اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
107722 |
نام:
پریا
شهر:
دره شهر
تاریخ:
4/4/2013 11:11:55 AM
کاربر مهمان
|
چرا خوبان همه اسیر خاکند
|
|
107721 |
نام:
دل آشوب
شهر:
تبریز
تاریخ:
4/4/2013 11:10:08 AM
کاربر مهمان
|
[ مادر ] دیوار با مسمار هم قافیه بود، دنبال ردیف بود عدو.
[ کوچه بني هاشم ] محمد، علي، زهرا، حسیـن، زینب. کوچه بني هاشم می شود، کوچه ما وقتی مادرم از خانه صدایمان می زند. اما ما در خانه عباس هم داریم!
[ هجّی ] «مادر» دو بخش دارد: بخشی بـروی در، بخشی بـروی دیوار!
[ در بـدر ] در هدیه تولد حسـن بود، کـه زهرا نام اش «مادر» شد.
[ کوه ِ صبر ] صدای شکستـن در که می آید، هول می کند دخترک. این تازه اول راه است!
[ املاء ] هر چه کردم نتوانستم در را جدا کنم از مادر!
[ همدردی ] کمرم درد می کند ایـن روزها بی علت!
[ آینه دق ] مادر دو بخش است، بخش اول: «ما» بخش دوم: «در»
ما هر چـه می کشیم از بخش ِ دوم است! او هر چـه می کشد از بخش اول است!
[ وراثت ] مظلومیت ارثی ست، اگر سید باشی...!
[ عمق ِ فاجعه ] مادر کجا؟ خانه از این طرف است!
[ حُجب ] علی هم ندید چـه بر سرش آوردند، از بس محجبه بود!
[ عدو ] کدام شاعر فدک را با کتک هم قافیه کرد؟!
[ کم و بیش ] از مادر هر چـه بگوییم کم است، اما از در...!
« سیّد محمّد رضي زاده » بهار ۱۳۹۰
|
|
107720 |
نام:
دل آشوب
شهر:
تبریز
تاریخ:
4/4/2013 11:03:24 AM
کاربر مهمان
|
چو می افتد به چشمم گاهواره نفس می گردد از غم پر شماره الهی کاش محسن در برم بود نمی شد قلبم از کین پاره پاره ------------------------ تو هم با کوفه هم دستی مدینه نمک خوردی ولی پستی مدینه کسی بر بازوی زهرا نمی زد اگر دستم نمی بستی مدینه --------------------------- اینها که بسوی خانه ام تاخته اند اینها که مرا به گریه انداخته اند با چادر و چوبه های بیت الاحزان از بغض تو مشعل همگی ساخته اند ------------------------------- ز سوز دل کنم گریه برایت که دیگر نشنوم زهرا صدایت در و دیوار خانه با نگاهم بیادم آورد آن ناله هایت ——————------------------ کنار تربتت اند دل شب بود نام تو زهرا جاری از لب به خانه تا روم با دیده ی تر کشد ناز مرا مظلومه زینب کشد ناز مرا مظلومه زینب مظلومه زینب… ------------------------ مرثیه از زبان زینب(س)خردسال غم دوران من گردد یتیمی که هم پیمان من گردد یتیمی من از قد کمانت حتم دارم بلای جان من گردد یتیمی ————————– نمی گویم که تو نا مهربانی ز بس خون رفته از تو ناتوانی دلم خواهد در آغوشم بگیری چه سازم که شکسته استخوانی ————————— مکن مخفی به سینه آه، مادر مرا کن از غمت آگاه، مادر مشو راضی، پس از تو زنده باشم گل خود را ببر همراه، مادر
|
|
107719 |
نام:
راستین
شهر:
حرف دل
تاریخ:
4/4/2013 10:45:16 AM
کاربر مهمان
|
سلام شیدا جان لطفا یه جزء واسه من ثبت کن ممنونم.
|
|
107718 |
نام:
یاسمن
شهر:
مشهد
تاریخ:
4/4/2013 10:45:00 AM
کاربر مهمان
|
سلام خدا جونم من بعد تو یکی رو تو دلم راه دادم که از من متنفر شده نمیدونم چرا یا براچی ورق روزگار برام برگشته حرفام براش اهمیتی نداره آخه چرا خانوادم اونو ازم رنجوندن برااونا پول حرف اولو میزنه ولی خدایااز حالم خبر داری که اونو من برا خودش میخوام چون بتونه کاراشو باب میل خودشو خانوادم کنه رفته سفر و کار پردرآمد گرفته و پیش خواهرش شهرستان رفته که مثلا یکسال بمونه ولی هرچی میگم برگرد من نمیخوام بهم محل نمیده تازه گوشیشو خاموش میکنه به منم اجازه حرف زدن نمیده کلا ازم بدش میاد برا اینکه خانوادم سکه یک پولش کردن جلو خانوادش یعنی توسال 92 روزگارم چی میشه من اونو دوست دارم و بهش احترام میذارم ولی اون خدایا حرفام براش یکذره هم ارزش نداره دلم خیلی گرفته کسی رو هم برا حرف زدن دیگه ندارم هرچی میخوام نزدیکتر بشه بهم اون دورتر میشه الانم ترسم از اینه نکنه عاشقم نباشه
|
|
107717 |
نام:
يه آشنا
شهر:
كليد فارس
تاریخ:
4/4/2013 10:39:28 AM
کاربر مهمان
|
سسسسسسسسسسسسسسلام به همه ي دوستان عزيزم به همه ي حرف دلي هاي قديمي سلام به دل شكسته و خروش و زينب سلامات و راستين عزيز و ديگر دوستان قديم و جديد اميدوارم كه هر كجاي اين آب و خاك هستين خوب و سلامت باشين و سال پر خير و بركتي داشته باشين در كنار خانواده هاتون.اللهم عجل لوليك الفرج التماس دعا .
|
|
107716 |
نام:
تنها
شهر:
........
تاریخ:
4/4/2013 10:16:12 AM
کاربر مهمان
|
سلام خدا جون دیگه صبرم تموم شده دیگه طاقت ندارم خودت میدونی چقدر ازت خواستم التماست کردم ولی بهم ندادی خدایاچرا این روزها هر چی آدم بی بندوبار تر باشه خوشبخت تره؛انگار همه این جور آدما رو بیشتر دوست دارن حتی شما؛خدایا ببخشید که اینقدر گستاخم ولی خسته شدم از این همه روزهای تکراری روزهایی که هر چی بیشتر به سمتت میام ازم فاصله میگیری منم آدمم به خدا دل دارم؛از این همه نیش و کنایه خسته شدم خدایااااااااااااااااااا چرا صدامو نمیشنوی دارم داغون میشم پس عدالتت کجاست
|
|
107715 |
نام:
راستین
شهر:
حرف دل
تاریخ:
4/4/2013 10:14:26 AM
کاربر مهمان
|
سلام اقا pedrom این نوشته منو یاد بچگیام انداخت اونموقع دقیقا همین متنو تو کاغذ نوشته بودن و چون امکانات پیام و ایمیل به این فراونی نبود بین خونه ها پخش میکردن نمیدونم چرا این دختر خوزستانی بیخیال نمیشه حالا واقعا هدفشون از این کار چیه؟یا بعضی پیام هایی که مثلا میگن هفت بار بگو یا الله و به هفت نفر بفرست تا 9 شب یه خبر خوش میشنوی یا به آرزوت میرسی اگه به پیام دادن و حاجت گرفتن بود پس دعا و نذر و نیاز چه معنی داشت؟تروخدا ببین چطور ذهن ملتو مشغول میکنن.والا...
|
|
107714 |
نام:
سارا
شهر:
بیرجند
تاریخ:
4/4/2013 10:08:05 AM
کاربر مهمان
|
سلام یکی پیدا میشه راهنماییم کنه وقتی دلم میگیره باید چیکار کنم چند وقته بدجور حالم بده دلم میخواست یکی پیدا بشه باهاش حرف بزنم اروم بشم اما هیچ کس نیست واسم دعاااااااا کنید.
|
|
107713 |
نام:
گنهکار
شهر:
نکا
تاریخ:
4/4/2013 10:05:10 AM
کاربر مهمان
|
گاهی گمان نمی کنی ومیشود،گاهی نمی شود که نمیشود کهنمی شود،گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است،گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود،گاهی گدای گدایی وبخت با تویار نیست،گاهی تمام شهر گدای تو می شود
|
|