اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 113032 |
نام:
فاطمه
شهر:
تهران
تاریخ:
6/20/2013 3:19:44 PM
کاربر مهمان
|
الهي هيچ كــــس تـــوي دنـــيــا تــنها نبــاشــه
الـلــهم عــجــــــــل لــــــــولـــك الــــفـــرج
|
|
| 113031 |
نام:
هادی
شهر:
کانال کمیل
تاریخ:
6/20/2013 3:19:09 PM
کاربر مهمان
|
سلام خانم صبر به خدا من لیاقت این همه تعریف شماروندارم
|
|
| 113030 |
نام:
زينب
شهر:
اصفهان
تاریخ:
6/20/2013 2:40:37 PM
کاربر مهمان
|
گفتگوي خدا با بنده هاش!!!
خدا گفته بزرگترين نعمت عقله!!!
خب وقتي يه چيزي اينقدر ازش تعريف ميشه معلومه كه توانايي هاي زيادي داره كه بوسيله ي آن ميشه خيلي كارا كرد از حل مسائل سخت رياضي تا پيدا كردن فسير درست زندگي اما خدا كه از همه نخواسته برن مسائل رياضي و فيزيك و حل كنن فقط گفته بنده ي من منكه چيزي برات كم نذاشتم اين خودتي كه بي لياقتي نشون ميدي همين عقل كه داري ميتوني از اون استفاده كني يك ساعت تفكر برتر از هفتاد سال عبادت بدون تفكر بنده ي من عقل و بهت دادم بخاطر خودتم كه شده ازش استفاده كن چند لحظه تفكر ميشه جلو بوجود امدن به فجايع بزرگي و گرفت يا نه كلي مسائل پيچيده كه همه مون توش مونديمو راحت حل كنيم از بزرگي پرسيدن كه اين يه ساعت تفكر برتر از هفتاد سال عبادت بايد در مورد چي باشه باهمون زبون عاميانه خودش گفت نمي خواد كه حتما مسائل فلسفه باشه و علوم غريب همينكه شما فكر كني مثلا اگه رفاقت پاكي يا مطالعه كدوم كتاب يا انجام كدوم كار برا من مفيدتره و بخدا نزديك تر ميشم يا فكر كردن به كتب ديني و وظيفه خودت اينا همين ميشه يه ساعت تفكر برتر از هفتاد سال عبادت چون بوسيله ان تفكر بخدا ميرسي پس اين بدبختي كه برمون مياد عامل اصليش خودمون خدا كه عقل بما داده تا ما ازش استفاده كنيم
|
|
| 113029 |
نام:
صبر
شهر:
هفت شهرعشق
تاریخ:
6/20/2013 2:31:13 PM
کاربر مهمان
|
السلام علیک یااباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک
در یکی از جنگها ، عده ای را اسیر کردند و نزد شاه آوردند . شاه فرمان داد تا یکی از اسیران را اعدام کنند .اسیر که از زندگی نا امید شده بود ، خشمگین شد و شاه را مورد سرزنش و دشنام خود قرار داد که گفته اند : هرکه دست از جان بشوید ، هر چه در دل دارد بگوید .
وقت ضرورت چو نماند گریز
دست بگیرد سر شمشیر تیز
ملک پرسید : این اسیر چه میگوید ؟
یکی از وزیران نیک محضر گفت : ای خداوند همی گوید :
والکاظمین الغیظ و العافین عن الناس
ملک را رحمت آمد و از سر خون او گذشت . وزیر دیگر که ضد او بود گفت : ابنای جنس ما را نشاید در حضرت پادشاهان جز راستی سخن گفتن . این ملک را دشنام داد و ناسزا گفت . ملک روی ازین سخن در هم آمد و گفت : آن دروغ پسندیده تر آمد مرا زین راست که تو گفتی که روی آن در مصلحتی بود و بنای این بر خبثی .
چنانکه خردمندان گفته اند :
دروغ مصلحت آمیز به ز راست فتنه انگیز
هر که شاه آن کند که او گوید
حیف باشد که جز نکو گوید
و بر پیشانی ایوان کاخ فریدون شاه ، نبشته بود :
جهان ای برادر نماند به کس
دل اندر جهان آفرین بند و بس
مکن تکیه بر ملک دنیا و پشت
که بسیار کس چون تو پرورد و کشت
چو آهنگ رفتن کند جان پاک
چه بر تخت مردن چه بر روی خاک
مارال علیک سلام دوباره جوانه زدی ، پر از طراوتی ،به تکرار طراوت باران
|
|
| 113028 |
نام:
مرغ باغ ملکوت
شهر:
عالم خاک
تاریخ:
6/20/2013 2:16:59 PM
کاربر مهمان
|
یا الله
سلام به همگی
لشکر از برق نگاهش به ستوه آمد و گفت: گفته بودند که در کرببلا حیدر نیست، هرچه نزدیکتر آمد همه فریاد زدند، این جوان کیست اگر حضرت پیغمبر نیست...
میلاد حضرت علی اکبر "ع" و روز جوان رو به همه ی خوبان حرف دلی و جوانان عزیز ایران زمینم بخصوص جوان ایرانی از ولایی ها تبریک میگم، همیشه سرفراز باشید و پر امید...
صبر عزیز و بزرگوار سایه تان همیشه برسرمان برقرار باشه مادر مهربانم. از محبت شما سپاسگزارم.
راستین عزیز، آنرا که خدا برمی گزیند میسوزاندش در دام بلاها و رنجها تا گوهری جدید پدید آورد، گوهری همرنگ خودش، همرنگ خدا... ببین الان خدا از همیشه بهت نزدیکتره یادت نره، به جای اینکه به خدا بگی مشکل بزرگی داری محکم بایست و به مشکلاتت بگو خدای من از شما بزرگتره، بهترینها رو واست آرزو میکنم راستین مهربان. پیامت زودتر از اینها به دستشون رسیده به آسمون نگاه کن مراقبت هستن نگران نباش...
ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة، انک انت الوهاب.:آمین یا رب العالمین:.
خدایا دستان ما به سوی کرمت دراز شده به حق این روز و میلاد عزیزش خالی برنگردان، چشمهای اهالی حرف دل به کرمت دوخته شده مهربان خدای عالمیان، از چشمه ی کرامتت بر این گلها بباران که تشنه ی کرامت تو ایم...
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
به هرکی دنبال خبر می گرده، خبر بدین عشق داره بر می گرده...
السلام علیک یا بقیة الله روحی و ارواحنا فداک...
یا علی
|
|
| 113027 |
نام:
صبر
شهر:
هفت شهرعشق
تاریخ:
6/20/2013 2:00:30 PM
کاربر مهمان
|
السلام علیک یااباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک
روزی با گروهی از بزرگان در کشتی نشسته بودیم. قایقی که به دنبال ما در حرکت بود غرق شد. دو برادر در آن بودند و اسیر گرداب شدند.. یکی از بزرگان که در کشتی بود به یکی از کشتیبانان گفت، اگر این دو را از آب بگیری برای نجات هرکدام پنجاه دینار به تو می دهم. مرد در آب پرید و یکی را نجات داد و دیگری غرق شد. گفتم ، چون او عمرش به پایان رسیده بود در نجات او تأخیر کردی و در گرفتن دیگری شتاب.
مرد گفت، در گفتۀ شما شکی نیست اما من برای نجات این فرد بیشتر تمایل داشتم زیرا روزی در بیابان مانده بودم و او مرا بر شتر سوار کرد و از بیابان نجات داد در صورتی که از آن یکی، در کودکی تازیانه ای خورده بودم.
به حقیقت که خداوند راست می گوید که فرمود: ( هرکس عمل نیکی انجام دهد نتیجه اش به خودش باز می گردد و اگر بدی کند از عواقب آن در امان نخواهد ماند.)
تا توانی درون کس مخراش کاندر این راه خارها باشد
کار درویش و مستمند بر آر که تو را نیز کارها باشد
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
|
|
| 113026 |
نام:
زينب
شهر:
اصفهان
تاریخ:
6/20/2013 1:54:51 PM
کاربر مهمان
|
سلام سيد
سلام شهدا
سلام به همه و خانم صبر از هفت شهر عشق ببخشيد بابت تأخير جواب سلامت دادم ما نذري داريم و با توجه به محدوديتي كه دارم و شما در جريان معلوليتي كه دارم هستي ولي من با امامام و خداي خودم معامله كردم دربرابر مشكلاتم كه شرمنده خداي خودم نباشم و بم صبر بده تا جايي كه ميتونم كمك خونوادم هستم خدا رو شكر پدر و مادرم هر دوشون مث هم هستن تو مراسمات اينجور موقعا اهميت ميدن هر چند در حق اماما كمه
سلام و عرض ادب خدمت برادرم جناب امير كبير از وطن انشاالله پدربزرگوارتون خدا بشون سلامتي بده
سلام و عرض ادب خدمت برادرم جناب هادي از كانال كميل انشاالله مادر گراميتون خدا بشون سلامتي بده
سلام خواهرم غريب از تنهايي كجايي؟ دوست دارم بدونم ازمايشت چي شد
سلام شيدا از مشهد خواهرم 4 جزء برام ثبت كن بنيت شفاي مريضا
سلام خواهرم نردباني سوي خدا از شهر خدا 4 دسته گل صلوات برام در نظر بگير
|
|
| 113025 |
نام:
منم گدای فاطمه
شهر:
انتظار
تاریخ:
6/20/2013 1:45:27 PM
کاربر مهمان
|
عابد و ابلیس
در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند : فلان جا درختی است و
قومی آن را می پرستند !!!
عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند...
ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت :
ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!
عابد گفت : نه، بریدن درخت اولویت دارد... مشاجره بالا گرفت و درگیر
شدند، عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست.
ابلیس در این میان گفت : دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر
نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا
هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق
نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است ...
عابد با خود گفت : راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم ، و برگشت...
بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت ، روز دوم دو دینار دید و برگرفت ، روز سوم هیچ پولی نبود!
خشمگین شد و تبر برگرفت و به سوی درخت شتافت ...
باز در همان نقطه ، ابلیس پیش آمد و گفت: کجا؟!
عابد گفت: می روم تا آن درخت را برکنم !
ابلیس گفت : زهی خیال باطل ، به خدا هرگز نتوانی کند !
باز ابلیس و عابد درگیر شدند و این بار ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست!
عابد گفت : دست بدار تا برگردم ! اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم.
ابلیس گفت : آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد،
که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای
دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی...
*****************************************************
به نام الله
سلام سید بزرگوارم.یه خبر خوش برات دارم الحمدلله امتحان امروزم فوق العاده خوب بود البته نه در حد بیست ولی خداروشکر خوب بود از خدا و امام زمان و تو سید عزیز و رفقای شهیدم ممنونم.دمتون گرم:)
التماس دعا
یا علی...
|
|
| 113024 |
نام:
شهر:
تاریخ:
6/20/2013 1:43:39 PM
کاربر مهمان
|
نردباني سوي خدا
لطفا مابقي صلوات ها را به نام فوزيه از بهشت برين ثبت كنين.
|
|
| 113023 |
نام:
یا عباس
شهر:
تاریخ:
6/20/2013 1:31:54 PM
کاربر مهمان
|
سلام بر همه.......
سلام جناب سیف الدوله.....حاجی انصاف نیست.به خدا انصاف نیست...ما را ببخش وبه حرف دل سری بزن....همش چشمم به راه شماست...روضه خون عباس ،این قدر بی انصاف نباش...امشب حتما برای بچه ها سر روضه آقا دعا میکنی؟ میکنی حاجی؟به خدا قول شرف میدم خوب بشم.اصلا بیا شما...من میرم..حاجی خواهش میکنم.... خواهش میکنم....خواهش میکنم..کاش امشب روضه عباس بخونی...بیا حاجی....
سلام بر مجنون مهدی.......حاجی شرمنده ام.مزاحمت شدم این چند روزه؟ قول میدم دیگه مزاحمت نشم...از دور به تو سلام...
سلام صبر....صبر فکر میکنی کی ادب میشم.....کاش هرگز به حرف دل نمیامدم..اینجا پره از هوای پاک...این منم که آلوده هستم...میترسم..
سلام بر امیر کبیر...سلام من به پدر بزرگوارتان..از طرف همه بچه ها اوینی از پدر تان قدردانی کنید..برای ایشان حتما دعا میکنم..دست پدر تان را از طرف ما به گرمی بفشارید..
سلام راتا.....سلام سوگند....سلام بر همه.........برای همه مریضاتان دعا میکنم........التماس دعا.....
وای امشب کربلا چه شلوغ است وجای ما خالی....
اینجا بین الحرمینه...ذکر حسینه روی لبها..
.
یا حسین یا حسین یا حسین.به دل ما صفا بده........
|
|
