرده
================================
راستی یک سوال پدر ومادرم انشالله عازم حج هستند میخواستم ببینم میشه عریضه نوشت وبهشون داد که بندازند جایی یا نه مثلا مثل حرم امام رضا که میریم ونامه میندازیم
117071
نام: محمدی
شهر: شهرزیبایی ها
تاریخ: 9/3/2013 11:26:01 AM
کاربر مهمان
  (2) وقسمت دوم نوشته های من:
سلام بریازرلوی گرامی ازرامیان
///سلام برنردبانی سوی خدا؛التماس دعاگرامی که بنده اصلا لایق تعاریف شما نیستم که هرچه هست لطف و محبت اوست
///سلام برزینب عزیزم ازیه وجب خاک که انگارجنوب موندگارشدند و دسترسی به اینترنت ندارنداما همیشه به یادایشونیم و دعاگوی وجودنازنینشون؛هرکجاهستی باش؛سایه ی لطف خدابرسرتو؛ای دل پاکت بایار
///خواهرم وجودگرامی ازآل عبا سلام و تشکربراثبتهای نابتون؛لطفابرابنده پنج دسته گل صلوات محمدی قیدبفرمایید
///مینای عزیزسلام من 40 سالمه و هم تجربیات تلخ بسیاری داشته و دارم ودرکنارش شیرینی هایی رابه من چشانده که کمتر کسی از آن بهره مند شده اندوحتم که اگرنمی توانستم برمشکلات فائق آیم نمی توانستم این زیبایی ها و شهدهای شیرین راحس کنم ؛اماایمان دارم هرکه دراین دارمقرب تراست ؛ جام بلا بیشترش می دهند.... حکایت منو شمامی دونید چیه؟؟اودوست داره بیشتر ماروموردتوجه خاصه اش قرار بده و بیشترببیندمون وتلاش مضاعف مارومی طلبه و چون علمش برهمه کونومکان احاطه داره یقین دارم صبروتوان مارو به نخ می رسونه اماقطعش نمی کنه؛درعوض نشستن و شمردن خوبی های خودت ببین آیاهرآنچه ازدریای کرمش برماارزانی داشته مامستحق آن بوده ایم ؟ و آیاباچیزی که ازآن خودمابوده کاری انجام داده ایم؟....پس گرامی هرآنچه هست ازآن اوست.... و ماطماعانی (ببخشید؛باعرض معذرت) بی چشمورو که دائم انقلت داریمو برایش ازجایگاه کبریایی رجزخوانده و خطو نشان می کشیم....ووای براین یأس که مارامستأصل کرده و نیروی عظیم توسل را در وجودبی بدیل ؛جایی که بایدفقطوفقط محل فرود نواها و نگاه حضرتش باشد ؛مادفن می کند؛ بیایید کمی بیشترفکرکنیم واین بارببینیم چرابه این حدسرخورده ودلخورو مأیوسیم !!!؟ ؛نگاه عاشقانه اش همیشه ارزانیتان بادانشاالله
/// من نگاه و رخ نابش جویم ؛؛؛؛ عاقبت آن پویم؛؛؛؛چندقدم بادل من راه بیا؛؛؛؛نزدیک است ؛؛؛؛این مسیرتابه خدا؛؛؛؛تا به لقا؛؛؛؛نزدیک است؛؛؛؛برای دل پاک و باصفای شمادعا می کنم شماهم دل منو موقع دعاهای مشکی گشاتون یادکنید
////انشاالله صاحبمون(عج) برامون دعا کنند؛ بسم الله
117070
نام: راستین
شهر: حرف دل
تاریخ: 9/3/2013 11:20:01 AM
کاربر مهمان
  ﺳــــــــــﺨﺖ ﺍﺳﺖ...ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﺩﺭﮎ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﺧــــــــﺘﺮﯼ ﮐﻪﻏـــــﻢ ﻫﺎﯾــــﺶ ﺭﺍ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯿــــﺪﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﻟﺶ ...ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺗﻨــــــــــــﻬﺎ ﻟﺒــــﺨـــﻨﺪﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﻨﺪ ؛ﮐﻪ ﺣﺴـــــــــــــﺮﺕ ﻣﯿـــــﺨﻮﺭﻧﺪ ﺑـــﺨﺎﻃﺮ ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻧــــــــــﺶ ...بﺨﺎﻃﺮ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾـــــــــــــــــﺶ ... ﻭ ﻫﯿـــــــــــــــــــﭽﮑﺲ ﺟﺰ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺧﺘــــــــــﺮ ﻧﻤﯿـــﺪﺍﻧﺪ ﭼﻘﺪﺭ تﻨﻬﺎﺳــــــﺖ ...ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﯿــــــــــــــــــــﺘﺮﺳﺪ ...ﺍﺯ ﺑﺎﺧـــــــــــــــــﺘﻦ ...ﺍﺯ ﺍﻋﺘــــــــــــــــﻤﺎﺩِ ﺑﯽ ﺣﺎﺻﻠﺶ ..اﺯ ﯾـــــــــــــــــــﺦ ﺯﺩﻥ اﺣﺴﺎﺱ ﻭ ﻗﻠﺒــــــــــــــــﺶ...ﺍﺯ ﺯﻧﺪگـــــــــــــﯽ ...
117069
نام:
شهر:
تاریخ: 9/3/2013 11:01:51 AM
کاربر مهمان
  *اللهم لک الحمد حمد شاکرین لک علی مصابهم*
شُکر بر تلخی ها
قرآن در سوره ی بقره آیه216 می فرماید:
«چه بسیارچیزهایی که شما دوست ندارید، ولی در حقیقت به نفع شماست وچه بسیار چیزهایی که دوست دارید،ولی به ضرر شماست.»
اگر بدانیم؛ دیگران مشکلات بیشتری دارند.
اگر بدانیم؛ مشکلات، توجه ما را به خداوند بیشتر می کند.
اگر بدانیم؛ مشکلات، غرور ما را می شکند و سنگدلی ما را بر طرف می کند.
اگر بدانیم؛ مشکلات، ما را به یاد دردمندان می اندازد.
اگر بدانیم؛ مشکلات، ما را به فکر دفاع و ابتکار می اندازد.
اگر بدانیم؛ مشکلات، ارزش کارهای گذشته را به ما یادآوری می کند.
اگر بدانیم؛ مشکلات، کفاره ی گناهان است.
اگر بدانیم؛ مشکلات، هشدارو زنگ بیدارباش قیامت است.
اگر بدانیم؛ مشکلات، سبب شناخت صبر و یا شناخت دوستان واقعی است.
اگر بدانیم؛ ممکن بود مشکلات بیشتری یا سخت تری برا ما پیش آید، خواهیم دانست که تلخی های ظاهری نیز در جای خود شیرین است.
به یکی از اولیای خدا گفته شد حق تشکر از خداوند را بجا آور. او گفت: من از تشکر و سپاس او ناتوانم. خطاب آمد: بهترین شکر همین است که اقرار کنی من توان شکر او را ندارم.
سعدی گوید:
از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به درآید
بنده همان به که ز تقصیر خویش عذر به در گاه خدا آورد
http://noormarft.mihanblog.com/
117068
نام: محمدی
شهر: شهرزیبایی ها
تاریخ: 9/3/2013 10:39:49 AM
کاربر مهمان
  سلام برشهدا وسیدآنهاکه این خونه رو برااین جمع فراهم کرد

"""وسلام برهمه ی دوستان این خونه (این شماره یکه ؛ دو رو درپی می نویسم تاآدمین گرامی به جهت طویل بودن کلام ادیتش نکنند)
///کاش دوستان به اسم اولیشون همیشه بیان تا انسان بدونه این خسته دل کجاست ؟مانند این دوستمون تواب از توابین که کندذهنی چون من براش سخته بازیافتن نام شریف ایشون؛ به جهت داشتن ام اس کمی حافظه ام سخت کار می کنه ؛ دوستان خواهشااسماتونو عوض نکنید؛ سپاسگزار؛ درهرحال خوشحالیم که بازهم اومدیدوهمیشه بمانیدانشاالله؛هرکه هستی ؛باش؛سایه ی رب کریمم زسرت دورمباد
///دوست گرامی یاعباس گرامی؛؛؛آقاهادی گرامی؛؛؛مجنون مهدی گرامی؛؛؛خروش گرامی ازهمین دوروبرا؛؛؛صبرعزیز؛؛؛سایه جان؛؛؛عطیه خانم ؛؛؛فدای آقای گرامی ازساری؛؛؛خاک گرامی ازایثار؛؛؛عکس شهدای گرامی از عکس شهدا؛؛؛مارال گرامی از مسیرسبز؛؛؛دلشکسته گرامی ازدلسوخته؛؛؛آتنای عزیزکه دلم براش خیلی تنگیده خصوصا برانوع نگارشش که محشربودوشادی درنوشته هاش موج می زد و چندوقت پیش قدیه نگاه اومدوگفت تنهاوخستس و کاش بیشترمی اومدوووووهمه دوستانی که حضورشون کم رنگ شده وامیدوارم بودنشونو بیشترداشته باشیم برهمه ی شماخوبان سلام
///حبیبه خانم سلام و سفربی خطر؛اگرعاشق شدی ؛بودت مجالی؛به یادی یادماکن جان زهرا(س)
///هدی خانم ازاصحاب کهف سلام؛خوشحالم که بیشتربانوشته های زیباتون حضوردارید
///لاورگادگرامی سلام وکاش شماهم بانام سابقتون ببینیمتون تا به یادبیاریمتون و خیرمقدم برای حضورمجددشما
///رهای گرامی ازبی کسی سلام؛مادامی که خداروداریم اصلا بی کسی وجود نداره
///لیلاجان از مشهدسلام وخیرمقدم وواقعازیارت رفتیدبدجوری التماس دعادارم و امسال دلم برادیدن صحنو سرای آقا(ع) ولوله ای برپاست؛خودش ازحال زارم خبرداره ؛فقط بفرماییدالتمس دهای خاصه شونو دارم
///تمناجان از تبریزسلام گرامی وهمیشه بمانی که اینجاعالمی دارد...
///نگین جان سلام و خیرمقدم و یادی از جنس نگاه تر خورشید به تو ...بسم الله
///راتاجان دخترم سلام و نمی دونم علت رنجش شماروامامابه بودن و دیدن نوشته های خالصانه ی شما بدجوری دلبسته ایم ؛ پس بیاتاننگریم روی نبودت رابه جمع ؛بسم الله واگرجای پوزشی هست ؛خودم نوکرتو بسم الله
///منم گدای فاطمه سلام و هزاران تبریک گرامی که کسی از جنس من وامانده بپیمود رفیعان درجات ؛بسم الله
///ای خسته دلان بادل و اشکی به نگاه؛باخدازارزنیم از سرآه؛که خدایابرسان مهدی (عج)زهرا(س )؛به دلم رحم نما؛بسم الله....برای طلوع یگانه ی هستی صلوات
117067
نام: هدی
شهر: اصحاب کهف
تاریخ: 9/3/2013 10:38:01 AM
کاربر مهمان
  هـــر بار کـه دلــم هـــوای خـــــــدا کـــرد …

نــــه !

هــر بار کـه خـــــــدا یــاد ِ دلــم کــــرد …

تـنـم لــرزید …

نــه از خــــــدا …

از خــــودم !

که از شــیطــان هـــم شـیطـان تــَر شــدم …

نـگـاهم را مــی دزدم …

مبادا چشــمم در چشـــم خدا گــــیر کند …
117066
نام: " " "
شهر: ¬¬¬
تاریخ: 9/3/2013 10:35:56 AM
کاربر مهمان
  پسری دختر را خیلی دوست داشت.که توی یک CDفروشی کار میکرد.اما به دخترک درباره عشقش چیزی نمیگفت.هر روز به اون فروشگاه میرفت و یکCD میخرید.فقط به خاطر صحبت کردن با اون....بعد از یک ماه پسرک مرد.وقتی دخترک به خونه اون رفت تا ازش خبر بگیره مادر پسر گفت که اون مرده.و دختر را به اتاق اون برد.دخترک دید که هیچ کدام از CD ها باز نشده.دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد.....میدونی چرا گریه میکرد؟چون تمام نامه های عاشقانه اش را داخل جعبه های CDمیگذاشت و به پسر میداد.

از کسی که دوستش داری ساده نگذز

چون شاید هیچ وقت هیچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی....

و از کسی که دوستت داره بی تفاوت عیور نکن چون شاید هیچ وقت هیچ

کس تو رو مثل اون دوست نداشته باشه.....
117065
نام: هدی
شهر: اصحاب کهف
تاریخ: 9/3/2013 10:33:47 AM
کاربر مهمان
  خداوندا:

توپناه منی وقتی راههاباهمه ی وسعتشان تنگ میشود...




هرگز چشمانت را از آسمان بر ندار

آنجایی که خدا زندگی می کند

آنقدر به آسمان چشم بدوز تا خدا را ببینی

سرت را بالا بگیر

شک نکن . . .

خدا خودش را از تو پنهان نمی کند

او دیدنی ترین است!

117064
نام: :^(
شهر: (&&عاشقان خفته&&)
تاریخ: 9/3/2013 10:19:39 AM
کاربر مهمان
 
یکی از بچه ها جلو آمد و گفت : حاجـی ابراهیـم رو زدن!

تیر خــورده تو گلوش!

رنگ از چهره ام پرید، سریع خودم رو به سنگر امدادگــر رساندم.

تقریبا بی هـوش بود، خون زیادی ازش رفته بود اما گلـوله به جای

حساسـی نخورده بود !

پرسیدم چطور ابراهیم رو زدن ؟

گفت : برای نحوه حملـه به تپه ای که دشمن شدیدا روی آن مقاومت می کــرد به هیچ نتیجه ای نرسیدیم

همون موقع ابراهیم جلو رفت و رو به سمتِ دشمــن با صدای بلنــد اذان گفت (!)

با تعجب دیدم صدای تیراندازی عراقــی ها قطع شد آخر اذان بود که گلوله ای شلیک شد و به گردن او اصابت کرد !

از این حرکت بچه گــانه او تعجب کردم !

ساعتــی بعد علت کار او را فهمیدم ، زمانــی که هجــده نفر از نیروهای عراقــی به سمت ما آمدندو خودشان را تسلیم کردند (!)

یکی از آنها فــرمــانده بود، میگفت:به ما گفته بودن ایرانــی ها مجوس و آتش پرست هستند

اما وقتــی موذن شما اذان گفت بدن ما به لــرزه در آمد ، یکباره یاد کــربلا افتادیم

برای همین بقیه نیروها رو به عقب فرستادیم ، الان تپه خالی شده!


*خاطره ای از شهید ابراهیم هادی*



117063
نام: هدی
شهر: اصحاب کهف
تاریخ: 9/3/2013 10:15:41 AM
کاربر مهمان
  بنام خدای مهربونم...

*سایه خواهرم ان شاء الله این مشکلت هم مثل دفعات قبلی حل میشه.خیلی

خوبه که اینجور روحیه داری.باهات موافقم.فقط کافیه بهش اعتمادکنی

وخودت روبه اون بسپاری.التماس دعاخواهرم.

*حبیه خواهرم ومنم گدای فاطمه خوشابه سعادتتون.زیارت قبول باشه

ان شاءالله.التماس دعای زیاااااااااااااااااااااااااادبرای همه...

*تواب ازتوابین سلام وعرض ادب.خیلی خوش اومدین.چراجانباشه؟ماکه

صاحبخانه نیستیم.همه اینجامهمانیم.حضورتون مستدام.التماس دعا..

<<ابتدا <قبلی 11713 11712 11711 11710 11709 11708 11707 11706 11705 11704 11703 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=11708&mode=print