اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 114422 |
نام:
شیدا
شهر:
تاریخ:
7/11/2013 7:58:25 PM
کاربر مهمان
|
*****مامان صبرمهربون
سلام وعرض ادب /خانم صبراومدم بگم ناراحت نباشید خدا خودش به سزای کاری که کرده میرسونه اینجا خونه ی سید هست حرمتها حریم ها نگه داشته شده ومیشه اونی که بی حرمتی کرده هم به شما وهم به جناب هادی مطمینم خدا جوابشو میده خودتونو ناراحت نکنید ازاین آدمای حرمت شکن توجامعه زیادن خدا روشکر که درکنارهمچین آدمایی ؛آدمای آگاه هم وجود داره .قلب منم درد میگیره وقتی ازاین دست آدما وجود دارن
خانم صبر وقتی من با چنین آدمی روبرو شدم ازهمون اول حسم میگفت که ازاون ادما ست اما خودش خیلی نفهم بود خداروشکر ما دخترا آدمای باهوشی هستیم اون مغزش هنگه من اگه ادامه میدادم کامپیوترشو ازکارمینداختم
آدم دخترنمای پسرنما من شوهرم زبان وادبیات انگلیسی میخونه کل راهکارهایی که شما خودتونو زرنگ میدونید ازسایتهای خارجی درمیاره کل روشهای کامپیوتر رو ازطریق خارجیا عمل میکنه حتی میتونه کامپیوتر شما رو هنگ کنه تا تمام اطلاعات کامپیوترتونو دربیاره
گوشزد آخروبهتون میکنم دیگه با نام دختر سربه سر دخترا نزارید که با بد کسی طرف هستین
|
|
| 114421 |
نام:
فاطمه
شهر:
نکا
تاریخ:
7/11/2013 7:17:56 PM
کاربر مهمان
|
خانه های ان کسانی میخورد رد بیشتر/که به سايل میدهند از هرچی بهتر بیشتر/عرض حاجت میکنم انجا که صاحبخانه اش/پاسخ یک میدهد با ده برابر بیشتر/ گاهگاهی که به درگاه کریمی میروم/راه میپویم نه با پا بلکه با سر بیشتر/زیر دین چهارده معصوم اما گردنم/زیر دین حضرت مویی بت جعفر بیشتر/گردنم در زیر دین ان امامی که/داده در ایران ما طوبای او بر بیشتر/ان امامی که فداک گفتنش رو به قم است/باسلامش میکند قم را منور بیشتر/قم همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین/همچنین از اسمان دارد چهل اختر بیشتر/قصد این بار قصیده ازبرادر گفتن است/ورنه میگفتم ازین معصومه خواهر بیشتر/در مقامش مصرعی میگویم و رد میشوم/لطف باباهاست معمولا به دختر بیشتر...
|
|
| 114420 |
نام:
صبر هفت شهر عشق
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
7/11/2013 7:12:20 PM
تاریخ ثبت نام: 7/11/2013
|
بایزید را هفت بار از بسطام بیرون کردند و زندگی او
سراسر امیخته با مصیبت و گرفتاری بود چنانکه درد و
بلا را قاتق نان خود میدانست و اگر روزی بی اندوهی
و دردسری به سر میبرد میگفت :
"الهی ؛ نانم دادی،پس چرا قاتقم نفرستادی؟"
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
|
|
| 114419 |
نام:
صبر هفت شهر عشق
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
7/11/2013 7:00:29 PM
تاریخ ثبت نام: 7/11/2013
|
یادش بخیر آن روزها را میگویم......
بچه پسرانمان تفنگی دست میگرفتن که از خودشان بزرگتر بود !.....
نارنجک به خود میبستند و زیر تانک دشمن مبرفتن !.....
رهبر به آنان میگفت رهبرمی!.....
اما حالا.....
پسران بزرگ خودشان را دختر میکنن !.....
ایمیل دخترانه میسازند و مزاحم دختران،خواهران،مادران ،برادران و پدرانشان میشوند!.....
از این همه نامردمیها قلبم داره میمیره!.....
اگر برای پسرم که پیشم نیست ،نبود! مانند مرد عارف که نزد عطار نیشابوری جان به جان آفرین داد من هم خلع بدن میکردم......!
خدایا اینجا زمینه یا جهنمه......
خاک پای مولا چه خوب شد رفتی و ندیدی با گلهای باغ شهید آوینی و بهترین گلت هادی چه کردن!....
خدایا مرا از این قانون بی وجدانت نجات بده!......
====================================
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
|
|
| 114418 |
نام:
مرغ باغ ملکوت
شهر:
عالم خاک
تاریخ:
7/11/2013 6:24:25 PM
کاربر مهمان
|
یا الله
شهیده: سهام خیام
متولد: ۲۵ بهمن ماه ۱۳۴۷- هویزه
شهادت: ۸ مهر ماه ۱۳۵۹- دشت آزادگان - هویزه
شاید اگر جوان و نوجوان امروز ما، نام « سهام خیام » را بشنود؛
تصور کند نام یکی از دختران کشورهای فلسطین و لبنان را شنیده است!سهام خیام اولین دختر نوجوان و شهیده دفاع مقدس است.او که طاقت اشغال شهرش را توسط اشغالگران بعثی نداشت،با سنگریزه های خود آن ها را مورد هدف قرار می داد...بگذار مرا بکشند!اولین روزهای پاییز ۵۹ بود. نیروهای بعثی دشمن، وارد خاک هویزه شده بودند.سهام از جنگ نمی ترسید، می گفت: نگاه کنید! دشمن وارد شهر ما شده.چرا نشسته اید؟ سکوت جایز نیست. باید جنگید. باید مبارزه کرد.به او می گفتند: تو که پسر نیستی، نمی توانی بجنگی.اما او به این حرف ها کاری نداشت؛ می گفت: مرد و زن و پیر و جوان ندارد،همه ی مردم شهر باید برخیزند و از سرزمین خود دفاع کنند.سهام با همه ی هم سن و سالانش فرق می کرد. او دوست نداشت در خانه باشد و با عروسک و اسباب بازی هایش بازی کند. گرچه به قول اطرافیانش، دختر بود و نمی توانست تفنگ به دست بگیرد، اما فریاد می زدو بر دشمن لعنت می فرستاد، دامنش را پر از سنگریزه می کرد و به سوی دشمن پرتاب می کرد. کار دیگری از دستش بر نمی آمد.او هرگز از مبارزه و کشته شدن ابایی نداشت.
می گفت: بگذار مرا بکشند. بگذار شهیدم کنند. من عاشق شهادتم!
شادی روح همه ی شهدا و امام شهدا صلوات
|
|
| 114417 |
نام:
وجود
شهر:
ال عبا
تاریخ:
7/11/2013 5:47:03 PM
کاربر مهمان
|
مهسا(راستین)
سلام خواهری بهتری؟خواهری نمیدونم بهت تبریک بگم یاتسلیت؟!تبریک میگم بخاطرعزیزت وتسلیت میگم بخاطرعشق ازدست رفته ات ودعامیکنم خدابهترینهارونصیبت کنه/امین
ببین خواهری باتموم وجودم درکت میکنم میدونم چه میکشی اماچه فایده که خودت روعذاب بدی اینجور اونم عذاب میکشه میدونم سخته تنهایی باخاطره هاهمسفرباشی دردل گریه کنی ولبات بخنده بایدنبودنش روتحمل کنی بایددل بریدازخاطره هاودلبستگی ها خیلی سخته ولی چاره ی نداری منم بریدم سعی میکنم ببین وقتی خدامشکلمون روحل میکنه به تواناییش ایمان داریم ووقتی خدامشکلمون روحل نمیکنه به تواناییمون ایمان داره ...پس باتوکل به خوداوستاکریم یاعلی بگیم وازنوشروع کنیم به امیدبهترینها...امین
حکمت ماندگاری خاطره ها جزیادزندگی دیروز نیست امابایدبه یادداشته باشیم که امروز نیزبایدزندگی کرد امروزی که به مافرصت زندگی کردن داده شده امروزبایدزندگی کرد امروزی که برای فردادیگردیراست...پس خواهری باهم یاعلی مدد...
سلام فائزه ازاردبیل من محتاجم به دعاخداقبول کنه من دعاگوی همه ی اهالی حرف دلم به روی چشم انشائ الله به باب الحوائج ابوالفضل العباس حاجت رواشی امین التماس دعا
وسلام برفاطمه ازبیت الاحزان خداقوت التماس دعاوسلام بزشیرمردخطه ی جنوب امیرکبیربزرگ خوش به سعادت سلام منم به شهدابرسون امروزمادرم نذاشت برم گلزار میگه دوره ضعف میکنی منم اطاعت امرکردم خلاصه به جای من نائب زیاره باش همیشه قبرشهدای گمنام میشستم خیلی دوست داشتم امروزهم برم شهدارولمس کنم برادربرات زحمتی دارم توبه جای من لمس کن امشب اولین جمعه ی ماه رمضانه التماس دعا
|
|
| 114416 |
نام:
غریبه
شهر:
آشنا
تاریخ:
7/11/2013 5:46:50 PM
کاربر مهمان
|
سلام ممنون آقای سیف الدوله یه سوال دیگه هم داشتم اینکه من ۲۱سال دارم ولی خیلی ضعیف هستم تا اینجا هم همه ی روزه هامو گرفته ام ولی پدر و مادرم بهم میگن بخور ولی من نمیخورم ،چی کار کنم ممنون میشم راهنماییم کنید .
|
|
| 114415 |
نام:
فاطمه
شهر:
مشهد
تاریخ:
7/11/2013 5:46:08 PM
کاربر مهمان
|
خیلی دلم می خواد یک دوچرخه داشته باشم یک دوچرخه بزرگ من 12 سال سن دارم ولی هنوز علاقه من به دوچرخه از بین نرفته
دلم می خواد یک خرگوش خیلی ناز هم داشته باشم ولی مادرم اجازه نگهداشتن او را نمی دهد
خیلی دلم می خواد اما نمی شه من هم روی حرف پدر ومادرم حرف نمی زنم
ارزو دارم زیر سایه پدر ومادرم بزرگ شوم همچنین خواهروبرادرم من برای همه شان ارزو سلامتی وتندرستی می کنم
انشا... امام زمان هم ظهور کنند که همه ما زیر سایه این بزرگوار زندگی کنیم بلکه زندگی کردن را از ایشان بیاموزیم
یاعلی.التماس دعااااااااااااااااااااااااااااااااااااا..
|
|
| 114414 |
نام:
بنده خدا
شهر:
اسمان
تاریخ:
7/11/2013 5:40:39 PM
کاربر مهمان
|
خداجونم سلام من همون بنده گنه کار توام آره بازم کارم افتاده که اومدم سراغت ولی نه همیشه همه جافقط تو رادارم خدایا به منوخواهرم زهرا کمک کن ماراازبیماری شفا بده خدایا مارو اسیر بیمارستانا نکن خداجونم روی زمینت آدمای مهربون کم شدن دیگه خیلی از دکترا بامهربونی بامریضا حرف نمی زنند نمی دونم چیکار کنم فقط تورا دارم وفقط فقط از توکمکم می خوام حالا هم که تواین ماه مهمونتم دست رد به سینم نمی زنی مگه نه خدا...
|
|
| 114413 |
نام:
فاطمه
شهر:
نکا
تاریخ:
7/11/2013 5:37:12 PM
کاربر مهمان
|
چه دوست داشتنی و عزیزند انان که برای ارامش دیگران از ارامش خویش گذشتند و چه عزیز و محبوب بودند دستهایی که مهربانی را میشناختند...
وگرمای محبت را به قلبها میدادند...
خوبان همیشه بودند و یادشان همیشه خوب خواهد ماند. انان که بی هیچ چشمداشتی در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نبودند وسپاس خداوند را که ما را به یاد این عزیزان همراه و همقدم میکند...
<تقدیم به بابا محمد عزیزم... یادش گرامی>
|
|
