اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 110982 |
نام:
گداي فاطمه
شهر:
بي نشوني
تاریخ:
5/19/2013 9:24:24 AM
کاربر مهمان
|
آقاي مدير اجازه نميدي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باشه اشكال نداره
دلم اونقدر پره كه........
باشه،اشكامو ميبرم پاي سجاده پيش خدا
از گناهام خسته شدم،ميدونم مجازات گناهامه كه كسي قبولم نكنه.....
ولي بهم گفتن:خدا دلاي شكسته رو قبول ميكنه...
ميرم شايد...شايد....شايد....شايد قبولم كنه....
برام دعا كنيد البته اگه لياقتش رو دارم اگه نه كه......
بااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااي ي ي ي
|
|
| 110981 |
نام:
صبر
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
5/19/2013 9:00:23 AM
کاربر مهمان
|
سلام دخترم،*گلم*راتا جان .خوبی؟یادت گفتم همه کاری برات میکنم امروز میخوام نصیحتت کنم.دخترم به جایی اینکه بیای بگی مامان صبر چته؟غصه حرف دل را نخور یه هو دق مرگ میشی تو هم قهر بکن برو تا بیشترغصه بخورم.به جای اینکه بیای با هم فدای آقا از ساری را صدا بزنیم ،میذاری میری آخه فدای آقا سخت مریضه مریضه نمیدونی چه دردی داره میکشه از بچه ها سوال کرد چی کار کنم اضطرابم کم بشه هیچ کس محل نذاشت اصلا اگه من اسم اونو مطرح نکنم کسی محل نمیذاره راتای عزیزم من راستکی تو را دختر خونده ام کردم بخدا به یادت بودم اما خودت گفتی امتحان دارم و هی دعا میکردم که بعد از اینکه بچه ها آروم شدند تو شهادت خاک پاک پای مولا را بفهمی تا امتحانت خراب نشه برای همین صدات نزدم.راتای عزیزم میخوام تو را جانشین خودم کنم که اگه گفتند مامان صبر مرد تو کارهای من را انجام بدی راتای نازنینم به خواهر و برادر راستکیت همیشه نصیحت میکنم تو زندگی یه قله ای ،هدفی در نظر بگیر و فکر کنید هیچ کس وهیچ وسیله ای را ندارید میخواید از این کوه صعب العبور برسی به اون هدف اخر سال ببین چقدر مسافت طی کردی تا به هدفت برسی گاهی اینقدر مشکلات زیاده که یک قدم میری وگاهی طولانی به خواهرت گفتم هدفت چیه گفت"نامدارترین بانوی جهان علم ودانش"راتا داره تخصص زنان وجراحی میگره ولی میگه مامان من هنوز توی دامنه هستم میگه وقتی درمان سزطان را کشف کردم اون وقت میشم نامدارترین بانوی جهان راتا میخوام تو هم مثل خواهر وبرادرت بشی قله بزرگ انتخاب کن هر چند مشکل است ولی حرکت کن .راهش هم اینه که خوب درس بخونی فکر نکن من خواهر وبردارت مشکل نداریم ونداشتیم اگه ایمیل منو از مدیریت بگیری برات تعریف میکنم تا متوجه بشی.راتای عزیزم میخوام مثل زینب باشی شکر گذار زینب از کوچکترین چیزها محرومه اما دائم الشکراست یه روز بم اسمس زد گفت میدونی وقتی گریه میکنم اشکام خودش پاک میشه گفتم آره. تعجب کرد تو دلم گفتم خدا فرشتگان را مامور میکنه اشکهای زینب را پاک کنند چون خودش نمیتونه و...عزیزم راتا منتظرت میمونم خود حرف دل اینقدر برام غم داره تو دیگه چرا نازنینم ؟از چی برات بگم از کی بگم ؟خانم محمدی پس کجائید؟نه انتظاری ندارم راتا ببین شهر زیباییها خودش مریض،دخترش مریض شوهرش جانباز و...ولی اسم شهرش زیباییهاست میخوام مثل اون باشی .راتای عزیزم خواستم خصوصی بگم اما بذار تو جمع بگم ما توحید عام وخاص داریم عشق عام وخاص،عبادت عام وخاص و....دعای عام وخاص هم داریم دعای عام اینه که به همه بگی التماس دعا ولی دعای خاص اینه که اینقدر خوبی کنی که بدون اینکه بگی التماس دعا اول اسم تو در ذهن دعا کننده بیاد من میخوام دخترم اینقدر به همه عشق بورزه ،خوبی کنه ،اگه کسی محلت نذاشت تو به او محل بذار اونوقت همه دعا گویت هستند میخواستم اینو بتو تنهای یاد بدم حالا همه فهمیدند راتا ایمیلمو بگیر تا شماره تلفنمو بت بدم تا با پیامک با هم حرف بزنیم بازینب از طریق پیامک خیلی حرف میزنیم .ای گلم بخدا منم دوست دارم یکی نازم بکشه اما کسی نیست حالا تو بگو من چی کار کنم؟ راتا من هر وقت بدونم اشتباه کردم یه عذر خواهی میکنم ومثل شیر بدون خجالت میام تو میدون وهمه را خارج میکنم ببینم تو چه کار میکنی؟///اللهم صل علی محمد وال محمد وعچل فرجهم قربون دختر گلم مامان صبر به خواهرت گفتم اگه من نبودم کادوهای تو را بدستت برسونه
|
|
| 110980 |
نام:
شهر:
تاریخ:
5/19/2013 8:52:10 AM
کاربر مهمان
|
یا الله ...
گاهی فقط گاهی باید سرسری رد شد و زندگی کرد، چرا که "دقت " "د ق ت" میدهد...
یا حق
|
|
| 110979 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
5/19/2013 8:48:17 AM
کاربر مهمان
|
سلام خاک پای مولای عزیز
این آخرین دلنوشته حرف دلتونه.... میدونستی داری اوج میگیری اون بالا بالا ها....
خدایا...
" جمعه 20 اردیبهشت 92 "
"یا حق"
السلام علی المهدی "عج" و علی آبائه"ع"
خوبان حرف دل سلام برشما و درود خداوند برقلبهای آکنده از ایمانتان
صبربزرگوارسپاس فراوان از لطف شما.
گفتیم که میرویم اما ماندیم*
از قافله ستاره ها جاماندیم*
صبح آمد و دیدیم هنوز*
با آن همه ادعا فقط ما ماندیم...
بزرگوار! این گلها رو تقدیم دلهای پاک بچه های حرف دل کنین که لایقشن. چقدر دلم واسه کردستان تنگ شده، آخه میدونید خیلی ازگلهای شقایق من اونجا پرپر شدند،عزیزترین عزیزانم اونجا پرواز کرد...خدایا توکه میدونی کی رو میگم، خودت یه چیزی بهش بگو،فقط یه بار دیگه ببینمش فقط یه بار... التماسش کردم نگاهم نکرد، اشک ریختم بازم نگاهم نکرد، فریاد زدم نگاهم نکرد، باهاش قهر کردم نگاهم نکرد، بی خیالش شدم(با اینکه محاله) ولی بازهم نگاهم نکرد...آخه خوش انصاف! با مرام! خودت بگو دیگه چکارکنم؟ خداجون ببینم نکنه میخوای موقعی که من بزودی(!!!) پرواز میکنم بفرستیش استقبالم؟!حتما الان میگی برو بابا تو رو چه به این حرفا! ولی خدای مهربونم، آرزو که برجوانان عیب نیست"پیر و جوان که نداره"، بذار ما هم با همین آرزو دلخوش باشیم، آخرش هرچی که خواستی راضیم به رضای خودت...حالا که اجازه میدی(!!) فقط یه چیز دیگه لطفا منم همونجوری ببر که رضا رو بردی، خیلی مخلصتم...یا صاحب الزمان"عج" آقا جان منتظرم، خاک پاتم آقا مثل رضا منم همونجوری ببر. ببین آقا رضا هرچقدر میخوای نگاه نکن منکه دست بردار نیستم، راستی الان دیگه من بزرگتر توام پس حرف بزرگترتو گوش بده، نذارحسرت یه بار دیگه دیدنت روی دلم بمونه...قربون دلهای بامعرفت همتون
خیلی التماس دعا گلهای باغ آقا سید!دعا کنید به آرزوم برسم منم قول میدم خبر برآورده شدنش رو بهتون برسونم
یاعلی
علی یارتون
وعده ما ... فردای قیامت در دروازه بهشت ... عهدی رو که بستی فراموش نکن ... تا قیام قیامت خاک پاتم ...
خاک پای مولا هنوز آروم نشدم ...
نمیخوای واسه این دل پریشون یه کاری کنی....
منتظرم یه شمع تو سقاخونه واسه دل بی تابم با دستای آسمونیت روشن کنی ....
یا زهرا ... یا زهرا ...
|
|
| 110978 |
نام:
غریبه
شهر:
غریبستون
تاریخ:
5/19/2013 8:38:32 AM
کاربر مهمان
|
سلام خداجون مثل اینکه من همیشه یخدابایدبنالم نه به یک دردنه به دردخودم بلکه به دردهمه ی خانواده درداین زمونه ی نامردتمومی نداره خدایامن که یادم نمیره پارسال شبهای اعتکاف چه کشیدم ازدست بنده های بی مروتت دیدی چطوردلمو شکستن من به اوناچزخوبی چه کرده بودم خدایاازبیکاری دیگه خسته شدم چه فکرمی کردم چه شددرس خوندم بیکار نباشم محتاج نباشم دستمو پیش کسی درازنکنم اماحالاچی دوست ندارم برای ماهی 150تومان کسی بهم دستوربده خدایا عیب ازمنه درس نخودم وکالت قبول شم خدایاکمکم کن اگه دردم یکی بودی چه بودی اگه غم اندکی بودی چه بودی خدایا نگی ناشکرم نه خسته ام خسته دلم میخاد گریه کنم مثل همیشه تاخسته شم خدایا همیشه ارادم ضعیف بوده کمکم کن من جزتوکسی ندارم مهربانم فقط تومی تونی توروزی رسونی این بنده یحقیرت و محتاج خلق نکن حتی پدرم به دادم برس ای شنوای دانا بیکسان راکس تویی
|
|
| 110977 |
نام:
اول خط عاشقی
شهر:
مرو دشت
تاریخ:
5/19/2013 8:22:02 AM
کاربر مهمان
|
///برادر خاک پای مولا: سلام علیکم و رحمه اله، جناب حیات عند رب خوش میگذره؟؟ آقا سید مرتضی خوبن چکار میکنن؟ برادر سلام ما رو به سید الشهدا برسون بهش بگو یه بدبخت هست تو اون دنیای فانی فقط یکبار فقط یکبار بهش نگاهی بنداز.... بعدش واسه همه دعا کن که به ارزوشون برسن و زنده ی جاوید بشن. مرسی.
///مجنون مهدی از مسجد کوفه: سلام بزرگوار، اره واقعا خون شهدا لغزنده است اگه نبود بدبختها بدبخت نبودن!!!! این خون ،خون حسینه ،مقدس و پاک و ستودنی، انشاله لایق سرباز شدن در رکاب مهدی باشیم و منتقم خون حسین بشیم.
///سید حسین از لثارات الحسین: سلام بر اولاد حسین، مطالبتون عالی انشااله معنویتتان صاعد باشد. شما که از ذریه ی حسینید هر وقت باهاشون خلوت میکنید یاد این بنده گناهکار هم باشید که بسی محتاج است.
///سلام بر همه ی عزیزان حرف دل خصوصا مرغ باغ ملکوت عزیز: شهادت برادرتان را بر شما تبریک و تهنیت عرض میکنم، خواهش میکنم ناراحت نباشید وگرنه در باورتان نسبت به حیات عند رب و زنده بودن شهدا شک میکنم!!!!!!!!(و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون)، درکتون میکنم مدت زیادی هم حرف دلاتون بودن اما به خودش قسم راضی نیستن این همه شما بی تابی کنید، اگه اینجور باشید براتون دعا نمیکنن شمام شهید شید گفته باشم!!!!
///هادی از فارس: سلام برادر ، زیارت قبول، اقا خوب بودن؟ حتما ناراحت بودن از دست من و امثال من به اسم شیعه؟؟ آره؟ متاسفم....
اینبار دیگه رمز ورود به بین العشقین رو گرفتید، از الان زیارت قبول میگم کربلایی هادی. انشااله با معرفت رفته باشی و با مهر تائید امام رضا برگشته باشید.
یازهراس
|
|
| 110976 |
نام:
محمدی
شهر:
شهرزیبایی ها
تاریخ:
5/19/2013 8:05:36 AM
کاربر مهمان
|
سلامم به رنگ شهادت ، به سرخی گلواژه هایش ، که نابندو دبش ....
هرچندهنوز حالم بده اما نمی تونم برا بعضی از برو بچ جوابی ننویسم ... خدایا به امید تو و انشاالله قسمت هممون شهادت .....
دخترم سادات حسینی از تهران : متوسل شو به جدتون ، خودشون هرچی خیره پیش پاتون بگذارند انشاالله . ماهم برات دعا می کنیم
دل آشوب گرامی از تبریز : من این فایل صوتی شهید گمنامو دارم و هربارکه گوش می دم یه دل سیربااشک دلمو صیقل می دم . التماس دعا عزیز
جناب یا عباس : بابت روضه ی غلام سیاه مولامون (ع) دست مریزاد و اجرتون با خود مولامون (ع) این روزها و در این حالو هوای شهادت عزیزمون خاک پاک پای مولا جاداشت با این روضه ها اشکهارو هدفدارکنید که حتم دارم خود ایشون هم اینطور دوست داشتند
مرغ باغ ملکوت گرامی : کاش بیشتر در مورد این شهید والا مقام برامون بنویسید که شناخت شهداء تفاخر نیست که موهبتیست برای ما، از نحوه شهادت و مورد شهادتشون ، تا بیشتر در جهت خودسازی خودمون موردبهره برداری قرار بگیره و اگر دوستانی در شهر این والامرتبه هستند به قصد عرض ادب خدمت این تربت پاک برسند و از نزدیک باایشون عهدو پیمان ببندند . این یک وظیفست ، ونه بیشتر ونه برای ایشون که برای تزکیه و تربیت خود مون مفیده انشاالله . منتظر پاسخ شما هستیم گرامی . یاحق
سوگند عزیزاز امان از جدایی : خوب من ؛؛؛؛ من هم مانند شما اشکمو به سختی کنترل می کنم ، منتها بخاطر شادی این شهید هم که شده اشکمو تقدیم می کنم به سید و سالار شهیدان (ع) که این بزرگوار هم اینطوری رازی ترند و حتی به جرأت می گم ، برای ایشون اجر داره ، برای شادی روحش صلوات
راتاجان از تهران : کجا کجا کجا!!!!!!! و چرا؟؟؟؟؟؟ فکر نکردی کلی اینجا شیفته و هوادارو هواخواه داری !!!!!! اصلا فکرشو نکن که بری .......... منتظریما.... خیلی چشم انتظارمون نگذار یا .....
شهیدامیرکبیرگرامی : سلام و عرض ادب ، احوال زهرا خانم ؟// خوبند انشاالله ؟؟؟ کمتر حضورشونو درک می کنیم ، سلام مارو به ایشون برسونید و التماس دعا
خانم صبر عزیز : من هم مانند شما بی طاقتمو اشکم جاری ، هرچند شهید گریه نداره ..... که من به حال خودم گریه می کنم .... که اینان می روند دسته به دسته ... من اینجا مانده ام ، باپای خسته ....
معصومه خانم از همدان : جوابت به این خواستگارقطعا نه باشه که اگه هرگز موفق به ازدواج نشی ، بهتر از این سرنوشتیه که از قبل از اون وضعش معلومه !!! پس محکم بگو نه که خیریتی در این پیوند نیست . برای خوشبختیت صلوات
ودوستان: برای شادی این شهید والامقام هرچه قدر می تونید صلوات بفرستید که انشاالله این شهادتها مقدمه ی تعجیل در آمدن مهدی زهرا (عج) باشد
|
|
| 110975 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
5/19/2013 7:38:06 AM
کاربر مهمان
|
یا نور...
آسمانی شدن راه دارد من راه خود راگم کرده ام در این بیراهه خاکی
آسمان را به آسمانیان بخشیدم............
خاک پای مولای عزیز
شهادتت مبارک... شهادتت مبارک ... شهادتت مبارک...شهادتت مبارک
شهادتت مبارک... شهادتت مبارک ... شهادتت مبارک...شهادتت مبارک
شهادتت مبارک... شهادتت مبارک ... شهادتت مبارک...شهادتت مبارک
یا زهرا ... یا زهرا ...
|
|
| 110974 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
5/19/2013 7:33:34 AM
کاربر مهمان
|
بازم سلام خاک پای مولا
خوبی ؟؟؟ تو بهشت چه خبره؟؟؟یادت نره عهدی روکه بستی...
اگه دیدی سوگند جواب عهد نامت رو نداد چون میدونست اون کجا ... بهشت کجا...
کجایی که جواب خانم صبر رو بدی ،دعوتت کرده بود کردستان گفته بود هم ماشین هست هم خونه... یه شعر واست تو حرف دل نوشت ... حتی به اون مرحله نرسیدی که جواب دلنوشته هاشو بدی ...
وای خدای من خانم صبر نوشته سوگند ... امان از جدایی ... امان از جدایی ...
بخدا حرفش آتیشم زد .... واقعا خاک پای مولا امان از جدایی ...
من که فردای قیامت منتظرت میمونم ...
یادته خودت مینوشتی شفاعت شهیدان بدرقه راهتان
حالا سوگند میخواد شفاعت شما بدرقه راهش باشه....
یادته در جوابم چی گفتی زمانی که واسه شهادت واست دعا کردم...
*سوگند خانم محترم از امان از جدایی، عرض ادب و احترام خدمت شما
آنچنان دعایتان بر جانم نشست که اشک دیدگانم بی درنگ جاری شد و روحم تاب پرواز نداشت.
سپاس بی نهایت از دعای زیبایتان."آمین"ی به وسعت زمین و زمان بدرقه ی دعایتان خواهم ساخت.
بهترینهایی از جنس همین بهترین را برای شما آرزومندم.
حالا سوگند اون بهترین ها رو میخواد....
یادته ۱۵ اردیبهشت ۹۲ چی نوشتی ...
"یاحق"
السلام علی المهدی"عج" و علی آبائه"ع"
دوستان مهربان حرف دل جمیعاً سلام علیکم و رحمةالله
یارب مددی کن دل دیوانه ی ما را...
خدایا حجر بن عدی...
خدایا برسان مهدی زهرا که دلم تاب ندارد...
اللهم عجل لولیک الفرج.:الهی آمین:.
ترسم که شعر سنگ مزار من این شود: اوهم جمال یوسف زهرا ندید و رفت...
یا علی
التماس دعا رفقا
میدونم یوسف زهرا رو دیدی سلام سوگند رو بهش برسون....
خاک پای مولای عزیز و نازنین حرف دل ،دلنوشته های زیبایت در حرف دل تا قیام قیامت یادگاری خواهند ماند ...
خاک پای مولای عزیز جان مولا ؛جان مولا پیش زهرا دست ما را هم بگیر....
حرفهای دلم خیلی زیاده....
خاک پای مولای عزیز و نازنینم اگه نخوای جوابمو بدی به صبر میگم بره سر قبر داداش محمد رضا و شکایتت رو به اون کنه،خود سوگند هم ازاین فاصله دور شکایتت رو میکنه ،یادت باشه تو این دنیا بی معرفت نبودی ،نکنه اونجا داری خوش میگذرونی اینجایی ها رو فراموش کنی ...
یا زهرا ... یا زهرا ...
|
|
| 110973 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
5/19/2013 7:09:20 AM
کاربر مهمان
|
ا نور ...
سلام خاک پای مولای عزیز خوبی ؟؟؟ فقط خدا میدونه چقدر دلتنگتم ....
هیچ جوری دلم آروم نمیگیره... از دیروز تا حالا چشمام کاسه خون شدن ،خیلی سخته که دیگه قرار نیست جواب سلامممو بدی .
آخه تو که بی معرفت نبودی همیشه جواب سلام رو می دادی .
خاک پای مولای عزیزم آخرین دفعه بین شما و داداش محمد رضا چی گذشت...
چی بهش گفتی ؟؟؟ که چشمات آسمونی شدن....
قربون چشمای آسمونیت و آسمون چشمات بشم ....
میدونی چیه ای کاش زمانی که اینجا بودی این حرفا رو واست میگفتم حقیقت امر حوصله نصیحت و پند و اندرز و تیکه پروندن بعضی از گلهای باغ سید مرتضی رو نداشتم اما الان دیگه واسم فرقی نمیکنه ،بذار هر کی هر چی میخواد بگه ...
سوگند در مقابل نوشته های اونها چشماش کور،زبونش لال و گوشاش کر میشه....
خدایا تو میدونی خاک پای مولا و خروش حرف دل رو تا حد پرستش دوست دارم دلیلشو خودمم نمیدونم ...
ای کاش زمانی که بودی واست مینوشتم اما الانم میدوم داری دلنوشتمو میخونی ...
آره خاک پای مولا و خروش هر دو تا عشق آسمونی سوگند بودن و هستن ...
عشقی فراتر از همه رنگها،عشقی فراتر از همه ی عشق های رنگین زمینی...
هر دوتون کلی مسیر زندگیم رو عوض کردین ....
دیگه نمیخوام اگه یه روزی خروش حرف دل نبود بیام بهش بگم خروش عاشقت بودم ،دوستت داشتم ....
به کم محلی های خروش عادت کردم حتی اگه تا قیام قیامت هم جواب نده سوگند حرف دل ناراحت نمیشه ،اما خاک پای مولای نازنینم اگه شما بودی حتما جواب دلنوشته هامو می دادی ....
خاک پای مولای عزیز یه روز توسقاخونه خروش واس سلامتیت شمع روشن کردم ،اون روز خیلی دلم گرفته بود بعد از چند روز خبر سلامتیتو دادی ،حالا میشه با دستای مهربونت واسه سوگند تو سقاخونه شمع روشن کنی نه بخاطر خودمم بخاطر قند عسل مامان امیررضا،که اینقدر مامانش بی تابه ...
فقط خودت میتونی آرومم کنی ...
دیروز عصر داشتم دق میکردم امیررضا رو پارک مجتمع بردم گذاشتم اون بازی کنه و من در حال درد دل با شما بودم یه دفعه بوی عطر گل محمدی تو فضا پیچید ،یه لحظه شک کردم قسمت دادم گفتم اگه میخوای سوگند آروم شه بازم همون عطر...
همون عطر ...
دیدی شک کردم...........سوگندی که عادت نداشت با کسی حرف بزنه مجبور شدم از خانوم های دور اطراف بپرسم که کسی اینجا عطر گل محمدی زده،یا گلاب همراهش داره....
خاک بر سرت سوگند ...یادت رفت شهدا زنده ن و خاک پای مولا درد دلهاتو شنیده ....
همون لحظه یه لبخند آروم رو لبم اومد ...
اما بازهم آروم نگرفتم ...
وای خدای من مامان صبر راتا واست ختم قرآن گرفته نمیخوای جوابشو بدی .... گلهای باغ شهید آوینی همه دلتنگت شدن ،کجایی عزیز دل ....
جات خیلی خالیه ....
یادته بهم میگفتی :
سوگند خانم محترم خوشا بر احوال دلتان که عطر گل نرگس را در این فضا آکنده ساخته.:التماس دعا:.
اما سوگند از دیروز که این خبر رو شنیده نتونسته از گل نرگس حرفی بزنه....
خاک پای مولا خودت به حال این دل خرابم برس....
یا زهرا ... یا زهرا ...
|
|
