هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
107452
نام: ریحانه
شهر: نظرآباد- کرج
تاریخ: 3/29/2013 1:42:03 PM
کاربر مهمان
  ما می گذریم و بر سر راهمان بهار را می بینیم ...
به گمان آن که ما ایستاده ایم و بهار می آید ..
چه خطای خوشایندی.....
107451
نام: مهلا
شهر: هشتگرد - کرج
تاریخ: 3/29/2013 1:17:10 PM
کاربر مهمان
  سلام شیدا جون
من قبلا گفته بودم ۵ دسته صلوات برای من و ۵ دسته هم برای مادرم ثبت کنی که ثبت نشده.
بی زحمت اگه وقت کردی صلواتای منو هم ثبت کن.
107450
نام: صبر
شهر: هفت شهر عشق
تاریخ: 3/29/2013 1:15:34 PM
کاربر مهمان
 

روز جمعه؛به نام امام مهدی(علیه السلام)

حضرت مهدی(علیه السلام) می فرمایند:

«فَاتَّقُوا اللّهَ، وَ سَلِّمُوا لَنا، وَ رُدُّو الاَْمْرَ إِلَيْنا، فَعَلَيْنَا الاِْصْدارُ، كَما كانَ مِنَّا الاِْيرادُ، وَ لا تَحاوَلُوا كَشْفَ ما غُطِّىَ عَنْكُمْ، وَ اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْواضِحَة؛

از خدا بترسيد و تسليم ما شويد و كارها را به ما واگذاريد، بر ماست كه شما را از سرچشمه، سيراب برگردانيم، چنان كه بردن شما به سرچشمه از ما بود، در پى كشف آنچه از شما پوشيده شده نرويد. مقصد خود را با دوستى ما بر اساس راهى كه روشن است به طرف ما قرار دهيد. »

با این حدیث غمها را بیرون کنیم.

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
107449
نام: هود
شهر: تبریز
تاریخ: 3/29/2013 12:55:25 PM
کاربر مهمان
  یولداش ملکوت اعلادا ایلاشیب سن بیزه نه آتماجا دی ییسن،سلام هم کوشن ناواختی به هارداسان،اول گوی یولی سولی یم توز اولماسین، سورا داوا ایلییاخ،حالت چطوره ؟قربان لهجه ترکی شما همه من؟باید به سوال شما با تدبر جواب بدم.طرف داشت میرفت مکه مهمانی گرفت همه هم دعوت شدیم .پر رو از هیچ کس طلب حلالیت نکرد ما فقط گفتیم به سلامت.خیلی از رفتارش عصبی بودم. میخاستم بمیره ،بیفته توی تشک. همش عذاب میکشیدم.وخدا چقدر دوسش داشت همه کاراش یه جوری جور میشه انگار نظر کرده است وهمه کارای ما گره در گره،
یه روز گفتم دیگه برام مهم نیست .اون کیه محلش نذاشتم.انگار بود ومن نمیدیدمش. چقدر آرام شدم حالا راحتم اونو بخشیدمش ولی برام مهم نیست چقدر خوبه بده.راهمون جدا شده. چقدر راحتم وشاید خودش نفهمیده چقدر عذابم داده،ولی دیگه ذهن من اونو نمیشناسه یه رهگذره یه سنگی انداخته ورفته .(این جهنم تکه کلام بنده است. شما خودتو درگیر نکن. من اونو بخشیدم خوب میتونه بره بهشت، به جهنم)
107448
نام: زمین اسمانی
شهر: تهران
تاریخ: 3/29/2013 12:53:39 PM
کاربر مهمان
  دود این شهر مرا از نفس انداخته است......

به هوای حرم کرببلا محتاجم.....
107447
نام: بهروز نعمت زاده
شهر: مشکین شهر
تاریخ: 3/29/2013 12:34:32 PM
کاربر مهمان
  سن من کم است اما نتوانستم جای شهدا را پر کنم...
107446
نام: گنـــــاهکار
شهر: آبــــــادان
تاریخ: 3/29/2013 12:14:14 PM
کاربر مهمان
  سلام اهالی شهر شهید آوینی ...

میگن تاریکی شب حجابه بر همه چیز حتی گناه های ما ...

و من اینو دارم میبینم هر شب ...

خدایا توی روشنایی روز دوباره منم و روسیاهی ...

خدایا رهام نکن ...

هنوزم خواسته ام همونه ...

جونمو بگیر اما آرامش رو بهش برگردون ...

شاید باور کنه دوسش دارم ...

شاید باور کنه یه روسیاه گناهکار دوسش داره ...

خدایاااااااااااااااااا

به اندازه کافی درد و رنج و عذاب دارم

که خودت همشو میدونی و میدونم نیازی به گفتنشم نیست ...

پس منو از این عذاب نجات بده ...

خدایا من خودمو گم کرده بودم غرق کرده بودم تو گناه ...
تا فراموش کنم سختی ها و ناراحتی های روزگارمو ...

میدونم بیراه رفتم ...

فرستادیش منو نجات بده ...

فرستادیش کمکم کنه ...

اما به چه قیمتی ؟؟؟؟

به قیمت درد کشیدنش ؟؟؟؟

نمیخوام خدااااااااا من این مهربونی رو نمیخوام ...

راضیم به همه اون عذابی که داشتم ....

یکی گفت از شهدا کمک بخوام ؟

گفتی نزدیکم به منطقه جنگی ...

من از آبادان نیستم ...

آبادان نشانه ای از آبادانی منه ...

آبادن شهر قلب منه ...

من دیوونه یه آبادانی هستم ...

که عمرا مثل اون هیچ جای دنیا پیدا بشه ....

اما شهدا ...

من همه عمر شرمنده و روسیاهشونم....

شاید به ظاهر دور بودم از شهدا ...

اما همیشه نزدیکم بهشون ...

خدایا کمکم کن خواسته ام رو به اجابت برسون ...

جونمو بگیر بهش آرامش بده ....
107445
نام: مهدی هاشمی
شهر: بندر عباس
تاریخ: 3/29/2013 12:10:59 PM
کاربر مهمان
  توجه این شعرهاراخودسروده ام من12سالمه
ای امام هشتم که به دست مامون شدی فدایی
هزار رحمت به تو که حج فقرایی
107444
نام: حسین
شهر: اصفهان
تاریخ: 3/29/2013 11:54:45 AM
کاربر مهمان
  بنام نام آشنای هستی فقط یک چیز است که میتوان نوشت آن هم این است شهدا شرمنده ایم تشکر از سایت خوبتون
107443
نام: صبر
شهر: هفت شهر عشق
تاریخ: 3/29/2013 11:47:03 AM
کاربر مهمان
  خادم الشهدای عزیز
هر آن چه خدا بخواهد همان میشود ناراحت از تهمت ونرفتن به مناطق یا حتی جور نشدن بیمارستان و... نباش اگر کارهایی که کردی از روی اخلاص باشد مطمئن باش در آینده خدا بهترینها را برایت رقم میزند بعدا میرسی.حتما خبرش را بم بده .برای اینکه داغون نشی متناسب باشرایطت یه کاری انجام بده.بدان کوتاه نظران همه جا هستند این مشکلات باید تو را اماده برای کارهای بزرگتر کنه.راستی میدونی آیه الله مرعشی نجفی یک بار هم به مکه نرفته بودند؟حتما زندگی نامه شو بخون.
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
<<ابتدا <قبلی 10751 10750 10749 10748 10747 10746 10745 10744 10743 10742 10741 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=10746&mode=print