اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
114692 |
نام:
سیف الدوله
شهر:
قدس
تاریخ:
7/15/2013 10:45:04 PM
کاربر مهمان
|
نام: فاطمه شهر: بیت الاحزان
سلام و عرض ادب/ با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما!
امام صادق علیه السلام میفرماید!
گردن خود را پلی برای عبور دیگران قرار ندهید و قتی از ایشان سوال میشه چگونه؟
ایشان میفرماید در باب احکام توایی نادانسته ندهید که باعث گرفتار شدن شما در روز قیامت بشه!
از پاسخ خوب و شیوای شما به آقا مهدی از کرج سپاسگزاری میکنم۱
اما حرمت شراب و لو به اندازه کم /حتی اگه مست کننده نباشه!بخاطر نجس بودن آن است!
نه چیز دیگر!
خداوند به شما توفیق تبلیغ معارف الهی را عنایت بگرداند!
|
|
114691 |
نام:
سیف الدوله
شهر:
قدس
تاریخ:
7/15/2013 10:36:29 PM
کاربر مهمان
|
نام: داود شهر: اصفهان
سلام و عرض ادب/
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما کاربر گرامی!
پاسخ سوال اول شما!
برای ماه رمضان نیت خاصی و جود ندارد چون در ماه مبارک رمضان نیت روزه دیگه ای نمیشه کرد!
پس نیت شما روزه واجب ماه رمضان باشه!
پاسخ سوال دوم شما!
اگر عقدی که انجام داده باشید شرایط یک عقد صحیح را داشته باشه مشکلی نداره!
ولی از آنجایی که میفرمایید عقد شما دزدکی بوده! یه نکته حائز اهمیت!
اگه خانمی که باشون عقد کردید پدر یا جد پدریشون در حیات باشه!
جتما نیاز به اجازه داره!یعنی اگه بدون اجازه پدر عقد کرده باشن عقد شما از بیخ مشکل داره! آره فدات با این شرایط عقد شما مشکل دار میشه!
و در این صورت رابطه شما مشکل داره!
و اما پاسخ سوال سوم شما!
بله اگه کاری که مربوط به زن و شوهری باشه که مبطل روزه باشه/در صورت عدم رضایت خانم شما/
روزه شما و ایشان باطل است و باید کفاره بدهید و جور کفاره زن خود را هم بکشید!
یا حق!
|
|
114690 |
نام:
سیف الدوله
شهر:
قدس
تاریخ:
7/15/2013 10:13:11 PM
کاربر مهمان
|
نام: خسته شهر: دنیا
سلام و عرض ادب/ با ارزوی قبولی طاعات و عبادات شما!
یه سوال؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
شما دوست دارید وقتی تشکیل خانواده بدید/خانم دیگه ای اینچنین آتیش بزنه به زندگی شما؟
قطعا پاسخ شما منفیه!
شما چرا با طناب دیگری خود رو به چاه میندازید!
گیرم که این دو در زندگی مشکل داشته باشن/این راهی که شما انتخاب کردید علاوه بر اینکه مشکلی از این زن و شوهر را حل نمیکنه/
بلکه باعث ایجاد مشکل در زندگی مشترک انها خواهد شد!
این آقا اگه به شما هم علاقه داشت نسبت به دارا بودن فرزند به شما دروغ نمیگفت!
گیرم که راه ازدواج با این آقا هم برای شما مهیا بشود مطمئن باشید با کسی که رحمش به فرزندانش نرسه/به شما رحم نمیکنه!
اگه مشکل داشته باشن /راهکار اون که مشاوره هست/
نه اینکه با دیگری رابطه ایجاد کردنه! انسان وقتی مریض بشه به طبیب مراجعه میکنه تا مشکلش حل بشه!نه اینکه کاری بکنه که یک مریضی به دو مریضی تبدیل بشه که معالجه برای اینچنین فردی سخت و مشکل میشود!
ماه رمضان /ماه رحمت خداست! به دامان خدا برگردید!
واینقدر برای حلالیت پیله نکنید همینکه شما استغفار بکنید و برای ایشان از خداوند استغفار بطلبید کفایت میکنید!
یه چیز میگم ناراحت نشید.۱
شما اینقدر تاکید دارید و فشار میارید که باید از همسر این آقا حلالیت بطلبید!
اگه مقداری از این تاکید(حلالیت طلبیدن) را در راستای استغفار از خداوند صرف میکردید/خیلی از گرفتاری های شما حل میشود! ماه رحمت و غفران خداوند را از دست ندهید!
یا حق
|
|
114689 |
نام:
سیف الدوله
شهر:
قدس
تاریخ:
7/15/2013 9:04:52 PM
کاربر مهمان
|
نام:مهدی
شهر:کرج
سلام و عرض ادب/با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما برادر گرامی
دنیا همه چیزش بر اساس قاعده هست!
میگه از همون دست که بدی با همون دست میگیری!
برادر شما میگید که انسان خوبی هستید /یه بارک الله داره!احسنت به شما؟!
ولی چرا خودتون رو آلوده به گناه میکنید!
اگه شرایط ازدواج رو دارید /ازدواج کنید /اگه امکانش براتون میسر نیست دست از این کار بکشید/
اگه براتون سخته بخاطر اینه که گناه زیر زبان شما مزه کرده!
اما قاعده دست!
به نظر شما اگه کسی با ناموس شما این رفتار رو داشته باشید چیکار میکنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پس آقا مهدی عزیز/بسیجی باش!و به
حرمت نام مقدس و مبارک خودتون رو نگه دارید
و به حرمت وجود امام زمان در این ماه مبارک رمضانی
با خدای خودتون عهد ببندید که دست از این گناه بردارید/
ومزه رحمت خداوندی را در این ماه بچشید!
اگه تصمیمت عوض شد ما رو هم دعا کن!
|
|
114688 |
نام:
فاطمه
شهر:
قاین
تاریخ:
7/15/2013 8:51:15 PM
کاربر مهمان
|
باسلام به دوستان دلم واسه همتون تنگ شده بودامشب اومدم دوباره سایت بچه هارودیدم خوشحال شدم انشاالله دعاتون قبول باشه من روهم ازدعای خیرتون فراموش نکرده باشین التماس دعای مخصوص شادباشیدوخوش
|
|
114687 |
نام:
شهر:
البرز
تاریخ:
7/15/2013 6:30:02 PM
کاربر مهمان
|
ولایت شرط عقل است.که در مقام توحید حلاج شود در عالم جسمانی شرع باشد که عین توحید است و درکش برای عقل عاجز.فافم
|
|
114686 |
نام:
منتظرظهورمنجی
شهر:
قزوین
تاریخ:
7/15/2013 6:22:26 PM
کاربر مهمان
|
سلام به حرف دلیهای مهربون. وای خدادیگه بریدم چقدرروزه گرفتن توی ماه رمضون سخته ازپارسال که حالم بهترشده روزه هامودارم می گیرم قضای روزه هاموهم زمستون می گیرم ولی تشنگی امونمو بریده قربون لب تشنه امام حسین .ولی باوجودهمه سختیهاش خیلی خوشحالم که خدامنوهم به مهمونیش دعوت کرده.اونایی که روزه نمی گیرن وبهونه های مختلف میارن آخرهمه بهونه هاشون می گن ماتوانشونداریم روزه بگیریم وضعیفیم اونایی که می گیرن قدرتشودارن ولی وجداناکسانی هم که می گیرن باسختی می گیرن .الهی که خداازهمگی قبول کنه.دیگه بایدبرم دنبال درست کردن افطار.التماس دعا...
|
|
114685 |
نام:
صبر هفت شهر عشق
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
7/15/2013 6:16:23 PM
تاریخ ثبت نام: 7/11/2013
|
توفیق زن بیش از مرد است
توفیق زن بیش از مرد است و اگر انسان تنزل کند، حداقل باید بگوید زن همانند مرد است. زیرا تقریباً شش سال قبل از این که مرد، مکلف شود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذیرفته است. زن همین که از ۹ سالگی گذشت و وارد دهمین سال زندگی شد، خدا او را به حضور میپذیرد و با او سخن میگوید و روزه را بر او واجب میکند، مناجاتهای او را به عنوان دستور مستحب شرعی گوش میدهد. آن هنگام که مرد به عنوان یک نوجوان در حال بازی کودکانه است، زن مشغول راز و نیاز و نماز است. شش سال زمینهسازی کردن، از دوران نوجوانی او را به حضور پذیرفتن، نماز را که عمود دین است بر او واجب کردن، روزه را که سپر دین است و حج را که وفد الیاللَّه است و مهمانان در آن سفر به ضیافتگاه خداوند میروند، بر زن واجب کردن، اینها همه نشانه آن است که زن برای دریافت فضائل، شایستهتر از مرد است. و اگر این منطق درست تبیین و اجرا گردد، نتیجتاً معلوم خواهد شد که زن بالاتر از مرد و لااقل همتای مرد است.
جشن تکلیف
درباره یکی از علمای شیعه، ابن طاووس - رضوان اللَّه علیه - نقل شده است که روز بلوغش را جشن گرفت، او وقتی از پانزده سالگی وارد شانزدهمین سال زندگی شد دوستان و آشنایان خود را به شکرانه این که من نَمُردم و سنّ من به حدّی رسید که خدای سبحان با من سخن گفت و از من تکلیف طلب کرد، جشن گرفت چون انسان تا قبل از بلوغ، مورد خطاب تکلیفی خدا نیست، و به هنگام بلوغ لیاقت مییابد که مورد خطاب خدای سبحان واقع شود. - اما این که آیا این جشن، در اسلام مشروعیت دارد و جزو سنن هست یا نه؟ مسألهای جداگانه است، کسی به قصد ورودِ سنّت اقدام به برگزاری این مراسم نمیکند، بلکه این جشن را به شکرانه یک نعمت برگزار مینماید. و شاید مرحوم سید ابن طاووس، زیر پوشش اطلاقات اولیه که هر نعمتی به شما رسیده است حقشناس و شاکر باشید، این چنین عملی را انجام داده است. - بر این اساس، بلوغ یک شرافت است. آنها که اهل عرفان هستند، میگویند ما مشرَّف شدیم نه مکلّف، چون زحمت و مشقتی در کار نیست، بلکه شرف در کار است. لذا در مناجاتالذاکرین امام سجاد (ع) میخوانیم «یا من ذکره شرف» ای خدایی که نام تو مایه شرافت است. اگر کسی به جایی برسد که ذکر خدا گوید و در سایه این ذکر، به یاد خدا باشد و خدا هم به یاد او باشد، شرافتی نصیب او گردیده است، و این است که زن شش سال قبل از مرد به این شرافت میرسد.
اگر چنانچه به این نکته دقت شود، قبل از این که مرد به راه بیفتد و در صراط مستقیم گام بردارد، زن بخش زیادی از این راه را طی کرده است. بنابراین هم آن محرومیتهایی که زن در دوران عادت دارد قابل جبران است و هم شش سال قبل از مرد، از همه مزایایی که مرد محروم است برخوردار میشود.
|
|
114684 |
نام:
صبر هفت شهر عشق
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
7/15/2013 6:06:51 PM
تاریخ ثبت نام: 7/11/2013
|
خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی(طنز عبید زاکانی جهت آشنایی با مفاخر ادبی )
عربی با پنج انگشت میخورد
او را گفتند:چرا چنین میخوری
گفت:اگر به سه انگشت لقمه گیرم ،دیگر انگشتانم را خشم آید
مردی را که دعوای پیغمبری می کرد نزد معتصم آوردند
معتصم گفت:شهادت میدهم تو پیغمبر احمق هستی
گفت:آری،از آنکه بر قوم شما مبعوث شده ام و هر پیامبری از نوع قوم خود باشد.
آخوندی را گفتند
خرقه خویش را بفروش
گقت:اگر صیاد دام خود را فروشد به چه چیز شکار کند
زشت رویی در آیینه مینگرست و می گفت:
سپاس خدای را که مرا صورتی نیکو بداد
غلامش ایستاده بود و این سخن می شنید و چون او بدر آمد،کسی بر در خانه او را از حال صاحبش پرسید
گفت:در خانه نشسته و بر خدا دروغ می بندد
موذنی بانگ میگفت و می دوید
پرسیدن که چرا میدوی
گفت:میگویند که آواز تو از دور خوش است
میدوم تا آواز خود بشنوم
شخصی با دوستی گفت:
پنجاه من گندم داشتم ،تا مرا خبر شد موشان تمام خورده بودند
او گفت:
من نیز پنجاه من گندم داشتم،تا موشان خبر شد من تمام خورده بودم
درویشی کفش در پا نماز می گذارد
دزدی طمع در کفش او بست گفت
با کفش نماز نباشد
درویش دریافت و گفت:
اگر نماز نباشد،گیوه باشد
هارون به بهلول گفت:
دوست ترین مردمان در نزد تو کیست؟
گفت:آنکه شکمم را سیر سازد
گف:من سیر سازم،پس مرا دوست خواهس شد یا نه؟
گفت: دوستی نسیه نمی شود
یکی اسبی به عاریت خواست
گفت:اسب دارم اما سیاه است
گفت:مگر اسب سیاه را سوار نشاید شد
گفت:چون نخواهم داد همینقدر بهانه بس است
مردی را پسر در چاه افتاد
گفت:جان بابا ،جایی مرو تا من بروم طناب بیاورم و تو را بیرون کشم.
سلطان محمود،پیری ضعیف را دید که پشتواره خار میکشد
بر او رحمش آمد گفت:
ای پیر دو سه دینار زر میخواهی یا درازگوشی یا دو سه گوسفند یا باغی که به تو دهم،تا از این زحمت خلاصی یابی
پیر گفت:زر بده تا در میان بندم و بر درازگوش بنشینم و گوسفندان در پیش گیرم و به باغ روم و به دولت تو در باقی عمر آنجا بیاسایم
سلطان را خوش آمد و فرمود چنان کردند
شخصی با دوستی گفت که مرا چشم درد میکند
تدبیر چه باشد؟
گفت مرا پارسال دندان درد میکرد،برکندم
سلطان محمود را در حالت گرسنگی بادمجان بورانی پیش آوردند
خوشش آمد گفت:بادمجان طعامی است خوش
ندیمی در مدح بادمجان فصلی پرداخت
چون سیر شد،گفت :بادمجان سخت مضر چیزی است
ندیم باز در مضرت بادمجان ،سخن پردازی کرد
سلطان گفت:ای مردک،نه این زمان مدحش میگفتی
گفت:من ندیم توام نه بادمجان،مرا چیزی می باید گفت که تورا خوش آید نه بادمجان را
<br
|
|
114683 |
نام:
راضی
شهر:
شاهرود
تاریخ:
7/15/2013 5:29:45 PM
کاربر مهمان
|
سلام اقا مهدی ازکرج اگه دوستش داری گناه نمیکنی بعداز چند وقت دلش ونمیشکنی داغونش نمیکنی باهاش بمون فقط اگه قرار یه روزی تنهاش بذاری از همین امروز باش بهتره تافردا
|
|