اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
115012 |
نام:
مریم
شهر:
اهواز
تاریخ:
7/20/2013 9:34:31 PM
کاربر مهمان
|
سلام به اونی که حرفای منو میخونه دختریم از ی خانواده ی متوسط و از لحاظ مذهبی مقید هستیم تا الان باهیچ کس دوست نشدم نه اینکه خانوادم مذهبین بلکه واسه اینکه همیشه تو فامیل حرف از نجابت که میشه اول اسم منومثال میزنن و بجزاین هیچ وقت دلم نیومد به اعتمادی که خانوادم دارن بهم ازش سو استفاده کنم...تااینکه دقیقابعداز امتحاناتم ی مزاحمی داشتم انقد زنگ و اس میزد که کلافه شده بودم هرچی هم به زبون خوش بهش میگفتم دست از سرم بردار به گوشش نمیرفت از ی طرفم دوست نداشتم خانوادم مطلع بشن تا اینکه مثل ی معتادی شدم که اگه توی روز ی تک نمیزد دیونه میشدم بااینکه اصلا جوابشو نمیدادم ولی از پررو بودنش خوشم اومد عادت کرده بودم بهش بدطور..وباوجود اون احساس کردم نیاز دارم با جنس مخالفم باشموچون در شرف دانشگاه رفتنم بود میترسیدم همینطور که داشتم به ی پسرغریبه که نمیشناختمش دل میبستم فردا که رفتم داشنگاه خیلی برام سخت بشه وبرای اینکه بتونم حواسم فقط سردرسم باشه ولطمه ای به درسم وارد نشه تصمیم گرفتم ازدواج کنم که اگرم میخواست فکرم مشغول بشه با فکرشوهر خودم مشغول بشه نه بقیه واسه همین برخلاف میلم که دوست نداشتم ازدواج کنم ولی با این فکرمنصرف شدمو به یکی ازخواستگارام که همه چیزش اوکی بود گفیم که بعدازکنکورم بیان وحالا که اومدن میگه نباید ادامه تحصیل بدم از ی طرف من عاشق درسمم از ی طرفم این خواستگارم خیلی عالیه مخصوصا که اعتقاداتمون کپی همدیگه هم هست چیزی که الان خیلی کم پیش میاد...دخودمم دوسش دارم..... واینطور شده که من با ی مزاحم تلفنی بین ی دوراهی ازواج کردن و درس خوندن گیرافتادم ونمیدونم کدومو میتونم انتخاب کنم وهرچی بیشترفکرمیکنم کمتر به نتیجه میرسم خوشحال میشم کسی بتونه کمکم کنه
|
|
115011 |
نام:
دوستت دارم خداجون
شهر:
مشهد
تاریخ:
7/20/2013 9:22:25 PM
کاربر مهمان
|
سلام خانم صبرجواب ایمیل مافراموش نشه...ممنون
|
|
115010 |
نام:
*
شهر:
تاریخ:
7/20/2013 8:28:20 PM
کاربر مهمان
|
السلام علیک یا ام المصائب یا زینب کبری"س" سلام عمه جانم، فدای شما و قد خمیده تان، چه کردند با مقبره نورانیتان؟ خدایااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا عجب صبری داری مهربان خدای من!!!!!!!!!!!!! السلام علیک یا بقیة الله" روحی فداک مولای من" بمیرم آقاجان، چه بر سر جگر گوشه ی فاطمه"س" آوردند این از خدا بی خبران؟؟؟ مولای مهربان من، حتما الان مثل عمه جان زینب با چشمان پر از اشکت با صلابت می ایستی و از غربت عمه جانت می گویی: ما رایت الا جمیلا... یا زهرا"س" یا زهرا"س" ...مادرم زهرا"س"جان! این روزها همه مان مادری میکنیم برای غربت و تنهایی پاره ی تنت، گل نرگست...مادرم این روزها حال ما خوب نیست... حال زمین و زمان بد است... برای ما زمینیان مادری کن بحق زینبت که ای کاش میتوانستم کاری کنم و جواب این حتاکان به حرمت دخترامیر المومنین"ع" را بدهم حتی با جانم... عمو عباسم کجایی؟؟؟برخیز عمو جانم...برخیز...برخیز که زینبت را...کجایی که اجازه نمیدادی کسی به خیام خانواده ات نگاه کند؟؟؟حالا این شما و این ...برخیز عمو جانم ما آب نمی خواهیم...ما آب نمی خواهیم...شنیده ام ازباب الحوائجی ات آقا... روحم دیگر تاب ماندن ندارد آقا... انگار اینبار بی اندازه تمنای پرواز دارد...پرواز تا حریم کویت...تا صحن و سرای عمه جان زینب"س"...مرا بپذیر عمو عباسم...بحق باب الحوائج بودنت یا ابوالفضل"ع"...یا ابوالفضل"ع"...
|
|
115009 |
نام:
نردبانی سوی خدا
شهر:
شهر خدا
تاریخ:
7/20/2013 8:13:55 PM
کاربر مهمان
|
**بسم الله الرحمن الرحیم*** ************************************************************* اللهم اشف مرضی المومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات و اشف مرضانا بحق محمد و آل محمد
☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ خـتـــم صـلـــوات حــرف دل ؛ نوبت سی وششم ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸دسته گل صلوات یکصدتایِی:۱الی ۵ نردبانی سوی خدا از شهر خدا ☸دسته گل صلوات یکصدتایِی:6الی10:جنای سیفالدوله گرامی از قدس ☸دسته گل صلوات یکصدتایِی11الی 20:مارال عزیز از مسیر سیز
این ختم صلوات به نیّت برآورده شدن حاجات مسلمین ومسلمات وهدیه به روح اهل بیت وامام عصرعج میباشد. ××****************************************************×× امام باقر (ع) : چیزی دل را بیشتر از گناه فاسد نکند دل که آلوده به گناه شد مغلوب آن گردد تا وارونه شود.
اَللًّهُـــــــمَّ صَـــــلِ عَـــــلَى مُحَمَّـــــــدٍ وَ آلِ مُحَمَّـــــــَد و عَجِّـــــــلّ فَّرَجَهُـــــــم
|
|
115008 |
نام:
محمدباقر
شهر:
مراغه
تاریخ:
7/20/2013 7:53:57 PM
کاربر مهمان
|
سلام هزاران سلام به خاك كربلاسلام به يار كربلا سلام به عشق كربلا سلام به علمدار كربلا سلام به خاك شرق كربلا وسلام به عاشقان كربلا وياران كربلا
|
|
115007 |
نام:
منم گدای فاطمه
شهر:
انتظار
تاریخ:
7/20/2013 7:15:15 PM
کاربر مهمان
|
به نام الله
سلام خانم صبر، بنده الحمدلله روی ایشون البته به قول خودش خیلی تاثیرات مثبت گذاشتم نه اینکه ایشونم دختر بدی باشن نه ولی ایشون نتونستن رو بنده اثر مثبتی داشته باشن و علتشم نمیدونم،میزان وابستگیشون به بنده خیلی شدید بود و البته چهار سال هم از بنده کوچکتر بودن... میزان وابستگی شدیدشون باعث شده بود که تماما بنده رو در اختیار بگیرن و دائما پیامک میزدن و خیلی زیاد تماس تلفنی باهام داشتن و منی که تمام وقتم به ذکر خدا و فکر خدا میگذشت تو اون مدت دائما باید یا جواب پیامکش رو میدادم یا جواب زنگاشو وقتی ایشون با خانوادش بود یا مسافرتی یا مهمونی یا با دوستاش بود به خودم اجازه نمیدادم بهش زنگ بزنم یا حتی پیامک بدم چون احساسم این بود که خانواده هم به آدم نیاز دارن ونباید زمانی رو که با خانواده هستن بنده مزاحمشون بشم ولی ایشون اصلا اینطوری نبودن هروقت با خانواده بودم یا حتی مهمونی و میدونستن که مهمانی هستم یا وقتی خونه دوستام بودم مدام زنگ میزدن وپیامک میدادن و مدت طولانی باهام حرف میزدن به گونه ایکه خانواده شاکی شده بودن ازین وضعیت و من چون دوست نداشتم دل ایشون بشکنه و به این خاطر چیزی بهش نمیگفتم در خصوص اینکه وقتی با خانواده ام یا مهمونی بهم زنگ نزن...
*********************
در خصوص پایان نامه هم باید خدمتتون عرض کنم که فعلا یه جورایی بیخیال پایان نامه شدم و چون تو ماه رمضان برام امکان رفتن به کتابخونه نیست موکولش کردم به بعد ماه رمضان،استاد راهنمام هم که به جای کمک فقط زنگ میزنه و بهم استرس وارد میکنه
دعا کنید مصاحبه سطح سه رو قبول شده باشم و بهم اجازه بدن بعدا پایان نامم رو بدم یعنی بهم مهلت بدن
خیلی التماس دعا واز راهنماییهای دلسوزانتون هم ممنون واقعا که مادریرو در حق بچه های حرف دل تموم کردید
یا علی...
|
|
115006 |
نام:
محتاج دعا
شهر:
غربت
تاریخ:
7/20/2013 6:22:41 PM
کاربر مهمان
|
سلام به همه ی خواهر و برادرای اهل حرف دل دوروزه که با این بخش اشنا شدم اما میدونم که دل همتون پاکه اگه از خدا چیزی بخواهید خدا نه نمیگه همیشه وقتی که لبه پرتگاه بودم خدا کمکم کرده ودستم را گرفته این دفعه هم میخام از ته دل داد بزنم و بگم خدایا این دفعه هم مثل همیشه محتاج کمکتم تورا به حق شهید اوینی و همه شهدا این دفعه هم مثل همیشه لطفت را شامل حالم کن و دعام را اجابت کن تو را خدا همتون موقع افطار وسر نماز دعام کنید محتاج دعاتونم التماس دعا
|
|
115005 |
نام:
هادی
شهر:
کانال کمیل
تاریخ:
7/20/2013 6:16:08 PM
کاربر مهمان
|
یک عمر اگر روزه بگیریم وبگیریدوبگیرند همتا نشود باعطش و داغ لبان علی اصغر(ع).... *********************************************** اما حسن ای کریم اهل بیت تولدت نزدیکه چی میخوای عیدی بهم بدی میدونی که چقدر دوست دارم....
|
|
115004 |
نام:
گمنام
شهر:
کاشکی کربلا
تاریخ:
7/20/2013 5:33:19 PM
کاربر مهمان
|
بسم رب الحسین ع
حالا که روزه و روضه هم وزن همند،مباد که روزه ات به روضه ی ارباب بماند...
********************* سلام بزرگواران وسلام بر مجنون مهدی عج
یا زهرا س
|
|
115003 |
نام:
سرباز ولایت
شهر:
تویسرکان- بهشت غرب
تاریخ:
7/20/2013 5:30:08 PM
کاربر مهمان
|
به شیک پوشان بگوییدآخرین مد لباس کفن است.ای کاش تو این ماه پر فضیلت بعضی ها توبه کنند.(دلم میخوادکسانی که این متن رو میخونن بعداز نمازهاشون این دعارو که توی وصیلت نامه یکی از شهداخوندم تکرار کنند-ای خدامهربان پاکم کن و خاکم کن
|
|