هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
110322
نام: راستین
شهر: حرف دل
تاریخ: 5/9/2013 1:05:54 PM
کاربر مهمان
  به نام خداوند بخشنده ی مهربان"
آدمی(حریص،از خدا)به دعا دایم تمنای خیر کندو هرگز خستگی و سیری ندارد ولیکن اگربه وی شر و آسیبی رسد(از رحمت الهی)زود مأیوس و ناامید میگردد"سوره فصلت آیه ۴۹.
بچه ها عین واقعیته...
110321
نام: راستین
شهر: حرف دل
تاریخ: 5/9/2013 12:36:45 PM
کاربر مهمان
  سلام رعنا جان چرا ناامید عزیز دلم؟بخدا همه ی فاجعه ها آخرش حل میشه یا نهایتش تبدیل میشه به یه خاطره ی تلخ پس چرا تو دنیای من ناامیدی معنی نداره؟من میتونم شما نمیتونی؟من میدونم که همه مشکلات بالاخره حل میشه شما نمیدونی؟نامزدت اشتباه کرد درست.تو دنیای الانه من که مجردم خیانت قابل بخشش نیست بعدا هم همینطور اما به حرفاش گوش کن ببین چی میگه با بابات حتما مشورت کن نامزدت رو آزمایش کن اگه واقعا سرش خورده به سنگ ببخش اما اگه دلت باهاش نیست فراموش کن.سخته سخته سخته اما نمیمیری درد داره اما باید تحمل کنی.اشتباه ما آدما اینه از خدا ناامید میشیم اما از بنده هاش هرگز.تا آخرین قطره ی خون منتظریم.نا امیدی از خدا یعنی مرگ تدریجی.ببخشید تند بود ولی لازم بود.فاطمه جان از دهنواران خدا کریمه انشالا به حاجتهای قشنگت برسی.گل یاس از عاشقان صدام تا سقف هم نمیرسه اما خدا شاید به دل شکسته م نظر کنه دعات میکنم... خداجون منو ببخش...
110320
نام: یکی از اهالی حرف دل
شهر:
تاریخ: 5/9/2013 12:36:32 PM
کاربر مهمان
  "یاحق"
خوبان حرف دل جمیعا سلام علیکم. خدا قوت به همگی
آقا احسان محترم از تهران عرض ادب و احترام خدمت شما، درود خداوند برشما باد که دست از تلاش نکشیدی و نخواهی کشید و انشاالله با همین تلاشت به خواسته هات هم میرسی. اما جواب سوالهاتون:خانواده شهدا تکه ی وجودشون رو دادند که الان ما راحت باشیم سرمون رو جلوی هربی سرو پای بیگانه ای خم نکنیم، تا راحت با عقاید مذهبی و دینمون توی کوچه و خیابون شهرمون قدم بزنیم و کسی بهمون اهانت نکنه . حساب کن ببین بچه ای که تا حالا باباشو ندیده باچه خلاء ای بزرگ شده، یا خواهری که برادرشو از دست داده و ناراحتی اعصاب گرفته یا مادری که حسرت یکبار دیگه بغل کردن بچه شو که بازحمت بزرگش کرده باید به گور ببره. یه پدرشهیدی هست که هرشب جمعه میاد سر قبر پسرشو گریه میکنه، مردم شهر من میشناسنش، پسرش 18 سالش که بود مجروح میشه و میره توی کما و بعد از 18 سال مراقبت دائمی از طرف همین پدر مهربونش، شهید میشه و پر میکشه. این پدر واسه چی 18 سال از بچه ش مراقبت میکنه؟چرا حسرت یکباردیگه گفتن بابا از دهن بچه ش روی دلش میمونه؟یکبار برو پای درددل فرزندان شهدا بشین بهشون بگو حالا که پدرتون نیست شما چه مشکلی دارین؟ میدونی چی بهت میگن؟با لبخند میگن هیچی! ولی از دور نگاهشون کن زخم دلشون رو میبینی. حالا اگه به نظر شما پدراونها سهیم بوده توی بدست آوردن چنین امنیت و آرامش و آسایشی پس حتما قبول داری فرزندانشون هم سهمی دارن از این آسایش.ببین آقا احسان، نمیخواستم اینا رو بگم ولی خداشاهده اولین باریه که دارم اینا رو میگم نه به خاطر خودم که حسرت یه بار دیگه دیدن عزیزام توی دلم مونده !نه!میگم که بدونی خانواده شهدا چی میکشن و لب باز نمیکنن. مادرمن دوتا پسرش پیش خدان دوتا از داییهام و پسر خاله م و پسر عموم هم رفتن پیش خدا و شهید شدن، مادرم هم از همون موقع ناراحتی اعصاب گرفته، پدرم 4ماه یه بار میومد خونه از جبهه ولی حتی یه کارت یا مدرکی نداره که نشون بده رزمنده بوده یعنی خودش نخواسته بگیره میگه همش وظیفه م بوده،هیچکدوم از اعضای خانواده م تاحالا یه بار هم حتی از جلوی بنیاد شهید رد نشدیم که یه موقع مورد اتهامات این چنینی قرار نگیریم چه برسه به اینکه حقوق بگیریم یا از سهمیه هم استفاده کنیم، پدربزرگم وقتی خبر شهادت پسراشو آوردن خم به ابرو نیاوردکه مبادا دشمن شاد بشه. آقا احسان اگه نظر منو بخوای میگم سهمیه فرزندان شهدا و جانبازان حقشونه ولی چون خودم هم درگیر این موارد بودم بهت حق میدم که از بقیه سهمیه ها ناراحت باشی که دیگه عنوانش نمیکنم. خدا پشت و پناهت باشه آقا احسان
110319
نام: میترا
شهر: تهران
تاریخ: 5/9/2013 12:35:25 PM
کاربر مهمان
  نگاه كن كه غم درون ديده ام
چگونه قطره قطره آب مي شود
چگونه سايه سياه سركشم
اسير دست آفتاب مي شود
نگاه كن
تمام هستيم خراب مي شود
شراره ايي مرا به كام مي كشد
مرا به اوج مي برد
مرا به دام ميكشد
نگاه كن
تمام آسمان من
پر از شهاب مي شود
تو آمدي ز دورها و دورها
ز سرزمين عطرها و نورها
نشانده ايي مرا كنون به زورقي
ز عاجها ز ابرها بلورها
مرا ببر اميد دلنواز من
ببر به شهر شعرها و شورها
به راه پر ستاره مي كشانيم
فراتر از ستاره مي نشانيم
نگاه كن
من از ستاره سوختم
لبالب از ستارگان تب شدم
چو ماهيان سرخ رنگ ساده دل
ستاره چين بركه هاي شب شدم
چه دور بود پيش از اين زمين ما
به اين كبود غرفه هاي آسمان
كنون به گوش من دوباره مي رسد
صداي تو
صداي بال برفي فرشتگان
نگاه كن كه من كجا رسيده ام
به كهكشان به بيكران به جاودان
كنون كه آمديم تا به اوجها
مرا بشوي با شراب موجها
مرا بپيچ در حرير بوسه ات
مرا بخواه در شبان ديرپا
مرا دگر رها مكن
مرا از اين ستاره ها جدا مكن
نگاه كن كه موم شب به راه ما
چگونه قطره قطره آب مي شود
صراحي سياه ديدگان من
به لاي لاي گرم تو
لبالب از شراب خواب مي شود
به روي گاهواره هاي شعر من
نگاه كن
تو مي دمي و آفتاب مي شود...
110318
نام: منتظرظهورمنجی
شهر: قزوین
تاریخ: 5/9/2013 12:23:39 PM
کاربر مهمان
  آقااحسان ازتهران***سلام این چه سوالیه خود من همسرم هم آزاده است هم جانبازه وقتایی که حال این جانبازا بد می شه همین خانواده مراقبشون هستن و در کنارشون می مونن فرزندان شهدا رنج بی پدری کشیدن همون وقتی که همه دست باباشونو تو خیابون می گرفتنو خرید می کردن و با پدرشون پارک می رفتن. پدران همین خانواده ها تو خاک و خون می جنگیدن برای همین وطنی که ماالان قدرشونمی دونیم. حالا که جنگ تموم شده ورشادتها به دست فراموشی سپرده می شه ما نباید مراقب این خانواده های عزیز باشیم؟؟؟
شهدابه گردن ماخیلی خیلی حق دارن اگه اونانبودن ماهم معلوم نیست چه سرنوشتی داشتیم تموم راحتی الانمونو مدیون ایثارگراوشهداهستیم.

بیاین بااحترام بیشتری به این عزیزان نگاه کنیم.
110317
نام: سیف الدوله
شهر: قدس
تاریخ: 5/9/2013 12:07:38 PM
کاربر مهمان
  نام: مهسا
شهر: تهران
سلام و عرض ادب/
تقویم شمیم یار را سرچ کرده و دانلود کنید!یا حق
110316
نام: اول خط عاشقی
شهر: مرو دشت تا خدا
تاریخ: 5/9/2013 11:35:48 AM
کاربر مهمان
  سلام نوجوان ۱۷۵ ساله از شهر رهایی
متنتون بسیار جالب بود انشاله در بندها استفاده کنند و رها شن.
منم یک کتابچه کوچک رو به یکی از دوستان معرفی کردم که بعد از خوندنش خیلی راضی بود ، خواستم اسمشو بگم کسانی که دوست دارن استفاده کنند البته کتاب برای برادران است اما نه صرفا.
کتاب "لذت پرهیز" از حاج آقا محمود حقیقی
110315
نام: زينب
شهر: اصفهان
تاریخ: 5/9/2013 11:34:08 AM
کاربر مهمان
  از خدا خواستم عادتهاي زشتم را تركم بدهد خدا فرمود: خودت بايد انها را رها كني!


از خدا خواستم به من صبر عطا كند فرمود: صبر حاصل سختي و رنج است عطا كردني نيست اموختني ست!


گفتم: مرا خوشبخت كن فرمود: نعمت از من خوشبخت شدن از تو!

از او خواستم مرا گرفتار درد و عذاب نكند فرمود: رنج از دلبستگي هاي دنيايي جدا و به من نزديكترت مي كند!

از او خواستم روحم را رشد دهد فرمود: خودت بايد رشد كني من شاخ و برگ اضافي ات را هرس مي كنم تا بار ور شوي!

از او خواستم كاري كند كه از زندگي لذت كامل ببرم فرمود: براي اين كار من به تو زندگي داده ام!

از او خواستم كمكم كند همان قدر كه او مرا دوست دارد من هم ديگران را دوست بدارم خدا فرمود: بالاخره اصل مطلب را گرفتي
110314
نام: سایه
شهر: زیرسایه خدا
تاریخ: 5/9/2013 11:28:25 AM
کاربر مهمان
  تنها یک سقوط است که جاذبه ی زمین مسئول آن نیست ؛
و آن فرو افتادن در برابر پروردگار است
110313
نام: مارال
شهر: مسيرسبز
تاریخ: 5/9/2013 11:09:13 AM
کاربر مهمان
  "اللهم صل علي محمدوآل محمد"
آزادي ازتاريكي بانمازعصر:

اولين كسي كه نمازعصررابرپاكرد،حضرت يونس(علي نبيناوآله وعليه السلام)
بود.وقتي آن حضرت از شكم ماهي آزادشد،آن ساعت وقت نماز عصربود.حضرت يونس ديد كه از چهار تاريكي نجات يافت( تاريكي لغزش،تاريكي شب،تاريكي زيردريا وتاريكي شكم ماهي)وبه خاطر شكر اين نعمتها،چهارركعت نمازخواندواين اشاره ايي است به بنده مؤمن كه چهارظلمت درپيش دارد.(ظلمت معصيت،ظلمت قبر،ظلمت قيامت،ظلمت دوزخ)وبنده مؤمن وقتي اين چهارركعت نمازرا اقامه كند،باهرركعت ازاين ظلمات رها ميشود.

ياحق (التماس دعا)
<<ابتدا <قبلی 11038 11037 11036 11035 11034 11033 11032 11031 11030 11029 11028 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=11033&mode=print