اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 108202 |
نام:
خاک پای مولا
شهر:
بوستان مهدی
تاریخ:
4/10/2013 11:40:22 AM
کاربر مهمان
|
"یاحق"
السلام علی المهدی"عج" و علی آبائه"ع"
سلام آقا سید مرتضی
سلام و درود بر شهیدان راه خدا
و سلام بر اهالی مهربان و باصفای حرف دل و خداقوت به همگی شما عزیزان
خوشحالم که سعادتی دست داد که دوباره در جمع شما باشم. سوگند خانم محترم از لطف و محبت شما سپاسگزارم و عذرخواهی میکنم از اینکه این روزها کمتر سعادت دارم درجمع زیبای اهالی حرف دل باشم.انشاالله خداوند منان توفیق دهد درخدمت گلهای آقا سید خواهم بود. نوشته هاتون مثل همیشه زیبا و خواندنی هستند. انشاالله گل نرگس ما به یمن صفای وجود عزیزانی چون شما به زودی شکوفا خواهد شد.
جناب خروش بزرگوار عرض ادب و احترام. بزرگوار شعرتون خیلی به دل میشینه مثل خودتون و حرف دلهاتون. دلمون تنگ شده واستون مومن خدا کجایید پس؟
انشاالله همیشه خوش و سلامت و سربلند باشید.
نردبانی سوی خدا از شهر خدا عرض ادب و احترام. بسیار ممنون و سپاسگزارم از لطف و محبت شما. راستش این خاکهای فکه چشمامو اسیر خودش کرد داشت میبردش واسه خودش ولی التماسش کردم دلش نیومد شلمچه و طلاییه رو دوباره نبینه بهم برش گردوند. رفقای خوبم کاش خودتون برین و از نزدیک ببینین و خاطره ها رو در همون محل بشنوین اینطوری یه صفای دیگه ای داره. آخ که این شلمچه چه میکنه با قلبهای پاک بچه ها. به قول حاج آقا یکتا ما که مشروطی هستیم ولی یه خاطره تعریف میکنم واستون از عید امسال و کربلای ایران: یه پسر بچه ی دبستانی توی خاطره ش که واسه مسابقه خاطره نویسی اونجا فرستاد واول شد نوشته بود که من درسم خیلی خوبه ولی از مشق نوشتن خیلی بدم میاد واسه همین دفتر مشقم رو آورده بودم اینجا میخواستم بندازمش روی مین تا منفجر بشه و دیگه مشق ننویسم ولی وقتی اومدم اینجا رو دیدم و خاطرات شهدا و رزمنده ها رو شنیدم فهمیدم که باید خوب درس بخونم تا مثل اونها بشم و واسه اینکار هم باید خیلی مشق بنویسم حالا دیگه از دفتر مشقم خوب مراقبت میکنم. وقتی این خاطره رو خوندم اشک شوق تو چشام جمع شد خیلی چیزهای دیگه هم نوشته بود که قشنگ بود خیلی خوشحال شدم که بچه ها از همین الان اینقدر عاشق شهدان. انشاالله خدا توفیق ادامه دادن راه شهدا رو به همه ی ما عطا فرماید و ما را جزء شهدای در رکاب حضرت صاحب الزمان قرار دهد.:آمین :.
بچه ها شهدا منتظرن تا مهمان نوازی کنن.مادر یه شهید که مفقود شده بود خیلی بی تابی فرزندش رو میکنه که برگرده پیشش یه شب خواب بچه ش رو میبینه میدونین به مادرش چی میگه؟ میگه مادرجان تورو خدا اینقدر اصرار نکن من برگردم، اینجا ما میزبان زائران شهداییم، میزبان بچه های حضرت زهرا، این بچه ها به هوای دیدن ما میان به این خاک و بیابونها، چطور دلم راضی بشه وقتی میان من نباشم اینجا که ازشون پذیرایی کنم؟! شهید برونسی میگفت: امیدوارم که گمنام شهید بشم، جنازه م به یاد سالار شهیدان کنار آب فرات و کنار او بماندو همین هم شد. خوشا به سعادتشان که جاودانه شدند.
در معراج شهدای اهواز کنار شهدایی که تازه پیداشون کرده ن و تا چندوقت دیگه میان به شهرهای همتون تا تشییع بشن یاد همتون بودم.آخ که چقدر دلم واسشون تنگ شده منتظرتونم زودتر بیاین که دلم خیلی هواتونو کرده.
ببخشید در محضر بزرگان این سایت پرحرفی کردم. نمیدونم چی شد اینقدر حرف زدم با اینکه نمیخواستم ولی همش یهو از دلم به زبانم جاری شد.عذرخواهی می کنم
شفاعت شهیدان بدرقه ی راهتان
التماس دعا
یا علی
|
|
| 108201 |
نام:
مسافر کوچولو ( آرمان )
شهر:
مشهد الرضا
تاریخ:
4/10/2013 11:22:45 AM
کاربر مهمان
|
السلام عليك يا فاطمة الزّهرا (س)
حال غريبي پيدا كردم، من و حضرت زهرا عليها السّلام !
حضرت فاطمه زهرا عليها السّلام ، آقا امام حسن عليه السّلام و امام حسين عليه السّلام دو طرفش نشسته بودند . آنقدر مبهوت و متحير بودم كه كلامي براي گفتن نيافتم، دوباره سلام دادم، به آقا امام حسن عليه السّلام و امام حسين عليه السّلام ،به اصحاب عاشورايي به مولا علي عليه السّلام !
حضرت زهرا عليها السّلام فرمودند :
پسرانم حسن و حسين ، سلام خدا بر شما باد
ايشان (نورالله) چند روز ديگر مهمان ما خواهد بود .
بعد آقا امام حسين عليه السّلام دست روي سرم كشيدند و من ناگهان از خواب پريدم .
اين بشارت بود. سيد جون ! مدت‌هاست كه منتظرش بودم ، واقعيت اينه كه تا منتظر نباشي، خونده نخواهي شد. بايد آرزو كني تا آ‌رزوهات سراغت بيان. بيدار كه شدم، وقت اذان بود. وضو گرفتم، فكر كردم كه قرار است چند روز ديگه ، اصلاً خبر كه داري داريم ميريم مهران؟ ميدوني انشاء‌الله من شهيد مي‌شم، بشارتش رو گرفتم، مي‌دونم كه :
به غريبانگي حضرت زهرا عليها السّلام به شكل غريبانه‌اي هم شهيد خواهم شد انشاء‌الله !
بغض گلويم را گرفت ، تو حيرت ماندم. آره ما برحقيم و اين‌ها نشانه آن ظهور حقيقت مطلق است. بلند شدم شهيد ملاح را بغل كردم. گفت: تو شك داري؟ گفتم: بيا يك شرطي ببنديم، اگه جا موندم ، شفاعتم كن .
عصر روز پنجم از اين واقعه، 16 تيرماه 65 سربندها كه روي پيشاني رفت، به ياد ملاح افتادم. دور و برم را گشتم. آخه قدش بلندتر بود و ته ستون مي‌ايستاد.
رفتم نزديكش و گفتم : « هي مرد، قول و قرار ما رو كه يادت هست؟ »
لبخندي زد و گفت: « سيد ، از همين حالا تو سوتت را بزن. »
طولي نكشيد كه با رمز « يا اباعبدالله الحسين عليه السّلام » وارد عمليات شديم و چند روز بعد در حين آزاد‌سازي مهران « نورالله ملاح » بر بلنداي قلاويزان با اصابت مستقيم راكت هواپيماي دشمن به شكل غريبانه‌اي ، مظلومانه شهيد شد و چنان پودر شد كه چيزي از جنازه‌اش باقي نماند. در سحرگاه 17 تيرماه 65 نورالله مهمان حضرت زهرا عليها السّلام شد.
راوی : غلامعلي لساني
برای شادی روح ملکوتی امام شهدا (ره) و روح مطهر شهدا ، صلوات
أللّهُمَ صَلّ عَلَی مُحَمّد وَ آلِ مُحَمّد وَ عَجّل فَرَجَهُم
|
|
| 108200 |
نام:
مسافر کوچولو ( آرمان)
شهر:
مشهد الرضا
تاریخ:
4/10/2013 11:18:44 AM
کاربر مهمان
|
سلام . به تمامی عزیزان حرف دل
امیدوارم خوب و خوش باشید . جا داره تشکر کنم از آقای سیف الدوله بابت متن های همیشه عالی شون . در خواستی هم از خانوم شیدا دارم بیزحمت هر موقع طرح ختم قران و یا صلوات داشتید برای این بنده حقیر هم سهمی قرار دهید . با سپاس فراوان
|
|
| 108199 |
نام:
زهرا
شهر:
قاین
تاریخ:
4/10/2013 11:13:18 AM
کاربر مهمان
|
شهدا گلهاي زيباي بودند كه خدا چيدوبردبه بهشت تا بهشتشو زيباتر كنه.
|
|
| 108198 |
نام:
زينب
شهر:
اصفهان
تاریخ:
4/10/2013 11:09:05 AM
کاربر مهمان
|
وصيتنامه حضرت زهرا(س)
بسم الله الرحمن الرحيم
هذا ما اوصت به فاطمه(س) بنت رسول الله صلي الله عليه واله اوصت و هي تشهد ان لا اله الا الله و ان محمد صلي الله عليه واله عبده و رسوله و ان الجنه حق و النار حق و ان الساعه اتيه لاريب فيها و ان الله يبعث من في القبور يا علي(ع) انا فاطمه بنت محمد صلي الله عليه و اله زوجني الله منك لاكون لك في الدنیا و الاخره انت أولي بي من غيري حنطني غسلني كفني باليل و صلي علي وادفني باليل و لاتعلم احدا واستودعك الله و اقرء علي ولدي اسلام الي يوم القيامه
بنام خداوند بخشنده مهربان اين وصيتنامه فاطمه (سلام الله عليها) دختر رسول صلي الله عليه واله خداست در حالي كه وصيت مي كند كه شهادت مي دهم خدايي جز خداي يگانه نيست و محمد صلي الله عليه واله بنده و پيامبر(ص) اوست بهشت حق و اتش حق جهنم حق و روز قيامت فرا خواهد رسيد شكي در ان نيست و خداوند مردگان را زنده وارد محشر مي كند اي علي من فاطمه دختر محمد صلي الله عليه واله هستم خدا مرا به ازدواج تو در اورد تا در اين دنيا و اخرت براي تو باشم تو از ديگران بر من سزاوارتري حنوط و غسل و كفن كردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگزار و شب دفن كن و هيچ كس را اطلاع نده تو را به خدا مي سپارم و بر فرزندانم تا روز قيامت سلام و درود مي فرستم
اشكوري گروه دين و انديشه تبيان ماخذ: دلائل الامامه ص 42 وسائل اشيعه ج 13، ص 311 بحار الانوار ج 43 ص 214
|
|
| 108197 |
نام:
هود
شهر:
تبریز
تاریخ:
4/10/2013 10:59:14 AM
کاربر مهمان
|
نمیشه گفت من کجا بودم آخه سریه ،میخام داد وهوار بکشم.شما چطور؟نفسم گرفته.میخام نفس بکشم.دلم برای خیلی چیزا گرفته.میخام برم کوه.دلم برای گل های نوروزی امسال تنگ شده. برای هوای پاکش.انگاری بچه شدم میخوام تاب برم. میخام بستنی بخورم. نکنه الزایمر گرفتم . دلواپسم.دلواپسم برا همه تون چقدر غمگین این روزها ،شیدا مریض داره،غریب مریضه،زینب مریضه ،فدای آقا مریضه ،سایه مریضه،ملتمس دعا مریضه همه انگاری جمع شدیم بگیم به خدا گرفتاریم .به خدا منم گرفتارم .اینارو که میخونم تب میکنم. به هیکل گنده من نگاه نکنید. دل نازکم با یه سوتی اشکام میریزه.وقتی یکی بریزه بقیه هم امان نمیدن بیخودی میریزن.شب اگه عمری باشه خیمه میزنیم به یاد کربلا همه سینه میزنیم.یه روضه میخونیم شایدمهدی هم بیاد.اون وقت همه دست پر میریم. باشه.
امیرکبیر آقا معلم شما که از زلزله جان سالم بدربردید یه دادی بکشید خیالمان راحت بشه .به یاد همه جانباختگان یه صلوت بفرستیم بلا دور باشه.ان شا الله
دوست خوبم از کویر من میخام یه خرما بکارم.ولی نمیگیره چکار کنم. منم عاشق نماز جماعتم. خوش به حالت، ما که توفیق نداریم.راستی اسم توت فرنگی خیلی بهت میاد .ومن هنوز منتظرم توت فرنگی ات عمل بیاد یه کاسه هم به مابدی برکت میده.دست من خوبه.
آخه گناه نداشت .داشتیم یه عقاب میگرفتیم.اونم تیزپا. من گنجشک زدم .اما تاحالا به پست تیروکمان من عقاب نخورده بود .حیف شد من این همه دون پاشیدم شما چند نفری ریختید کولکو پرشو کندید.اگه من اینجا بودم سپرش میشدم. به حرفاش گوش می دادم بعد اگه اصلاح نمیشد به اندازه فنج درجشو کم میکردم .اگه برگرده میشونمش روی شونم. اگه برنگشت به یادش میریم کوه یکی دیگه میگیریم .بابا اگه بره قاطی منافقا بشه کی می خاد جواب بده. خوب بچست می خاست یه چیزی بگه.حالا من بازم دون میپاشم لطفا خویشتن دار باشید.آهای عقاب کوچولو نه اون بزرگه، که پرهای سفیدش زده بیرون .کاکولش طلاییه،همون که بالاها میپره،بیا این طرف، بشین روی شونه اوینی،که باصورت مهربونش با چشمای عینکی داره بهت چشمک میزنه ببین چه بابای خوبیه ؟همه رو دوس داره تورو هم دوست داره حتی اگه یه جوره دیگه فک کنی ؟
|
|
| 108196 |
نام:
بي نام و نشون
شهر:
امان از جدايي
تاریخ:
4/10/2013 10:48:49 AM
کاربر مهمان
|
نردبانی سوی خداسلام روزي دعا مي كني بهش برسي ولي زماني كه بهش ميرسي فراموشش مي كني و از دستش ميدي به همين اسوني فقط بديهاشو ميبيني نگفتم اون خوبيش بيشتر از بديش بود فراموش كردم برام دعا كنيد
|
|
| 108195 |
نام:
سیف الدوله
شهر:
قدش
تاریخ:
4/10/2013 10:35:03 AM
کاربر مهمان
|
نام: شيدا
شهر: مشهد
سلام و عرض ادب/
انشالله که بلاتون دور باشه/
انشالله امشب سر منبر به نیت شفای برادرتون و مرضای اسلام/۵ مرتبه آیه شریفه امن یجیب المضطر را تلاوت میکنیم!
|
|
| 108194 |
نام:
سیف الدوله
شهر:
قدس
تاریخ:
4/10/2013 10:29:35 AM
کاربر مهمان
|
تقدیم به جناب شهید امیر کبیر
عبادت سلمان فارسی
آنچه به عبادت سلمان ارزش بیشتری می دهد، علم و آگاهی اوست. چرا که عبادت آگاهانه و پرستش از روی بصیرت از عبادت سطحی و ظاهری ارزشمندتر است.
امام صادق (ع) فرمود: روزی پیامبر اسلام (ص) به یاران خود فرمود: کدام یک از شما تمام روزها را روزه می دارد.
سلمان گفت: من، یا رسول الله.
پیامبر(ص) پرسید: کدام یک از شما تمام شب ها را به عبادت می گذراند؟
سلمان گفت: من، یا رسول الله.
حضرت پرسید: آیا کسی از شما هست که روزی یک بار قرآن را ختم کند؟
سلمان گفت: من یا رسول الله.
یکی از حاضران که جواب های سلمان را خودستایی و فخرفروشی می پنداشت، گفت:
اکثر روزها دیده ام که سلمان روزه نیست، بیشتر شب را هم می خوابد و بیشتر روز را به سکوت می گذراند، پس چگونه همیشه روزه است و هر شب برای نیایش با خدا بیدار می ماند و روزی یک بار قرآن را ختم می کند؟!
پیامبر (ص) فرمود: ساکت باش! تو را با همسان لقمان چه کار؟ اگر می خواهی چگونگی اش را از خودش بپرس تا خبر دهد.
سلمان گفت: در ماه سه روز روزه می گیرم و خداوند فرموده است: «هر کس عمل نیکی انجام دهد پاداش ده برابر دارد.
از طرف دیگر، روز آخر شعبان را روزه گرفته و آن را به روزۀ ماه رمضان متصل می کنم و هر که چنین کند، پاداش روزه همیشه را دارد.
از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: هر کس با طهارت بخوابد، در ثواب، چنان است که تمام شب را عبادت کرده باشد.
اما ختم قرآن، رسول خدا (ص) فرمود: هر کس یک بار سوره «قل هوالله» را بخواند، پاداش یک سوم قرآن را دارد و هر که دو بار بخواند، دو ثلث قرآن را خوانده است و هر که سه بار بخواند، گویا قرآن را ختم کرده است».
|
|
| 108193 |
نام:
سیف الدوله
شهر:
قدس
تاریخ:
4/10/2013 10:25:29 AM
کاربر مهمان
|
آثار نگاه با لذّت و شهوت به نامحرم
برای تبیین موضوع آثار نگاه شهوانی بحث را در ضمن چند نکته مطرح می کنیم:
۱٫ بد حجابی و بی حجابی زنان علاوه بر این که خود یک گناه است، زمینه گناه دیگران را نیز فراهم می کند، اما این نکته دلیل نمی شود که مردان نامحرم مجاز باشند به آنها نگاه های هوس آلود و شهوانی داشته باشند.!
بلکه هر انسان بالغ و عاقلی خود پاسخ گوی اعمال خود می باشد؛ چرا که انسان دارای اختیار است و می تواند با وجود مهیّا بودن زمینه های گناه خود را کنترل کرده و مرتکب گناه نشود.
چنان که بسیاری از افراد مؤمن به ویژه جوانان مؤمن در روز با موارد زیادی از این صحنه ها مواجه می شوند، ولی از آنها چشم برداشته و مرتکب گناه نمی شوند.
۲٫ هر گناهی دارای آثار منفی مخصوصی است. نگاه به زنان نامحرم از روی لذّت و شهوت هم، آثار منفی در زندگی فردی و اجتماعی انسان به جا می گذارد. به عنوان نمونه، به برخی از آنها از نگاه روایات اشاره می شود:
امام علی (ع) می فرمایند:«هر کس چشم خویش را آزاد گذارد، همیشه اعصابش ناراحت است».[۱۱]
امام صادق (ع) نیز در این باره می فرمایند: «نگاه به نامحرم، تیری از تیرهای مسموم شیطان است و چه بسا یک نگاهی حسرتی طولانی بر جای گذارد».[۱۲]
و هم چنین آن حضرت فرمودند:«نگاه پیاپی [به نامحرم]، بذر شهوت را در دل می افشاند و همین امر برای هلاکت بیننده اش کافی است».[۱۳]
۳٫ اگر کسی در دوران قبل از ازدواج به زنان نامحرم نگاه از روی لذّت و شهوت نماید و از این کار توبه نکرده و ادامه دهد،
ممکن است در دوران بعد از ازدواج نیز نگاه های حرام او استمرار داشته و چه بسا بیشتر شود که تأثیر منفی آن در محبت متقابل بین او و همسرش غیر قابل انکار است و حتی ممکن است منجر به اختلاف و جدایی شود.
|
|
