هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
116642
نام: اشک
شهر:
تاریخ: 8/25/2013 6:51:46 PM
کاربر مهمان
  اذن دخول حرم تو یا اباالفضل
دست عطاوکرم تو با ابا الفضل
دااروندارم یا علی بن موسی الرضا
یا ضامن آهو بیا واین بار ضمانت مارو پیش خداکن قول میدم که شرمنده نشی.
اگرپول داشتیم باخانوادم همین الان راه می افتادیم می اومدم پابوست دلم می خواد تو حرمت نمازبخونم قرآن بخونم ولی حیف......
دلم بدجور گرفته احساس تنهایی میکنم.
خواهش میکنم کمکم کن.
از همه التماس دعا دارم.
116641
نام: معصوم
شهر: تنهايي
تاریخ: 8/25/2013 6:04:29 PM
کاربر مهمان
  سلام آيه عزيزم از مرداد
مرسي كه مثل يه هم زبون مهربون كامنتا رو ميخوني و پيگيري ميكني.
الان رابطه بين من و اون به حدي رسيده كه اون نميتونه از من بگذره.
چندبار ردش كردم. رنجوندمش كه دست از سر من برداره، اما به قدري عاشق و وابسته شده كه ميگه نميتونم ازت بگذرم. يه بار كه ديگه گفتم قطع كن اين رابطه رو، از ناراحتيش رفت مسجد دانشگاه نماز بخونه. با مخ از پله ها اومد پايين اينقدر كه بهم ريخته بود. خودم ترسيدم.آيه جون به خدا دل كندن ازش واسم سخته و واسه اون سخت تر. نميدونم واقعا نميدونم كه چه كاري درسته. بهش گفتم يك سال وقت داري قضيه رو جمع كني گفت باشه 10 يا 11 شهريور به خانوادم ميگم اما نميدونم حكمت خدا چيه ديروز مادر مادرش فوت كرد........................ حالا همه چي مثل يه كلاف سردرگم شده كه گره اش فقط به دست خدا باز ميشه.
116640
نام: زينب
شهر: يك وجب خاك
تاریخ: 8/25/2013 5:50:25 PM
کاربر مهمان
  سلام و عرض ادب به تك تكتون اسم فرد خاصي نميارم تا كسي از قلم نندازم پس احوالپرسی همتون هستم

سلام و عرض ادب خدمت خانم محمدي از شهر زيبايي ها ببخشيد اوني كه عرض كرد مادر گراميشون كسالت دارن من نيستم زينب از تهران بودن انشاالله برا سلامتيش دعا ميكنم
116639
نام:
شهر:
تاریخ: 8/25/2013 5:33:32 PM
کاربر مهمان
  بنام خالق خلاق

سلام
غریب آشنا
يادتونه نوشته بودم
خيلي دوستون دارم دلم براتون تنگ شده براي خودتون براي درسهاي آسمونيتون كاش باهاتون آشنا نمي شدم تا مجبور به فراموش كردن نباشم باور كنيد خيلي سخته فراموش كردن...

خواستم بگم خيلي خوشحالم صبرجانم ميدونستم خودتونيد چون صبر جان هيچوقت غريب نيست هميشه آشناي آشناست هميشه به يادتونم و واستون دعا مي كنم
خيلي دوستون دارم خوشحالم كه با شما اينجا آشنا شدم و هيچوقت فراموشتون نمي كنم چون فراموش كردن شما امكان نداره غير ممكنه لااقل واسه من اينطور بوده
واسه همه خوبيهاتون ازتون تشكر مي كنم و تنها دعاتون مي كنم
خيلي دوستون دارم
به خدا مي سپارمتون
ياحق
116638
نام: بی نوا
شهر: نی نوا
تاریخ: 8/25/2013 4:57:28 PM
کاربر مهمان
  با نام خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
به تعداد همه روزایی که بهتون سر نزدم.......
به تعداد روزایی که فراموشتون کردم
سلااام شهدا
سلام
سلام
سلام
سلام
سلام
سلام
سلام
سلام
سلام
سلام
دلم براتون تنگ شده ...........یه ذره شده...........تورو خدا دست منم بگیرین تورو خدا دست منم بگیرین تنهایی نمی تونم نمیتونم
نمیتونم
نمیتونم
دست منم بگیرین- شمارو به حضرت زهرا دعام کنین- خیلی خخخخخخخ محتاجم
خیلی دلم تنگه
خیلی خسته
خیلی بد
خیلی دور
خیلی بی نور
خیلی سیاه
خیلی تنها
خیلی خیلی خیلی............
جوابه سلاممو بدید منتظرم..
116637
نام: غریب آشنا
شهر:
تاریخ: 8/25/2013 4:33:41 PM
کاربر مهمان
  رضا از ایران سلام .... میخوام بگم چون تو به پوچی رسیدی دلیل این نمیشه که مذهب و دیانت از بین بره و چیز دروغی باشه!

به این نکته تو را جلب کنم که بسیاری از فلاسفه و مورخان و باستان شناسان بزرگ به این نتیجه رسیدن که دین امری فطری است!

ارنست رنان تاریخ را به دورهای مختلفی تقسیم کرده که اولین ،دوره اسطوره ای دومین دوره محوری و....!

در دوره اسطوره ای بشر به خدایان متعددی قائل بوده الهه آب،خورشید،سنگ و....در قرن بیستم اندیشمندان گفتن این دوره اسطوره ای را که ما بش خرافه میگیم در واقع دین بوده برای ان زمان!

پس تو چه بخوای چه نخوای نه دین و نه مذهب ونه شهادت را نمیتونی نفی کنی چون فطری است!

رضا شما منو یاد افکار قرن 18 و 19 میلادی میاندازی که با پیشرفت صنعت و علم افکار ماده گرایی و بی دینی رواج پیدا کرده بود!

بت بگم که شما دوست عزیز با کمال تاسف دو قرن عقبی!

در غرب دین داری داره رواج پیدا میکنه وافکار شما داره قدم در دو قرن پیش میزنه!

در ضمن فرهنگ شهادت در همه مذاهب و ادیان و حتی بی دینها مثل مارکسیت کمونیست وجود داره!و همه جا کسانی که جونشون را در طبق اخلاص عقیده و کشورشون گذاشتن عزیز هستن و مقام دارن!

پس برای ما و شهدا و جانبازان (که شاید خودتون هم جزءشون باشید!)عزیز هستن با هر فکر و مرامی!چون اون روز با عشقشون قدم در جبهه های حق علیه باطل گذاشتن،نه با عقلشون!

برای شادی روح شهدا اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

سلام به حرف دل و آیه! من صبرم سخنتون را بگید!این روزا حال کامنت گذاشتن ندارم !ولی اگه چیزی به نظرم مهم و راست بود جواب میدم امیدوارم حرف دل منو ببخشه!

حالا میفهمم که چرا خروش! پیام نمیذاره!


116636
نام: محمد حسن
شهر: بیرجند
تاریخ: 8/25/2013 4:01:47 PM
کاربر مهمان
  یادمان باشد که ما خون داده ایم * یک بیابان مرد مجنون داده ایم *
یامان باشد پیام افتاب* دست نااهلان نیفتد این انقلاب*
دلم میخواد من هم شهید بشم شهید لشکر حضرت مهدی عج یعنی میشه؟
116635
نام: عطیه
شهر: کربلا
تاریخ: 8/25/2013 3:01:26 PM
کاربر مهمان
  باسلام وصلوات برمحمدوآل محمد
درود وسلام بردوستان واهالی حرف دل


به خاک من گذري کن چو گل گريبان چاک
که من چو لاله به داغ تو خفته ام در خاک

چو لاله در چمن آمد
به پرچمي خونين
شهيد عشق چرا خود کفن نسازد چاک

سري به خاک فرو برده ام به داغ جگر
بدان اميد که آلاله بردمم از خاک

چو خط به خون شبابت نوشت چين جبين
چو پيريت به سرآرند حاکمي سفاک

بگير چنگي و راهم بزن به ماهوري
که ساز من همه راه عراق ميزد و راک

به ساقيان طرب گو که خواجه فرمايد
اگر شراب خوري جرعه اي فشان بر خاک

ببوس دفتر شعري که دلنشين يابي
که آن دل از پي بوسيدن تو بود هلاک

تو شهريار به راحت برو به خواب ابد
که پاکباخته از رهزنان ندارد باک

شعر بالا در وصف شهدا اززبان شهریار رحمت الله

ببخشید جسارت نشه . یه آدم مزحزف یه حرفی زده که ارزش بحث وبررسی نداره !
به نظرم اصلا نباید این اراجیف تائید بشه !

حالاهم که تائید شده . انقدر شخص نویسنده ونوشتش بی ارزش هست که فقط جواب ابلهان خاموشی ایست رامی طلبه !
116634
نام: غریب آشنا
شهر:
تاریخ: 8/25/2013 2:52:45 PM
کاربر مهمان
  نام: غلامرضا
شهر: اصفهان

سلام...شما باید توقعاتتون را با واقعیت تطبیق بدید!

اولین راه ،مشاوره است!

دومین و مهمترین راه، نذارید بچه دار بشید! که اگه خواستی طلاقش بدی مشکلت بیشتر نباشه!(مواظب باش گول این حرفا را نخوری که اگه بچه دار بشید خوب میشه!)

سومین راه ،رفتن پیش دکتر روانپزشکه؛ قرصهایی وجود داره که نوروترانسمیتر را تنظیم میکنه و روحیه را خوب میکنه!

چهارمین راه ،سکوت کن تا بیشتر آبروریزی نکنه و هنگام دعوا اتاق یا خانه را ترک کن تا اعصاب شما و همسرت به تعادل برسه!

پنجمین راه، فکر کشتن را هنگام دعوا از سرت بیرون کن چون اگه خانواده اش نصف دیه اونو بپردازن اونوقت حکم شما قصاصه!

ششمین راه، طلاقه! خدا طلاق را برای اینگونه موارد قرار داده!

غلامرضا برات دعا میکنم زندگیت به ارامش برسه!

غلامرضا و حرف دل اینو بدونید اخلاق خوب کاری به مذهبی و غیر مذهبی بودن نداره پس گول این چیزا را نخورید!

غلامرضا اینو بدون خدا برای آدمای بد اخلاق فشار قبر زیاد قرار داده حالا که مذهبیه بش بگو قصه سعد ابن معاذ رئیس قبیله اوس یکی از انصار را بخونه شاید روش تاثیر بذاره!

برات دعا میکنم.

116633
نام: یکی ازهم اینجا
شهر: آوینی
تاریخ: 8/25/2013 2:26:04 PM
کاربر مهمان
  برادر غلامرضا از اصفهان .

سلام .همانطوریکه آدمین گرامی اشاره کردند شما بایستی به یک مشاور حاذق مراجعه کنید.
ولی جند نکته بنظر من میرسه !
اینکه شما ازدواج را ساده گرفتید خوبه ولی قبل از ازدواج باید به نکاتی توجه می فرمودید:
یکی ازاین موارد حسن خلق و ارتباط و رفتار خانمتون بوده. حالا اگر توجه کردید و بعد از اینکه به خانه شما آمده است این موارد دارد. باید به روابط خانوادگی وعاطفیتون توجه کنید .
باعرض معذرت اکثر افرادی که در روابط عاطفی ارضا نمی شوند رفتاری پرخاشگر و بدنبال دعوا و جر وبحث هستند .
بالاخره ایشون ممکن و حتما از کسی رودروایسی خواهند داشت که میشود به واسطه ایشون موارد را انتقال داد
یا اگر شخصی هست که باایشون صمیمی است . علت این رفتارها رامی شود ازایشون بپرسند البته متوجه نشود که ازسمت شماست .

باعرض پوزش . گاهی رفتار آقای خانه باعث این کج خلقیها میشه . اینکه شما خنده تون را بیرون ازمنزل خرج کنید. وبااخم و تخم تو منزل حاضر باشید.

گاهی ناخواسته با احترام به خانمی دیگر و با نرم صحبت کردن با ایشون درنزد خانمتون موجبات حسادت ایشون را برمی انگیزد .
اینطور نیست که شما باایشون به احترام ومحبت رفتار کنید وایشون رفتاری بد داشته باشند .
خانمها را باید با برگ ریحان تنبیه کرد .
اینطور که نوشتید که خون ایشون به گردن شما بیافتد حتما با دستهای سنگین تون هم ایشون را کتک می زنید .

ببخشید . این نکاتی بود که به نظرم رسید . انشاالله فکرکنید دراین موارد .خدا بزرگه !!

<<ابتدا <قبلی 11670 11669 11668 11667 11666 11665 11664 11663 11662 11661 11660 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=11665&mode=print