اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 115602 |
نام:
خادم الزهرا (س)
شهر:
بیت الشهدا
تاریخ:
7/31/2013 11:17:31 AM
کاربر مهمان
|
سی سال یا کمی کمتر از سی سال (دقیقا چه سالی جنگ یک جهان علیه یک انقلاب شعله کشید؟)
هر دو کافیست برای خشک شدن کفن !
هرطور حساب کنی کافیست؛ حتی اگر خاک هم سراسر غرق در خون باشد
یا حتی اگر کفن ها سراسر غرق در خون باشد یا اگر بدن ها سراسر
متلاشی باشند !
سی سال و کمی کمتر از سی سال، آب و خون و خلاصه هرچه «تر» باشد را
حسابی می خشکاند
اما اشـک را نه
داغ را نه
زخـم های شـیمیایی را هرگز
التهاب و سـرفه های پی در پی را هرگز !
دخترک این روزها حالش دیدنی است! دختر ته تغاری خانواده . . .
البته دیدن که ندارد! اصلا مدتی است دیده نمی شود، زندگی نمی کند!
پدرش بعد از جنگ
دیگر بابای سالمی نبود و چند سال بعد دیگر
حتی همان بابای قبل هم نبود، همان بابای نصفه و نیمه
حالا آسوده به شهادت رسید پس از سال ها رنج مداوم
نمی دانست دخترش از این به بعد شاید هرگز آن آدم شاد و خندان گذشته
نشود
شاید هم می دانست!
همانطور که می دانست اگر برود جنگ شاید هرگز برنگردد
یا طوری برگردد که نفس به نفس زندگی را زجر بکشد
اما بازهم رفت!
میان بعضی نسبت های خانوادگی رمز و راز عجیبی هست، مثلا همین پدر و دختری !
باز هم نگاه های بی منطقی که جنگ مقدس ما را با عینک منطق و
استدلال تحلیل می کنند،پاسخ بدهند !
یادگاران جنگ یکی یکی دارند پرمی کشند، همان هایی که
آبرویمان از خونشان رنگ گرفته است !
راستی امام ما فرموده بود که نگذاریم پیش کسوتان ِ . . . !
ناتــمام ماند ! مثل همیشه !
در شهر غم گرفته خاموش و بی صدا / تنها صدای هق هق من ساز می شود
|
|
| 115601 |
نام:
خادم الزهرا(س)
شهر:
بیت الشهدا
تاریخ:
7/31/2013 11:12:53 AM
کاربر مهمان
|
«عادت کردن » هم درد بدی است
همان مرض مسری عصر ما
روزمرّگی و بی خیالی ، گمگشتگی و سرگردانی
عادت کرده ایم به طلوع هر روزه خورشید از مشرق زمین
به احوال پرسی های بی حال آدم ها
بدتر ازهمه عادت کرده ایم به قضاوت های بی دلیل و منطق و سرسری درمورد دیگران
هر چند از قلوب گرد و غبار گرفته پر گناه و ریه های دودآلود و نفس های بریده بریده
صدایی بالا نمی رود، اصلا صدایی در نمی آید تا دعایی کنیم برای شفا !
ما عادت کرده ایم در کوچه و خیابان عروسک های متحرک ببینیم و دم
نزنیم !
عادت کرده ایم جمعه تا ظهر استراحت کنیم و بعد در این هوای بهاری
برویم تفریح !
عادت کرده ایم حجت خدا را نبینیم و از برکات انفاسش روزی بگیریم و
آسوده زندگی کنیم
آنقدر عادت کردیم به همه چیز که این روزها دشمنان خدا و رسولش عرصه
را باز دیده اند
تا بدترین اعمال انسانی را درمورد بهترین و مخلص ترین بندگان خدا انجام
دهند، غارت و تهدید و . .
با این اوصاف
منتظر کیست ؟ ما برای آمدن یا او برای بازگشتن ؟
روزانه چند نفر در این جهان گل و بلبل به ناحق کشته می شوند ؟
واژه ای به نام ظلم سه حرف دارد و بی نهایت . . .
کدام یک از ما هر جا لازم باشد امر به معروف می کنیم و نهی از منکر ؟
واجب ها را فراموش کرده ایم و چسبیده ایم به مستحبات، انگار !
زینب سلام الله علیها همان بانویی است که با یک خطبه دودمان کفر را بر
باد داد !
ایمان دارم به معجزه دوباره اش ...
و ایمان دارم به عمل زینبهای زمان...
|
|
| 115600 |
نام:
مصطفی
شهر:
تربت جام
تاریخ:
7/31/2013 10:20:24 AM
کاربر مهمان
|
آقا جان دلمان تنگ شده است دیگر بیا از این زمانه تکراری بیزارشده ایم بیا آقا روزها می گذرد و به خود میگوییم بازهم آقا نیامدو ما تنهاییم ترابه فرق شکسته جدت علی (ع)اگر دلیل آمدنت من روسیاهم جانم بگیر و بیا آقا. التماس دعا. یا علی
|
|
| 115599 |
نام:
منم گدای فاطمه
شهر:
انتظار
تاریخ:
7/31/2013 10:06:43 AM
کاربر مهمان
|
به نام الله
سلام جناب یا عباس ممنون که برام این نماز رو خوندید انشاءالله که آقامون ابالفضل(ع) دستگیرتون باشند در تمام طول عمرتون و در تمام مراحل زندگیتون و همچنین در قیامت
بنده خودم رو لایق مطالبی که در موردم فرمودید نمیدونم و نظر لطفتون به این حقیره
دعاگویتان بودم برادر بزرگوارم از شما هم التماس دعا،از اینکه این نماز رو بهم یاد دادید ممنون
نفسِ حق؟؟!! اونم من؟؟!!نفس حق واسه کسیه که حق باشه و بر اساس حق که همان میزانه عمل کنه...
دعاگوی همه شما خوبان حرف دل هم بودم و هستم
********************
سلام نردبانی سوی خدای عزیز برای شفای مادرِ شما و همچنین مادر جنابِ یا عباس و مادر جنابِ هادی از کانال کمیل دعا کردم
سلام زهرا سادات عزیز از گلستان برای شفای اون بیماری که فرموده بودید دعا کردم
|
|
| 115598 |
نام:
فاطمه
شهر:
تویسر کان
تاریخ:
7/31/2013 9:12:48 AM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان حرف دلی
در این شب های عزیز در دعاهایتان منو فراموش نکنید . خیلی التماس دعا
|
|
| 115597 |
نام:
غریب
شهر:
تنهایی
تاریخ:
7/31/2013 9:04:12 AM
کاربر مهمان
|
سلام خدمت همه دوستان حرف دلی عزیز طاعاتتون قبول
امروز مادرم شله نذری داره قبل اومدن سر کار به نیت همه هم زدم انشالله خدا به حق این شبهای عزیز حاجت همه رو بده انشالله
========================================
یاعلی جان خودت میدونی چی میخوام بگم میدونی چقدر دلم گرفته میدونی از خدا وشما چی میخوام میدونم که فقط یک نظر فقط یک نظر بکنید همه چیز درست میشه اونی که میخوام میشه به اون چیزی که میخوام میرسم به قول قدیمی ها خدا سر قلمشو کج کنه خیلی چیزها میشه حالا میشه به خدا بگی سر قلمشو کج کنه میشه بهش بگی واسم معجزه کنه دلم معجزه میخواد دلم تحول میخواد دلم یک کم ارامش میخواد ای خدا ای علی جانم دیگه میخوام اعتراف کنمو بگم بهت ودست به دامنت بشم تورو خدا عشقمو ازم نگیرررررررررررررر خواهش میکنم
خدایا خودت کمکم کن
|
|
| 115596 |
نام:
محمد
شهر:
...
تاریخ:
7/31/2013 8:19:12 AM
کاربر مهمان
|
با عرض سلام وقبولی نماز وروزه های شما در این ماه عزیز
سلام اقای سیف الدوله از قدس دوتا سوال از حضورتون دارم ممنونم میشم پاسخگوباشید دوشنبه پرسیدم ولی جواب ندادید خیلی ضروریه برام
1-قبل از اینکه سوالمو بپرسم اینو بگم که نه کاری میکنم ونه به چیزی فکر میکنم اونم اینکه دوسه روزی ماده غلیظی با فشارازم ترشح میشه میخواستم بپرسم ایا منی هست وروزه ام باطل است یا خیروچکار کنم که این اتفاق تکرار نشود؟
2-یک بچه ابجی دارم که بیشتر مواقع خونه ما هست ومتاسفانه متاسفانه وقتی خودش را خیس میکند لباسش خیس میشودوبلند که میشه وجایی دیگه مینشیند ودیر متوجه میشوند چند مرتبه به مادرم گفتم که این فرشها را بشورید چون با این وضعیت نماز ما قبول نیست ولی برخورد تند میکند خواهرمم چند مرتبه خواسته بشوره وباهاش دعوا کرده ودر جوابمو میگه که فرشهامون ابریشم نیست که بخوام بشورم وگاهی که میدونه کجارو خیس کرده با پارچه خیس اونجارو به قول خودش تمیز میکنه ویا با چند کاسه اب حالا از شما میخوام بپرسم تکلیف ما چیه با این وضع ونماز خوندن؟
|
|
| 115595 |
نام:
..
شهر:
...
تاریخ:
7/31/2013 3:10:47 AM
کاربر مهمان
|
سلام چیکارکنیم که جلوی عصبانیتمون رو جلوی پدر و مادرمون بگیریم و رابطمون باهاشون بهتر بشه؟ چه راه کارهای عملی رو پیشنهاد میکنین؟ لطفا کمکم کنین.
|
|
| 115594 |
نام:
شاید دیوانه شدم
شهر:
ندارم
تاریخ:
7/31/2013 2:05:33 AM
کاربر مهمان
|
خوب من دفعه پیش که فکر کنم 10 روز پیش بود اومدم اینجا یه چیزی از خدا خواستم. اتمام حجت هم باهاش کردم. خیلی جالب بود تو این مدت یه اتفاقی برام افتاد که خیلی تجربه کسب کردم. الان که اینجام فقط خواستم بگم خداییش تا حالا هر چی از ته دلم از خدا خواستم بهم داده. اگه شده حتی یه جوری حالیم کرده که صبر کنم. بابا خدای من! خیلی باحالی! خیلی با مرامی! می دونم دوستم داری خوب من هم عاشقتم. من برای اولین بار درد جدایی رو دیشب درک کردم. خودم فکر می کنم باید این اتفاق همون دیشب می افتاد تا عمق فاجعه ای که دیشب اتفاق افتاده بود رو یه ذره بفهمم. شاید براتون مسخره بیاد. ولی من دارم برداشتم رو می گم. من هر چی فکر می کنم متحیر تر می شم! چه خبره دور و بر ما! چه اتفاقهایی داره می افته که من توش سرگردونم. انگار تو همه دنیا، برای همه چیزه همه چیز داره یه اتفاق هایی می افته که من فقط احساس می کنم داره انجام می شه! هوا سنگینه انگار! زمان سنگینه! همه چی سنگینه! انیشتین گفت اگه به سرعت نور نزدیک بشین زمان شروع می کنه آهسته تر بگذره! وای می دونین این یعنی چی؟ یعنی اگه به سرعت نور برسی دیگه از زمان خارج شدی! یعنی جاوید می شی مثل یه روح! بعضی وقت ها فکر می کنم بهشت و جهنم کجاست؟ می دونم که اعمال ماست که عین طوقی بر گردن ماست و اگه قرار باشه بسوزیم با عمل خودمون می سوزیم. این یعنی چی؟ یعنی عمل هم مثل روح یه وجود خارجی داره؟ وای خدای من. یعنی همین الان هم عمل من وجود داره و همراه منه! مثل روحم! این فرشته ها که می آن پایین چی؟ اون روحی که شب قدر می آد پایین چی؟ همه هستند. وای من چقدر احمقم اصلا اینها رو نمی فهمم. قلبم سنگینی میکنه. فکرش رو بکنید همین الان شما تو یه دنیای خیلی خیلی بزرگ تر هستین ولی انگار سرتون رو تو یه کیسه کردن و دو تا چشم دادن بهتون که فقط تو کیسه رو ببینید. مرگ چیز عجیبی نیست! ما رو از بعد زمان می آره بیرون. فکرش رو بکنید با همین جسمتون وقتی با سرعت زیاد می رید. احتمالا وقتی سرعت خیلی خیلی بالا رفت دیگه بدن نمی کشه. اینقدر مفهوم زمان مهمه که تو اون لحظه هر چی درد و اینها داری فراموش می کنی. یه لحظه آزاد می شی.
|
|
| 115593 |
نام:
محمود
شهر:
المان
تاریخ:
7/31/2013 1:29:09 AM
کاربر مهمان
|
با سلام ودرود خدا بر محمد و ال محمد و قبولی طاعات انشأاالله. اما دوستان مدتی است دنبال دانلود کامل قران کریم بصورت صوتی و تصویری (منضورم صوت هماهنگ با نمایش ایات و معنی ان میباش). در اینترنت خیلی گشتم ولی پیدا نکردم . خداوکیلی سردرد گرفتم . لطفا برای رضای حق تعالی ادرسی ، لینکی ، به بنده معرفی کنید که صواب ان با دعای خیر به شما برسد . ممنونم
|
|
