اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
115292 |
نام:
حسین
شهر:
مشهد
تاریخ:
7/24/2013 8:34:41 PM
کاربر مهمان
|
چه بگویم از این وضع سینماکه خدا شاهد است دل امام زمان را کباب کرده است. اگر شهید آوینی زنده بود در مرکزیت سینما و تلویزیون قرار داشت. ای خدا چه کنم که دل انسان کباب میشود.است تو سینما به دین توهین می شود و راحت اجازه می دهند که این دین مبین که ملیون ها شهید از صدر اسلام داده است راحت پایمال شود. فقط و فقط یک آرزو بیشتر ندارم آنهم:
اللهم عجل لولیک الفرج اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم عجل لولیک الفرج
|
|
115291 |
نام:
مرگ سرخ
شهر:
وادی السلام
تاریخ:
7/24/2013 6:23:30 PM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان خدایی من... یه دردی دارم درد دل.... تازگی به افرادی برمیخورم که شبهات زیادی وارد میکنند به دین دلم داره آتیش میگیره اطلاعاتو بالا نمیبرند بعدشم هرچی به فکرشون رسید هرچقدرم غیرعقلانی و غیر منطقی بازم عنوانش میکنند اخه چرا از عقل این حجت باطن استفاده نمیکنیم دوستان خدایی من برام دعا کنید تو وضعیتی هستم که نیاز به دعا دارم میدونم این حرف دل همه شماست...
عجب روزگاریست....شیطان فریاد میزند...انسان پیدا کنید سجده خواهم کرد...............................................
|
|
115290 |
نام:
صبر هفت شهر عشق
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
7/24/2013 5:49:32 PM
تاریخ ثبت نام: 7/11/2013
|
امام حسن علیه السلام به یکی از فرزندانشان فرمودند: ای پسرم بااحدی برادری مکن تا آنکه
بدانی کجاها می رود و از کجاهامی آید، و چون از حالش خوب آگاه شدی و رفتارش راپسندیدی با او
برادری کن. به شرط اینکه رفتارت براساس چشم پوشی از لغزش و همراهی در سختی باشد. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 108- تحف العقول، ص 236)
امام حسن علیه السلام فرمودند: همانا بیناترین چشم ها آن است که درطریق خیر نفوذ کند، و
شنواترین گوش ها آنست که پذیرنده ترباشد و سالم ترین دلها آن است که از شبهه پاک باشد. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 111)
امام حسن علیه السلام فرمودند: خردمند کسی است که وقتی از او پندخواستند خیانت نکند. (تحف العقول،مترجم،ص 239)
|
|
115289 |
نام:
بوی سیب
شهر:
مطلع الفجر
تاریخ:
7/24/2013 5:45:22 PM
کاربر مهمان
|
السلام علیک یا حسن ابن علی و رحمة الله و برکاته
اول از همه وظیفه خود می دونم که از تک تک بزرگوارانی که محبت فرمودند و برای رحمت و مغفرت اون بنده خدا فاتحه یا نماز شب اول قبر خوندن تشکر کنم.
انشالله همه ما عاقبت بخیر بشیم. ______________________________________________
در وصف ذات، صحبت ما احتیاج نیست زیرا که در صفات خدا «احتیاج» نیست
باید به بال رفت و درآورد گیوه را در بارگاه قرب تو پا احتیاج نیست
تو بی وسیله هم بلدی معجزه کنی دست تو را به لطف عصا احتیاج نیست
بوی طعام سفره، خودش میکشد مرا تا خانهی تو راهنما احتیاج نیست
خواهش نکرده اهل کرم لطف میکنند این جا به التماس گدا احتیاج نیست
اصلاً پی معالجه ی این جگر مباش "بیمار عشق را به دوا احتیاج نیست"
محشر برای رو شدن اعتبار توست کی گفته است روز جزا احتیاج نیست؟
تو با سکوت کردن خود، جنگ میکنی تیغ تو را به کرب و بلا احتیاج نیست
"وقتی نداشت مادر تو سنگ قبر هم دیگر تو را به صحن و سرا احتیاج نیست"
علی اکبر لطیفیان
|
|
115288 |
نام:
صبر هفت شهر عشق
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
7/24/2013 5:33:07 PM
تاریخ ثبت نام: 7/11/2013
|
از اقسام مختلف عشق کدام یک از نظر اسلام صحیح است؟
فلاسفه و عارفان عشق را به اقسام گونا گون تقسیم کرده اند، اما در یک تقسیم بندی کلی گفته اند: عشق بر دو قسم است.
عشق حقیقی، که همان عشق به خدا و صفات و افعال اوست
عشق مجازی، این عشق دامنه ی وسیعی دارد که می توان گفت: عشق مجازی منحصراً عشق انسان به انسان نیست، بلکه عشق ورزیدن به هر گونه معشوقی غیر از ذات احدیت (خدای متعال) مجاز نام دارد.
در این که عشق حکمش چیست؟ آن چه در این زمینه می توان گفت: این است که عشق اگر از نوع حقیقی و برخی از انواع مجازی آن، مانند عشق عقلانی و عشق روحانی باشد، نه تنها نکوهیده نیست، بلکه چه بسا از کمالات محسوب می شود. اما اگر از نوع حیوانی آن که پائین ترین نوع عشق است باشد، این نوع عشق هم اگر با عفاف و تقوا همراه باشد و از حریم عفت خارج نشود، بدون اشکال است.
این گونه عشق ها به سرعت می آید و به سرعت می رود، قابل اعتماد و توصیه نیست. فضیلت کش است. تنها با کمک عفاف، تقوا و تسلیم نشدن در برابر آن است که آدمی از آن سود می برد؛ یعنی در زمینه ی فراق و دست نارسی از یک طرف و پاکی و عفاف از طرف دیگر، سوز و گدازها، فشارها و سختی هایی که بر روح عاشق وارد می شود. آثار نیک و سودمندی به بار می آورد.
عرفا در همین زمینه است که می گویند: عشق مجازی تبدیل به عشق حقیقی؛ یعنی عشق به ذات احدیت می گردد؛ و انسان می تواند از آن سود ببرد. علاوه بر این دارای آثار و فوایدی است: نظیر این که عشق به انسان نیرو و قدرت و چالاکی می بخشد، ترس را از وجود آدمی بیرون می کند و به انسان شجاعت و جسارت می بخشد. عشق انسان بخیل را بخشنده می کند ،عشق نفس را تکمیل می کند و استعدادهای حیرت انگیز باطنی را ظاهر می سازد.
عشق تصفیه گر است و روح انسان را از ناخالصی ها پاک می کند.
بنابراین، عشق اگر از نوع حقیقی باشد قطعاً پسندیده است و نوع مجازی آن اگر همراه با عفاف و تقوا باشد، مورد نکوهش نیست.
|
|
115287 |
نام:
صبر هفت شهر عشق
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
7/24/2013 5:16:53 PM
تاریخ ثبت نام: 7/11/2013
|
ادامه
وَ أَسْأَلُهُ لَکمْ دَوَامَ السَّلَامَةِ، وَ کمَالَ السَّعَادَةِ، وَ الآلَاءَ الدَّارَّةِ، وَ الأَحْوَالَ السَّارَّةِ. وَ الْحَمْدُ للَّهِ وَحْدَ
سپاس، خدایى را که شایسته ستایش و جایگاه هر ستایش است، رساترین، شیرینترین، سعادتبارترین، شریفترین، آشکارترین، والاترین، گرامیترین و سزاوارترین ستایش، برای خداست.
یگانه یکتاى بینیازی است که نه پدر دارد و نه فرزند.
فرمان روایان را مسلّط ساخت و به تاختن وا داشت، و متجاوزان را هلاک کرد و پس راند، ارزشها [ى اخلاقى] را [به بندگان] رسانید و والایى بخشید.
آسمان را برافراشت و بلندى بخشید، زمین را مسطّح کرد و گسترانْد و آنرا محکم و پهن کرد، امتداد بخشید و هموار و آماده کرد و گسترانید. آب و چَراگاهش را به شما عطا کرد و شمار امّتها را از روى حکمت تعیین کرد و آنها را شمارش نمود، و نشانهها را راست و استوار کرد.
آگاه باشید! معبود نخستینی، که معادلى برایش نیست، و حُکمش رد کنندهاى ندارد.
هیچ خدایى جز او نیست، فرمانروایى است که امنیت میدهد، صورتگرِ بسیار دانا، حاکمِ مهربان و پاک و پاکیزه است. فرمانش ستوده و حریم کویش آباد است و به کرَمش امید میرود.
سخن خود را به شما آموخت، و نشانههایش را نشان داد، و احکامش را براى شما فراهم ساخت. حلال خویش را حلال و حرامش را حرام ساخت.
بار رسالت را بر دوش محمّد(ص) نهاد؛ همان رسول گرامی که بدو سروری، درستی در گفتار و کردار و رفتار ارزانی شده، پاک و پیراسته است، که به خاطر عُلوّ جایگاه و والایى سرورى و استوارى کار و کمال ارادهاش؛ خداوند، امّت را توسط او سعادتمند ساخت. او، پاکترین فرزندِ آدم(ع) از نظر ولادت، فرخندهترین، والاترین، خوشمنظرترین و درستپیمانترین آنان و در جوانى و بزرگسالى، با کرامتترینِ آنان بود. درود خدا بر او و خاندان پاکش باد! درودى خالص، پى در پى و پُرشمار، و بر دوستداران بزرگوارشان، درودى ماندگار و پیوسته تا زمانى که براى آسمان فرمانى نگاشته شده، و حدّ و نقشی معلوم و مقرّر شده است.
او را براى رحمت بر شما، پاک ساختن اعمالتان، آرامش خانههایتان، بر طرف شدن نقاط ننگ و شرمآور کارهایتان، اصلاح حالتان، اطاعت از خدا و رسولان او، [به عنوان] نگهبان و رحمتی براى شما فرستاد.
به او گوش فرا دهید و فرمانش را رعایت کنید. آنچه را حلال کرده، حلال شمارید و آنچه را حرام کرده، حرام دانید. خدا رحمتتان کند! به تداوم عمل، تکیه کنید. حرص را دور سازید، تنبلى را از بین ببرید، و از امنیت و نگهبانى مُلک و زیبایىِ آن و آنچه را که موجب بیتابى دلها و روی آوردن درماندگی و غم به سوی آنهاست، مراقبت کنید، و بشناسید.
به خدا سوگند! اصرارکنندگان [بر گناه و سرکشى] هلاک شدند، و هیچ پدرى براى نهان ماندن فرزندی پدید نیاورد. بسا آرزومندى که آرزوى چیزى کرده و [همان چیز،] او را هلاک ساخته است! و بسا مال و سِلاحى که براى خود آماده کردهاند، ولى جنگافزار و تکیهگاه دشمن گشته است!
بار خدایا! سپاس و دوام سپاس، و فرمانروایى و کمال فرمانروایى، از آنِ تو است.
خدایى جز او نیست. بردبارى او؛ همه بردباریها را فرا گرفته، حکم او؛ راه را بر همه حکمها بسته، علم او؛ هر علمى را فرود آورده است. شما را محافظت کرده و پناهتان داده است، دوام سلامت را نصیبتان ساخته، براى اطاعت کردن، راهنماییتان کرده است و به اسلام، هدایتتان نموده است. بر شما رح
|
|
115286 |
نام:
صبر هفت شهر عشق
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
7/24/2013 5:12:38 PM
تاریخ ثبت نام: 7/11/2013
|
خطبه بدون نقطه امام علی(ع)
الْحَمْدُ للَّهِ أَهْلِ الْحَمْدِ وَ مَأْوَاهُ، وَ لَهُ أَوْکدُ الْحَمْدِ وَ أَحْلَاهُ، وَ أسعَدُ [أَسْرَعُ][3] الْحَمْدِ وَ أَسْرَاهُ، وَ أَطْهَرُ الْحَمْدِ وَ أَسْمَاهُ، وَ أَکرَمُ الْحَمْدِ وَ أَوْلَاهُ.
الْوَاحِدِ الأَحَدِ الصَّمَدِ، لَا وَالِدَ لَهُ وَ لَا وَلَدَ.
سَلَّطَ الْمُلُوک وَ أَعْدَاهَا، وَ أَهْلَک الْعُدَاةَ وَ أَدْحَاهَا، وَ أَوْصَلَ الْمَکارِمَ وَ أَسْرَاهَا.
وَ سَمَک السَّمَاءَ وَ عَلَّاهَا، وَ سَطَحَ الْمِهَادَ وَ طَحَاهَا، وَ وَطَّدَهَا وَ دَحَاهَا، وَ مَدَّهَا وَ سَوَّاهَا، وَ مَهَّدَهَا وَ وَطَّاهَا، وَ أَعْطَاکمْ مَاءَهَا وَ مَرْعَاهَا، وَ أَحْکمَ عَدَدَ الأُمَمِ وَ أَحْصَاهَا، وَ عَدَّلَ الأَعْلَامَ وَ أَرْسَاهَا.
أَلَا لَهُ الأَوَّلُ لَا مُعَادِلَ لَهُ، وَ لَا رَادَّ لِحُکمِهِ.
لَا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِک السَّلَامُ الْمُصَوِّرُ الْعَلَّامُ، الْحَاکمُ، الْوَدُودُ، الْمُطَهِّرُ، الطَّاهِرُ، الْمَحْمُودُ أَمْرُهُ، الْمَعْمُورُ حَرَمُهُ، الْمَأْمُولُ کرَمُهُ.
عَلَّمَکمْ کلَامَهُ، وَ أَرَاکمْ أَعْلَامَهُ، وَ حَصَّلَ لَکمْ أَحْکامَهُ، وَ حَلَّلَ حَلَالَهُ، وَ حَرَّمَ حَرَامَهُ.
وَ حَمَّلَ مُحَمَّداً الرِّسَالَةَ، رَسُولَهُ الْمُکرَّمُ، الْمُسَوَّدُ الْمُسَدَّدِ، الطُّهْرُ الْمُطَهَّرُ. أَسْعَدَ اللَّهُ الأُمَّةَ لِعُلُوِّ مَحَلِّهِ، وَ سُمُوِّ سُؤْدَدِهِ، وَ سَدَادِ أَمْرِهِ، وَ کمَالِ مُرَادِهِ. أَطْهَرُ وُلْدِ آدَمَ مَوْلُوداً، وَ أَسْطَعُهُمْ سُعُوداً، وَ أَطْوَلُهُمْ عَمُوداً، وَ أَرْوَاهُمْ عُوداً، وَ أَصَحُّهُمْ عُهُوداً، وَ أَکرَمُهُمْ مُرْداً وَ کهُولاً. صَلَاةُ اللَّهِ لَهُ وَ لآلِهِ الأَطْهَارِ، مُسَلَّمَةً وَ مُکرَّرَةً مَعْدُودَةً، وَ لآلِ وُدِّهِمُ الْکرَامِ مُحَصَّلَةً مْرَدَّدَةً، مَا دَامَ لِلسَّمَاءِ أَمْرٌ مَرْسُومٌ، وَ حَدُّ مَعْلُومٌ.
أَرْسَلَهُ رَحْمَةً لَکمْ، وَ طَهَارَةً لأَعْمَالِکمْ، وَ هُدُوءِ دَارِکمْ، وَ دُحُورِ عَارِکمْ، وَ صَلَاحِ أَحْوَالِکمْ، وَ طَاعَةً للَّهِ وَ رُسُلِهِ، وَ عِصْمَةً لَکمْ وَ رَحْمَةً.
إِسْمَعُوا لَهُ، وَ رَاعُوا أَمْرَهُ، وَ حَلِّلُوا مَا حَلَّلَ، وَ حَرِّمُوا مَا حَرَّمَ.
وَ اعْمَدُوا، رَحِمَکمُ اللَّهُ، لِدَوَامِ الْعَمَلِ، وَ ادْحَرُوا الْحِرْصَ وَ اعْدِمُوا الْکسَلَ، وَ أدْرُوا السَّلَامَةَ، وَ حِرَاسَةَ الْمُلْک وَ رَوْعَهَا، وَ هَلَعَ الصُّدُورِ وَ حُلُولَ کلِّهَا وَ هَمِّهَا.
هَلَک، وَ اللَّهِ، أَهْلُ الإِصْرَارِ، وَ مَا وَلَدَ وَالِدٌ لِلإِسْرَارِ.
کمْ مُؤَمِّلٍ أَمَّلَ مَا أَهْلَکهُ، وَ کمْ مَالٍ وَ سِلَاحٍ أُعِدَّ صَارَ لِلأَعْدَاءِ عَدُّهُ وَ عَمَدُهُ.
اللَّهُمَّ لَک الْحَمْدُ وَ دَوَامُهُ، وَ الْمُلْک وَ کمَالُهُ.
لَا إِلهَ إِلَّا هُوَ، وَسِعَ کلَّ حِلْمٍ حِلْمُهُ، وَ سَدَّدَ کلَّ حُکمٍ حُکمُهُ، وَ حَدَرَ کلَّ عِلْمٍ عِلْمُهُ.
عَصَمَکمْ وَ لَوَّاکمْ، وَ دَوَامَ السَّلَامَةِ أَوْلَاکمْ، وَ لِلطَّاعَةِ سَدَّدَکمْ، وَ لِلإِسْلَامِ هَدَاکمْ، وَ رَحِمَکمْ وَ سَمِعَ دُعَاءَکمْ، وَ طَهَّرَ أَعْمَالَکمْ، وَ أَصْلَحَ أَحْوَالَکمْ.
وَ أَسْأَلُهُ لَکمْ دَوَامَ السَّلَامَةِ، وَ کمَالَ السَّعَادَةِ، وَ الآلَاءَ الدَّارَّةِ، وَ الأَحْوَالَ السَّارَّةِ. وَ الْحَمْدُ للَّ
|
|
115285 |
نام:
صبر هفت شهر عشق
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
7/24/2013 4:59:46 PM
تاریخ ثبت نام: 7/11/2013
|
ادامه:
اگر بپذیریم که حضرت امیرالمؤمنین(ع) سر در چاه فرو میبردند و درد دلهای خود را بیان میفرمودند درست باشد، باید به چند نکته توجه داشت:
1. همانطور که در این روایت آمده، امام علی(ع) پیش از سخن گفتن و درد دل با چاه، مناجات و درد دلی را با خدای متعال داشته است. و این چنین نبوده است که با درد دل کردن در چاه از خداوند غفلت نماید.
2. حرف زدن امام(ع) و درد دل کردن با چاه منافات با مخاطب قرار دادن خداوند متعال ندارد. ممکن است در عین درد دل گفتن و راز و نیاز با خداوند متعال، سر در چاه فرو میبرده است؛ چرا که مکان و زمان راز و نیاز، به خصوص هنگام مصائب بزرگ و جانکاه، در آرامش بخشیدن به انسان تأثیر دارد. و ممکن است این عمل امام موجب آرامش بیشتر او میشده و این خود نیز در مسیر خداوندی است. در روایتی از امام باقر(ع) خطاب به یکی از پیروانشان نیز توصیه شده که هرگاه دلت به تنگ آمد، چالهای کنده و راز خود را درون آن بازگو کن.[2]
3. چنانچه در روایت آمده؛ خود میثم تمّار از این راز علی(ع) سر در نیاورد و امام علی(ع) هم برای میثم آشکار نکرد؛ آنحضرت در دل شب تاریک و به دور از میثم با عالم ملکوت ارتباط داشت و این ارتباط خاص آنحضرت است. بر این اساس نمیتوان گفت حضرت علی(ع) از دست غم و اندوه و مصیبتهایی که به او رسیده بود، به چاه پناه آورده و درد دل با چاه میکرد. این یک سرّی بود که حضرت علی(ع) نخواست برای کسی آشکار شود.
4. از سیره عملی و مناجات امام علی(ع) میتوانیم درسهایی مانند مناجات با خداوند در خلوت و تنهایی، سخن گفتن در خلوت با موجودات در جهت و مسیر الهی و ... آموخت؛ با این حال، نباید از این حقیقت غافل شد که در قلب امامان(ع) اسرار و معارفی بوده که نمیتوانستند به هرکس آنها را بگویند. آن بزرگواران اگر قلبهای مستعدّی پیدا میکردند تا حدی اسرار الهی را به آنها میآموختند و اگر کسی را نمییافتند، مأمور به بیان آن نبودند.
|
|
115284 |
نام:
صبر هفت شهر عشق
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
7/24/2013 4:57:40 PM
تاریخ ثبت نام: 7/11/2013
|
چرا حضرت علی(ع) با چاه درد دل میکرد؟ چرا حرفهای دل خود را به خدا نمیگفت؟ با این کار میخواستند چه درسی به ما بدهد؟
میثم تمّار از یاران نزدیک امام علی(ع) بود. میثم گاهى مناجاتهاى آنحضرت را در نخلستانهاى کوفه از نزدیک مشاهده کرده است. میثم در این باره میگوید: شبی از شبها مولای من امیرالمؤمنین علی(ع) با من به بیرون از کوفه آمد و در مسجدی که آنجا بود چهار رکعت نماز گزارد، بعد از سلام نماز و گفتن تسبیح عرضه داشت:
خدایا! چگونه تو را بخوانم با آنکه نافرمانی تو را کردهام، و چگونه تو را نخوانم بعد از آنکه تو را شناخته و محبت تو در دلم جای گرفته است. دستی را به طرف تو دراز کردم که از گناه پُر است و چشمی که امیدوار (به بخشش و کرم) تو است... (دعایی طولانی کرد) سپس صدا را آهسته نمود و سر بر خاک نهاده سجده کرد و یکصد مرتبه گفت: العفو، العفو، آنگاه برخاست و بیرون رفت، من به دنبال حضرت به صحرا رفتم، حضرت خطّی برایم کشید و فرمود: مبادا از این خط بگذری! آنگاه خودش تنها رفت، شب تاریکی بود با خودم گفتم: تو مولای خود را رها کردی با آنکه او دشمنان بسیار دارد، در پیشگاه الهی و نزد پیامبر او چه عذری خواهی داشت، به خدا که دنبالش خواهم رفت و مراقب او خواهم بود، گرچه از فرمان او سرپیچی کنم. به همین جهت، دنبال حضرت حرکت کردم، مقداری که آمدم دیدم حضرت سر را تا نصف بدن درون چاهی فرو برده و با چاه سخن میگوید و چاه نیز با حضرت سخن میگوید، که ناگاه حضرت متوجّه من شده فرمود: کیستی؟ گفتم: میثم. فرمود: آیا نگفتم از آن خط عبور نکنی؟ عرض کردم: ای مولای من! از دشمنان بر شما ترسیدم دلم آرام نگرفت فرمود: آیا از حرفهای من چیزی شنیدی؟ عرض کردم: نه، فرمود: ای میثم! در سینه عقدههایی است که وقتی سینهام از آن تنگ میشود با دست زمین را گود میکنم و اسرار خود را برای آن بازگو میکنم...
|
|
115283 |
نام:
محمد
شهر:
اصفهان
تاریخ:
7/24/2013 4:21:22 PM
کاربر مهمان
|
از راهنمایی شما ممنونم. به سایتی که نوشتید سرزدم و امیدوارم جواب بگیرم. به خدا من اینقدر صادقانه و ساده ازدواج کردم که همه می گفتند خدا به خاطر این سادگی یک زندگی پر برکت به شما میدهد. نمی دانم چرا به این وضعیت افتادم و هیچ کاری پیدا نمیکنم و حتی کار خودم را از دست دادم. من برای ازدواج فقط ملاکم ایمان همسرم بود . و فقط خدا را در نظر گرفتم . میترسم اگر به همین وضعیت پیش برود اعتقاداتم اسیب ببیند . از همه خوانندگان این مطلب التماس دعااول برای سلامتی امام زمان عج سلامتی رهبر امام خامنه ای و همه جوانان که گرفتاری دارند مثل بنده حقیر
|
|