هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
111582
نام: ميترا
شهر: تهران
تاریخ: 5/28/2013 9:27:45 AM
کاربر مهمان
  سلام به همه بچه هاي خرف دلي
از خدا مي خوام كه حاجات همه بر آورده بشه مخصوصا تواين ماههاي عزيز
111581
نام: الهام
شهر: فرقي نداره كجا
تاریخ: 5/28/2013 9:11:42 AM
کاربر مهمان
  خدايا چقدر ما آدما ناشكريم. يكي از دوستام ميگفت وقتي با خدا قهر ميكنم زودي حاجتمو ميگيرم. هر چي با خودم فكر ميكنم آخه با خدا قهر كنم كجا برم. آخه كي. مگه ميشه . هر چقدر درد داشته باشم غصه داشته باشم غير از تو كي انقدر دوسم داره كه به همه حرفام گوش كنه و وقتي پيشش گريه ميكنم حس كنم بيشتر از خودم ناراحتمه. خدايا فقط اينو ازت ميخوام كه هيچوقت خودتو ازم نگيري. كمكم كن لحظه اي ازت غفلت نكنم.لحظه اي فراموشت نكنم. كي بهتر از تو خدا. كه اگه بخواي دل بنده ايت هم بهم بدي. تو بايد بدي. فقط تو
111580
نام: آخر خط بدبختی(مثلا اول خط عاشقی)
شهر: ..........
تاریخ: 5/28/2013 9:00:51 AM
کاربر مهمان
  ////سید مرتضی حسینی: سلام برادر خوشامدی رو چشم من قدم گذاشتید ،جان خودم اینجا بمونی بد نمیبینی فقط یه جوری رو خودت کار کن که دیگه گناه نکنی که اگه از اینجا رفتی همون آقا سید مرتضی مورد تائید و مرید شهید سید مرتضی خودمون بمونی.یا علی
///یا صاحب الزمان ادرکنی از شهر غربت: سلام چقدر صاحب اسمت غریبه!!!! البته واسه منی غریبه که خیلی اذیتش کردم و دلشو سوزوندم........ ای خدا منو تا آخر عمرم بیمارم کن..... اونقدر رنجم بده که من صاحب الزمانمو رنجوندم..... حرصم به اینه صاحبم از دست من روز و شب گریه میکنه ...چشاش گود رفته اما بازم هوامو داره...دوست دارم سیلی نه دست مبارکشون نه پاشو رو سرم بذاره... صاحب الزمان من شیعه رو ببخش. خواهرم دارید میگید خودت مذهبی و شیعه ای پسره هم مذهبی و شیعه است بذار روک بهت بگم اخه کدوم یک از معصومین ما گفتن به قصد ازدواج با نامحرم رابطه جنسی داشته باشید؟؟؟؟؟ بابا من بدبخت فکر میکردم رابطه داشتن با پسری که میخایی باهاش ازدواج کنی در حد حرف زدن مشکلی نداره و این غلطم کردم الان شب و روز ندارم و عذاب وجدان دارم روم نمیشه سرمو بالا بگیرمو عین خوبان با خدا حرف بزنم.... جایی گیرم بگم مادرم زهراس کمک..... با کلی خجالت....... میدونم فکر میکنی دارم سرزنشت میکنم آره اینجوری فکر کن چون میخام بهت بگم بد اشتباهی کردی دختر بد!!! انگار پشیمونم نیستی که بهت بگم توبه کن!!!!! اما بدون در توبه بازه خدام الحمداله بزرگه توبه کن جان صاحب الزمان عج.. ای خدا منو بکش و راحتم کن که اینقدر غصه دل ولیت نباشم........ گناه بزرگی مرتکب شدی که انشااله خدا ببخشدد ، آره اگه این پسره نگیرتت دیگه تا اخر عمر نمیتونی ازدواج کنی و معلوم نیست چه بلاهای دیگه ای سرت بیاد!!!!! درست یا اشتباه شما دوتا با هم ارتباط جنسی داشتید و باید مال هم بشید *اول سعی کن خانوادتو راضی کنی به هر طریقی حتی شده تهدیدشون کن که خودکشی میکنی(البته فکرشم نکنیا!!!) اگه راضی نشدن باید موضوع رو با پدر یا مادرت با هر کدومشون که راحتتری در میون بذاری و اگه به یکیشون بگی حتما اونیکی رو راضی میکنه و ازدواجتون میشه. ازشونم قول بگیر که به کسی نگن و آبروتون پیش کسی نره!!! با نفس الوده ام واست دعا میکنم، منتظر کامنتایه بعدیت هستم..
////کربلایی هادی از کانال کمیل: سلام برادرم ماشااله سنتون کمه اما روحتون اینقدر بزرگه که مثل باباها حرف میزنید و کلامتون واقعا پرمحتوا و دلتون خداییه. برادر من واقعا برا مادرتون متاسف شدم آره شنیدم داغ جوون دیدن سخته خدا انشااله بحق علی اکبر حسین ع صبرشون بده..... بذارید دعاهای دیگه ای واستون بکنم، خدایا این مادر صبور مارو به آرزوشون برسون و پسر دوردونه شو خیلی خیلی زود صاحب همسر و خانواده کن، خدایا مادره....فقط خودت میدونی چی خلق کردی بر مصلحتت فرزندشو ازش گرفتی اما ازت میخوام هادی شو براش نگه داری و کاری کنی که خوشبختیشو ببینه تو دنیا. برادر زیادم سخت نگیر تو انتخابت آره میدونم همسر مومن موجب رسیدن به کماله موجب داشتن فرزندای پاک و صالح ست و عکسش بدبختت میکنه و از اخرت و خدات دورت میکنه، اما حالا آسمونی نباشه که دیگه مشکلی نیست ، مادرتون به آرزوش برسونید بخدا قسم میخورم اجرش از شهادتم بالاتره، شهید اون کسیه که طریقه زیستنش حسینی باشه مرگشم خدا بخواد حسینی میشه، مثل شهید همت که گفتن علی وار زیستن و علی وار شهید شدن حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست دارم، برادر سر من اندازه پای شما نمیدونه اما امام حسین چقدر به مادرشون احترام میذاشتن یا اصلا دور نریم حاج
111579
نام: هادی
شهر: کانال کمیل
تاریخ: 5/28/2013 8:50:38 AM
کاربر مهمان
  خدایابه حق بیمار کربلا همه ی مریضارو شفابده خانم راتا رو هم شفا بده ....یا من اسمه دوا وذکره شفا....الهی آمین
111578
نام: هدی
شهر: اصحاب کهف
تاریخ: 5/28/2013 8:29:37 AM
کاربر مهمان
 
...خداي من!
خواندمت، پاسخم گفتي؛
از تو خواستم، عطايم کردي؛
به سوي تو آمدم، آغوش رحمت گشودي؛
به تو تکيه کردم، نجاتم دادي؛
به تو پناه آوردم، کفايتم کردي؛
خدايا!
از خيمه‌گاه رحمتت بيرونمان نکن.
از آستان مهرت نوميدمان مساز.
آرزوها و انتظارهايمان را به حرمان مکشان.
از درگاه خويشت ما را مران.
...اي خداي مهربان!
بر من روزي حلالت را وسعت ببخش
و جسم و دينم را سلامت بدار
و خوف و وحشتم را به آرامش و امنيت مبدل کن
و از آتش جهنم رهايم ساز.
...خداي من!
اگر آنچه از تو خواسته‌ام، عنايت فرمايي، محروميت از غير از آن، زيان ندارد
و اگر عطا نکني هرچه عطا جز آن منفعت ندارد.
...خداي من!
اين منم و پستي و فرومايگي‌ام
و اين تويي با بزرگي و کرامتت
از من اين مي‌سزد و از تو آن ...
...چگونه ممکن است به ورطه نوميدي بيفتم در حالي که تو مهربان و صميمي جوياي حال مني.
...خداي من!
تو چقدر با من مهرباني با اين جهالت عظيمي که من بدان مبتلايم!
تو چقدر درگذرنده و بخشنده‌اي با اين همه کار بد که من مي‌کنم و اين همه زشتي کردار که من دارم.
...خداي من!
تو چقدر به من نزديکي با اين همه فاصله‌اي که من از تو گرفته‌ام.
...تو که اين قدر دلسوز مني! ...
...خدايا تو کي نبودي که بودنت دليل بخواهد؟
تو کي غايب بوده‌اي که حضورت نشانه بخواهد؟
تو کي پنهان بوده‌اي كه ظهورت محتاج آيه باشد؟
...کور باد چشمي که تو را ناظر خويش نبيند.
کور باد نگاهي که ديده‌باني نگاه تو را درنيابد.
بسته باد پنجره‌اي که رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود.
و زيانکار باد سوداي بنده‌اي که از عشق تو نصيب ندارد.
...خداي من!
مرا از سيطره ذلتبار نفس نجات ده و پيش از آنکه خاک گور، بر اندامم بنشيند از شک و شرک، رهايي‌ام بخش.
...خداي من!
چگونه نااميد باشم، در حالي که تو اميد مني!
چگونه سستي بگيرم، چگونه خواري پذيرم که تو تکيه‌گاه مني!
اي آنکه با کمال زيبايي و نورانيت خويش، آنچنان تجلي کرده‌اي که عظمتت بر تمامي ما سايه افکنده....
111577
نام: غریبه
شهر: غریبستون
تاریخ: 5/28/2013 8:26:02 AM
کاربر مهمان
  سلام به اهالی اهل دل برای همتون ارزومیکنم بهترینهایی راکه هیچکس برایم ارزونکرد روزشهادت حضرت احمدابن موسی برادر بزرکوارامام رضارا به و یشان وهمه ی دوستداران اهل بیت تسلیت عرض میکنم یاشاه چراغ فدات بشم قربون مهربونیت اقاجون قربون غریبیت که توغربت شهید شدی ای کاش الان شیرازتوحرمت بودم یادم روزتولدامام رضااومده بودم حرمت درددل کردم زیارت اقاروازت خواستم دعامو براورده کردی اونم بابچه های مسجدتوکلی که جزعشق وایمان چیزی ازشون ندیدم یاشاهچراغ ای کاش میشد یه بار دیگه باهاشون همسفر مشهدالرضاشم یاشاه چراغ به داد همه ی ملتمسین دعا برس امین یارب العالمین ادرکنی ادرکنی ادرکنی یامولا
111576
نام: مجنون مهدي(عج)
شهر: كوفه...
تاریخ: 5/28/2013 8:18:29 AM
کاربر مهمان
  سلام وعلي آل ياسين....


آن ايام خوش، هر گاه زينب مي خواست سوار بر محمل گردد، قمر بني هاشم و علي اکبر و سيدالشهداء او را کمک مي کردند تا به راحتي بر محمل سوار شود. عباس کمک او مي کرد تا سوار گردد. علي اکبر طناب شتر را گرفته و سيدالشهداء کمر خواهر و دستهاي او را مي گرفت تا سوار محمل شود.
اما وقتي اسراء را خواستند از کربلا به کوفه انتقال دهند، زينب تمام زنان و طفلان را سوار نمود و فقط خود ماند که سوار گردد. يادش ‍ به دوران خوش وصل تلاقي نمود. برگشت و رو به مقتل شهدا صدا زد: ((برادرم عباس!علي اکبر!)) برخيزيد که وقت سواري آمده، مرا سوار بر محمل نماييد. برخيزيد که که وقت اسيري رسيده است. حسينم برخيز!...

حاج ملا سلطانعلي، که از جمله عابدان و زاهدان بود، مي گويد:

در خواب به محضر مبارک امام زمان (ع) مشرف شدم، عرض ‍ کردم: مولاي من! آنچه در زيارت ناحيه مقدسه ذکر شده است که ((فلانذبنک صباحا و مساء و لابکين عينک بدل الدموع دماء)) صحيح است؟ فرمود: آري!
گفتم: آن مصيبتي که در سوگ آن، به جاي اشک خون گريه مي کنيد، کدام است؟ آن مصيبت علي اکبر است؟ فرمود: نه! اگر علي اکبر زنده بود، او هم در اين مصيبت، خون گريه مي کرد!
گفتم: آيا مقصود مصيبت حضرت عباس (ع) است؟ فرمود: نه! بلکه آن حضرت عباس هم در حيات بود، او نيز در اين مصيبت خون گريه مي کرد!
عرض کردم: آيا مصيبت حضرت سيدالشهداء (ع) است؟ فرمود: نه! اگر حضرت سيد الشهداء (ع) هم بود، در اين مصيبت خون گريه مي کرد!

پرسيدم: پس اين کدام مصيبت است؟ فرمود: مصيبت اسيري عمه ام زينب (س) است....


التماس دعاي فرج
111575
نام: هدی
شهر: اصحاب کهف
تاریخ: 5/28/2013 8:17:58 AM
کاربر مهمان
  »» این دعا را برای بیمار یا مریض بخوانید ان شاء الله شفا یابد ««
در زبده الدعوات روایت کرده است که رسول خدا (ص) به خانه حضرت فاطمه (س) آمد. امام حسن را بیمار یافت و این منظره بر آن حضرت خیلی گران آمد. جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمد تعلیم کنم تو را دعایی که با آن فرزندت از ناخوشی خلاص گردد، پس خواند:
“ اللهم لا اله الا انت العلی العظیم ذو السلطان القدیم و المن العظیم و الوجه الکریم “
” لا اله الا انت العلی العظیم ولی الکلمات التامات و الدعوات المستجابات خل ما اصبح. “
پس حضرت این دعا را خواند و دست خود را بر پیشانی امام حسن (ع) گذاشت و شفا یافت.

»» دعایی که در موقع بیماری باید خوانده شود ««
در جواهر القرآن آمده است هر که بیمار باشد و این دعا را در آن بیماری چهل مرتبه بخواند، به امید خدا شفا پیدا کند.
” لا اله الا انت سبحانک انی کنت من ظالمین “
اگر در آن مریضی بمبرد ثواب شهدا را دریابد و اگر صحت یابد گناهان وی آمرزیده گردد.



Asemoni.com
خداوندا تنها امیدم تویی
111574
نام: حمید
شهر: شهرستان ر.ر
تاریخ: 5/28/2013 8:14:45 AM
کاربر مهمان
  به نام خداوند بخشنده ی مهربان.
به نام خدایی که اگه حکم کند همه محکومیم.اما من از دل خودم میگم
جوانی 20 ساله هستم.تقریبا میشه گفت از هفت سالگی خودم تا امروز از گذر عمرم راضی نیستم.خودم خسته شدم از بس نافرمانی خدا را کردم ای کاش دری به سویم گشوده شود نمی توانم در مقابل نفس اماره و شیطان مقاومت کنم. ای خدا دستم را بگیر هر چه بیشتر توی منجلاب گناه دست و پا میزنم بیشتر فرو میروم.اعتراف میکنم که نیست خدایی جز خدای یگانه.و محمد رسول خداست واولین امامم امیرالمومنین علی علیه السلام است.سوگند یاد میکنم که قرآن کتاب آسمانی و فرستاده ی خدا و نازل شده بر پیامبر خداست.سوگند یاد میکنم که آخرین امام بر حق امام زمان است که ذخیره ی خدا بر روی زمین است.همه این ها را میدانم اما باز دست از گناهان کبیره برنمیدارم.عشق به پدر و مادر در دلم کم رنگ شده عزم و اراده در انجام واجبات درمن کم رنگ شده.شوق تحصیل دارم.میخواهم خدمت گذار باشم به اسلام به مردم ودر راه خدا قدمی بردارم.ای خدای مهربان من در سنی هستم که شهوات برمن سایه افکنده به تو پناه میبرم که تو حلال تمام مشکلاتی.خداوندا زمینه ی ازدواج موفق را برایم فراهم گردان و قدرت بیان خواسته ام را به من عنایت فرما.ان شاالله.خدا تا آن جا پیش رفته ام که حتی فکر خودکشی را هم کردم .بد اخلاق هستم خدایا دیگه طاقت ندارم دیگه طاقت ندارم خدایا شکرت که جهنم را خلق کردی تا حیواناتی مثل من را در آن عذاب اعمال خود را ببینند.خدایا دیگه طاقت ندارم...اگر کسی این پیغام را میخواند برایم دعا کند.استغفرالله ربی و اتوب الیه.........
111573
نام: هدی
شهر: اصحاب کهف
تاریخ: 5/28/2013 8:10:08 AM
کاربر مهمان
  بنام خدای مهربونم......سایه خواهرخوبم سلام وعرض ادب.شرمندم که بجای دلداری شما بیتابی کردم ولی دست خودم نیس.راتاعین خواهرم می مونه.سایه خواهرم اینقدرخودتوسرزنش نکن.این حق ماست که درغم وشادی هم شیریک باشیم.راتا کما نمیره.راتازودی خوب میشه وبرمیگرده.من براش نذرصلوات میکنم.دعامیکنم.هرکاری بتونم میکنم.درخونه ی باب الحوائج میرم.نه راتا چیزیش نمیشه.راتابرمیگرده باسلامتی کامل.مطمئنم برمیگرده.بی صبرانه منتظرحضورش هستم.من امیدوارم.شماهم امیدوارباشین .خدا امید شماخوبان روناامیدنمیکنه.خداوندا.پروردگارمهربانم: توروبه آبروی حضرت محمدوآل محمد همه ی بیماران ازجمله راتاروشفای کامل عنایت بفرما...آمیـــــــــن..اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم.
<<ابتدا <قبلی 11164 11163 11162 11161 11160 11159 11158 11157 11156 11155 11154 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=11159&mode=print