اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 112622 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
6/15/2013 11:49:02 AM
کاربر مهمان
|
خُدایــــــــــــــــــــــــــــــآ
دَر دُو راهي زِندِگيــــــــــــــــــــــَم..
تآبلُويِ راهَـت را مُحکَم قَرار بِـــــــدِه
نَکُنَــــــــد کِه با نَسیمي راهَم را کَج کنَـــــــــــــــــــــــــم.
|
|
| 112621 |
نام:
بی قرار
شهر:
شهر کوفه
تاریخ:
6/15/2013 11:42:20 AM
کاربر مهمان
|
با عرض سلام.در این زمانه این قدر مردم بی محبت شدند که دیگه کسی فقط به خاطرمنافع خودش سراغ دیگری می رود.
|
|
| 112620 |
نام:
سید امین
شهر:
زنجان
تاریخ:
6/15/2013 11:37:53 AM
کاربر مهمان
|
بعضی از لینکهای دانلود صوتتون کار نمی کمه شرمنده که اینجا نظر دادم جایی واسه نظر پیدا نکردم ثبتش هم نکردید حداقل بخونید.
**************************
مدیریت حرف دل
باسلام
اینگونه موارد را می توانید در بخش "تماس با ما" ارسال نمایید.
حتماً آدرس صفحه و فایل مورد نظر را هم ارائه فرمایید.
ومن الله التوفیق
|
|
| 112619 |
نام:
زينب
شهر:
اصفهان
تاریخ:
6/15/2013 11:29:29 AM
کاربر مهمان
|
سلام و عرض ادب خدمت مجيد از كنكاور همينكه متوجه شدي از خدا دوري خيلي خوبه يعني ميخواي بخدا نزديك بشي من نميدونم نمازات بجا مياري يا نه ولي اين بدون نماز ستون همه راهاي كه بخدا نزديك بشي اگه نميخوني شروع كن بخوندن و در نماز صبح دعاي عهد بخون و در طول روز صلواتها بفرس حتي در حين كار كردن و تسبیح دست نباشه مشكل نيس در دلت زمزمه كن ايه الكرسی بخوان و قران بخوان اين ماه ماه شعبان است و ماه نزديك شدن به خدا و باش خلوت كردن به مفاتیح الجنان مراجعه كن دعاهاي خاصي داره ازشون بهره ببر انشاالله موافق باشي
|
|
| 112618 |
نام:
دلشکسته، دلسوخته
شهر:
تهران
تاریخ:
6/15/2013 11:24:12 AM
کاربر مهمان
|
با سلام و احترام خدمت مدیریت سایت و اقای سیف الدوله
دیشب ( جمعه شب بعد از ساعت 2 )خواب دیدیم برای یه کاری باید به یه شرکتی میرفتم. بار 3 یا 4 که رفتم کیفمو گذاشتم بیرون در شرکت به این امید که زود کارم تموم میشه و میام بیرون. یک کیف صورتی بندی بود که خیلی هم دوستش داشتم وقتی اومدم از کیفم خبری نیود. توش تمامی مدارکم بود. کارت ملی، شناسنامه، گواهینامه و مقدار زیادی پول. خیلی ناراحت بودم هر چی گشتم پیداش نکردم داشتم دیوونه میشدم. دزدیده بودنش. دنبال کیفم میگشتم که از خواب پریدم . میشه تعبیرشو بگین.
|
|
| 112617 |
نام:
ریحانه
شهر:
نظرآباد- کرج
تاریخ:
6/15/2013 11:22:08 AM
کاربر مهمان
|
من خدائی دارم که در این نزدیکیست
نه در آن بالاها
مهربان ، خوب و قشنگ
چهره اش نورانیست
یاد او ذکر من است در غم و شادی
چون به غم می نگرم
رقص کنان می خندم
که خدا یاد من است
او خدائیست که همواره مرا می خواند...
***************************************************************
مطمـئن باش که خداوند تو را عاشقانه دوست دارد
چون در هر بهار برایت گل می فرستد
و هرروز صبح آفتاب را به تو هدیه می کند.
به یاد داشته باش که پروردگار عالم با این که می تواند در هر جائی از دنیا باشد
قلــب تو را انتخاب کرده و تنها اوست که هر وقت بخواهی چیزی بگوئی گوش می کند
.
.
|
|
| 112616 |
نام:
مارال
شهر:
مسيرسبز
تاریخ:
6/15/2013 11:13:22 AM
کاربر مهمان
|
درود برحضور سبزتان
|
|
| 112615 |
نام:
!
شهر:
!
تاریخ:
6/15/2013 10:56:33 AM
کاربر مهمان
|
می دونستی تبریک گفتن بیشتر از تسلیت گفتن ارزش داره و قدرت می خواد
تبریک گفتن نشون دهنده ی بزرگی و جلال شخص تبریک گوینده است؟
افرین
از رفتارت خوشم. اومد.
|
|
| 112614 |
نام:
samira
شهر:
شیراز
تاریخ:
6/15/2013 10:43:42 AM
کاربر مهمان
|
یاد گرفته ام انسان مدرنی باشم
و هر بار که دلتنگ می شوم
به جای بغض و اشک
تنها به این جمله اکتفا کنم که
هوای بد این روزها
آدم را افسرده می کند...
|
|
| 112613 |
نام:
مهسا
شهر:
تهران
تاریخ:
6/15/2013 10:31:09 AM
کاربر مهمان
|
یوسف مى دانست تمام درها بسته هستند اما به خاطر خدا و به امید او حتی به سوی درهای بسته دوید و تمام درهای بسته برایش باز شد …
“اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شدند ، به طرف درهای بسته بدو چون خدای تو و یوسف یکیست”
.............................................................
پس از آفرینش آدم خدا گفت به او: نازنینم آدم….
با تو رازی دارم!..
اندکی پیشترآی ..
آدم آرام و نجیب ، آمد پیش
… زیر چشمی به خدا می نگریست !..
محو لبخند غم آلود خدا ! .. دلش انگار گریست .
نازنینم آدم!!. ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید ) !
یاد من باش … که بس تنهایم !!.
بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !!
به خدا گفت :
من به اندازه ی ….
من به اندازه ی گلهای بهشت …..نه …
به اندازه عرش ..نه ….نه
من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !!
آدم ،.. کوله اش را بر داشت
خسته و سخت قدم بر می داشت !…
راهی ظلمت پر شور زمین ..
زیر لبهای خدا باز شنید ،…
نازنینم آدم !… نه به اندازه ی تنهایی من …
نه به اندازه ی عرش… نه به اندازه ی گلهای بهشت !…
که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !! نازنینم آدم….نبری از یادم….
|
|
