اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 114012 |
نام:
یا عباس
شهر:
تاریخ:
7/6/2013 11:03:50 PM
کاربر مهمان
|
سلام بر عباس...
صوت قران تو صبرم را ربود از دل حسین
زآن سبب سر را زدم بر چوبه محمل ،حسین
من ز طفلی بر سر دوش نبی دیدم تو را
از چه بگرفتی کنون بر نوک نی منزل ،حسین؟
این تویی بالای نی ای آفتاب فاطمه؟
یا شده خورشید گردون بر زمین نازل حسین
می خورد بر هم لبت گویی تکلم میکنی
گاه با من ،گه بطفلان ،گاه با قاتل حسین
ای هلال من ز بس در خاک وخون پوشیده ای
دیدنت آسان ،شناسایی بود مشکل ،حسین
اختیار دیده را پای سرت دادم ز دست
ترسم از اشکم بماند کاروان در گل ،حسین....
.....قسم به اشک چشماتون آی سینه زنها.......نیت من بود غرق در اشک تمنا..... هر شب تاسوعا ،شب روضه سقا.....روضشو دو پهلو بخونم....مگه میشد سمت حرم رفت با وجودش... گفتم برم به سمت دشمن حسودش...از صحبت عدو بخونم....یکی میگفت چه جور حسینو بکشیم ...گفتند با آزارش....آرام میگیریم همه یارش....دیگری گفت قلب لشکرش کیه... همه گفتند ..علمدارش.....تا صاحب علم، علم به دسته شک نکنید حسین بی شکسته....
حالا خودش میدونه سقا... خیمه را آتش زدند آی سقا..آی به زمین افتاده خواهر ....گریه رقیه برای تویه سقا .عمو کی برمیگرده.........کی میایی سقا....همه چشم به راه قدمای شما ییم...
یا عباس... اشکامونو نمی بینی...مگه باب الحوایج نیستی..گره گشایی یا که نه...گره در گره ایم....بهم بگو چکار کنیم ..روسیاهم گمشده ام..به اولین نور به تو رسیدم...آی به فدای تو...نیمه نگاهت تمنای ما شده..باب الحوایج،دستم به خاک پاکت نمیرسه...ناامیدم نکن.....علمدار حسین...عیب نداره....ما اومدیم در خونت . اما زمزمه ما اینه ، تا صاحب علم ،علم به دسته ، شک نکنید،حسین بی شکسته.....تا صاحب علم ،علم به دسته ،شک نکنید حسین بی شکسته..
یا عباس ..مهمان توییم..چه بخواهی چه نخواهی.هر شب ما شده روضه سقا...غرق در تمنا...روضه سقا....مهمان سقا...مهمان هر روزت..حالا هر جا باشی...در به در دنبالت خواهم آمد... فقط به حق زینب زهرا به دوستای من نگاهی بکن ..نیت اونا خیلی صافه..نا امیدشون نکنی آقا ،به من نگاهم نکنی عیب نداره؟ دستاشونو بگیر... تا وسعت جود تورا ببیند..به حق زهرا به حق زهرا به حق زهرا..
سلام بر زهرا..
|
|
| 114011 |
نام:
منم گدای فاطمه
شهر:
انتظار
تاریخ:
7/6/2013 11:01:57 PM
کاربر مهمان
|
آشتی با خدا
نویسنده: مصطفی دماوندی
الحدیث القدسی :
« لو علم المدبرون عنی کیف انتظاری لهم و شوقی الی توبتهم لماتوا شوقاً الی و لتفرقت اوصالهم . »
اگر بندگان من ، که به من پشت کرده اند ، می دانستند که چقدر
انتظار آنها را می کشم و مشتاق بازگشت آنان هستم از شوق می مُردند و
بند بند بدن آنها از هم جدا می شود .
در جای دیگری خداوند متعال به حضرت عیسی (ع) خطاب می کند :
« یاعیسی ، کم اطیل النظر و احسن الطلب و القوم لایرجعون»
ای عیسی : چقدر بنده ام را طلب کنم و انتظار او را بکشم ، ولی آنها بسوی من نیایند .
وقتی انسان این کلمات را می خواند ، از بد ی و بی معرفتی خود احساس شرم می کند .
در انتظار همه چیز و همه کس در هر دقیقه و ثانیه هستیم ، ولی در
انتظار دیدار خالق خود نیستیم . اگر معشوق دنیوی ما ، ما را بخواند
برای او با سر دویده و ساعتها انتظار می کشیم ، اگر با ما قهر کند
به همه کس متوسل می شویم تا با اوآشتی کنیم امّا چرا خالق خود را
فراموش کرده و می کنیم و ناراحت از عدم ارتباط با با او نیستیم و
نماز نمی خوانیم جای بسی تاسف دارد . او ما را صدا می کند و ما او را صدا نمی کنیم .
****************************
این تصویرسرگذشت کوتاه دختری است که،در اوج شهرت و محبوبیت ، دین اسلام را بر می گزیند و به همه داشته های خود پشت پا می زند . چیزی که خیلی از دخترها و پسرهای امروز بخاطرش از همه چیز حتی دین و خدای خود می گذرند .
او ثروت داشت ، محبوبیت داشت ، شهرت داشت ، زیبایی داشت ، پس چه چیزی کم داشت که بسوی خدا رهسپار گشت و بخاطر دوستی با او از هر دوست داشتنی گذشت ؟
• چطور شد که تمام موفقیت‌ها و درخشش‌های خود روی صحنه را زیر پا گذاشتی و به اسلام گرویدی؟
ماشا: من به لطف خداوند به سوی او گام برداشتم. این اراده خدا بود.
• در زمانی که یک خواننده بودی آیا فکر می‌کردی که روزی اسلام بیاوری، روزه بگیری و به حج بروی؟
ماشا: نه؛ حتی به ذهنم خطور هم نمی‌کرد که روزی به حج بروم و از بهترین و گواراترین آب، یعنی آب زمزم بنوشم.
• آیا راهی که برای مسلمان‌شدن طی کردی، مسیری طولانی بود؟
ماشا: من دو سال است که مسلمان شده‌ام. یک روز مطلع شدم که یکی از
نزدیکترین دوستانم بر اثر یک حادثه در شهری دیگر به حالت کما رفته
است.
من نمی‌دانستم که چطور می‌توانم به او کمک کنم. آن روز برای اولین
بار نماز خواندم و دست به دعا برداشتم و از خدای بزرگ کمک خواستم.
روز بعد همان دوستم با من تماس گرفت و گفت: «در آن حالات بیهوشی من
تو را می‌دیدم و تو خیلی زیاد به من کمک کردی!»، من در آن لحظه
بسیار گریستم؛ زیرا برای اولین بار در زندگی‌ام بود که چیزی از خدا می‌خواستم.
• در حال حاضر به چه کاری مشغولی؟
ماشا: من پنج زبان اروپایی بلد هستم و در حال حاضر در مدرسه و
دانشگاه تدریس میکنم. ضمناً برخی از نت‌های مجاز شرعی را نیز می‌نویسم.
• آیا موسیقی هم گوش می‌دهی؟
ماشا: بله؛ آثار «گروه ریحان»، «گروه سامی یوسف» و
«گروه کت استیونس» ( که پس از اسلام آوردن نام خود را «یوسف اسلام» گذاشت) را گوش میکنم.
• آیا چیزی از قرآن هم آموخته‌ای؟ آیا آمادگی داری که زبان عربی را هم به آن پنج زبان اروپایی اضافه کنی؟
ماشا: در ابتدا فکر می‌کردم که آموختن زبان عربی مشکل باشد. اما آن را شروع کرده‌ام و خیلی هم آن را دوست دارم و فکر میکنم کلید
|
|
| 114010 |
نام:
سید محمد رضا
شهر:
اصفهان
تاریخ:
7/6/2013 10:41:03 PM
کاربر مهمان
|
سلام ضمن خسته نباشید برای زحماتی که برای این سایت کشیدید و نام آن دل باخته ی راه خدا رو ماندگار کردین اجرتون با خود خدا
در مورد سایت باید بگم واقعا حس و حال معنوی رو به آدم بارها و بارها از بخش استخاره آنلاین استفاده کردم
اما امشب دلم گرفته بود به خاطر مشکلی که همه جوونا دارن ازدواج
دوس دارم تا پام به گناه بیش از حد باز نشده ازدواج کنم و اونجور که تو قرآن گفته شده در کنار همسرم آرامش داشته باشم زیرا انسان مجرد ناقصه اومدم به این سایت و یکی دو آیه قرآن مجلسی گوش دادم با حال بود اما دوس داشتم از استاد محمد بسیونی هم قرائتی گوش بدم که پیدا نکردم
بخش آموزشی هم بسیار جالب بود خودم هم هندسی کامپیوتر میخونم و در صددم یه سایت بسیار جالب و پویا در زمینه آموزش ایجاد کنم که اگر خدا بخواد حرکت کوچکی در جهت خدمت به دانش ایران و اسلام باشه
زیادی نوشتم اما خب این حرف دلم بود شاید کسی بخونه شایدم اما خوب نوشتن چندان سخت نیست اما خوندن و درک کردن ب نظرم سخته
|
|
| 114009 |
نام:
شیدا
شهر:
مشهد
تاریخ:
7/6/2013 9:56:00 PM
کاربر مهمان
|
اَعوُذُ بِالله ِمِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ ** **** بِسمِ الله ِالرَّحمنِ الرَّحیمِ ****
***********************************
اللهم ارزقنا توفیق الطاعة و بعد المعصیة
اللهم بحق شهر ر مضان الذی انزلت فیه القرآن
لاتجعلنا ممن تذل من تشاء
واجعلنا ممن تعز من تشاء
بحق فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک
❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ * خـتـــم قـــرآن کـــریم حــرف دل ؛ نوبت ...* ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀❀ ❀ **********
☁ ترجمه جزء1 :شیدا ازمشهد
××××××دوستان من گفتم ترجمه شما مخالفتی نکردین انشاله موافقید بامن؟
نکته:
ثواب اين نوبت به نیت دعا برای شفای بیماران سرطانی وهدیه به روح امام زمان عج میباشد
|
|
| 114008 |
نام:
سیف الدوله
شهر:
قدس
تاریخ:
7/6/2013 9:34:09 PM
کاربر مهمان
|
سلام و عرض ادب/احکام
چه کسانی هستند که اگر روزه بگیرند مورد بازخواست و مواخذه قرار میگیرند؟
انسان مکلف به تکلیف الهیست!
گاهی اوقات تکلیف بعضی افراد روزه نگرفتن است!
مثلا افرادی دارای مریضی های خاصی هستند که روزه برایشان ضرر دارد!
اینگونه افراد به تشخصیص پزشک حاذق و متدین نباید روزه بگیرند و
از خود خشک مقدسی نشان دادند و روزه بگیرند؛در واقع مرتکب معصیت
شده اند!
خداوند در قرآن بیانی دارد که میفرماید بر مریض حرجی نیست!
وتکلیف شخص مریض این است که نباید روزه بگیرد!
البته ناگفته نماند!
نه هر مریضی!
چون بعضی ها دنبال بهانه میگردن و با کوچکترین مریضی از این واجب شرعی فرار میکنند!
البته پیرامون این مطلب یک ناگفته ای هست که بحث ادامه دارد!
والسلام علی من اتبع الهدی
|
|
| 114007 |
نام:
غلام امام رضا
شهر:
شهر اوارگان
تاریخ:
7/6/2013 8:51:55 PM
کاربر مهمان
|
اقا دلم گرفته بطلب بیام دلم باز بشه خیلی وقت نیومدم
|
|
| 114006 |
نام:
یا عباس
شهر:
تاریخ:
7/6/2013 8:14:40 PM
کاربر مهمان
|
این روزها حس غریبانه تنهایی مهمان است
نا امید شدن از درگاه خدا حرام است
عشق حرام است
آسمان مال من نیست
نگاهم به تو حرام است
من سر به زیر با سایه تو عاشق شدم
یا عباس
این تمنای سالیان من حرام است.....
خدای من انگار همه چیز تو حرام است..
سلامی به وسعت پاکی چادر زیبای زهرایی .به قداست قدم های آسمانی .خواهر شیدا من حالم خوبه..خواهش میکنم .ادامه ندید..روزه های قشنگتون را به نیت مادر خوب حضرت عباس تغییر بدهید برای گشایش گره همه مریضا به جز هود،به جز هود به جز هوداین قدر اذیتم نکنید...خواهش میکنم ..من عادت ندارم یک حرف را دوبار بگم....پس وادارم نکنید به پایتان بیفتم..تمنا میکنم..نیت را عوض کنید..این دستور نیست یک التماس است.......حق داشتم میمردم واین حرف را نمیشنیدم ..تحقیرم نکن خواهر... باشه خواهر خوبم..باشه..نیت عوض شود وهود به زودی دود میشود......یادم باشه چقدر وسعت نگاه تو بلند است ومن ناچیزم.....خدایا من را باآبرو بمیران..هود سالمه ..سالمه .کی گفته من مریضم....مگه قرار نشد شایعه قبلی فراموش شود...قول بدهید تکرار نشود..باشه...خواهر مشهدی سلام ما را به امام رووف برسان سلام حضرت عباس را نه هود را..هود مرده....یا عباس روح تازه ای است......یا عباس به عشق تو دارم اینجا می نویسم .به عشق تو هستم وبه زودی سیم اینترنت را خواهم کشید واز خیمه ات خواهم رفت......از این پس به جز روضه وندبه وشعر با کسی هم کلام نخواهم شد....واین همه من است ..همه من به فدای عباس
سلام بر همه....
چند وقت پیش با پدرم سر یک موضوع بحث کردم ..من یکمی رک ونترسم والبته بی ادب..سرش داد زدم..بلند بلند...آره هود یک دیوانه به تمام معناست..بعد پدرم رفت سر کار...منم رفتم بالا..برای شام هیچی نخوردم....صبح پدرم رفته بود سر کار..منم رفتم بیرون..برای ناهار دیر رسیدم .اونا غذا نخورده بودند...پدرم داشت توی حیاط نماز میخوند .وارد حیاط شدم..نگاهم کرد..نگاهم را دزدیدم...به من سلام کرد...دستش را دراز کرد با هم دست دادیم...به من گفت خسته نباشی...چی دوست داری آب یا شربت بدم...فورا کیفم را گرفت..داشت شلاقم میزد با محبتش...شلاق مهربانی خیلی خیلی دردآوره...سر سفره ناهار برام لقمه گرفت...داشتم ته دلم زار میزدم بابا غلط کردم.. به سرعت خودمو به اتاق رسوندم . تا در اتاق بسته شد..تمام صورتم پر از اشک شده بود..داشتم زار میزدم...غلط کردم بابا.....کفشاشو پاک کردم..بوسیدم وبه کفشاش گفتم ..پدر منو ببخش.....
یا عباس ..پدرم خیلی خوبه وخیلی زحمت میکشه . خیلی خسته میشه ..خیلی داره جون میکنه ..مادرم مریض احواله
.خانواده من خیلی خوبند به خاطر پدرم وبه حرمت سلامایی که به شماها میده سر نماز ...دعا کن عاقبت همه ما ختم به شود. وسایه والدین ما از سر بچه ها کم نشه ..این بار به حرمت آبروی پدرم میرم .البته برای نوکرای شما روضه حتما میخونم...ببخشید من یکمی عوضی هستم ..اما ما عادت نداریم از کسی چیزی بگیریم..
.خدایا ممنونم..منو ببخش .این که دیگه حرام نیست...
|
|
| 114005 |
نام:
سیف الدوله
شهر:
قدس
تاریخ:
7/6/2013 7:17:27 PM
کاربر مهمان
|
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۱۸۵﴾
انسان مسلمان مکلف به تکلیف است؛
یکی از تکالیف و واجبات روزه گرفتن است!
نکته:
در روز قیامت افرادی بخاطر اینکه روزه نگرفته اند مورد باز خواست و مواخذه قرار میگیرند!
******************************************************
اما بعضی ها بخاطر اینکه روزه گرفته اند مورد بازخواست و مواخذه قرار میگیرند!آنها چه کسانی هستند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ادامه دارد!
اللهم ارزقنا توفیق الطاعة و بعد المعصیة
اللهم بحق شهر ر مضان الذی انزلت فیه القرآن
لاتجعلنا ممن تذل من تشاء
واجعلنا ممن تعز من تشاء
بحق فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک؛آمین یا رب العالمین!
|
|
| 114004 |
نام:
فرید
شهر:
مراغه
تاریخ:
7/6/2013 7:05:15 PM
کاربر مهمان
|
من خیلی دلم میگیره نمی دونم چی کنم بعضی وقت ها عاشق میشم من قبلا یه دختری رو دوس داشتم از محله ما رفتن بازم خیلی دلم گرفت
|
|
| 114003 |
نام:
تنین
شهر:
تهران
تاریخ:
7/6/2013 6:34:45 PM
کاربر مهمان
|
سلام به همه ي حرف دلي هاي عزيز.سلام مخصوص به خانم محمدي عزيز ممنونم از لطفتون حالم خيلي بهتره اگرچه روزهام بادردسپري ميشه /خانم صبر تاحالاباشماهمكلام نشده بودم فكرنميكردم من روبشناسيد بازم ممنون ازخوشامدگوييتون
|
|
