هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
11502
نام: شوریده
شهر: غریبستان تنهایی
تاریخ: 9/10/2005 7:49:39 AM
کاربر مهمان
  شوریده :
ما اگر مکتوب ننویسیم عیب ما مکن
در میان راز مشتاقان قلم نامحرم است
11501
نام: علی
شهر: بوشهر
تاریخ: 9/10/2005 6:41:37 AM
کاربر مهمان
  سلام
خدا قوت
از شما خواهش میکنم که من ویا دیگران را بیشتر با جنگهای نامنظم آشنا کنید
11500
نام: علی
شهر: بوشهر
تاریخ: 9/10/2005 6:41:32 AM
کاربر مهمان
  سلام
خدا قوت
از شما خواهش میکنم که من ویا دیگران را بیشتر با جنگهای نامنظم آشنا کنید
11499
نام: منتظرالمهدی
شهر: خرم آباد
تاریخ: 9/10/2005 6:27:52 AM
کاربر مهمان
  نمی دانم از چی _ از کی واز کدامین احساسم بگویم جوانی هستم 30 ساله و سر تا با تقصیر
نیاز به دستگیری دارم
از آنجایی که ارادت خاصی به مولایم امام رضا (ع) دارم هر سال طلبیده می شوم و امسال هم قرار بود 21 شهریور به بابوسی ایشان روم ولی بهم خورد
آه نمیدانید چگونه دلم شکسته
اکنون که اشک می ریزم با خود می گویم از فضل و کرم این بزرگان بدور است بس چطور سگ خانه خود را نبذیرفتند
به خود که برمی گردم نگاه می کنم خودم را لایق ندانسته و نیازمند کمک می بینم
کمکم کنید دستم را بگیرید و با چند نصیحت راهنماییم کنید
التماس دعا
11498
نام: میترا
شهر: رفسنجان
تاریخ: 9/10/2005 6:12:46 AM
کاربر مهمان
  گاهی لازمه آدم يه روزشو يه جور ديگه بگذرونه تا بفهمه دوستانی هستن ، که با تمام وجود سعی می کنن با حفظ فاصله بهترين دوستای آدم باشن ...
11497
نام: مهرداد
شهر: اصفهان
تاریخ: 9/10/2005 6:08:22 AM
کاربر مهمان
  ساز مخالف میزنی حرف ازعواطف میزنی
11496
نام: میترا
شهر: رفسنجان
تاریخ: 9/10/2005 5:55:33 AM
کاربر مهمان
  بردی از يادم دادی بر بادم با يادت شادم

دل به تو دادم در دام افتادم از غم آزادم

دل به تو دادم فتادم زبند

ای گل بر اشک خونينم بخند

سوزم از سوز نگاهت هنوز

چشم من باشد به راهت هنوز .

11495
نام: شوریده
شهر: غریبستان تنهایی
تاریخ: 9/10/2005 5:12:40 AM
کاربر مهمان
  شوریده :
تو این دل من هزار هزار هزار بیت شعر وجود داره ولی گوشهای خوبی برای شنیدن این اشعار پیدا نکردم .
خیلی قبلا تو همین حرف دل نوشتم که :
روم به شهر خود و شهریار خود باشم
================================
اما دلم تنگ شد و باز برگشتم
باز برگشتم که بگم :
مائیم و نوای بی نوایی بسم الله اگر رفیق مایی
================================
اما دریغ از یه رفیق یه همراه یه همراز یه همزادو ....
می خوام بگم که دوستی و دوست داشتن همش دروغه
تو این دوروزمونه دل به هیچکسی نبندید چون :
خوبرویان بی وفایند
=================================
چیکار کنم حرف دل و باید تو حرف دل زد دیگه
حالا حرف دلم چیه :
ماییم و دلی خراب آن نیز یک لحظه به اختیار ما نیست
================================
اینا نه واس خاطر اینکه یکی جوابمو بده نه حرف دل بود که تو دلم مونده بود .
می خوام بگم که هرکی بهت گفت :
منم و دلی که دائم به دودست دارم اورا اگرش نگاه داری به تو می سپارم اورا
==============================
بدون که دروغ می گه خام این حرفا و اراجیف و چرت پرت نشی یه موقع فقط به دل خودت نگاه کن هرچی دلت می گه انجام بده حتی اگه گرفتار شدی
شاعر میگه :
گفتم ای دل مرو آنجا که گرفتار شوی عاقبت رفت و همان گفته من پیش آمد
==============================
هرکسی که میاد پیشت و میگه سلام منظور نظرش اینه :
باز در بزم من سرو روان آمده ای دلکی دارم و دانم پی آن آمد ه ای
===============================
ولی خودمونیمو ماهم هربار که از این ضربه ها و ناروهای عشق و عاشقی می خوریم می دونی چی میگیم :
می گیم:
هزار بار قسم خوردم که نام تورا بلب نیاورم اما قسم به نام تو بود
===============================
آخر حرفم میگم که :
مرا با دل چکار آن کشورتوست اگر آباد اگر ویرانه باشد
===============================
هرکسی از حرفام بدش اومده ببخشه ... هرکسی هم خوشش اومد بگه به من ای والله .....
دلت را امتحان ناکردن اولی ست مبادا مهربان با ما نباشی
==========================================

کوچیک همه با عشقا
شوریده
از
غریبستان تنهایی
11494
نام: آ.ز
شهر: تبریز
تاریخ: 9/10/2005 4:43:29 AM
کاربر مهمان
  شایداین سایت ازمعدودسایتهایی باشدکه ارزشهای اصیل راتبلیغ می کنددست همه ی تان دردنکند ضمنا"به وبلاگ من سری بزنید:eiywood.blogfa.com
11493
نام: دوست
شهر: رشت
تاریخ: 9/10/2005 4:37:47 AM
کاربر مهمان
  ( لیلای غریب سلام :)

نمی خواد خیلی نگران رفتن باشی ؛ بلاخره تو هم می ری و مثل همه آدمها به خدا التماس می کنی که خدایا یه لحظه هم که شده مرا به دنیا برگردون تا جبران کنم . پس این همه عجله برای چیه . فکر می کنی وضعت از بقیه خیلی بهتره .


مطمئن باش همون خدا هم که ادعا داری ازش لبریزی ؛ از آدمهای نا امید که به جای استفاده از نعمت حیات مدام آرزوی مرگ می کنند بدش می آد.
امیدوارم مشکلت هر چه زودتر حل بشه . من هم برات دعا می کنم .
<<ابتدا <قبلی 1156 1155 1154 1153 1152 1151 1150 1149 1148 1147 1146 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=1151&mode=print