اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 109212 |
نام:
مسافر کوچولو ( آرمان)
شهر:
مشهد الرضا
تاریخ:
4/24/2013 9:41:47 AM
کاربر مهمان
|
وقتی فرزند رهبری داماد می شود
آقا مصطفی آقازاده بزرگ آقا همان سال اول ازدواجشان كه طلبه قم بودند الان هم قم هستند خانه‌ای اجاره كرده بودند و مستأجر بودند - الان هم مستأجرند - ما را یك روز برای ناهار دعوت كردند. ما رفتیم منزل ایشان. یك سال از ازدواج ایشان نگذشته بود، ماههای اول ازدواج ایشان بود. ما هم یك گلدان معمولی خریدیم و رفتیم كه دست خالی نرویم. من واقعاً تعجب كردم كه آیا این خانه، خانه یك تازه‌داماد است؟! حالا نه خانه فرزند رهبر انقلاب و مقام اول كشور، حتّی خانه یك تازه‌داماد هم این نیست. یعنی یك خانه تازه‌داماد، بالاخره یك زرق و برقی دارد؛ تا مدتها این زرق و برق خانه تازه‌داماد و خانه تازه عروس، هست. من توی خانه اینها، واقعاً همان زرق و برق معمولی یك تازه‌داماد و یك تازه عروس را ندیدم. بسیار زندگی معمولی، دوتا فرش ماشینی، آن هم نه سه در چهار چون من دقت داشتم به این چیزها. دور و بر خودم را نگاه می‌كردم. حواسم بود و تا آنجا كه می‌توانستم، رصد می‌كردم اوضاع و احوال خانه را. دو تا فرش شش متری انداخته بودند، دور خانه هم موكت بود و دو سه تا پشتی ابری معمولی، نه مبلمانی، نه زرق و برقی! زندگی ساده و خوبی در آقازاده‌های ایشان سراغ داریم.(۵)
-------ويژه نامه «تداوم آفتاب» روزنامه جام جم مردادماه87 /:"احمد مروي" معاون ارتباطات حوزه اي دفتر مقام معظم رهبري
|
|
| 109211 |
نام:
گناهکار
شهر:
برزخ
تاریخ:
4/24/2013 9:11:27 AM
کاربر مهمان
|
خدایابدجورخودموگم کردم کمکم کن خودموپیداکنم فقط عشق تورومیخوام خداجونم توننهاکسی هستی که میدونم را زاموفاش نمیکنی ودستمومیگیری ...یاابالفضل
|
|
| 109210 |
نام:
سید محمد جواد حجت
شهر:
گلبهار
تاریخ:
4/24/2013 8:59:56 AM
کاربر مهمان
|
لطفا انهایی که این نوشته را می خوانند بدانند که انهایی که به مقام رفیع شهادت یا مفقود الاثری رسیدند هم در دنیا و هم در اخرت سربلندشدند ولی انهایی غریب اند که از شهادت جا ماندند
|
|
| 109209 |
نام:
منتظرظهورمنجی
شهر:
قزوین
تاریخ:
4/24/2013 8:58:12 AM
کاربر مهمان
|
کوچه
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست بر آورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم اید تو به من گفتی از این عشق حذر کن
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ایینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا که دلت با دگران است
تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن
با تو گفتم حذر از عشق ؟ ندانم
سفر از پیش تو ؟ هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی من نه رمیدم نه گسستم
بازگفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم
اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید
یادم اید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای دردامن اندوه کشیدم
نگسستم نرمیدم
رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
فریدون مشیری
|
|
| 109208 |
نام:
محمدی
شهر:
شهرزیبایی ها
تاریخ:
4/24/2013 8:53:42 AM
کاربر مهمان
|
دوستان سلام ووقتتون بخیر # در انتظار... گرامی از قافله : که جای نقطه چین ها باقی اسمتون فراموش کردم ، مابرای هم نمی نویسیم که درددلهاست با شهداو خدای شهدا گاهی دوستان لطف دارندوکلماتی مرقوم می دارند و ما بی توقع دل سبک می داریم با نوشته هایمان و خواندن روضه هاو رازونیازهاو دعاهای بچه ها و ختمهایی که بنیان گذار آن جناب شهاب بودند که نمی دانم چرا سصایه ی شان سنگین شده و کم پیدا ، انشاالله هرکجاهستند سالمو سلامت باشند و بازمارواز نوشته های نابشون بهره مند سازند . پس گرامی با دعوت آمدی ، فکر کنم بی ادبیه که بی هوامارو ترک کنی !جمع بی ریاست . سایتون مستدام گرامی ./ 007 گرامی از مشهد : من خودم دروس حوزوی رو خوندم و منافاتی نمی بینم که شما هم مهندسی بخونید هم حوزه ،خصوصا که جدیدابعضی از دانشگاهها در کنار دروس دانشگاهی ، دروس حوزوی هم در روزهای قالبا پنج شنبه رو دارند . حتی بد نیست بدونید که چه بهتر که یک طلبه از علوم جدید هم در حد اعلا توشه ها داشته باشه ،( این مطلب شامل اون دخترم هم می شه که نمی خواد با وجود داشتن استعداد بالا در رشته پزشکی ، در این رشته شرکت نکنه ) موفق باشی پسرم / غریب امام هادی عزیز از زاهدان : دخترم یه دنیا تبریک برای این وصلت میمون و مبارکت ، خصوصا که قراره در چنان مکان مقدسی خطبه خونده شه ، یادت نره خدمت مولامون (ع) رسیدی سلام منو هم برسونی و بگی به آقا (ع) : کنیزتون که همنام خواهرتونه بدجوری دردمنده و گرفتاروفقط شما مهربانان رو داره براگدایی . برو به سلامت و سفر بی خطر و انشاالله سفری با معرفت داشته باشی و بادستانی پرپر برگردی و از لذتهای این سفرروحانی برامون بنویسی / صبرعزیزم از هفت شهر عشق : متشکرم که اسم منودرختم قرآن کریم شرکت دادید ، سپاسگزار و اجرتون با خودش / رهای گرامی از آبادان : برای همیشگی بودن هیچ چیز تضمینی نیست که همه چیز نسبیست و ماهم وقتی دل در گروی حضرتش داشته باشیم بی اختیارراضی می شویم به رضایش که هرچه از او می رسد جز خیر نیست و قطعا صلاح مادرآن چیزیست که برایمان مقدر داشته . امتحان کن و از شادی ای که نسیبت شد برامون بنویس / جناب سیف الدوله گرامی : من الان برای شفای عاجل این نازدانه زیارت عاشورا می خوانم ، که انشاالله با خنده های از سرسلامتی این عزیز ، شمانیز خیالتان آسوده شود انشاالله / همچنین برای شفای قطعی اون جوون 27ساله سرطانی هم زیارت عاشورایی دیگر می خوانم . باشد که چشمانش به نور شفا مزین شود / هودگرامی از تبریز : روضه ها و ترفندهایی که برای تلطیف کردن جمع به کار می برید معرکس ، برای موفقیتت در عرصه های خدمتت به خلق و اسلام حتما دعا می کنم / غریب عزیز از تنهایی : کاش بهش نمی گفتی به دردهم نمی خورید که شایدخوردید واوهمان کسیست که خداوند به عنوان جفت و هم کف برای شما قرار داده است و ما هیچ کداممان نمی دانیم دست تقدیر چه ها برایمان در آستین دارد که خدای نکرده این گفته ی شما در صورت سرگرفتن ازدواج بینتان نقطه ی زشت وچرکینی شود . در بیان کلمات بیشتر دقت کن دخترم ، من یک مادرم و از شما بیشتر از این دنیا حیله هادیده ام و امتحانها شده ام ، پس فراموش نکن که باصبر و محول کردن جریانات به زمان و التجاازحضرتش بهترینهابرایت رقم بخورد انشاالله / زینب عزیز از اصفهان : خوش حالم که مانند گذشته سلامتیت را بازیافته ای و حضورگرمت را در این جمع می بینیم . //// سوگند گرامی از امان از جدایی ، از دخترت هم برایمان بنویس . دلم برای نوشته هایت از حرفهایش تنگ شده است . دختربچه در این سن خیلی شیرین است . حتما حرفهای شادش حال جم
|
|
| 109207 |
نام:
ارزو
شهر:
چلمچه
تاریخ:
4/24/2013 8:48:01 AM
کاربر مهمان
|
سلام خیلی دوست داشتم تموم زندگی نامه شهید چمران بخونم اما نیست ای خدا دوست دارم ادم شم کاش اون دوران بودم نه الان
|
|
| 109206 |
نام:
معصومه
شهر:
همدان
تاریخ:
4/24/2013 8:44:59 AM
کاربر مهمان
|
سلام وعرض ادب واحترام خدمت جناب اقای سیف الدوله میشه برام یه استخاره برام بگیرید.برای شفای فرزنددلبندتون دعامیکنم
|
|
| 109205 |
نام:
زهره
شهر:
شيراز
تاریخ:
4/24/2013 8:44:36 AM
کاربر مهمان
|
امام رضا دوستت دارم. تو را به جان مادرت دعامون كن، خيلي زياد، خيلي..............
|
|
| 109204 |
نام:
در انتظار یار
شهر:
قافله
تاریخ:
4/24/2013 8:41:16 AM
کاربر مهمان
|
سلام به همه بچه های حرف دل.ممنون راستین از حرف دل و جناب هود از تبریزنمیدونم چی بگم.شاید درست بگید.مشکلی نیست.شاید بخاطر دل خودمم که شده موندم.حتی اگه هیچکس جوابمو نده.من فقط منتظر جواب خدا هستم.که دستمو بگیره و دعای قلبیمو مستجاب کنه.چند وقته توی بد حالی هستم.اتفاق بدی توی زندگیم افتاده که صبرم رو بریده.دیگه حوصله انتظار ندارم.ببخشید اگه تند رفتم
|
|
| 109203 |
نام:
هادی
شهر:
فارس
تاریخ:
4/24/2013 8:41:10 AM
کاربر مهمان
|
یاامام رضاآقاجان میدونم مایه ی ننگم براتون ولی کرم شمابیشتراز جرم منه...اگه قرار دعوتم کنی بیام پس بامعرفت دعوتم کن نمی خوام مثل سری های قبل بشه اقاجان دلم برات یه ذره شده من دلم براسقاخونه یه ذره شده من دلم برانقاره خونه ات خیلی گرفته تاابدازخدایه چیزمیخام امام رضااونم اینه الهی دورت برگردم...اقاجان هرچی میخوای بهم بگی بگو فقط نگوبرونمیخوامت اخه من همه هستیم تویی همه دلخوشیم تویی همه زندگیم تویی هرکی هرچی بهم گفت گفتم عیب نداره من امام رضارو دارم اقاجان دستموبگیر...این دفعه که اومدم توروبه جان مادرت کربلای منم امضاکن نزارجوون ناکام ازدنیابرم...اقاجان دعاکن شهیدشم
|
|
