اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
107662 |
نام:
شيدا
شهر:
مشهد
تاریخ:
4/2/2013 11:18:43 PM
کاربر مهمان
|
خداياهرچي توبنامي شهر: ملكوت اعلي سلام _دلنوشته هاي قشنگي گذاشتي شما خيلي فردآروم وصبوري هستي باخوندن حرفات متوجه شدم مرسي ازاينكه يادم بودي خيلي وقتا موردخطاب دوستاي حرف دلم وهم اينكه دوست دارم برابقيه كامنت بذارم اماوقتم كم است فقط موقع خواب آخرشب يه كوچولووقت دارم كوتاهي درجواب دادن منوبه بزرگي خودتون ببخشيدبچه هابرامن دعاكنيدازالان استرسم گرفته باكوله باري از كتاب روبرومه كه تموميش تويه ماه محاله خيلي دعام كنيد
|
|
107661 |
نام:
مهران
شهر:
کرمانشاه
تاریخ:
4/2/2013 11:10:58 PM
کاربر مهمان
|
خدایاشهادت............
|
|
107660 |
نام:
فدای آقا
شهر:
ساری
تاریخ:
4/2/2013 10:42:54 PM
کاربر مهمان
|
نای دل: -گفتم ز بی لیاقتی ماست غربتت؟ چشمی به هم گذاشت و آهی ز دل کشید... "جهت تعجیل در فرجش صلوات"
|
|
107659 |
نام:
فدای آقا
شهر:
ساری
تاریخ:
4/2/2013 9:07:47 PM
کاربر مهمان
|
برای منو این دوستم دعا کنید که رفاقتمون صمیمی بمونه.امروز خودم ازش خواستم که برگردیم پیش هم و برای هم
|
|
107658 |
نام:
خدايا هر چه تو بنامي ...
شهر:
ملكوت اعلي
تاریخ:
4/2/2013 8:04:24 PM
کاربر مهمان
|
نام: بسیجی شهر: عبادالله الصالحین
باسلام برادر / خواهر بزرگوار
من قبلا درباره اين حديث از يك بزرگوار آشنا به مسائل ديني و احاديث پرسيده بودم و ايشون جواب ذيل رو برام ايميل كرده بودن( البته ايشونم محض اطمينان از سايتهاي پرسش و پاسخ به مسائل ديني پرسيده بودن) كه من به استناد كلام اين بزرگوار مانعي در نوشتن اين حديث نديدم. البته نظر شما هم محترمه و تشكر از تذكرتون.
اما جواب اين بزرگوار:
امام علی (ع) میگه : هرکس به من کلمه ای بیاموزد مرا (بنده) خود کرده. بنده از خالق و عبودیت می یاد. توجه داشته باشیم بنده نه برده. پس یعنی من که از اول اینهمه معلم و استاد و راهنماو ... داشتم بنده همه هستم.؟ مگه ما نمیگیم ما بنده خدا هستیم.؟ من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا این موضوع را از دوجنبه لغوی و معنایی مورد بررسی قرار میدهیم ابتدا به دو کلمه بنده و برده میپردازیم در کتاب تجارت برده که مربوط به دوره ای از برده داری بوده و نوشته محمود فلکی مقدم هست میخوانیم : برده و بنده برای توصیف یک مفهوم استعمال میشوند؛ بَر یعنی سود و برده یعنی كسی كه سود میدهد. بنده هم یعنی كسی كه بسته شده یا بند به دست و پایش است . جستجویی بر یکی از لغتنامه های فارسی به عربی زدم و ترجمه دو کلمه بنده و برده را به زبان عرب اینچنین دیدم : برده : القن , العبد بنده :العبد , الخادم میبینید که واژه العبد که در اصل حدیث (به عربی ) آمده در هر دو ترجمه وجود دارد و همانطور که در کتاب تجارت برده نیز آمده استعمال هر دو کلمه یکسان است. حال این دو واژه را در لغت نامه دهخدا بررسی میکنیم : بنده : ازمصدر بستن ، جمع آن بندگان . در پهلوي «بندکان » . عبد. غلام . مقابل آزاد و مقابل خواجه . سيد و مولي برده و عبد و عبيد و غلام و چاکر و لاچين و زرخريد و خانه زاد. (ناظم الاطباء). برده . عبد. عبيد. غلام زرخريد(در مورد مرد). برده : بنده و غلام . (غياث اللغات ) (آنندراج ). کنيزک . (غياث اللغات ). عبد. رقه . مملوک . بردج . (منتهي الارب ). و کلمه بردج معرب برده است: فراوان ورا برده و بدره داد در گستره واژگان عرب ، به علت فراوانی واژه ها ، جملات قصار و بلیغی گفته میشود. مثلا" کلمه عشق نوعی علف هست که در بیابان میروید و به دور گیاهان دیگر می پیچد و آنها را از بین میبرد که به خاطر همین، وقتی کسی نسبت به شخصی (یا چیزی) دیگر علاقه ای دارد از واژه عشق استفاده میشود. کلمه عبد هم در زبان عرب به معنی در بستر بودن و در رخت خواب بودن میباشد که نشان دهنده این است که کسی که در بستر هست نسبت به دیگران در شرایطی پست (پایین)تر و همینطور ناتوان تر هست و وقتی ما میگوییم که بنده ی خدا هستیم به عجز و ناتوانی خود در مقابل خدا اشاره میکنیم و از همین رو مشتقات عبد نظیر عبادت و تعبد و معبود و ... را در این باب استعمال میکنیم. پس کلمه عبد را نمی توان مختص مخلوقات خدا دانست و معبود را نیز مختص خود خدا (در لغت). بلکه خدا در درجات بالا و حد اعلای همه صفات و خوبی هاست. به عنوان مثال وقتی میگوییم که پدر و مادر من مهربان است ، آیا باید گفت که صفت مهربان فقط مخصوص خداست و یا میگوییم فلانی بخشنده هست ، آیا باید گفت که این جمله اشتباه ست و بخشندگی فقط از آن خداست ؟ مطمئنا" اینها همه واژگانند و هیچ کلمه و واژه ای نمی تواند صفات خدا را وصف نماید بلکه آنچه که ما از اوصاف الهی میگوییم واژگانی هست که در مواردی دیگر نیز استعمال میشود و ما حد اعلا و اکمل آنرا به خداوند متع
|
|
107657 |
نام:
فهیمه
شهر:
قزوین
تاریخ:
4/2/2013 7:14:13 PM
کاربر مهمان
|
این روزا حالم خخیلی خرابه...وضع جامعه بد شده...خسته شدم دیگه...بعضی وقتا دوس دارم خدا از اون بالا بیاد دستامو بگیره وبگه:اینجا آدما خیلی اذیتت میکنن آره؟بیا بریم... اللهم الرزقنی توفیق الشهادة في سبيلك
|
|
107656 |
نام:
شیدا
شهر:
مشهد
تاریخ:
4/2/2013 6:59:35 PM
کاربر مهمان
|
♥ اَعوُذُ بِالله ِمِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ ♥ ♥ بِسمِ الله ِالرَّحمنِ الرَّحیمِ ♥
قال رسول الله صلي الله عليه و آله: فضل القرآن على سائر الكلام كفضل الله على خلقه
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: برترى قرآن بر ساير سخنان مانند برترى خداوند است بربندگانش ❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ * خـتـــم قـــرآن کـــریم حــرف دل ؛ نوبت چهارم *❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀ ❀ ❀ ❀❀ ❀ ❀❀ ❀ ********** ☁ جزء 1 : عطیه ازکربلا ☁ جزء ۲الی ۱۰ صبرعجول گرامی ازهفت شهر ☁ جزء ۱۱ فاطمه خانم گرامی ازشهرقاین ☁ جزء 12 : هاجرخانم ازتبریز ☁ جزء 13 :مسافرکوچولو(آرمان)گرامی ازمشهدالرضا ☁ جزء 14 : شیدا ازمشهد ☁ جزء 15 : غریب عزیز ازشهرتنهایی ☁ جزء 16 : معصومه خانم گل ازهمدان ☁ جزء 17 : شیدا از مشهد ☁ جزء 18 : ناشناس عزیز ☁ جزء 19 :گل یاس ازشهرغریب ☁جزء 20 :نرگس خانم گل ازقزوین
ثواب اين نوبت به نیت برآورده شدن حاجات شرعی وهدیه به محضر خانم حضرت زهرا سلام الله علیه است . **** راست ترين سخن، رساترين پند و زيباترين حكايت، كتاب خدا (قرآن) است
التمـــــــــــاس د عـــــــــــــــا
|
|
107655 |
نام:
شیدا
شهر:
مشهد
تاریخ:
4/2/2013 6:51:58 PM
کاربر مهمان
|
اَعوُذُ بِالله ِمِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ ★★★ ★★★بِسمِ الله ِالرَّحمنِ الرَّحیمِ★★★★
اِنَّ اللهَ وَ مَلائَکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبی یا ایُّها الَّذینَ امَنوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّموُا تَسلیما
خداوند و فرشتگان بر پیامبر درود می فرستند ای مومنان شما نیر بر او درود و سلام بفرستید. سوره احزاب آیه۵۶ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ خـتـــم صـلـــوات حــرف دل ؛ نوبت بیستم ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ☸☸ دسته گل صلوات یکصدتایِی 1-3 :گل یاس نازنین ازشهرغریب ☸☸دسته گل صلوات یکصدتایی 4-17 :ریحانه عزیزازنظرآبادکرج ☸☸دسته گل صلوات یکصدتایی18-27 :مهساجون ازتهران ☸☸دسته گل صلوات یکصدتایی 28--32 :شیدامشهد ☸☸دسته گل صلوات یکصدتایی 33-37 :راستین عزیز ازحرف دل ☸☸دسته گل صلوات یکصدتایی38 -47:مادرعزیزمهلا ازهشتگرد(10 دسته) ☸☸دسته گل صلوات یکصدتایی 48_57 :مهلاعزیز ☸☸دسته گل صلوات یکصدتایی 58-64 :نرگس خانم از قزوین (سلام عزیز/مرسی بابت لطفت.التماس دعا) ★★★★★★★★★★ این ختم صلوات به نیّت دعابرای شفای بیماران وهدیه به روح پرفتوح پیامبراکرم(ص) است &&&&&&&*******&&&&&&&& اَللًّهُـــــتـمَّ صَـــــلِ عَــــتلَى مُحَمَّـــــــدٍ وَ آلِ مُحَمَّـــــــَد و عَجِّـــــــلّ فَّرَجَهُـــــــم♥ ☸ ♥
|
|
107654 |
نام:
شهر:
تاریخ:
4/2/2013 5:59:32 PM
کاربر مهمان
|
مي خواستم برگردد و بوي خدا را از او استشمام كنم حالا بايد به بوي زهم مرگش عادت كنم قلبم بايد تاب بياورد فردا را انگار دستت را دريغ كرده اي مسافر ما رفته بود زائر خانه اش شود شد زائر خودش به همين راحتي به همين سادگي ما را گذاشت و رفت ما را با غم و اندوه نبودنش تنها گذاشت ما را با تسبيح سفيد رنگ "الله و محمد"اش كه از حركت ايستاده ما را با گل هاي محمدي جانمازش ما را با دنيايي از خاطرات مرده كه مرورش دلمان را به درد مي آورد تنها گذاشت انگار هواي آنجا اين روزها سنگين تر از اين حرف ها بود بايد منطقي بود بايد او را به خاك سپرد مثل همه ي آدم ها مي گويند خاك سرد است و من مي ترسم كه يادمان برود او را او را كه با هرم نفس هايش دلمان گرم مي شد بركت بود وجودش دعاهايش راز و نيازهايش بگذار پاي خودخواهيم شايد با مرگ او كنار نيايم
|
|
107653 |
نام:
مهسا
شهر:
تهران
تاریخ:
4/2/2013 5:56:46 PM
کاربر مهمان
|
برپائى قيامت
دختر مالك دينار بپدرش گفت : ترا چه مى شود كه شبها تا مى خوابى ناگهان از خواب جستن مى كنى ؟ گفت : پدرت مى ترسد كه در خواب باشد و بلائى بيايد. نمونه اش را در هر زمان مشاهده مى كنيد، شخص ببازار مى رود و ديگر برنمى گردد، به اداره و يا حمام مى رود و ديگر مراجعه نمى كند. پس انسان بايد دست و پاى خود را جمع كند كه مبادا قيامت ناگهان او را در يابد چنانچه در روايت است كه در بازار مشترى جنس را گرفته و هنوز پول نداده كه قيامت برپا مى شود. در سوره يس هم خداوند باين موضوع اشاره مى فرمايد: كه هنگام برپا شدن قيامت ديگر به وصيّت كردن نمى رسد. روز قيامت زلزله شديدى دارد، به قِسمى كه زن بچه شيرده از بچه اش بى خبر مى گردد. و زن آبستن بچه مى اندازد. آيات اول سوره حج است . هنگام مرگ هم بدن چنان بلزره مى افتد كه جان از آن خارج مى گردد. قيامت روزى است كه ستاره ها مكدّر و گرفته مى شوند وَ اِذَا النُّجُومِ انْكَدَرَتْ هنگام مرگ هم ستاره ها نورش گرفته مى شود. اين چشم و گوش بمنزله ستاره است . وقتى مى آيد كه چشم باز است ولى نمى بيند گوش باز است ولى نمى شنود. قيامت روزى است كه آفتاب مى گيرد و نورش از بين مى رود. هنگام مرگ هم آفتاب قلب غروب كرده فروغش گرفته مى شود و ديگر حركتى ندارد. در طِبّ جديد مى گويد قلب بقدرى قوى است كه اگر قويترين افراد آن را محكم بگيرد باز هم ضربان و تپش دارد و بحركت خود ادامه مى دهد لكن ساعت مرگ ، مانند آفتاب روز قيامت از كار مى افتد. قيامت روزى است كه كوهها ريزه ريزه مى گردد، يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ يَنْسِفَها رَبّى نَسْفا هنگام مرگ هم استخوانهاى به آن محكمى و سختى آثار رخوت و سستى درش نمايان مى گردد. بعد هم طولى نمى كشد كه ريزه ريزه شده مشت خاكى مى گردد و جزء زمين مى شود. پس حالا تا مى توانيد از اين اعضاء استفاده نمائيد. با بر خاستن در شب و ركوع و سجود طولانى غنيمت برگيريد، بزودى مى آيد كه ديگر از اين بدن كارى ساخته نيست . پيغمبر اكرم (ص) مى فرمايد: چشم روى هم نمى گذارم كه اميد باز كردنش را داشته باشم . به اَبوذر فرمود: صبح كه مى كنى باميد اين مباش كه شب نمائى .
|
|